Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: " من لا يرحم الناس لا يرحمه الله " (متفق عليه)، يعنى: " كسى كه به مردم رحم نميكند خداوند نيز به او رحم نميكند ".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>ادعيه‌ سفر

شماره مقاله : 327              تعداد مشاهده : 346             تاریخ افزودن مقاله : 28/5/1388


ادعيه‌ سفر 
آنچه‌ كه دربا‌ره سفر آمده ا‌ست 

ابوهريره‌گفت‌: پيامبر صلي الله عليه و سلم  فرمود: " سافروا تصحوا، واغزوا تستغنوا  [‌به مسافرت پردازيد تا از نعمت تندرستي برخوردارگرديد و بجهاد برويد تا بي‌نياز شويد]"‌. بروايت احمد و تصحيح طحاوي‌. 

بيرون رفتن‌بقصد چيزي كه خداوند دوست دارد
ابوهريره‌گفت‌: پيامبر صلي الله عليه و سلم  فرمود:" ما من خارج يخرج من بيته إلا ببابه رايتان: راية بيد ملك، وراية بيد شيطان، فإن خرج لما يحب الله عزوجل اتبعه الملك برايته، فلم يزل تحت راية الملك، حتى يرجع إلى بيته، وإن خرج لما يسخط الله، اتبعه الشيطان برايته، فلم يزل تحت راية الشيطان، حتى يرجع إلى بيته   [هركس از خانه‌اش بيرون آيد، بر دروازه او دو پرچم هست‌: يكي بدست فرشته و يكي بدست شيطان‌. اگربقصدكاري بيرون آيد، كه مورد رضاي خدا است فرشته با پرچمش اورا دنبال‌كند و او تا اينكه به خانه‌اش برگردد درزير سايه پرچم و چترفرشته است و اگر بقصدكاري بيرون آيدكه خدا را خوش نيايد، شيطان با پرچم خويش او را دنبال‌كند، و تا اينكه به خانه‌اش برگردد، در پر سايه و چتر شيطان است‌]‌"‌. بروايت احمد و طبراني‌كه سند او نيكو است‌. 

مشورت و استخا‌ره پيش‌از بيرون‌آمدن براي سفر
لازم است‌كه مسافرپيش ازخروج ازخانه با اهل خيرو صلاح مشورت‌كند زيرا خدا فرموده است‌: " وشاورهم في الامر   [با ياران خود در كارها مشورت ‌كن‌]"‌. و در وصف مومنان مي‌فرمايد:" وأمرهم شورى بينهم [مومنان‌كارشان در بين خود را به شوري برگزار مي‌كنند]"‌. قتاده‌گفته است هر قومي‌كه در راه رضاي خدا به مشورت پرداخته باشند، و هدفشان رضاي خدا باشد، بدون شك به بهترين‌كارشان هدايت مي‌شوند . 
مسافر علاوه بر مشورت باهل خيروصلاح نيكو است‌كه با خداوند نيزاستخاره كند. امام احمد ازسعد بن ابي‌وقاص روايت‌كرده‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم  گفت‌:" من سعادة ابن آدم استخارة الله، ومن سعادة ابن آدم رضاه بما قضى الله، ومن شقوة ابن آدم تركه استخارة الله، ومن شقوة ابن آدم سخطه بما قضى الله [‌از سعادت انسان است‌، كه با - خداوند استخاره كند و به قضاي او راضي باشد و از بدبختي انسان است كه استخاره با خدا را ترك‌كند و به قضاي او راضي نباشد]"‌. ابن تيميه‌گفته است‌:‌كسي كه با آفريدگار استخاره‌كرده است و با مردم بمشورت نشسته است‌، هرگز پشيمان نشده است‌. 

چگونگي ‌استخا‌ره با خداوند 
كسي‌كه مي‌خواهد استخاره‌كند، درهر وقت از شب يا روزباشد، دوركعت نماز غيرازفرض بخواند، خواه سنن راتبه يا تحيه المسجد باشد.كه بعد ازفاتحه هرچه دلش مي‌خواهد ازآيات قرآن بخواند. پس ازآن دوركعت حمد خدا وصلاة وسلام بر پيامبر صلي الله عليه و سلم  را بگويد و بعد ازآن دعائي راكه بخاري روايت‌كرده است بخواند:‌كه جابرگفت‌: پيامبر صلي الله عليه و سلم  درهمه‌كارهاي -‌كوچك و بزرگ -‌استخاره را به ما مي‌آموخت همانگونه‌كه سوره قرآن را به ما ياد مي‌داد، مي‌فرمود: " إذا هم أحدكم بالامر، فليركع ركعتين من غير الفريضة ثم ليقل: اللهم إني استخيرك بعلمك، وأستقدرك بقدرتك وأسألك من فضلك العظيم، فإنك تقدر ولا أقدر، وتعلم ولا أعلم، وأنت علام الغيوب، اللهم إن كنت تعلم أن هذا الامر  خير لي في ديني ومعاشي وعاقبة أمري، أو قال: عاجل أمري وآجله، فاقدره لي، ويسره لي، ثم بارك لي فيه، وإن كنت تعلم أن هذا الامر شر لي، في ديني ومعاشي وعاقبة أمري، أو قال - عاجل أمري وآجله - فاصرفه عني واصرفني عنه، واقدر لي الخير حيث كان، ثم أرضني به   [هرگاه يكي از شما خواست به كاري اقدام‌كند نخست دو ركعت نماز غيرفرض بخواند، سپس بگويد: خداوندا از دانش تو كسب خير مي‌كنم و خير را مي‌طلبم‌. و از قدرت تو قدرت و توانائي مي‌طلبم و از فضل بزرگ تو طلب فضل مي‌كنم‌. زيرا توقادرو توانا هستي ومن نيستم و تو عالم وآگاه هستي و من نيستم و تو دانا به همه نهانيها مي‌باشي‌. خداوندا اگر مي‌داني‌كه اين‌كار -‌نيازخود را مي‌گويد -‌براي دين ودنيايم سودمند است آن را برايم مقدوروآسان و ميسورگردان‌، سپس بركت خود را درآن قرار بده‌. و اگر آن‌كار براي دين و دنيايم شر است و زيانمند، آن را از من بگردان و مرا نيز ازآن بگردان و پشيمان‌كن و خير و صلاحم را در هر جا باشد، برايم مقدوركن و مرا بدان راضي و خرسندگردان‌]"‌. البته بايد بوقت خواندن " أللهم ان كان هذا الامر ..." نياز خود را نام ببرد. براي قرائت در نماز استخاره و تكرارآن چيز بخصوص در حديث صحيح نيامده است‌. نووي‌گفته است بعد از استخاره بايدكاري راكه دلش بدان رضايت مي‌دهد، و بدان تمايل پيدا مي‌كند، انجام دهد و تمايل قلبي پيش از استخاره را ملاك عمل قرار ندهد، بلكه اختيار خويش را رهاكند و بدانچه بعد از استخاره با خدا، قلبش بدان تمايل پيدا مي‌كند، عمل نمايد والا استخاره معني ندارد و او در دعايش صادق نخواهد بود. 

مستحب است ‌كه سفر را از روز پنجشنبه آغا‌ز كرد 
بخاري روايت‌كرده است‌كه هر وقت پيامبر صلي الله عليه و سلم  اراده سفر مي‌كرد هميشه پنجشنبه‌ها را برمي‌گزيد مگر بندرت‌. 

 مستحب است پيش‌ از خروج از خانه بقصد سفر دو ركعت نما‌ز خواند:
مطعم بن مقدام‌گويد: پيامبر صلي الله عليه و سلم  گفت‌:" ما خلف أحد عند أهله أفضل من ركعتين يركعهما عندهم حين يريد سفرا   [كسي‌كه قصد سفر دارد هيچ چيزي رابهتراز دو ركعتي‌كه در خانه مي‌خواند براي خانواده‌اش بجاي نمي‌گذارد يعني آن دو ركعت كه بهنگام خروج ازخانه مي‌گذارد، براي خانواده‌اش بهترين چيزي است‌كه از خود به جاي مي‌گذارد]"‌. به روايت طبراني و ابن عساكركه سند آن مفصل يا مرسل است‌.

 مستحب است‌ كه همرا‌ها‌ن سفر و رفقا را براي خو‌يش بگزينند:
1-‌امام احمد ازابن عمرروايت‌كرده است‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم  از تنها به سفررفتن نهي فرموده است‌.     
2-‌بروايت ازعمر بن شعيب از پدرش و از جدش آمده است‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم  گفت‌: يك سواره‌كه تنها به سفر رود شيطان است و دو سوار دو شيطانند، و سه سوار قافله‌اند . 

