|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>اشخاص>خالد بن ولید رضی الله عنه > انتخاب وی به فرماندهی جنگ موته
شماره مقاله : 3419 تعداد مشاهده : 609 تاریخ افزودن مقاله : 14/6/1389
|
انتخاب خالد بن ولید توسط مسلمانان به سمت فرماندهی جنگ موته بعد از شهادت عبدالله بن رواحه [در جنگ موته] و به زمینافتادن پرچم لشکر اسلام، ثابت بن اقرم انصاری آن را برداشت و گفت: ای جماعت مسلمانان! از میان خود یکی را به امیر انتخاب نمایید. گفتند: تو امیر باش. گفت: من نمیپذیرم. سرانجام همه به فرماندهی خالد بن ولید راضی شدند.[1] طبق روایتی چنین آمده است که ثابت به خالد گفت: اباسلیمان پرچم را بدست بگیرد. او گفت: من چنین کاری نمی کنم؛ چراکه تو بدان شایستهتری؛ چون هم از نظر سنی از من بزرگتری و هم در بدر شرکت داشتهای. ثابت گفت: ای مرد! آن را بردار. به خدا سوگند من آنرا برای تو آوردهام. آن گاه خالد پرچم را بدست گرفت.[2] اکنون طرح اساسی را میبایست خالد طرحریزی مینمود و مسلمانان را از کشتار جمعی نجات میداد؛ چراکه آنان گرفتار جنگی نابرابر شده بودند و تعداد جنگجویان دشمن 66 برابر مسلمانان بود. بنابراین، بعداز اینکه خالد موقعیت جنگ را در نظر گرفت و نتایج آن را ارزیابی نمود، به این نتیجه رسید که عقبنشینی به صورت منظم و حسابشده، تنها راهحل قضیه است؛ چنانکه براساس همین طرح نقشه زیر را اجرا نمود: خالد درصدد تغییر تاکتیک برآمد و قصد داشت تا دشمن را بفریباند تا آنها فکر کنند که به مسلمانان نیروی کمکی رسیده است و بدین صورت از فشار حملاتشان کاسته شود تا عقبنشینی برای آنان میسر گردد. برای این منظور در تاریکی شب نیروهایش را جابجا کرد و کسانی را که در میمنه (سمت راست) لشکر بودند با کسانی که در مسیره (سمت چپ) بودند، جابجا کرد و خط مقدم را با کسانی که در پشت جبهه بودند، جابجا نمود و هنگام جابجایی، سر و صداهایی به راه انداختند که وانمود کننده قدوم لشکری جدید بود و صبح زود، حملات متعددی از هر طرف به نیروهای دشمن کرد تا آنها را دچار ترس و وحشت نمایدو آنان مطمئن گردند که برای مسلمانان، نیروی امدادی رسیده است.[3] بدین صورت نقشه خالد به موفقیت انجامید. صبح روز بعد که هوا روشن شد، جنگجویان دشمن با چهرههای جدید و پرچمهای جدیدی روبرو شدند و از نوع برخورد و هجوم مسلمانان پی بردند که نیروی جدیدی وارد میدان نبرد شده است. این نقشه، باعث تضعیف روحیه سربازان دشمن گردید و آنها دریافتند که نابودی لشکر اسلام، کار سادهای نیست. بنابراین، از هجوم بر مسلمانان و تعقیب لشکر خودداری کردند. خالد نیز فرصت را غنیمت شمرد و قبل از اینکه دشمن متوجه اصل قضیه بشود، به دور از چشمان دشمن شروع به عقبنشینی کرد. عملیات عقبنشینی نیز به قدری با مهارت انجام گرفت که نمیتوان برای آن در تاریخ جنگهای قدیم، نمونهای سراغ گرفت و بیشتر شبیه تاکتیهای زمان حاضر بود. خالد نخست دو طرف لشکر را به حمایت خط مقدم به عقب کشید؛ سپس آنها را تثبیت نمود و خط مقدم را به عقب کشید تا اینکه به عقبنشینی کامل دست یافت.[4] مورخان میگویند: تعداد کشتههای مسلمانان در این جنگ بیش از 12 نفر نبود. خالد میگوید: در روز جنگ موته، نه شمشیر یکی پس از دیگری بدست گرفتم و همه شکستند و تا آخر شمشیری یمنی در دست داشتم.[5] به هر حال میتوان گفت که خالد با این نقشه موفقیتآمیز خود، مسلمانان را از کشتاری جمعی و شکستی حتمی نجات داد و این عقبنشینی با توجه به موقعیت خطرناک آنها، در واقع پیروزی بزرگی بود که نصیب مسلمانان گردید.[6] معجزه پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم و مطلع شدن اهل مدینه از جریان لشکر معجزه پیامبر در مورد جریان لشکر آشکار گردید. آن حضرت که در مدینه بود، قبل از اینکه کسی خبری از آنها بیاورد، خبر شهادت زید و جعفر و ابیرواحه را به مردم داد و اندوهگین شد و اشکهایش سرازیر گردید؛ سپس آنها را از فرماندهی خالد خبر داد و او را شیر خدا نامید[7] آن گاه کسی آمد و اخبار جنگ را به آنان رسانید و چیزی بر آنچه پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم فرموده بود، نیفزود.[8] هنگامی که لشکر نزدیک مدینه رسید، پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم و مسلمانان به استقبال آنان رفتند. فرزندان رزمندگان نیز پیشاپیش همه به سوی پدران خود میرفتند. آن حضرت فرمود: بچهها را در آغوش بگیرید و فرزند جعفر را به من بدهید؛ چنانکه عبدالله بن جعفر را آوردند و آن حضرت او را بر مرکب خود نشاند. مردم به سوی لشکر خاک میپاشیدند و میگفتند: شما از راه خدا فرار کردهاید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم فرمود: اینها فرار نکردهاند؛ بلکه خود برگشتهاند.[9] [1]- السیرة النبویة، ابن هشام، ج 4، ص 27. [2]- امتاع الاسماع، ج 1، ص 348-349. [3]- البدایة و النهایة، ج 4، ص 247 – واقدی، ج 2، ص 764. [4]- معارک خالد بن ولید، یاین سوید، ص 173. [5]- بخاری، کتاب المغازی، ج 5، ص 103، شماره 4266. [6]- معارک خالد بن ولید، ص 175. [7]- نظرة النعیم، ج 1، ص 360. [8]- البدایة و النهایة، ج 4، ص 255. [9]- السیرة النبویة، ندوی، ص 328 – تاریخ الذهبی، ص 491. برگرفته از: الگوی هدایت (تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم)، جلد دوم، مؤلف : علی محمّد صلّابی، مترجم: هیئت علمی انتشارات حرمین. مصدر: سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|