|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>شبهات>شیعه > بطلان ادعای رافضی در مورد دلالت حدیث (سلام) بر اینکه علی رضی الله عنه را امیر بنامد و به وى سلام تقدیم نمایند
شماره مقاله : 3711 تعداد مشاهده : 284 تاریخ افزودن مقاله : 31/6/1389
|
بطلان ادعای رافضی در مورد دلالت حدیث (سلام) بر اینکه علی رضی الله عنه را امیر بنامد و به وى سلام تقدیم نمایند
ابن مطهر الحلى رافضی می گوید: دلیل نهم: اکثر علما روایت کردهاند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به اصحاب دستور داد تا به اسم امیرالمؤمنین به علی رضی الله عنه سلام کنند و فرمود: علی سرور مسلمانان، امام متقیان و رهبر و پیشوای انسانهای نیکوکاری است که در قیامت مثل اسبان پیشانی سفید مشخص و نمایان خواهند بود. و فرمود: علی ولی هر مسلمانی بعد از من است. باز درباره او فرمود: بیتردید علی از من است و من از علی هستم. او نسبت به هر زن و مرد مسلمانی نسبت به نفس خودشان مقدم و شایستهتر است. پس با این حال باید فقط او امام باشد. این احادیث نصوص درباره همین موضوع هستند. از چند جهت میتوان به این ادعا جواب داد: اول: باید سند و سلسله این حدیث را ذکر کرده، صحت آن را ثابت نماید. اما او این حدیث را به هیچ کتابی نسبت نداده است. اینکه میگوید: «اکثر علما آن را روایت کردهاند» دروغ است. این حدیث در هیچ یک از کتابهای معروف حدیث وجود ندارد. نه در کتابهای صحیح، نه مسند، و نه کتابهای سنن و ... این حدیث روایت نشده است. اما اگر بعضی از کسانی که بدون احتیاط و هیچ گونه بررسی و تحقیق مثل احادیث بسیار دیگری از این نوع، ریز و درشت آن را گردآوری کرده روایت میکنند، امثال این احادیث و علم این افراد به اتفاق همه علمای مسلمین قابل استدلال نبوده و لزومی در پیروی از آنها وجود ندارد. حال اینکه خداوند دروغ را بر ما حرام کرده است. جایز نیست که ما سخنی را به خدا ببندیم که از آن بیخبر و بیآگاهیم. به صورت تواتر و سلسلهوار از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است که فرمود: «من كذب علی متعمداً فلیتبوأ مقعده من النار[1]». «هر کس عمداً بر من دروغی ببندد، برای خودش جایی در جهنم آماده کند». دوم: این حدیث به اتفاق کسانی که با حدیث آشنایی دارند دروغ و ساختگی است. هرکسی هم که کمترین شناختی از احادیث دارد، میداند که این حدیث ساختگی بوده و هیچ یک از ائمه حدیث در کتاب قابل اعتمادی آن را روایت نکردهاند. نه در کتابهای حدیثی صحیح، نه در کتابهای سنن، و نه کتابهای مسند قابل قبول، روایت نشده است. سوم: جایز نیست امثال این سخن را به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نسبت داد. زیرا گوینده آن دروغگو است و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نیز پاک و منزه از دروغ است. دروغ بودن آن به خاطر این است که، سرور مسلمانان، پیشوای متقیان و رهبر کسانیکه در قیامت به خاطر عباداتشان میدرخشند [الغر المحجلین] به اتفاق همه مسلمانان خود پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم است. اگر کسی بگوید: علی رضی الله عنه بعد از او سرور آنهاست.
در جواب گفته میشود: در متن حدیث دلیلی برای این تأویل وجود ندارد. بلکه منافی آن است. زیرا مسلمانان برتر، متقی و بینظیر در صدر اسلام بودهاند و آنها نیز در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم سرور، پیشوا و رهبری غیر از ایشان نداشتند. حال چگونه پیامبر از امری که هنوز فرا نرسیده است خبر میدهد. اما خبر دیگری را که بیشتر به آن نیاز دارند ترک میکند که حکم آنها در حال حاضر است؟ سپس اینکه رهبر روز قیامت خود پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم میباشد، پس علی رضی الله عنه رهبر چه کسانی خواهد بود؟ مسأله دیگر اینکه شیعه گمان دارند که اکثر مسلمانان صدر اسلام و غرّ المحجلین کافر یا فاسق شدهاند. با این حال علی رضی الله عنه رهبری چه کسانی را بر عهده خواهد گرفت؟ سپس اینکه سرور و پیشوا و رهبر بودن علی رضی الله عنه بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم خیلی روشن است که دروغی بیش نیست، و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نیز هیچ وقت چنین حرفی نزده است. بلکه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم خیلی ظاهر و آشکارا به صورتی که عام و خاص متوجه میشدند ابوبکر و عمر را بر او برتری میداد. حتی مشرکین نیز این قضیه را میدانستند. همین طور آنجا که در روایتش میگوید: «او دوست هر مؤمنی بعد از من است» بر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دروغ بسته است. بلکه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در زمان حیات و وفات خود دوست هر مؤمنی بوده و هرمؤمنی نیز در زمان مرگ و زندگی دوست ایشان است. آن دوستی که ضد دشمنی است اختصاص به زمان ندارد. اما جایی که میگوید: «تو از منی و من از تو هستم» در غیر این حدیث درست بوده و در جاهای دیگری روایت شده است. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم درباره طایفه أشعری فرمود: «آنها از من بوده و من از آنها هستم» همان طور که به علی رضی الله عنه فرمود: «تو از من هستی و من نیز از تو هستم» و به جلیبیب نیز فرمود: «این از من بوده و من نیز از او هستم[2]». پس معلوم میشود که این سخن بر امامت دلالت نمیکند. همچنین دلالت نمیکند بر اینکه هر کس در باره او چنین سخنی گفته شده است برترین اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم است.
([1]) صحیح بخاری،(1/33)، صحیح مسلم، (4/2298-2299). ([2]) نگا: صحیح مسلم، (4/1918-1919).
به نقل از: مختصر منهاج السنة، تالیف: شیخ الإسلام ابو العباس احمد بن تیمیه، اختصار : الشیخ عبدالله بن محمد الغنیمان (استاد تحصیلات عالی دانشگاه اسلامی مدینه منوره)، و مدرس در مسجد نبوی شریف، ترجمه: إسحاق دبیرى مصدر: سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|