مستحب است‌كه مسا‌فر از خا‌نواده و خويشا‌وندانش خداحا‌فظي كند واز آنا‌ن طلب دعاي خيركند و برايشا‌ن دعاي خيرنمايد:
1-‌بروايت ابن السني و امام احمد از ابوهريره آمده است كه پيامبر صلي الله عليه و سلم  گفت‌: هركس خواست به سفربرود به خانواده وكساني‌كه ازخود بجاي مي‌گذارد بگويد: شما را به خداوند مي‌سپارم‌كه وديعه‌ها را ضايع نمي‌گرداند.
٢-‌بروايت امام احمد ازعمرآمده است‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم  گفت‌: بيگمان هر چيزي‌كه بعنوان وديعه به خداوند سپرده شود، آن را حفظ مي‌كند. 
٣-‌بروايت از ابوهريره آمده است‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم  گفت‌: هرگاه يكي از شما قصد سفركرد از برادرانش خداحافظي‌كند، زيرا خداوند بيگمان در دعاي آنان خير قرار داده است‌.
 ٤-‌سنت آنست كه خانواده و دوستان و ياران و توديع‌كنندگان با اين دعاي ماثور، براي مسافر دعاكنند، سالم‌گفت‌: ابن عمر به هركس‌كه اراده سفر مي‌كرد مي‌گفت‌: به من نزديك شو، تا ترا توديع‌كنم همانگونه‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم  با ما توديع مي‌كردكه مي‌گفت‌: " استودع الله دينك، وأمانتك  وخواتيم عملك [حفظ دين ترا در 
سفر به خداي مي‌سپارم و امانت خانواده و مالت را نيز به خداوند مي‌سپارم و همچنان فرجام اعمالت را نيز بخداوند مي‌سپارم‌كه دچار مشقت و اهمال نشوي‌]"‌. و در روايت ديگري آمده است‌كه هرگاه پيامبر صلي الله عليه و سلم  كسي را توديع مي‌كرد، دستش را مي‌گرفت وتا اودست پيامبر صلي الله عليه و سلم  را رها نمي‌كرد، پيامبر صلي الله عليه و سلم  دست اورا رها نمي‌كرد، و بعد ازآن همان دعاي فوق را مي‌خواند. ترمذي آن را “‌حسن صحيح‌” دانسته ا ست . 
5-بروايت ازانس آمده است‌كه مردي به حضور پيامبر صلي الله عليه و سلم  آمد وگفت‌: اي رسول خدا، قصد سفردارم‌، مرا توشه‌اي ارزاني دار، پيامبر صلي الله عليه و سلم  گفت‌: خداوند توشه تقوي را به تو ارزاني دارد، گفت‌: بيشتر مي‌خواهم‌. گفت‌: خداوند گناهت را بيامرزد،‌گفت‌: بيشتر مي‌خواهم‌،‌گفت‌: خداوند خير و نيكي را براي تو آسان‌كند هر جاكه باشي‌!!. ترمذي آن را “‌حسن‌” دانسته است‌.
و بروايت ازابوهريره‌، مردي ‌گفت‌: اي رسول خدا، قصد سفر دارم‌، مرا توصيه كن‌، پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت‌: بر تو باديه تقواي خدا، پيشه‌كني و به هرمحل بلندي رسيدي الله اكبر بگوي‌، و چون آن مرد برگشت‌كه برود، پيامبر صلي الله عليه و سلم  گفت‌: خداوندا مسافتهاي دور را بر وي نزديك‌گردان و سفر را بروي آسان‌كن‌. ترمذي آن را “‌حسن‌” دانسته است‌. 
نيكو است‌ كه از مسا‌فر بخواهندكه در اما‌كن ‌نيكو و متبركه برايشان دعاي خيركند عمرخطاب‌گفته است‌كه از پيامبر صلي الله عليه و سلم  طلب اجازه‌كردم‌كه به “‌عمره‌” بروم‌، او به من اجازه داد وگفت‌: “‌اي برادر ما را از دعاي خيرت‌، فراموش مكن‌”‌. عمرگفت‌: براستي از اين سخن پيامبر صلي الله عليه و سلم  آن قدر خوشحال شدم‌كه برايم بيش از همه دنيا ارزشمند است‌. بروايت ابوداود و ترمذي‌كه آن را “‌حسن صحيح‌“ دانسته است‌. 

