|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>شبهات>شیعه > بیان دروغ رافضی در استنادش به حدیث غدیر خم بر امامت علی رضی الله عنه
شماره مقاله : 3703 تعداد مشاهده : 350 تاریخ افزودن مقاله : 31/6/1389
|
بیان دروغ رافضی در استنادش به حدیث غدیر خم بر امامت علی رضی الله عنه ابن مطهر الحلى رافضی می گوید: دلیل دوم حدیثی متواتر از پیامبر است. وقتی که آیه:{یا ایهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیكَ مِنْ رَبِّكَ (٦٧) } (المائده: 67). «اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، كاملا (به مردم) برسان». نازل شد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در غدیر خم خطبهای ایراد کرد و به مردم حاضر در آنجا فرمود: ای مردمً آیا من نزد شما بر خودتان نیز مقدم نیستم؟ مردم گفتند: آری. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: پس هر کس من مولای او هستم علی نیز مولای اوست. خدایا دوست بدار کسی را که با علی دوست است و دشمن بدار کسی که با علی دشمن است. کمک کن به کسی که علی را کمک میکند و ترک کن کسی که علی را ترک میکند. عمر گفت: أحسنت، خوش به حالت که مولای من و هر زن و مرد مسلمانی شدی. منظور از مولی در این حدیث اولویت داشتن در تصرف و اختیار است. به خاطر اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نیز فرمود: آیا من نسبت به شما از نفس شما نیز مقدمتر نیستم؟ جواب استدلال به این آیه و حدیث مذکور را قبلا بررسی کردیم و روشن شد که این روایت دروغ است و آیه: {بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیكَ مِنْ رَبِّكَ} مدت زیادى قبل از حجه الوداع نازل شده است. اما واقعه غدیر در روز هیجدهم ماه ذیالحجه بعد از بازگشت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از مراسم حج اتفاق افتاد که بعد از آن روز دو ماه و اندی در دنیا زندگی کردند. پس معلوم میشود که در روز غدیر خم هیچ دستوری تشریع و نازل نشده بود. نه در حق امام علی و امامت او، و نه درباره چیز دیگری. اما حدیث موالات [دوستی]، امام احمد و ترمذی آن را از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به این صورت روایت کردهاند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «هرکس که من را دوست دارد، علی را نیز باید دوست داشته باشد[1]» اما بقیه روایت که میگوید: «خدایا دوست بدار کسی که علی را دوست دارد و دشمن بدار کسی که علی را دشمن میدارد و ...» هیچ شکی در دروغ بودن آن وجود ندارد. این قسمت از روایت نیز که میگوید: « به هر زن و مرد مسلمانی از آنها شایستهتر هستی» نیز واقعیت ندارد. اما آنجا که میگوید: «من كنت مولاه فعلی مولاه»: «هر کس من دوست او هستم علی نیز دوست اوست» در کتابهای صحیح ششگانه وجود ندارد، اما علمای حدیث با وجود اختلافهایی که در مورد درستی آن وجود دارد آن را روایت کردهاند. از امام بخاری، ابراهیم حربی و گروهی از علمای حدیث نقل شده که این حدیث را ضعیف دانستهاند. از امام احمد بن حنبل و نیز ترمذی روایت شده که آن را جزو احادیث حسن دانستهاند. اما به مرتبه حدیث صحیح نرسیده است. ابوالعباس بن عقده نیز کتابی را درباره سلسلههایی که این حدیث توسط آنها به پیامبر میرسد تألیف کرده است. ما در جواب این مسأله میگوییم: اگر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم چنین سخنی را نگفته باشد ما هم حرفی نداریم. اما اگر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم چنین فرموده باشد قطعا منظور ایشان خلافت بعد از خودش نبوده است زیرا در این فرموده پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم هیچ دلالتی بر این مسأله وجود ندارد. در حالی که چنین مطلب مهمی باید به صورتی صریح و کاملاً روشن بیان شود. در این فرموده پیامبر دلالت روشنی بر خلافت وجود ندارد. به خاطر اینکه مولی نیز در معنی و مفهوم مثل ولی است. خداوند میفرماید:{إِنَّمَا وَلِیكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا (٥٥) }(المائده: 55). «سرپرست و ولى شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها كه ایمان آوردهاند». باز میفرماید:{وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَیهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِیرٌ (٤) } (التحریم: 4). «و اگر با هم علیه رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم متفق شوید، در حقیقت خدا یاور اوست، و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان او هستند». خداوند در این آیات میفرماید: خداوند و پیامبرش دوست مؤمنان و مؤمنان نیز ولی و دوستان خدا و رسولش هستند. همچنین مؤمنان نیز ولی و دوست یکدیگر هستند. موالات و دوستی متضاد با دشمنی و عداوت است. دوستی هم باید دو طرفه باشد حال اگر یکی از آن دو دوست از لحاظ رتبه و ارزش والاتر باشد، دوستی او نیکی و لطف بوده، و دوستی طرف دیگر به صورت اطاعت و عبادت است. همان طور که خداوند مؤمنان را دوست دارد و آنها نیز خداوند را دوست دارند. خداوند دوست مؤمنان و ولی و مولای آنهاست، آنها را هدایت کرده و از تاریکیهای گمراهی نجات میدهد. پس معنی اینکه خداوند ولی و مولای مؤمنان است، همچنین پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ولی و مولای مؤمنان است، و اینکه علی رضی الله عنه مولای مؤمنان است موالاتی است که متضاد با دشمنی و عداوت میباشد. مؤمنان نیز موالاتی نسبت به خدا و رسولش صلی الله علیه و آله وسلم دارند که متضاد عداوت است. این حکم برای همه مؤمنان ثابت است. علی رضی الله عنه نیز که یکی از آنان است هم مؤمنان نسبت به او ولایت و دوستی دارند، و هم او نسبت به آنان ولایت و دوستی دارد. خلاصه اینکه مفهوم ولیّ و مولی و امثال آن با والی فرق دارد. ولایتی که ضد دشمنی میباشد چیزی است و ولایتی که به معنی امارت است چیزی دیگر. این حدیث در مورد ولایت به معنی اول است. پیامبر نیز نفرمود: من والی هرکس هستم علی نیز والی اوست. بلکه لفظ حدیث این گونه است: هر کس که من مولای او هستم علی نیز مولای اوست. اما اینکه مولی به معنی والی باشد، ادعای باطلی است. زیرا ولایت باید دو طرفه باشد. زیرا هم مؤمنان ولی و دوست خدا هستند، و هم خداوند ولی و دوست آنان است. این مسأله نیز که کسی نسبت به خود مؤمنان مقدم و شایستهتر باشد جز برای پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم برای کسی دیگری ثابت نمیباشد. زیرا این قضیه از خصوصیات و ویژگیهای نبوت ایشان است.
([1]) نگا: سنن ترمذی(5/297)و مسند، ( 4/281)، و موضوعات مربوطه از مسند.
به نقل از: مختصر منهاج السنة، تالیف: شیخ الإسلام ابو العباس احمد بن تیمیه، اختصار : الشیخ عبدالله بن محمد الغنیمان (استاد تحصیلات عالی دانشگاه اسلامی مدینه منوره)، و مدرس در مسجد نبوی شریف، ترجمه: إسحاق دبیرى مصدر: سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|