|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>اشخاص>ام المومنین عایشه صدیقه > فضایل و امتیازات
شماره مقاله : 3657 تعداد مشاهده : 315 تاریخ افزودن مقاله : 27/6/1389
|
فضايل و امتيازات
عايشه –رضی الله عنها- فقط الله و رسول را ميخواهد: رسول اكرم صلی الله علیه و سلم ساده زيستن را ميپسنديد و زندگي كاملاً توأم با زهد و بيرغبتي نسبت به دنيا را ميگذراند. ماهها ميگذشت، اما آتش در خانهي محمد صلی الله علیه و سلم براي پخت غذا روشن نميشد. روزانه كمبود غذا و فشار گرسنگي بر اهل خانه پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ سايه افگن بود. همسران پيامبر، اگرچه در اثر همراهي رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ از ساير همنوعان خود، امتيازات منحصر به خودشان را به دست آورده بودند، اما طبيعت بشري و فطري آنها به طور كلي از بين نرفته بود. آنها ميديدند كه در اين روزها فتوحات اسلامي گسترش يافته، و غنايم نيز به اندازهي زيادي به بيتالمال رسيده است كه هر كس با كمترين آن ميتواند زندگي توأم با رفاه و آسايش را داشته باشد. خلاصه اينكه شرايط طوري بود كه كاسهي صبر اُمّهات المؤمنين ميخواست لبريز شود و اندكي از مال و متاع را درخواست نمايند. در همين زمان بود كه خداوند متعال وحي فرستاد و رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ را دستور داد كه به همسرانت بگو: يا مال و متاع دنيوي را انتخاب كنند، يا الله و رسول و روز آخرت را. { يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لأزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلا (٢٨)وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا (٢٩)}(احزاب / 28- 29) «اي پيامبر! همسران خود را بگو، اگر شما زندگاني و زيب و زيور دنيوي را طالبيد، بياييد تا من مَهر شما را پرداخته و همه را به خوبي و خرسندي طلاق دهم، و اگر طالب خدا و رسول و مشتاق دارآخرت هستيد، همانا خدا به نيكوكاران از شما در روز قيامت اجر بزرگي عطا خواهد كرد». و بدين شكل جدا شدن از زناني كه طالب دنيا و زيورآلات دنيوي بودند بر رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ واجب شد و از فرمان الله نميتوانست سرپيچي كند. رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ علاقه شديدي به عايشه –رضی الله عنها- داشت، اول نزد او آمد و اين آيه را تلاوت نمود و حكم پروردگار را بيان كرد. اما از آنجايي كه محبّت عايشه –رضی الله عنها- در قلب رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ بود و ميترسيد از اين كه اين دختر جوان، زود تصميم بگيرد، فوراً و قبل از اينكه عايشه –رضی الله عنها- جوابي بدهد گفت: «البته عجله نكن، جواب نده، برو با پدر و مادرت مشورت كن.» عايشه –رضی الله عنها- ميگويد: «به خدا سوگند پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ ميدانست كه پدر و مادرم هرگز به من دستور جدا شدن از رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ را نخواهند داد. خودم جواب دادم و گفتم: آيا براي چنين كاري از پدر و مادرم اجازه بگيرم؟ من (صد البته كه) خدا و رسول و زندگاني آخرت را ميخواهم (و آن را بر هر چيز ديگر ترجيح ميدهم)». قلب رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ با شنيدن اين كلمات شاد شد و از چهرهي مباركش آثار خوشحالي هويدا گشت. ساير همسران نيز به محض شنيدن جواب عايشه –رضی الله عنها-، همين جواب را تقديم رسول اكرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ كردند و بدين شكل دنيا و متعلقات دنيوي را فداي رضايت الله و رسول و همراهي با پيامبر عطوفت و مهرباني، كردند. تقوی و زهد عايشه ـ رضيالله عنهاـ: حضرت عايشه ـ رضيالله