|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>زيارت قبور
شماره مقاله : 321 تعداد مشاهده : 857 تاریخ افزودن مقاله : 28/5/1388
|
زيارت قبور براي مردان مستحب ميباشد. زيرا امام احمد و مسلم و صاحبان سنن ازعبدالله بريده روايتكردهاندكه او از پدرش شنيده استكه: پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" كنت نهيتكم عن زيارة القبور، فزوروها.فإنها تذكركم الاخرة [من شما را اززيارت قبور نهيكرده بودم. ازاين ببعد به زيارت قبور برويد زيرا اين عمل آخرت و قيامت را بياد شما ميآورد]". ابتدا چون با دوران جاهليت قريب العهد بودند و ازآنكار منع شده بودند، زيرا درآنموقع ازگفتن سخنان زشت وناروا پرهيزنميكردند. ولي بعدا كه اسلام در دل آنها جايگرفت و احكام آنرا شناختند، شارع مقدس بدانان اجازه دادندكه قبور را زيارتكنند. از ابوهريره روايت استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم به زيارت قبر مادرش رفت وگريهكرد و اطرافيانش را نيز بهگريه انداخت، وگفت:" استأذنت ربي أن استغفر لها، فلم يؤذن لي، واستأذنته أن أزور قبرها فأذن لي فزوروها، فإنها تذكر الموت [از خداي خودكسب اجازهكردم تا براي مادرم طلب استغفاركنم، به من اجازه داده نشد، واز خداوندكسب اجازهكردم تا بزيارت او بروم، به من اجازه داده شد. پس به زيارت قبور برويد زيراكه يادآور مرگ است]". بروايت احمد و مسلم و صاحبان سنن مگر ترمذي. با توجه به اينكه مقصود وهدف اززيارت قبوريادآوري وعبرتگيري ميباشد، زيارت قبور كافران نيز بدينمنظور جايز است. اگر آن قبور مربوط به ستمكاران و مجرماني استكه خداوند آنها را به سزاي اعمالشان رسانده است، مستحب است بهنگام زيارت آنها، بر حال خويشتنگريست و نيازمندي خويش را به پيشگاه خداوند، عرضه داشت. زيرا بخاري از ابن عمر روايتكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم وقتيكه به “حجره” سرزمين “ثمود” رسيدند به ياران خودگفت:" لا تدخلوا على هؤلاء المعذبين إلا أن تكونوا باكين، فإن لم تكونوا باكين فلا تدخلوا عليهم لا يصيبكم ما أصابهم [به ميانگور اين مردمان در عذاب نرويد مگر با چشمانگريان، اگر چشمانتانگريان نيست به ميان آنان مرويد، تا آنچه بدانان رسيده است به شما نيزنرسد، (تا شما نيز به سرنوشت آنان گرفتار نشويد)]".