دعا‌هاي سفر
براي مسافرمستحب است‌كه هرگاه بقصد سفراز منزل بيرون آمد" بسم الله، توكلت على الله، ولا حول ولا قوز إلا بالله، اللهم إني أعوذ بك أن أضل أو أضل، أو أزل أو أزل، أو أظلم أو أظلم، أو أجهل أو يجهل علي  [‌بنام خدا، توكل بر خدا،‌كه هيچ حول و قوتي جز دردست خدا نيست‌، پروردگارا، من به تو پناه مي‌برم از اين‌كه گمراه گردانم‌كسي را ياگمراهم‌گردانند، و باكسي را دچار لغزش‌كنم و يا مرا بلغزانند، و يا بركسي ستم‌كنم ويا برمن ستم شود وياكسي را دچارجهل وناداني سازم ويا مرا دچار جهل و ناداني سازند]"‌. سپس هر دعاي ماثور و منقولي راكه دلش بخواهد، بخواند و اينك بعضي از اين دعاهاي ماثور
1-‌بروايت از ابن عباس آمده است‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم  هرگاه مي‌خواست به سفري برود، مي‌گفت‌: “‌پروردگارا، تو همسفر و جانشين در خانواده‌ام هستي‌، خداوندا، از  همسفران بي‌كفايت و مصاحبت آنان‌، و از رنج بازگشت به تو پناه مي‌آورم‌، خداوندا راه را بر ماكوتاه‌كن‌، و سفر را براي ما آسان‌گردان"‌. و هرگاه مي‌خواست‌كه برگردد مي‌گفت‌:" آيبون تائبون عابدون، لربنا حامدون   [‌خداوندا، توبه‌كنان و عبادت‌كنان و ستايش‌گويان براي پروردگار خويش برمي‌گرديم‌]"‌. و چون به نزد خانواده وارد مي‌شد مي‌گفت‌: “‌خداوندا توبه‌، توبه‌، به سوي پروردگار خود برمي‌گرديم‌، توبه و بازگشتي‌كه بر ما گناهي باقي نگذارد“‌. بروايت امام احمد و طبراني و بزار با سند رجال صحيح‌.
٢-‌بروايت از عبدالله بن سر‌جس‌، پيامبر صلي الله عليه و سلم  هرگاه بقصد سفر بيرون مي‌رفت مي‌گفت‌:"‌خداوندا از رنج سفر و اندوه بازگشت و فسادبعد از اصلاح و دعاي مظلوم بر عليه خود و فرجام بد و سوء منظر در مال و خانواده‌، به تو پناه مي‌آورم‌”‌. و  چون برمي‌گشت‌، همان دعا را مي‌گفت با اين تفاوت‌كه سوء منظر در خانواده را بر مال تقديم مي‌داشت‌”‌. بروايت احمد و مسلم‌. 

دعاي مسافر بوقت سوار شدن 
از علي بن ربيعه روايت است‌كه‌گفت‌: علي بن ابيطالب را ديدم‌كه مركوبي برايش آوردند تا برآن سوارشود، چون پاي در ركاب نهاد،‌گفت‌: بسم الله و چون بر پشت آن قرارگرفت‌،‌گفت‌: " الحمد لله سبحان الذي سخر لنا هذا وما كنا له مقربين  [‌پاك و منزه است آن خداي‌كه آن را برايمان رام‌كرده است در حاليكه ما قدرت بر آن نداشتيم‌، و ما به سوي پروردگارخويش برمي‌گرديم‌]"‌. سپس سه بارالحمد لله و سه بار الله اكبرگفت‌، سپس‌گفت‌: " سبحانك لا إله إلا أنت، قد ظلمت نفسي فاغفر لي، إنه لا يغفر الذنوب إلا أنت  "، سپس خنديد، من به وي‌گفتم‌: اي امير مومنان از چه چيزي خنده‌ات گرفت‌، گفت‌: پيامبر صلي الله عليه و سلم  را ديده‌ام كه همين كارها را انجام داد و سپس خنديد، و من نيز ازاو پرسيدم‌كه چرا مي‌خندي اي رسول خدا؟‌گفت‌: وقتي كه بنده مي‌گويد: رب ا‌غفرلي خداوند ازوي تعجب مي‌كند و مي‌گويد: بنده مي‌داند كه غيرازمن‌كسي نمي‌تواندگناهان را بيامرزد. بروايت احمد و ابن حبان و حاكم‌كه برآن را برابر شرط مسلم صحيح مي‌داند.
و بروايت ازازدي آمده است‌كه ابن عمر به وي آموخته است‌كه رسول الله‌ صلي الله عليه و سلم  هرگاه بقصد سفر بر پشت شترش مي‌نشست‌، سه بارالله ا‌كبرمي‌گفت‌، سپس اين دعا را مي‌خواند:" سبحان الذي سخر لنا هذا وما كنا له مقرنين وإنا إلى ربنا لمنقلبون: اللهم إنا نسألك في سفرنا هذا البر والتقوى، ومن العمل ما ترضى: اللهم هون علينا سفرنا هذا واطولنا بعده: اللهم أنت الصاحب في السفر، والخليفة في الاهل: اللهم إني أعوذ بك من وعثاء السفر (2) وكآبة المنقلب (3)، وسوء المنظر في الاهل والمال . چون برمي‌گشت همان دعا را تكرار مي‌كرد به اضافه آيبون تائبون عابدون لربنا حامدون  [ترجمه آن در ضمن دعاهاي پيش‌گذشت‌]‌"‌. احمد و مسلم اين روايت را تخريج‌كرده‌اند. 
 