عنهاـ در خانهاي به دنيا آمد كه مهد تقوی و اخلاص بود. از وقتي كه كمكم ميفهميد، نور اخلاص و ايمان را در خانهي ابوبكر رضی الله عنه ، درك ميكرد و لذت عبادت و ارتباط با الله جل جلاله را چشيده بود. همين ارتباط با الله بود كه سبب شد او نيز به رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ عشق بورزد و توجهي به اختلاف سني و شرايط سخت زندگي در خانهي پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ را نداشته باشد. آري! او معنا و مفهوم تقوا و پرهيزگاري را خوب فهميده بود. لذت وصل شدن به الله و راز و نياز و مناجات با محبوب واقعي را در شبهاي تار و تاريك هجران، خوب درك كرده بود. همين لذّت عبادت و سجده كردن بود كه دنيا را پيش او چون پره كاهي كرده بود و به محض اينكه چيزي به دستش ميرسيد، فوراً در راه الله انفاق مينمود. در دوران خلافت فاروق اعظم ـ رضی الله عنه ـ، يك كوزهي پر از جواهرات از غنايم حمله به عراق به دست آمد. حضرت عمر ـ رضی الله عنه ـ پس از مشورت با تمامي اصحاب، آن جواهرات را براي حضرت عايشهي صديقه ـ رضيالله عنهاـ فرستاد. حضرت عايشه ـ رضيالله عنهاـ پس از مشاهدهي آن، ناگهان آه سردي كشيد و با چشم اشك بار فرمود: «ابن خطاب بر من بسيار احسان كرده، اميدوارم كه خداوند در آينده مرا براي قبول چنين احسانها و عطايايي زنده نگذارد» ([1]). يك بار امير معاويه ـ رضی الله عنه ـ به عنوان هديه صد هزار درهم براي عايشه ي صديقه ـ رضيالله عنهاـ فرستاد، به محض دريافت مبلغ، آن را تا وقت شام بين نيازمندان تقسيم كرد و براي خود چيزي نگذاشت»([2]). دعا و عبادت عايشه ـ رضيالله عنهاـ: حضرت عايشه ـ رضيالله عنهاـ تربيت يافتهي زيردست كسي بود، كه به او تعليم داده بود در تمام احوال و اوقات فقط متوجه الله باشد، و هر آنچه را كه ميخواهد، فقط از او تعالی بخواهد. نمونهي اين خصلت را ميتوانيم در جريان افك بيابيم، آن هنگام كه به او تهمت زده شد و در خانهي پدر به سر ميبرد، كارش فقط تضرع و زاري و دعا بود و متوجه شدن به سوي الله. او يقين داشت كه الله او را تنها نميگذارد؛ چراكه خود وعده داده است: { وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ (١٨٦)} (بقره / 186) «و هنگامي كه بندگانم از تو دربارهي من بپرسند (بگو:) من نزديكم و دعاي دعاكننده را هنگامي كه مرا بخواند، پاسخ ميگويم (و نياز او را برآورده ميسازم)». اين مادر مهربان در آن آزمايش سخت، اين دعا را ورد كرده بود و هميشه آن را ميخواند: «يا سابغ النعم، ويا دافع النقم، ويا فارج الغمم، ويا كاشف الظلم، يا أعدل من حكم، يا حسب من ظلم، يا ولي من ظلم، يا أول بلا بداية، ويا آخر بلا نهاية، يا من له اسم بلا كنية، اللهم اجعل لي من أمري فرجاً ومخرجاً» ([3]). اي صاحب نعمتهاي فراوان! اي دافع عذابها و بلايا! اي رهانندهي مردم از غمها و تاريكيها! اي كسي كه در حكم داوري عادلتري! اي حسابرس كسي كه ظلم ميكند! و اي سرپرست مظلوم! اي اوّل بيآغاز! و اي آخر بدون پايان! اي كسي كه نام داري و كنيه نداري! خدايا در كارم گشايشي روشن برايم قرار بده! حضرت عايشه ـ رضيالله عنهاـ از نماز خواندن بسيار لذّت ميبرد؛ چراكه نمازش نماز واقعي بود. شبها در كنار رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ به نماز ميايستاد، و خشوع و خضوع و دعا را از او درس گرفته بود. و هيچ گاه اجازه نميداد، نماز تهجدش فوت شود. همراه رسول اكرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ نماز تراويح را هم به جا ميآورد و به آن علاقهي خاصي داشت. و از اين عبادتها لذّت ميبرد. خودش ميفرمايد: «اگر پدرم از قبر بلند شود و جلو مرا بگيرد، از عبادت دست نخواهم كشيد». عايشه –رضی الله عنها-، عالمي بزرگ و مجتهدي توانا: حضرت عايشه ـ رضيالله عنهاـ داراي حافظه و ذكاوتي منحصر به فرد بود. اين تيزهوشي و ذكاوت و نيز معيّت و همراهي رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ سبب شد كه عايشه –رضی الله عنها- به عالمي توانا مبدّل گردد، تا جايي كه رسولاكرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمود: «خذوا نصفَ دينكم عن هذه الحميراء» ([4]). نصف دينتان را از اين حميرا (عايشه –رضی الله عنها-) ياد بگيريد. در زمان رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ زنان براي مسايل مخصوص به خودشان به او مراجعه ميكردند، اما پس از رحلت رسول اكرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ، عايشه –رضی الله عنها- مرجعي براي زن و مرد، پير و جوان، عالم و عامي، شد. همگي براي پاسخ سؤالات خويش به محضر او ميرفتند. بزرگان صحابه نيز اگر در مسائل فقهي دچار مشكلي ميشدند، به ايشان مراجعه ميكردند. ابوموسی اشعري ـ رضی الله عنه ـ ميفرمايد: «هر مشكلي براي ما، اصحاب پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ پيش ميآمد و به عايشه –رضی الله عنها- مراجعه ميكرديم، حتماً براي مشكلمان راه چاره و راه حلي مييافتيم». امام زهري ـ رحمه الله ـ يكي از بزرگان تابعين ميفرمايد: «كانت عائشة أعلم الناس يسئلها الأكابر من أصحاب رسولالله صلی الله علیه و سلم ». عايشه –رضی الله عنها- دانشمندترين دوران بود و حتی بزرگان صحابه از ايشان كسب فيض مينمودند. احاديث و روايات زيادي در مورد مقام علمي حضرت عايشه ـ رضيالله عنهاـ وجود دارد كه ما به همين دو مورد بسنده ميكنيم و همين كافي است براي مقام علمي ايشان كه در زمان خلفاي ثلاثه، فتوی صادر ميكردند و به آنها عمل ميشد. عايشه –رضی الله عنها- اديبي چيرهدست: حضرت عايشه صديقه ـ رضيالله عنهاـ احاديث فراواني را روايت كردهاند، و همچنين گفتارهاي نغزي از ايشان به جاي مانده كه هر كدام سندي از توان ادبي بالاي ايشان به شمار ميآيند. به عنوان نمونه، حديث افك را كه خود حضرت عايشه ـ رضيالله عنهاـ روايت كرده و در اكثر كتب حديث ثبت شده، همهي بلغا، ادبا و شعرا را به حيرت آورده كه با چه اسلوب زيبايي حالات دروني و تصويري از اوضاع آن يك ماه را براي خوانندگان به تصوير ميكشد. «بيانات او به سبب تأثير عجيبي كه داشت، فوراً در دلها قرار ميگرفت و مدعيان بلاغت و بيان در برابرش عاجز بودند. حاضر جواب و زيرك و شيرين گفتار بود، نطق و بياني فصيح و دلنشين و طبعي زنده داشت. سخنانش را در نهايت رسايي و بلاغت ادا ميكرد، حتی بسياري از مؤلفين از اسلوب و شيوه او پیروی ميكردند. «عايشه –رضی الله عنها- در ادبيات عرب، زن دانشمندي محسوب ميشد، اشعار و قطعات زيادي از شعرا و نويسندگان عرب را در حفظ داشت كه برخي را ميپسنديد و بر بعضي انتقاد ميكرد و ايراد ميگرفت» ([5]). آري! او از خانهي بلاغت متولد شده بود و در خانهي بلاغت نيز رشد كرده بود. عايشه –رضی الله عنها- اولين حافظ حديث: حضرت عايشه صديقه ـ رضيالله عنهاـ با وجود اينكه مدت زمان طولاني را با رسولاكرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ زندگي نكرد، اما بسياري از مسايل فقهي، حديث، و غيره را از رسولاكرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ آموخت. عايشه صديقه ـرضيالله عنهاـ به صداقت در علم، امانت در روايت و آگاهي به دقايق و رموزات عبادات مشهور بود. او داراي حافظهاي قوي بود و به همين سبب مرجع بزرگ و مطمئني در علم حديث و فقه به شمار ميآمد. هر حديثي را كه از رسول اكرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ ميشنيد، حفظ ميكرد و بدون هيچ نقصي آنها را براي اصحاب بازگو مينمود. مجموعاً 2210 حديث از احاديث گهربار رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ از طريق ايشان روايت شده است؛ كه 174 حديث را شيخين، يعني امام بخاري و امام مسلم، در كتابشان نقل كردهاند. 