چگونگي زيارت قبور هرگاهكسي به سرقبررفت ودرمقابل روي ميت قرارگرفت بروي سلام دهد و او را دعاكند و در اين باره آمده است: 1-از بريده روايت است كه: پيامبر صلي الله عليه و سلم به ياران خود ياد ميداد،كه هرگاه به زيارت قبور رفتند بگويند:" السلام عليكم أهل الديار من المؤمنين والمسلمين وإنا إن شاء الله بكم لاحقون، أنتم فرطنا ونحن لكم تبع، ونسأل الله لنما ولكم العافية [درود بر شما اي مومنان و مسلمانان ساكن اين ديار، بيگمان ما نيز، اگرخدا بخواهد به شما ميپيونديم، شما پيش قراولان و پيشروان ما هستيد و ما هم دنباله روان شما هستيم، براي خود و شما از خداوند در امان بودن از عذاب را مسئلت داريم]’’. بروايت احمد و مسلم و ديگران. 2-از ابن عباس روايت استكه: پيامبر صلي الله عليه و سلم ازكنارگورستان مدينه ميگذشت و بدانان روي آورد وگفت: " السلام عليكم يا أهل القبور.يغفر الله لنا ولكم، أنتم سلفنا ونحن بالاثر [درود بر شما اي مردمگورستان. خداوند ما و شما را بيامرزد. شما پيشگامان و ما بدنبال شما هستيم]’’. بروايت ترمذي. ٣-از عايشه روايت استكه: هروقت نوبه به من ميرسيد. پيامبر صلي الله عليه و سلم آخرشب به گورستان بقيع ميرفت و ميگفت:" السلام عليكم دار قوم مؤمنين، وأتاكم ما توعدون غدا مؤجلون، وإنا إن شاء الله بكم لاحقون.اللهم اغفر لاهل بقيع الغرقد [درود بر شما اي خانه قوم مومنان، آنچهكه به شما وعده داده شده بود، فردا به شما ميرسد اينك به شما رسيده است، وبيگمان ما هم اگرخدا بخواهد به شما ملحق ميشويم. خداوندا مردمگورستان بقيع را بيامرز]". بروايت مسلم. ٤-باز هم از عايشه روايت استكهگفت: به پيامبر صلي الله عليه و سلم گفتم به مردگان چه بگويم؟گفت:" قولي: السلام على أهل الديار من المؤمنين والمسلمين، ويرحم الله المستقدمين منا والمستأخرين، وإنا إن شاء الله بكم لاحقون [درود خدا بر مومنان و مسلمانان اين سرزمين و خداوند متقدمين و متاخرين ما را بيامرزد و بيگمان ما نيز اگر خدا بخواهد به شما ميپيونديم]". و اماكارهائيكه عوام انجام ميدهندكه به ضريح قبور چهره ميسايند و آنها را ميبوسند و طواف ميكنند، از جمله بدعتهاي زشت و ناروائي است،كه پرهيز از آنها واجب است و حرام ميباشند. زيرا اين اعمال مخصوصكعبه شريف استكه نبايد قبرهيچ پيامبري و ولي صالحي برآن قياس شود و خيرونيكي در پيروي از سنت پيامبر صلي الله عليه و سلم ميباشد و هر چه شر و بدي است از بدعتها ميخيزد. ابن القيم گفته استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم هرگاه به زيارت قبور ميرفت براي دعاي خير وآمرزش و طلب ترحم ومغفرت آنها ميرفت. ولي مشركان بزيارت قبورميروند تا خود اموات را، بخوانند و خداوند را بدان اموات قسم ميدهند و بوسيله آنها از خداوند برآوردن نيازها و اعانت و توجه او را ميطلبندكه اينها همه خلاف رهنمود پيامبر صلي الله عليه و سلم ميباشد. زيرا رهنمود پيامبر صلي الله عليه و سلم توحيد و يكتاپرستي و طلب خير و مغفرت براي مردگان است ولي رهنمود اينها شرك وبت پرستي وبدي بخودشان و به مردگان است. اينها سهگروهند: يا براي مرده دعا ميكنند يا بوسيله مرده براي خودشان دعا ميكنند يا دعاكردن درآنجا را بهتر از دعاكردن در مساجد ميدانند، هركس بدقت رهنمود پيامبر صلي الله عليه و سلم و يارانش را بررسيكند، فرق بين اين دو تا برايش روشن ميشود. زيارتگورستان براي زنان امام مالك و بعضي از حنفيه و روايتي از امام احمد و بيشتر علما زيارت گورستان را براي زنان جايز ميدانند. زيرا قبلا از عايشه نقل شدكه به پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: بهنگام زيارت قبور چه چيز بگويم. از عبدالله بن ابي مليكه آمده استكه عايشه روزي ازگورستان ميآمد،گفتم اي ام المومنين ازكجا ميآئي؟ گفت به زيارت قبر برادرم عبدالرحمن رفته بودم. به ويگفتم: مگر پيامبر صلي الله عليه و سلم از زيارت قبور (براي زنان) نهي نفرموده بود؟گفت: آري، او از زيارت قبور نهي كرده بود، سپس بدان دستور داد. به روايت حاكم و بيهقيكهگفته است تنها بسطام بن مسلم بصري آن را روايتكرده است. و ذهبي آن را “صحيح” دانسته است. در صحيحين از انس آمده استكه: رسول خدا ازكنار زنيكه برگور بچهاش ميگريستگذشت و به وي گفت: "اتقي الله، واصبري [از خدا بترس و شكيبا باش]’’. اوگفت: مصيبت من براي تو چه اهميتي دارد. چون پيامبر صلي الله عليه و سلم رفت، به ويگفته شد: او پيامبر خدا بود. آن زن بسيار ناراحت شد و بدر خانه پيامبر صلي الله عليه و سلم رفت و ديدكه بر در او درباني نيست و گفت: اي رسول خدا من ترا نشناختم. پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" إنما الصبر عند الصدمة الاولى [شكيبائي آنست كه در آغاز مصيبت و بهنگام نخستين مصيبت باشد]". از اين حديث استدلالكردهاند كه پيامبر صلي الله عليه و سلم بودن او را درگورستان منكر نشد و زيارت گورستان براي يادآوري آخرت است و اينكار براي مرد و زن فرقي ندارد و مردان بيشتر از زنان بدين يادآوري نيازمند نميباشند. وليگروهي زيارتگورستان را براي زنان مكروه ميدانند زيرا شكيبائي آنها اندك و جزع و زاريشان بسيار است. و در حديثي هم بروايت احمد و ابن ماجه و تصحيح ترمذي آمده است: " لعن الله زوارات القبور [نفرين بر زنان زيارتكننده قبور]". قرطبيگفته است لعنت و نفرين در اين حديث متوجه زناني استكه فراوان به زيارت قبور ميروند، چهكلمه “زوارات”، صيغه مبالغه است و شايد بدين جهت باشدكه موجب تضييع حق شوهر و خودنمائي ميگردد و بسيار فرياد و زاري ميكنند و امثال اينها. گاهيگفته ميشودكه اگراين مطالب نباشد اشكالي ندارد، چون براي مردان و زنان ياد مرگ نيكو است. شوكانيگفته است با اين توجيه قرطبي تناقض ظاهر حديث از ميان ميرود.
كارهائيكه براي مرده سودمند و نافع است آيا جايز است ثواب و پاداش اعمال به پيامبر صلي الله عليه و سلم اهدا شود؟ باتفاق اگر كسي كارهاي نيك انجام دهد، كه بعد از مرگ او هم همچنان ادامه داشته باشند، و در حال زندگي خود سبب آنها بوده باشد، ثواب و پاداش آنها پس ازمرگ نيز به وي ميرسد. زيرا مسلم و صاحبان سنن از ابوهريره روايتكردهاند كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" إذا مات ابن آدم انقطع عمله إلا من ثلاث: صدقة جارية، أو علم ينتفع به، أو ولد صالح يدعو له [هرگاهكسي مرد اعمال او پايان ميپذيرد و چيزي وي را سود ندارد مگر سه چيز صدقه جاريه،كارنيكيكه بعد ازاو هم باقي است وادامه دارد يا دانشيكه بعد از او هم مورد استفاده ديگران است، يا فرزند شايسته و نيكوكاريكه همواره وي را دعا ميكند]". ابن ماجه از پيامبر صلي الله عليه و سلم روايتكرده استكهگفت:" إن مما يلحق المؤمن من عمله وحسناته بعد موته، علما علمه ونشره، أو ولدا صالحا تركه أو مصحفا ورثه. أو مسجدا بناه، أو بيتا بناه لابن السبيل أو نهرا