|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>سیره نبوی>عبدالله بن رواحه > سریه وی به سوی یسیر بن رِزام یهودی
شماره مقاله : 3434 تعداد مشاهده : 328 تاریخ افزودن مقاله : 14/6/1389
|
سریه عبدالله بن رواحه رضی الله عنه به سوی یسیر بن رِزام یهودی
در شوال سال ششم هجری پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم اطلاع یافت كه امیر یهودیان خیبر، یسیر بن رزام، در تلاش است تا یهودیان شمال و همچنین مشركان و طوایف غطفان را متحد سازد و به مدینه حمله نماید. لذا پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم عبدالله بن رواحه رضی الله عنه را به سركردگی سی سواره نظام كه عبدالله بن انیس رضی الله عنه نیز در میان آنان بود به خیبر فرستاد. آنها نزد یسیر رفتند و گفتند: ما را پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم دنبال تو فرستاده است و میخواهد تو را امیر خیبر بنماید. او پذیرفت و با سی نفر از قومش به اتفاق عبدالله رضی الله عنه و همراهانش راهی مدینه شد؛ بدین صورت كه دو نفر بر یك مركب سوار شدند. یك یهودی و یك مسلمان و یسیر پشت سر عبدالله بن انیس رضی الله عنه سوار بود. در مسیر راه یسیر از رفتن نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم پشیمان گردید. بنابراین، دست به شمشیر عبدالله بن انیس رضی الله عنه برد، اما عبدالله رضی الله عنه متوجه این موضوع گردید و فوراً شمشیر را به دست گرفت و ضربهای به پای او زد و آن را شكست. یسیر با عصای سركجی كه داشت، ضربه محكمی بر سر عبدالله رضی الله عنه زد و سرش را زخمی كرد. بدین ترتیب هر یك از مسلمانان به فرد یهودی ای كه با او سوار بود، حمله كردند و آنها را كشتند. و از بین آنها، یک نفر که فرار نمود، جان سالم بدر برد. هنگامی كه مسلمانان نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم بازگشتند، آن حضرت صلی الله علیه و سلم بر زخم عبدالله بن انیس رضی الله عنه آب دهان انداخت كه بر اثر آن بهبود یافت.[1] درسها و فوائد این سریه 1- پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم در این صدد بود که با مذاكره، به قتل و خونریزی با یهودیان خاتمه دهد، اما از آنجا كه دلهای یهود، همواره مملو از كینهتوزی علیهم السلام و مسلمانان است، آنها با اقدامات نابخردانه خود، مسیر مذاكرات را به قتل و خونریزی تبدیل نمودند و نقشهای كشیدند كه سرانجام خود قربانی آن شدند. 2- سال ششم هجری سالی پر عملیات بود؛ به گونهای كه در تمامی ماههای این سال، یك یا چند سریه برای سركوبی دشمن و یا متلاشی نمودن گردهمآیی آنها و یا ترور سران كفر، اعزام میگردید و شعار مسلمانان این بود: ما به جنگ آنها میرویم و آنان هرگز به جنگ ما نخواهند آمد. بدین صورت حزب خدا پیروزمندانه در حالی كه نام خدا و پرچم دین خدا را در دست داشت و حامل ارزشهای جاودانه و بلندی بود، پیش میرفت و با هر طاغوتی كه مانع پیشروی او میگردید، به مبارزه میپرداخت. بنابراین، تمامی اعمال آنان برای کسب رضایت پروردگار انجام میگرفت و آنان از نظر فكری، نظامی، سیاسی، اخلاقی و دینی به مرحله والایی رسیده بودند.[2]
[1]- السیرة النبویه فی ضوء المصادر الاصلیه، ص 477. [2]- التربیة القیادیه، ج 4، ص 189-192.
برگرفته از: الگوی هدایت (تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم)، جلد دوم، مؤلف : علی محمّد صلّابی، مترجم: هیئت علمی انتشارات حرمین. مصدر: سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|