54 حديث فقط در بخاري آمده و 69 حديث تنها در مسلم ثبت شده است. حضرت عايشه صديقه ـ رضيالله عنهاـ جزو هفت نفري است كه بيشتر از يكهزار حديث را از پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ نقل كردهاند، آن هفت تن عبارتند از: 1) ابوهريره ـ رضی الله عنه ـ 2) عبدالله بن عمر ـ رضی الله عنه ـ. 3) انس بن مالك ـ رضی الله عنه ـ. 4) عايشه ـ رضيالله عنهاـ . 5) عبدالله بنمسعود ـ رضی الله عنه ـ 6) جابر بن عبدالله الانصاري رضی الله عنه 7) ابوسعيد الخدري ـ رضی الله عنه ـ ([6]). عايشه –رضی الله عنها- و افتخارات منحصر به فردش: خداوند متعال در طول حيات عايشه ـ رضيالله عنهاـ اين مادر مهربان و دلسوز، افتخارات و امتيازات زيادي را نصيبش كرد كه افراد ديگر از آن محروم بودهاند. در اينجا مختصراً و اجمالاً به چند نمونه اشاره ميكنيم: * آيا افتخاري بالاتر از اين وجود دارد؟ دكتر «احمد خليل جمعه» صاحب كتاب «نساء أهل البيت» ميگويد: «مگر ميتوان از اين افتخاري بالاتر براي عايشه ـ رضيالله عنهاـ ذكر كرد كه او در دنيا و آخرت همسر رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ ميباشد و بر اين مدعا، احاديث صحيح، مهر صحّت نهادهاند. پس همين كه او در هر دو جهان همسر رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ ميباشد و در كنار پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ به سر ميبرد، بزرگترين افتخار است براي اين مادر عزيز و جانفدا و مظلوم. * نزول وحي در شأن او: امتياز ديگر عايشه ي صديقه ـ رضيالله عنهاـ اين است كه برائتش از بالاي هفت آسمان نازل شد و تا قيامت مسلمانان آيات نازله در شأن او را در نماز و غيرنماز تلاوت ميكنند و بدين صورت نامش براي هميشه زنده و جاودان ميماند و در مقابل تلاوت هر حرف از اين آيات، ده ثواب به قاري آن ميرسد. * مادر مؤمنان عالَم: آري! از ديگر افتخارات و امتيازات حضرت عايشه ـ رضيالله عنهاـ اين است كه بر امّت اسلامي، حق مادري دارد؛ چراكه خداوند متعال فرمود: «زنان پيامبر، مادران مؤمنان هستند». پس به عبارتي تمام مؤمنان، فرزندان اين محبوبهي رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ ميباشند. * تنها دوشيزه از ميان همسران پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ: رسول اكرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ طبق روايات و احاديث، با 15 زن ازدواج نموده، كه يازده زن را در حال حياتش، به طور همزمان در نكاح داشته است، كه در حيات مبارك خويش دو تن از آنان را از دست داده و در وقت رحلت مبارك، نُه زن از ايشان به جاي مانده است. از ميان اين جمع فقط عايشه صديقه ـ رضيالله عنهاـ ، باكره و دوشيزه بوده است و اين افتخار بزرگي است براي عايشه –رضی الله عنها-، كه بدين جهت نيز رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ او را بسيار دوست ميداشت. ديگر همسران رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ همگي بيوه بوده و قبل از رسولاكرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ با فرد ديگر ازدواج كرده بودند. با همهي اين اوصاف، تمامي اين عزيزان، مادران مؤمنان هستند و احترامشان براي امت اسلامي واجب و لازم است. اسامي همسران رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ به ترتيب ازدواج عبارتند از: 1ـ خديجه دختر خويلد. 2ـ سوده دختر زمعه. 3ـ عايشه دختر ابوبكر. 4ـ حفصه دختر عمربنخطاب. 5ـ زينب دختر خزيمه. 6ـ ام سلمه. 7ـ زينب دخترجحش. 8ـ جويريه دختر حارث. 9ـ ريحانه دختر شمعون. 10ـ ام حبيبه دختر ابوسفيان. 