 دعايي‌كه مسافر در شب مي‌خواند 
بروايت ازابن عمرآمده است‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم  چون به جنگ يا به سفرمي‌رفت و  شب فرا مي‌رسيد، مي‌گفت‌:" يا أرض ربي وربك الله، أعوذ بالله من شرك وشر ما فيك وشر ما خلق فيك وشر ما دب عليك، أعوذ بالله من شر كل أسد وأسود ، وحية وعقرب، ومن شر ساكن البلد، ومن شر والد وما ولد  [اي زمين‌، پروردگار من و تو الله است‌، به الله پناه مي‌برم از شر تو وآنچه‌كه در تو است و ازشرآنچه‌كه در توآفريده شده و از شرآنچه كه برپشت تو مي‌جنبد، وبه الله پناه مي‌برم ازشرهردرنده وگزنده و خزنده و مار و كژدم و از شر هرچه‌كه در اين سرزمين ساكن است و از شر هر والد و پدر و فرزندي‌]"‌. بروايت احمد و ابوداود.

دعاي مسافري ‌كه در منزلي فرود مي‌آيد
بروايت ازخو‌له دختر حكيم سلمي‌، پيامبر صلي الله عليه و سلم  گفت‌: هركس درمنزلي فرود آيد و بگويد:" أعوذ بكلمات الله التامات كلها من شر ما خلق [پناه مي‌برم به سخنان كامل خداوند در قرآن‌، از شرآنچه‌كه آفريده است‌]"‌. تا وقتي‌كه ازآن منزل رخت سفر مي‌بندد، چيزي به وي زيان نمي‌رساند، بروايت جماعت محدثين جز بخاري و ابوداود.       
        
دعاي مسافر وقتي كه مشرف برشهر و يا مكاني شد و خواست درآن فرود آيد 
بروايت از عطاء بن ابي مروان از پدرش آمده است‌كه‌كعب به خدائي ‌كه دريا را براي موسي شكافت‌، سوگند خورد، ‌كه صهيب به وي‌گفته است‌:‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم  هرگاه شهري و روستائي را مي‌ديد و مي‌خواستيدوآن فرود آيد، مي‌گفت‌: " اللهم رب السموات السبع وما أظللن، ورب الارضين السبع وما أقللن، ورب الشياطين وما أضللن، ورب الرياح وما ذرين، أسألك خير هذه القرية وخير أهلها وخير ما فيها، ونعوذ بك من شرها وشر أهلها وشر ما فيها [خداوندا، اي پروردگارآسمانهاي هفتگانه و  آنچه‌كه برآن سايه مي‌اندازند، و اي پروردگار طبقات هفتگانه زمين و آنچه‌كه بر پشت آنها است‌، و اي پروردگار شياطين و آنچه‌كه‌گمراه مي‌سازند، و اي پروردگار يادها وآنچه‌كه برمي‌انگيزند، از تو خير و نيكي اين شهر وآبادي و خيرو نيكي اهل آنجا و خيرآنچه‌كه درآن است‌، مي‌طلبم و مسئلت مي‌نمايم و ازشرآن و ازشراهل آن وازشرآنچه درآن است‌، به تو پناه مي‌آورم‌]"‌. بروايت نسائي و ابن حبان و حاكم كه آن را صحيح دانسته‌اند.
و بروايت از ابن عمر آمده است‌كه‌گفت‌: ما همراه پيامبر صلي الله عليه و سلم  به مسافرت مي‌رفتيم‌، هرگاه شهر و آبادي را مي‌ديدكه قصد ورود بدان را داشت مي‌گفت‌:" اللهم بارك لنا فيها (ثلاث مرات): اللهم ارزقنا جناها، وحببنا إلى أهلها وحبب صالحي أهلها إلينا   [سه بار مي‌گفت‌: خداوندا ما را درآنجا بركت عطا فرما، خداوندا از ثمرات و ميوه‌هاي آن ما را روزي‌گردان‌، و ما را نزد اهل آنجا محبوب‌گردان و مردمان درستكارآنجا را نيز نزد ما محبوب‌گردان‌]"‌. بروايت طبراني در “‌الاوسط‌” با سند جيد. و بروايت از حضرت عائشه آمده است‌كه‌گفت‌: هر وقت پيامبر صلي الله عليه و سلم  مشرف بر سرزميني مي‌شدكه مي‌خواست بدان وارد شود، مي‌گفت‌:" اللهم إني أسألك من خير هذه وخير ما جمعت فيها، اللهم ارزقنا جناها  وأعذنا من وباها، وحببنا إلى أهلها، وحبب صالحي أهلها إلينا  [معني آن در ضمن دعاهاي پيش‌گذشت‌]"‌. بروايت ابن السني.