أكراه أو صدقة أخرجها من ماله في صحته وحياته، تلخه من بعد موته [بيگمان اعمال و حسناتيكه بعد ازمرگ به مومن ميرسد عبارتند از: دانشيكه تعليم ميدهد و بنشرآنكمك ميكند، يا فرزند صالحيكه از خود بجاي ميگذارد يا مصحفيكه به ارث از او ميماند، يا مسجديكه بنا نهاده است يا خانهاي كه براي راهگذران و مسافران ساخته باشد، يا رودخانهايكه آن را كرايه كرده باشد يا براي استفاده عموم، يا صدقهايكه درحال تندرستي وزندگيش از مال خودش بيرونكرده باشد. ثواب و پاداش اينها همه بعد از مرگ به وي ميرسد]". مسلم از جرير بن عبدالله روايتكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" من سن في الاسلام سنة حسنة فله أجرها وأجر من عمل بها من بعده من غير أن ينقص من أجورهم، ومن سن في الاسلام سنة سيئة كان عليه وزرها، ووزر من يعمل بها من بعده من غير أن ينقص من أوزارهم شئ [هركس سنت و راه و رسم نيكوئي در اسلام نهاد او پاداش آن عمل را دريافت ميكند و باندازه پاداشكسانيكه بعد از او به آن عمل رفتار ميكنند نيز ثواب دريافت ميدارد بدون اينكه از پاداش عاملان بدان،كاسته شود و هركس در اسلام بدعت و راه و رسم بدي نهاد، سزا و مكافات آن عمل به وي ميرسد و باندازه سزا و مكافاتكسانيكه بعد از وي بدان بدعت ويار بد، عمل ميكنند نيز سزا دريافت ميدارد بدون اينكه از سزا و عقاب آنهاكم شود]". اما اعمال ديگرانكه بعد از مرگ، براي مرده سودمند ميتواند باشد و امكان دارد مرده از ثواب آنها برخوردارگردد، بشرح زير ميباشد: 1-دعاي خيرو طلب استغفاربراي مردهكه با توجه به آيه زير به اجماع به حال وي سودمند ميباشد: خداوند ميفرمايد:" والذين جاؤا من بعدهم يقولون: ربنا اغفر لنا ولاخواننا الذين سبقونا بالايمان، ولا تجعل في قلوبنا غلا للذين آمنوا، ربنا إنك رؤوف رحيم [وآنكسانكه بعد ازآنان ميآيند و ميگويند: پروردگارا ما را و برادرانمان راكه پيش از ما ايمان آوردهاند بيامرز، و در دلهاي ما كينه و خيانت به كساني كه ايمان آوردهاند قرار مده (دلهايمان را ازكينه نسبت به آنان مصون دار) پروردگارا بيگمان تو بسيار مهربان و بخشايشگرهستي]". و پيامبر صلي الله عليه و سلم نيزگفته است:" إذا صليتم على الميت فأخلصوا له الدعاء [هرگاه براي مرده دعاكرديد، خالصانه برايش دعاكنيد]". و از دعاهاي ماثور پيامبر صلي الله عليه و سلم روايت شده است:" اللهم اغفر لحينا وميتنا [خداوندا زندگان و مردگان ما را بيامرز]". همواره سلف و خلف امّت براي مردگان دعاي خيركرده و از خداوند برايشان خواستار رحمت و مغفرت بودهاند و كسي اين عمل را منكرنشده است. 2-الصدقه: نووي حكايت كرده كه علما اجماع دارند بر اينكه ثواب و پاداش صدقه و احسان به مرده ميرسد، خواه از فرزندش به وي اهداء شود يا از ديگران. چه احمد و مسلم و ديگران از ابوهريره روايتكردهاندكه مردي به پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: پدرم مرده و مالي را از خود بجايگذاشته و وصيت ننموده است، اگر من به جاي وي صدقه و احسان بدهمكفارهگناهان وي ميشود؟ پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود: آري. از حسن و او از سعد بن عباده روايتكرده استكه مادرش مرده بود وگفت: اي رسول خدا، مادرم مرده است، آيا ميتوانم به خاطر وي صدقه و احسان بدهم؟ گفت: آري.گفتم: چه صدقه و احساني نيكوتر و بهتر است؟