11ـ صفيه دختر حي بن اخطب. (رضي الله تعالی عنهن). * پاسخ به يك شبهه: شبههاي كه امروز بيشتر غربيها و همچنين دشمنان اسلام مطرح ميكنند، اينكه چرا پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ اين همه ازدواج كرده است؟ و چرا چيزي را كه براي خودش جايز بوده، براي امتش ناجايز قرار داده است؟ و... قبل از اينكه پاسخ كوتاهي در اينباره تقديم گردد، بايد اين نكته را نيز يادآور شويم كه اين تبليغات شيطاني به حدي است كه متأسفانه بعضي از مسلمانان كماطلاع نيز تحت تأثير قرار گرفتهاند. و اين ناشي از عدم آگاهي آنان از سيره و زندگاني رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ ميباشد. و اما در مورد اين شبهه، آنچه غربيها و اين افراد مطرح ميكنند نه به عنوان دفاع از حق امت اسلامي است، بلكه ميخواهند مردم را نسبت به رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ بدبين نمايند. افرادي كه در اين مورد اعتراض دارند، بهتر است زندگاني همسران پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ را مورد بررسي قرار دهند، تا بفهمند آيا تمامي آنان قابليّت مسايل زناشويي را داشتهاند يا نه؟ اگر نعوذبالله پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ دنبال مسايل شهواني بوده، چرا وقتي قريش پيشنهاد بهترين دخترها را به او ميدهند، قبول نكرد؟ و يا چرا بعداً با وجود توان و جايگاه ميان اصحاب ـ كه هر كدام حاضر ميشدند جان و مال خويش را فدا نمايند ـ چرا از دختران آنان كسي را براي برطرف نمودن اين شهوت قوي خويش! (نعوذبالله) انتخاب نكرد؟ مگر دختران جوان و باكره از اين بيوههاي پیر بهتر نبودند؟! كدام انسان شهوتران است كه در بين دختر جوان و باكره و پيرزن، پيرزنها و بيوهها را انتخاب كند؟! پس عزيزان! ازدواجهاي پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ اصلاً به خاطر مسايل زناشويي نبوده، بلكه چند جنبه داشته است: 1) جنبهي سياسي و ارتباط برقرار كردن با قبيلههاي مختلف. 2) جنبهي اقتصادي و عاطفي، بسياري از آنان توان خرج زندگيشان را نداشتند و نميتوانستند خود را اداره نمايند، پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ آنان را سرپرستي ميكرد. 3) جنبهي تربيتي، بسياري از زنان به پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ براي مسايلشان مراجعه ميكردند، در حالي كه پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ نميتوانست به راحتي جواب آنان را بدهد، اما با اين شكل كلاس خوبي را در منزل خويش تشكيل داد و جمعي را تربيت نمود تا به ديگر زنان تعليم دهند. و موارد ديگري كه در اينجا مجال مطرح كردن آن نيست. در اين مورد به رسالهاي از دكتر محمد علي صابوني، استاد دانشگاه مكه مكرمه، تحت عنوان «رد اباطيل و شبهات در مورد تعدد زوجات پيامبر» و همچنين كتاب «زن» اثر دكتر رمضان البوطي و كتابهاي دكتر يوسف قرضاوي و ازدواج اسلامي مولانا اشرف علي تهانوي، مراجعه نماييد. و اما در مورد اينكه چرا فقط براي خودش جايز بوده و براي امتش اين تعداد زن ممنوع ميباشد. بايد بگوييم: خداوند سبحان بعضي چيزها را براي پيامبرانش اختصاص داده بود كه براي ديگران وجود نداشت. و اين فقط در بُعد راحتي و آسايش نبوده، بلكه خيلي وقتها اين اختصاصات از كارهاي مشكلي بوده كه ديگران از انجام آن معاف بودهاند. به عنوان مثال مسلمانان ميتوانند شبها راحت بخوابند، اما رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ بايد مقداري از شب را بخوابد و تهجد و ارتباط برقرار كردن با خداوند، براي او واجب بود و مسايل ديگر از اين قبيل. پس افرادي كه به مسايل اختصاصي پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ اعتراض دارند بايد جنبههاي ديگر آن را نيز بنگرند و فقط