Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: " من ترك شيئاً لله عوضه الله خيراً منه " (روايت ترمذي 2/79 و حاكم 4/183 وأحمد 3/439)، يعنى: "هر كسى كه چيزى را بخاطر رضاى خدا ترك كند، خداوند چيز بهترى را بجاى آن نصيبش ميكند".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>شبهات>شبهات > استدلال رافضی به حدیث مرسل عمرو بن میمون و بیان توضیح آن

شماره مقاله : 3504              تعداد مشاهده : 596             تاریخ افزودن مقاله : 17/6/1389

استدلال رافضی به حدیث مرسل عمرو بن میمون و بیان توضیح آن 
 
ابن مطهر الحلى رافضی می‌گوید: «و از عمرو بن میمون نقل شده که گفت: علی‌بن ابی طالب ده فضیلت دارد که مختص اوست: پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم به او فرمود: فردا کسی را می‌فرستم که خداوند هرگز او را مغلوب و خوار نکند، خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و پیغمبر او را دوست دارند. هر کس ادعای شرافتی داشت به خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم رسید [تا آن فرستاده پیغمبر گردد]، ایشان صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: علی‌ بن ابی طالب کجاست؟ گفتند: در آسیاب در حالی که مشغول آرد کردن گندم بود، دچار چشم دردی شده است. می‌گوید و کسی از آن مدعیان خودشان گندم آرد نمی‌کردند. بالاخره علی در حالی که دچار چشم درد شده بود که تقریباً چیزی نمی‌دیده آمد. پیغمبر صلی الله علیه  آله و سلم  در چشم او دمید سپس پرچم را سه بار به اهتزاز در آورد، و به او داد. و صفیه بنت حیی را آورد.
سپس ابوبکر را با سوره توبه فرستاد و علی را پشت سر او فرستاد. علی آن را از او گرفت و گفت: کسی آن را نمی‌برد. جز من، با کسی که از من باشد.
و به عموزادگانش گفت: چه کسی در دنیا و آخرت ولایت مرا می‌پذیرد؟ همه سکوت کردند و علی که در مجلس بوده، گفت: من در دنیا و آخرت ولایت تو را می‌پذیرم. علی را رها کرده و به سراغ یکایک آنان رفته و می‌پرسید: چه کسی در دنیا و آخرت ولایت مرا می‌پذیرد؟ همه سکوت کردند. علی گفت: من ولایت تو را در دنیا و آخرت می‌پذیرم. پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: تو در دنیا و آخرت ولی و یاور من هستی.
و علی بعد از خدیجه اولین کسی است که ایمان آورد و رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم لباسش را روی علی، فاطمه، حسن و حسین انداخته و فرمود:{ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا (٣٣)}. (الأحزاب: 33).
«خداوند قطعاً می‌خواهد پلیدی را از شما اهل بیت (پیغمبر) دور کند و شما را کاملاً پاک سازد».
و علی جان خود را به بهای حفظ جان رسول فروخته و لباس پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم را پوشیده و در جای او خوابید و این در حالی بود که مشرکان او را با سنگ می‌زدند. و در غزوه تبوک پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم قصد حرکت به سوی میدان نبرد را کرد، علی گفت: آیا من با تو خواهم بود؟ پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: خیر. علی گریست پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: آیا نمی‌خواهی برای من به منزلت هارون برای موسی باشی؟ جز اینکه تو پیغمبر نیستی. شایسته نیست که بروم، مگر اینکه تو جانشین من باشی.
و پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم به او فرمود: تو بعد از من ولی همه مؤمنان هستی. و پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم درِ همه خانه‌ها به داخل مسجد را بست جز در خانه علی و علی در حالی که غسل بر او واجب می‌شد، وارد مسجد می‌گردید. زیرا راهی جز آنجا نداشت و پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هر کس من مولای او هستم، علی مولای اوست.
و در حدیث مرفوعی از پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده که ابوبکر را برای اعلام برائت از مشرکان به مکه فرستاد، پس ابوبکر سه روز با آن در حرکت بود. پس ایشان صلی الله علیه و آله وسلم به علی فرمود: خودت را به ابوبکر برسان و تو آن اعلام برائت را ابلاغ کن و علی چنین کرد. وقتی ابوبکر به خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم رسید، گریه کرد و گفت ای رسول خدا! آیا کاری از من سر زده است؟ پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: نه، ولی به من دستور داده شد که یا خودم آن را ابلاغ کنم و یا کسی که از من است آن را ابلاغ نماید».
در جواب باید گفت: این خبر مسند نبوده و بلکه مرسل است، آن هم زمانی که از عمرو بن میمون به ثبوت برسد.
و الفاظی در این خبر است که دروغ بر رسول خدا هستند، مثل جمله: «آیا نمی‌خواهی تو برای من به منزله هارون برای موسی باشی، جز اینکه تو پیغمبر نیستی و شایسته نیست که من بروم جز اینکه تو جانشین من باشی». زیرا پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم چندین مرتبه از مدینه خارج شده و کس دیگری غیر از علی را جانشین خود ساخته است، همچنانکه برای ادای حج عمره حدیبیه علی با او بود و شخص دیگری جانشین پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم بود. بعداً نیز در غزوه خیبر علی با او بود و شخص دیگری در مدینه جانشین پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم شده بود، و در غزوه فتح [مکه] نیز علی با او بود و شخص دیگری در مدینه جانشین پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم شده بود، و در غزوه حنین و طائف و در حجة الوداع و در غزوه بدر نیز علی با او بود و شخص دیگری در مدینه جانشین ایشان بود.
همه این مطالب با اسناد صحیح ثابت شده‌اند و محدثان بر صحت آن اتفاق نظر دارند. علی در اکثر غزوه‌ها با پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم بود، حتی در آنهایی که جنگی هم روی نداد. اگر گفته شود: جانشین کردن به این معنی است که جز برترین شخص جانشین پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم نمی‌گردد. پس لازم می‌آید که در عموم غزوه‌ها، عمره و حج‌ها علی مفضول باشد، نه افضل، خصوصاً که هر بار یکی از مردان مؤمن جانشین می‌شد، و در غزوه تبوک جانشينى فقط براى زنان و کودکان و افراد معذور و سه نفری که از امر پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم تخلف ورزیدند و یا به نفاق متهم شدند، بود, و با این وجود مدینه امنیت کامل داشت و هیچ خطری ساکنین آن را تهدید نمی‌کرد و جانشین به جهاد نیاز نداشت. آنگونه که در اکثر سفرهای پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم نیاز بود.
عبارت «همه درهای داخل شده به مسجد را مسدود کرد جز ورودی خانه علی» این کلام نیز از دروغ‌های بافته شده توسط شیعه است که برای مقابله آن را جعل کرده‌اند. زیرا در حدیث صحیح از ابوسعید نقل شده که پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم در مرضی که در آن وفات فرمود، گفت: «إنَّ أمنَّ الناس عليَّ في ماله وصحبته أبوبكر، ولو كنت متخذاً خليلاً غير ربي لاتخذت أبابكر خليلاً ولكن أخوة الإسلام ومودته لا يبقين في المسجد خوخة إلاَّ سُدت إلاَّ خوخة أبي بكر»[1]. یعنی: كسى كه بیش از همه مردم بر من منت دارد و با من در مال و جان همراهى كرد ابوبكر است، و اگر غیر از پروردگارم دوستی بر می‌گزیدم، حتماً ابوبکر را به دوستی می‌گرفتم ولى اخوت و برادرى در اسلام و مودت و این باعث می‌شود همه ورودی‌های مسجد مسدود شوند به جز ورودی خانه ابوبکر. این حدیث در صحیحین از ابن عباس نیز روایت شده است.
حدیث «ای علی! تو بعد از من مولای هر مؤمنی هستی» این حدیث نیز به اتفاق محدثان ساختگی است و آنچه از عبارات صحیح که در آن است از خصائص ائمه و بلکه از خصائص خود علی هم نیست، و بلکه غیر علی نیز با او در آن ویژگی سهیم هستند. مثلاً اینکه علی خدا و پیغمبرش را دوست دارد و خدا و پیغمبر علی را دوست دارند، و اینکه علی در مدینه جانشین ایشان شده است، و اینکه برای پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم مثل هارون برای موسی ؛ بوده است، و اینکه علی مولای هر کسی است که پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم مولای اوست، و اینکه اعلام برائت را حتماً باید یک نفر از بنی هاشم ابلاغ نماید، همه این موارد بین علی و دیگرانی جز او مشترک است، و هیچ یک ویژگی مختص علی شمرده نمی‌شوند، و اینکه ابلاغ برائت باید توسط بنی هاشم باشد به این دلیل بوده که بنابر عادت، نقص عهد و پیمان، و نیز بستن پیمان باید توسط شخصی از قبیله فرمانده اصلی صورت گیرد.