دعايي كه مسافر در وقت سحر مي‌خواند 
بروايت از ابوهريره آمده است‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم  در سفر در وقت سحر در آخر شب مي‌گفت‌:" وسمع سامع  بحمد الله وحسن بلائه علينا، ربنا صاحبنا وأفضل علينا، عائذا بالله من النار  [ستايش ما براي الله و ستايش ما ازنعمتهاي او، وفضيلت نيكوي او بر ما را ونعمت نيكوي وي را به ما،‌گواهي داد،‌گواهي پروردگارا ما را همراهي‌كن و ما را ازآتش دوزخ و اسباب آن‌، مصون دار]"‌.

 دعايي كه مسافربه‌هنگام بالارفتن از بلندي و يا فرودآمدن به دره اي و يا برگشتن‌، مي گويد:
1-‌بروايت بخاري از جابر آمده است‌كه‌گفت‌: هرگاه از بلنديي بالا مي‌رفتيم الله ا‌كبر مي‌گفتيم و هرگاه فرود مي‌آمديم سبحان الله مي‌گفتيم‌.
٢-‌بروايت بخاري ازابن عمرآمده است‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم  هرگاه ازحج يا عمره و يا جنگ برمي‌گشت‌، وقتي‌كه برگردنه‌اي يا راه سختي و دشواري مشرف مي‌گشت سه بارالله ا‌كبر مي‌گفت‌، سپس مي‌گفت‌: " لا إله إلا الله وحده لا شريك له له الملك وله الحمد وهو على كل شئ قدير، آيبون تائبون، عابدون ساجدون، لربنا حامدون، صدق الله وعده، ونصر عبده، وهزم الاحزاب وحده ".

دعاي مسافر وقتي كه سوار بركشتي مي‌شود
1-‌بروايت ابن السني از حسين بن علي رضي الله عنه آمده است‌كه‌گفت‌: پيامبر صلي الله عليه و سلم  گفت‌: موجب حفظ و امنيت امّت من از غرق شدن‌، آن است‌كه وقتي سواركشتي مي‌شوند، اين آيات را بخوانند:" بسم الله مجريها ومرساها إن ربي لغفور رحيم "، " وما قدروا الله حق قدره، والارض جميعا قبضته يوم القيامة والسموات مطويات بيمينه سبحانه وتعالى عما يشركون." 

دعاي سوارشدن بركشتي به هنگام اضطراب و طوفاني دريا
سوار شدن بركشتي به هنگام طوفاني در‌يا جايز نيست‌، چون ابوعمران جوني گفته است‌كه بعضي ازياران پيامبر صلي الله عليه و سلم  برايم ‌گفته‌اند كه هركس بر پشت بامي بخوابد كه جان پناه ندارد، و از روي بام بيفتد، خداوند او را حفظ نمي‌كند و ذمّه از او بري است -‌چون برخلاف توكل و استفاده ازوسايل‌، رفتار نموده است‌. امام احمد آن را با سند صحيح روايت‌ كرده است‌.


به نقل از:
فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردم‌سالاري، دوم 1387.



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

امام مالک نیز از موسیقی و از گوش دادن به آن نهی نموده است. وی در پاسخ به سوالی درباره غنا و نواختن آلات موسیقی گفت: "آیا عاقلی هم وجود دارد که غنا و موسیقی را حق بداند؟ این کارها را نزد ما فاسقان انجام می دهند" [تفسیر قرطبی]

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 4289
دیروز : 5614
بازدید کل: 8794448

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010