مسئلهي ازدواج آن حضرت ـ صلی الله علیه و سلم ـ را در نظر نگيرند. * زني كه پدر و مادرش از مهاجرين بودند: از ديگر افتخارات عايشه صديقه ـ رضيالله عنهاـ اين است كه او نه تنها خود از اهل بهشت است، بلكه پدر و مادرش نيز جزو بهشتيها هستند. هر دوي آنها از مهاجرين به مدينه هستند كه به خاطر حفظ ايمان و اسلامشان در كنار رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ، مجبور به هجرت شدند. * دچار نشدن به شرك و بتپرستي: عايشه صديقه ـ رضيالله عنهاـ به دليل اينكه زماني ديده به جهان گشود كه پدر و مادرش مسلمان شده بودند و نور توحيد و ايمان در خانهي آنها تابيدن گرفته بود، از بتپرستي و شرك و معصيّت محفوظ ماند و از همان اوان طفوليّت، با نام «الله» آشنا گرديد. اين جزو افتخارات عايشه ـ رضيالله عنهاـ به شمار ميآيد كه هيچگاه براي غيرخدا سر تعظيم را فرود نياورد. * آوردن صورت عايشه –رضی الله عنها- توسط جبرييل: از ديگر افتخارات صديقهي كبری، حميراي رسول، عايشه صديقه ـ رضيالله عنهاـ ، اين است كه حضرت جبرييل همراه خود صورت و شكلي از وي را نزد رسول اكرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ آورده است. رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ در حديثي فرموده است: «اي عايشه! دوبار جبرييل نزد من آمد و چيزي به همراه داشت كه در پارچهاي سبز رنگ پيچيده بود. وقتي پارچه را باز كردم، ديدم شكل و صورت تو در آن پيچيده شده است. به من گفتند: اين همسر تو در دنيا و آخرت است.» * ديدن جبرييل امين و حضور در خانه وحي: امتياز ديگر حضرت عايشهصديقه ـ رضيالله عنهاـ اين است كه در خانهاي زندگي ميكرد كه فرشتگان آن را احاطه كرده بودند و بارها و بارها وحي در آنجا نازل شد، در حالي كه عايشه –رضی الله عنها- در كنار رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ نشسته بود. طبق گفته خود عايشه صديقه ـ رضيالله عنهاـ يكبار نيز حضرت جبرييل علیه السلام را در حال آوردن وحي ديده است كه به شكل يكي از اصحاب رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ آمده بود([7]). * كاتب و جمعكننده قرآن: حضرت امالمؤمنين عايشه ي صديقه ـ رضيالله عنهاـ از جملهي كساني است كه به دليل حافظهي قوي، بسياري از آيات قرآن را حفظ كرده بودند و بسياري از اوقات نيز آن را بازنويسي ميكردند. ميتوان گفت كه اكثر سورههاي طولاني كه در دل شبهاي تاريك نازل ميشد، در حجرهي حضرت عايشه ـ رضيالله عنهاـ بوده است و اولين كسي كه آن را از پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ ميشنيد، عايشه ي صديقه است. همين امر سبب شد تا بعدها كه خلفاي راشدين براي جمعآوري قرآن عظيمالشأن اقدام نمودند، در كار جمعآوري و تطبيق قرآن از نظرات ايشان استفادهي زيادي نمودند. حضرت عايشه ـ رضيالله عنهاـ بعد از رحلت رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ، نسخهاي از قرآن را بازنويسي كرد و آن را نزد خود نگه داشت كه به آن مصحف عايشه ميگفتند. در بعضي جاها نيز در صورت ضرورت حاشيههايي را نوشته بود. در بخاري آمده است كه شخصي از عراق به حرمين آمد و به خدمت امالمؤمنين رفت و در مورد مصحف مبارك سؤال كرد و گفت: در عراق براي ترتيب دادن آيات و نيز در قرائت، اختلافات شديدي رخ داده است، لذا ميخواهيم از مصحف شما استفاده نماييم. حضرت عايشه ـ رضيالله عنهاـ نيز با گشادهرويي اشكالات آنها را مشخص نمود. * دختر ابوبكر صدّيق رضی الله عنه : امتياز ديگر عايشه صديقه ـ رضيالله عنهاـ اين است كه او دختر يار و همراه شبانهروزي رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ، اولين جانشين برحق پيامبر، يار غار سفر هجرت، و اولين شخصي كه به «صدّيق» ملقب گرديد، ميباشد. آري! او دختر همان ابوبكري است كه زماني از تاجران بزرگ مكه به شمار ميآمد، اما به خاطر دين خدا همه چيزش را فدا كرد. در غزوهي تبوك، رسول اكرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ وقتي او را ديد كه كولهباري براي كمك به مسلمانان آورده بود، از او پرسيد: اي ابوبكر! چه چيزي در خانه به جاي گذاشتهاي؟ فرمود: الله و رسولش را. او دختر همان مردي است كه در غار، پاي مباركش را در سوراخ مار گذاشت، تا آسيبي به رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ نرسد. * مجتهد و مفتي عهد صحابه: بعد از رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ اكثر صحابه و مردم آن زمان براي حل مسايل خود به او مراجعه ميكردند و او از بزرگان اهل حديث و فقه به شمار ميآمد. * غروب خورشيد نبوت در حجرهي عايشه –رضی الله عنها-: رسولاكرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ در روزهاي آخر حيات مباركش، در حجرهي عايشه –رضی الله عنها- به سر ميبرد، و هنگام پرواز كردن روح مطهرش، سر مبارك آن حضرت ـ صلی الله علیه و سلم ـ در آغوش عايشه صديقه ـ رضيالله عنهاـ قرار داشت. سيرهنگاران و محدثين واقعه را اينگونه نقل كردهاند: ماه ربيع الاول بود، رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ در مريضي به سر ميبرد، و هر روز بر شدت مريضياش افزوده ميشد. به دليل اينكه اخلاق كريمانهاي داشت، صراحتاً نميفرمود كه دوست دارد نزد كدام يك از همسرانش باشد، بلكه ميفرمود: فردا نوبت كدام خانه است؟ همسران نيز به دليل محبّت رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ نسبت به عايشه ـ رضيالله عنهاـ گفتند: يا رسولالله! در هر خانهاي كه دوست داريد، بمانيد. بالاخره حضرت علي ـ رضی الله عنه ـ و حضرت عباس ـ رضی الله عنه ـ، رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ را به خانهي حضرت عايشه ـ رضيالله عنهاـ منتقل نمودند، تا آخرين روزهاي حياتش را نزد محبوبهاش بگذراند، و ميرفت كه اين برگ زرّين بر دفتر افتخارات عايشه –رضی الله عنها- افزوده گردد. رسول اكرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ كاملاً ضعيف شده، طوري كه براي نماز نميتواند به مسجد برود. دستور ميدهد دوست و همراه هميشگياش، يعني ابوبكر صديق ـ رضی الله عنه ـ در جايگاهش براي مسلمانان امامت كند. عايشه ـ رضيالله عنهاـ يك لحظه نيز پيامبر را تنها نميگذارد. ميگويد: وقتي به او نگاه كردم، ديدم به سوي آسمان مينگرد و ميفرمايد: «في الرفيق الأعلى، في الرفيق الأعلى» نزد بالاترين رفيق، نزد بالاترين رفيق. در اين هنگام «عبدالرحمن بن ابيبكر» براي عيادت آمد و مسواكي در دست داشت. رسول اكرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ به مسواك نگاه ميكرد، فهميدم قصد دارد مسواك بزند. من مسواك را گرفتم و با دندانهاي خودم آن را خوب نرم كردم. سپس به رسول اكرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ دادم، مانند گذشته دندانهايش را مسواك زد. بعد از آن خواست مسواك را به من بدهد، اما نتوانست و مسواك از دستش افتاد ([8]). پس اينجا امتياز ديگري نصيب حضرت عايشه ـ رضيالله عنهاـ گرديد و آن، اينكه در آخرين لحظات عمر مبارك مسواكي را كه او استعمال كرده بود، پيامبر به دندانهاي مبارك ماليد و از آن استفاده كرد. * اتاق عايشه –رضی الله عنها-، مدفن رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ: جسد مبارك پيامبر اكرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ در همان اتاقي كه روح مباركش از آن جدا شد، دفن گرديد و اين بر افتخارات حضرت عايشه –رضی الله عنها- افزوده شد كه رسولالله ـ صلی الله علیه و سلم ـ تا هنگامهي قيامت ميهمان حجرهي عايشه –رضی الله عنها- ميباشد. و هر روز و هر شب، هر ساعت و هر آن، هزاران عاشق شيفته در مقابل درب حجرهي آن بانوي بزرگوار با ادب ميايستند و بر پيامبرشان درود و سلام ميفرستند. * ويژگيهاي عايشه –رضی الله عنها- در چند جمله: خود حضرت عايشه ـ رضيالله عنهاـ میگويد: «من به چند دليل بر ديگر زنان پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ برتري دارم: 1) اينكه پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ هيچ زن باكرهاي جز من نگرفت. 