گفت: آب دادن به مردم. حسن بصريگفت: اينستكه آل سعد در مدينه “خيرآب” نهادهاند. بروايت احمد و نسائي و ديگران. صدقه و احسان دادن دركنارگورستان و يا بهنگام تشييع جنازه يك عمل مشروع وشرعي نيست. ٣-الصوم = روزه: بخاري و مسلم از ابن عباس روايت كردهاند كه مردي به حضورپيامبر صلي الله عليه و سلم آمد وگفت: اي رسول خدا مادرم مرده ويك ماه روزه را ترككرده است آيا من ميتوانم به جاي او روزه يك ماه را قضا نمايم؟ فرمود:" لو كان على أمك دين أكنت قاضيه عنها "؟ [اگرمادرت بديگران بدهكارميبود حاضر بودي آن را بازپرداختكني؟]"گفت: آري.گفت:" فدين الله أحق أن يقضى [بنابراين بازپرداخت بدهي خداوند، شايستهتر است]". ٤-الحج: بخاري از ابن عباس روايتكرده استكه زني از قبيله جهينه به حضور پيامبر صلي الله عليه و سلم آمد وگفت: مادرم نذركرده بودكه حج بگزارد و نتوانست حج بگزارد و مرد. آيا من ميتوانم به جاي وي حج بگزارم؟گفت: " حجي عنها، أرأيت لو كان على أمك دين، أكنت قاضيته؟ اقضوا فالله أحق بالقضاء [به جاي او حج بگزار. آيا اگر مادرت بدهكار بود، وام او را بازپرداخت ميكردي؟گفت: پس دين خدا را بپردازيد و دين خدا بهتر استكه پرداختگردد]". ٥- نماز: دارقطني روايتكرده است كه مرديگفت: اي رسول الله من پدر و مادري دارمكه ميخواهم در حال زندگيشان نسبت به آنها نيكيكنم و پس از مرگشان چگونه نسبت بدانان نيكيكنم؟ پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" إن من البر بعد الموت أن تصلي لهما مع صلاتك، وأن تصوم لهما مع صيامك [يكي ازكارهاي نيك بعد از مرگ آنها، آنستكه همراه نماز خودت براي آنان نيز نماز بخواني و همراه روزه خودت براي آنان نيز روزه بگيري]". 6-قرائت قرآن: بنا براي جمهورعلماي اهل سنت ثواب قرائت قرآن به مرده ميرسد. نوويگفته است بنا به مشهورمذهب امام شافعي ثواب قرائت قرآن به مرده نميرسد. احمد بن حنبل ازگروهي از ياران امام شافعيگفتهاند ثوابش ميرسد. بهتر استكه قاري القرآن بعد از فراغت از قرائت بگويد: خداوندا ثواب آنچه را كه خواندهام به فلاني برسان. در مغني از ابن قدامه آمده است: احمد بن حنبلگفته است: هرگونه عمل خيري به مرده ميرسد، چون دراين زمينه نصوصي آمده است ومسلمانان درهرشهري جمع ميشوند وقرآن را ميخوانند وآن را به مردگان اهداء ميكنند، بدون اينكهكسي انكاركرده باشد. بنابراين اجماع ميباشد. كسانيكه ميگويند ثواب قرائت به مرده ميرسد شرطكردهاندكه قاري براي قرائت خود مزدي نگيرد. اگرقاري براي قرائت خود مزدگرفت حرام است وكسي كه به وي مزد ميدهد اوهم مرتكب حرام شده است وهيچگونه ثوابي ازقرائت به قاري نميرسد. زيرا احمد و طبراني و بيهقي ازعبدالرحمن بن شبل روايتكردهاند كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" اقرءوا القرآن، واعملوا...ولا تجفوا عنه ولا تغفلوا فيه، ولا تأكلوا به ولا تستكثروا به [قرآن را بخوانيد واعمال نيك انجام دهيد و ازقرآن دورنشويد و درآن غلونكنيد وآن را وسيله معاش وارتزاق خويش مسازيد وآن را وسيله ثروت اندوزي قرار مدهيد]". ابن القيمگفته است عبادات دو قسمند: مالي و بدني. چون شارعخاطرنشان كرده است باينكه ثواب صدقه ميرسد، بنابراين ثواب ديگر عبادات مالي هم ميرسد و چون شارعگفته استكه ثواب روزه به مرده ميرسد، بنابراين ثواب ديگر عبادات بدني هم ميرسد. و شارع از وصول ثواب حجكه مركب از عبادت مالي و بدني است نيز خبر داده است و هرسه تاي آنها با نص ثابت شده ومعتبرهستند.