([1]) نگا: بخاری، 1/96-97 و ج 5/4/1855.


به نقل از:
مختصر منهاج السنة، تاليف: شيخ الإسلام ابو العباس احمد بن تيميه، اختصار : الشيخ عبدالله بن محمد الغنيمان (استاد تحصيلات عالي دانشگاه اسلامي مدينه منوره)، و مدرس در مسجد نبوي شريف، ترجمه: إسحاق دبيرى
 
مصدر:
سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com
 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

 علی رضی الله عنه در حالی که شلاق در دست داشت و عبایی براو بود وارد بازار می‌شد و می‌گفت: ای تاجران حق را بگیرید و حق را بدهید در امان می‌مانید، سود کم را رد نکنید که ‌از سود زیاد محروم می‌شوید و به مردی نگاه کرد که داستان سُرایی می‌کرد، به او گفت: آیا داستان می‏سرایی در حالی که فاصله‌ی ما با زمان پیامبر صلی الله علیه و سلم نزدیک است، از تو می‌پرسم اگر جواب مرا گفتی که خوب، واگر نه با این شلاق تو را چنان می‌زنم که زمین بیفتی، بگو ثبات و زوال دین چیست؟ او گفت: دین با پرهیزگاری ثابت و ماندگار می‌شود و با طمع ورزی از بین می‌رود، گفت: آفرین، قصه بگو که ‌افرادی چون تو می‌توانند قصّه سُرا باشند. ( المنتظم فی تاریخ الملوک ابن جوزی 5/70)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1462
دیروز : 5614
بازدید کل: 8791621

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010