2) هيچ يك از زنان او پدر و مادرشان با وي هجرت نكردند. 3) خداوند خودش برائت مرا در تهمتي كه به من زدند از آمان نازل كرد. 4) جبرييل صورت مرا در حريري از آسمان براي رسول خدا آورد و به او گفت با من ازدواج كند. 5) من و او از يك ظرف غسل ميكرديم و با هيچ يك از زنان ديگر خود اين كار را نميكرد. 6) وقتي كه پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ در خانهي من بود بر وي وحي نازل ميشد، اما در خانههاي ديگر چنين اتفاقي نميافتاد. 7) وقتي كه خداوند روح او را به سوي خود برد، سر مباركش در دامان من بود. 8) در حجرهي من رحلت فرموده و در همانجا دفن گرديد.» ([9]). منابع و مآخذ ـ قرآن كريم: با ترجمه دكتر مصطفي خرّمدل. ـ صحيح بخاري: امام محمد بن اسماعيل بخاري، دارالارقم بيروت. ـ صحيح مسلم: امام ابوالحسين مسلم نيشابوري، دار احياء التراث. ـ سنن ترمذي: امام محمد بن عيسي ترمذي، دارالفكر. ـ مُسند احمد: امام احمد بن حنبل، درالفكر. ـ مشكاة المصابيح: علامه خطيب تبريزي، دارالكتب العلمية. ـ اشعة اللمعات: شيخ عبدالحق محدث دهلوي، المكتبة الحنفية ـ البداية و النهاية: حافظ ابوالفداء اسماعيل بن كثير،دارالتقوی ـ الاصابة في تمييز الصحابة: شيخ ابن حجر عسقلاني، دارالكتب العربي. ـ الطبقات الكبري: ابن سعد، دارالفكر. ـ أسد الغابة في معرفة الصحابة: عزّالدين ابن اثير جزري، درالفكر. ـ تاريخ الاسلام: امام شمسالدين ذهبي، دارالكتب العربي ـ حياة الصحابة: شيخ يوسف كاندهلوي، داراحياء التراث العربي. ـ سير أعلام النبلاء: امام شمسالدين ذهبي، مؤسسة الرسالة. ـ نساء مبشّرات بالجنّة: احمد خليل جمعه، دار ابنكثير. ـ نساء حول الرسول: محمد علي قطب، المكتبة العصرية. ـ نساء حول الرسول: محمد برهان، دارالجيل ـ نساء حول الرسول: محمود مهدي الاستانبولي و ابوالنصرالشبلي، ـ نساء اهل البيت في ضوء القرآن و الحديث: احمد خليل جمعه. ـ نبي رحمت: سيد ابوالحسن ندوي، ترجمه مولانامحمدقاسمقاسمي. ـ صحابيات حول الرسول: ابوعمار محمود المصري، دارالتقوی. ـ رجال و نساء أنزل الله فيهم قرآناً: دكتر عبدالرحمن عميزه. ـ سيرت مصطفي: علامه كاندهلوي، ترجمه محمدامين حسينبر ـ تفسير نمونه: جمعي از نويسندگان شيعه ـ تفسير الميزان: آيت الله طباطبايي ـ تفسير صفي عليشاه: شيخ صفيعليشاه. ـ عايشه –رضی الله عنها- در حيات محمد ـ « ـ : سپهروز مولودي . ـ عائشة المبرئة: شيخ احمد ابوالعز المصري. ـ بانوان نمونه عصر پيامبر و صحابه: مولانا سعيد انصاري ندوي و مولانا عبدالسلام ندوي، ترجمه مولوي نذير احمد سلامي.
([1]) ملكهي عفّت، ص 56. ([2]) بانوان نمونه اسلام. ([3]) عايشه –رضی الله عنها- در حيات محمد ـ صلی الله علیه و سلم ـ، ص 118. ([4]) - امهات المؤمنين و بنات الرسول، ص 35. ابن كثير، و ابن قيم و آلباني باین نظر اند که این حدیث موضوع است. ([5]) عايشه –رضی الله عنها- در حيات محمد ـ صلی الله علیه و سلم ـ، ص 152. ([6]) - نساء أهل البيت. ([7]) عايشه –رضی الله عنها- در حيات محمد، ص 91. ([8]) نبيَّ رحمت. ([9]) عايشه –رضی الله عنها- در حيات محمد، ص 90.
به نقل از کتاب: بگذاريد از مادرم عايشه ي صدّيقه (رضيالله عنها) بگويم، نوشته: ايوب گنجي مصدر: سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|