نيت در اهداي ثواب وانجام عمل براي مرده شرط است كسيكه براي ميت عملي را انجام ميدهد بايستي نيت داشته باشدكه چنين كاري را ميكند. ابن عقيلگفتها ست اگركسي طاعتي و عبادتي را بجاي مردهاي انجام دهد ازقبيل نماز و روزه وقرائت قرآن و ثواب آن را به وي هديهكرد، اگرقبلا نيت آن را داشته باشد، آن ثواب به ميت مسلمان مورد نظر ميرسد و برايش سودمند ميباشد مشروط براينكه نيت مقدم يا توام ومقارن با آن عمل باشد و ابن القيم نيز اين راي را ترجيح داده است.
بهترين چيز كه به مرده اهداء ميشود ابن القيمگفته است: گويند هر چيزيكه براي مرده سودمندتر باشد بهتر است پس از آزاد كردن برده بجاي او و سپس صدقه و احسان و پس ازآن روزه به جاي او، قرار دارند و بهترين صدقه و احسان آنستكه، با نياز شخصيكه مورد احسان قرار مي گيرد، مطابقت داشته و مستمر باشد. پيامبر صلي الله عليه و سلم گفتهاند:" " أفضل الصدقة سقي الماء [بهترين صدقه و احسان آب دادن به ديگران است]". بديهي استكه اين در جائي استكه آب اندك است و نياز بنوشيدن آب، فراوان ميباشد، و الا آب دادن بركنار جوي آب و رودخانه و قنات نميتواند، بهتر از اطعام نيازمند به طعام باشد. همچنين استغفار و دعاي خير از روي اخلاص و صدق نيت براي مرده، در جاي خودش، بهتر است از صدقه دادن به جاي او. بنابراين نماز خواندن بر جنازه و وقوف بر قبر مرده، جهت طلب استغفار براي او، سودمندتر است. باري، بهترين چيزيكه به مرده اهداء ميشود بدين ترتيب است: آزادي برده، سپس صدقه دادن و اهداي ثواب آن به وي، سپس استغفار و دعاي خالصانه براي او، سپس حج به نيت او ميباشد.
اهداي ثواب اعمال به پيشگاه رسول خدا ابن القيمگفته است: بعضي از فقهاي متاخر اهداي ثواب اعمال را به پيامبر صلي الله عليه و سلم مستحب ميدانند و بعضي ديگر آن را بدعت به حساب آوردهاند. زيرا اصحاب چنينكاري را نكردهاند. بيگمان هركس هرگونه عمل خيري را انجام دهد، باندازه پاداش و ثواب آن عمل، پاداش به پيامبر صلي الله عليه و سلم ميرسد، بدون اينكه از مزد عامل و انجام دهنده آنكاركم شود، زيرا اين پيامبر صلي الله عليه و سلم بوده استكه امّت خود را بانجام كارهاي خير ارشاد و راهنمائي و دعوتكرده است. و هركس ديگران را، به خير و نيكي رهنمودگردد، باندازه تمامكساني كه رهنمود او را ميپذيرند، مزد دريافت ميكند بدون اينكه مزد آن اشخاصكاهش يابد. بديهي استكه امت پيامبر صلي الله عليه و سلم بوسيله او هدايت يافته و به دانش رهنمون شدهاند. بنابراين، چه ثواب و پاداش عمل خود را به پيشگاه او اهداءكنند و چه اهداء نكنند، او ثواب و پاداش خود را دارد.
به نقل از: فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردمسالاري، دوم 1387.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|