Untitled Document
 
 
 
  2024 Apr 18

----

09/10/1445

----

30 فروردين 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم  فرموده است: (ما ذئبانِ جائعانِ أُرسلا فی غنم بأفسد لها من حرص المرء علی المال و الشرف لدینه) یعنی: «دو گرگ گرسنه که به میان گوسفندان می‌زنند، آن‌قدر فساد و خرابی برای گوسفندان ایجاد نمی‌کنند که حرصِ مال و ریاست، دین شخص را به فساد و تباهی می‌کشاند».[ الإحسان في تقريب صحيح ابن‌حبان، شماره‌ي3218). اين حديث، حسن صحيح است.]

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>دین > تعریف آن

شماره مقاله : 3724              تعداد مشاهده : 359             تاریخ افزودن مقاله : 1/7/1389

تعریف دین
 
* تعریف دین در لغت
در مورد تعریف دین و بیان معنی لغوی آن آمده است [1]: دین به معنی اطاعت و جزا است، گفته می‌شود «دَانَه یَدِینه دیناً» یعنی او را مجازات کرد. و گفته می‌شود: «کماتدینُ تُدانُ» یعنی همانطوری که مجازات می‌کنی، با کردار خود مجازات می‌شوی. خداوند فرموده است:{ أَئِنَّا لَمَدِينُونَ} یعنی مجازات و محاسبه می‌شویم. و «دَانَهُ یَدِینُه فَدَانَ» یعنی او را ذلیل کرد و به بردگی کشید و او هم ذلیل و برده شد. و «الدین» به معنی اطاعت است، گفته می‌شود: «دَانَ له یَدینُ دیناً» یعنی از او اطاعت کرد و واژه‌ی دین که جمع آن «أدیان» است نیز از این ماده گرفته شده است. و نیز گفته می‌شود: «دان بکذا دیانهً فهودِّین» یعنی آن را دین خود قرار داد. از آنچه در مورد معانی لغوی واژه‌ی دین گفته شد نتیجه می‌گیریم که: [2]
1- «دَانَه دیناً» یعنی مالک و حاکم او گردید و رهبری و تدبیر او را بر عهده گرفت و بر او مسلط شد و او را محاسبه و مجازات کرد. پس واژه‌ی دین با این صیغه دارای معنی مالکیت و تصرف است و با مفاهیم مربوط به فرمانروایان، از قبیل سیاست، تدبیر، حکومت، تسلط، محاسبه و مجازات سر و کار دارد و دین در آیه {  مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ (٤)}– یعنی روز محاسبه و جزا – به این معنی آمده است. و با همین معنی پیامبر (ص) فرموده است: «الکیِّس من دان نفسه» یعنی شخص هوشیار و زرنگ کسی است که مالک نفس خود و بر آن مسلط باشد.
2- «دَانَ له» یعنی از او اطاعت و فرمانبرداری کرد، پس دین با این صیغه به معنی خضوع و اطاعت و عبادت است و واژه‌ی «الدین» در عبارت «الدین لله» هم به معنی حاکمیت به کار می‌رود و هم به معنی فرمانبرداری و [گاهی] گفته می‌شود: «دَانهَ فَدانَ له» یعنی او را وادار به اطاعت کرد و او هم اطاعت کرد.
3- «دَانَ بالشیء» یعنی آن را دین و مذهب خود قرار داد و به آن اعتقاد پیدا کرد و آن را عادت و اخلاق خود قرار داد. دین با این کاربرد به معنی مذهب و راه و روشی است که انسان از لحاظ نظری و عملی در پیش می‌گیرد. مذهب عملی هر انسانی، عادت و رفتار اوست. مثلاً گفته می‌شود: «هذا دینی و دیدنی» یعنی این رفتار و منش من است. و مذهب نظری هر انسانی، عقیده و باوری است که به آن معتقد است، و با این معنی گفته می‌شود: «دیّنتُ الرجلَ» یعنی او را به عقیده‌ی خودش واگذار کردم و به اعتقاد و باور او اعتراض نکردم.
از مجموع معانی لغوی واژه‌ی «دین» نزد عربها، به این نتیجه می‌رسیم که این واژه به رابطه‌ای بین دو طرف اشاره دارد که یکی از آن‌ها دیگری را تعظیم کرده و از او فرمانبرداری می‌کند که با توجه به طرف اول دین به معنی خضوع و فرمانبرداری و با توجه به طرف دوم به معنی امر و سلطه است ولی با توجه به رابطه‌ی بین دو طرف، دین به معنی دستور و قانونی است که روابط بین دو طرف را تنظیم می‌کند.
 
* مفهوم واژه‌ی «دین» در قرآن کریم
1_ {  مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ (٤)}[3] دین در این آیه به معنی جزا و خضوع است.[4]
2_ { وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ} [5]
«و با آنان بجنگید تا فتنه‌ای باقی نماند و دین متعلق به خدا گردد».
دین در این آیه به معنی اطاعت و شریعت است.[6]
3_ { فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ }.[7]
«خدا را پرستش کن در حالیکه دین خود را برای او خالص می‌گردانی».
در این آیه دین به معنی عبادت و اطاعت است.[8]
4_ { لا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ } [9] «اجباری در دین نیست».
دین در این آیه به معنی عقیده و باور است.[10]
5_ { إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الإسْلامُ }[11] «بدرستی که دین نزد خداوند، اسلام است».
در این آیه دین یعنی اطاعت و آئین، بدین معنی که تنها آئین پذیرفته شده یا مفید یا مقرر نزد خدا، اسلام است و اسلام در این آیه به معنی ایمان واطاعت است.[12]
6_ { قَاتِلُوا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلا بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ (٢٩)} [13]
«با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز آخرت ایمان ندارند، و آنچه را که خدا و فرستاده‌اش تحریم کرده‌اند، حرام نمی‌دانند واز دین حق پیروی نمی‌کنند، پیکار کنید تا اینکه خاضعانه به اندازه‌ای که می‌توانند جزیه را می‌پردازند».
در این آیه «لایدینون» یعنی اطاعت و فرمانبرداری نمی‌کنند و دین در اینجا به معنی شریعت است. [14]
7_ { فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ وِعَاءِ أَخِيهِ كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ الْمَلِكِ إِلا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ }[15]
«(یوسف) شروع کرد به (بازرسی) بارهای دیگران قبل از بار برادرش، سپس پیمانه را از بار برادرش بیرون آورد. ما این چنین برای یوسف چاره‌جوئی کردیم، یوسف طبق آئین پادشاه مصر نمی‌توانست برادرش را بگیرد، مگر اینکه خدا می‌خواست».
در این آیه «دین الملک» بنابر نظر ابن عباس به معنی قدرت پادشاه و بنابر عقیده قتاده به معنی قضاوت پادشاه است.[16]
8_{ وَلَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَلَهُ الدِّينُ وَاصِبًا أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ (٥٢)}[17]
«آنچه در آسمانها و زمين است تنها متعلق به خداست. و همواره دین از آنِ اوست، آیا از غیر خدا می‌‌ترسید».
دین در این آیه به معنی اطاعت و مالکیت است، و «واصباً» یعنی دائماً.
9_ { إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ (٢)} [18]
«ما این کتاب را به حق بر تو فرو فرستاده‌ایم، پس خدا را پرستش کن در حالیکه دین خود را برای او خالص می‌گردانی».
 دین در این آیه هم اعتقادات را در بر می‌گیرد و هم اعمال ظاهری را.[19]
10_{ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ }[20]
«دین را پابرجا دارید و در آن تفرقه نکنید».
منظور از «إقامه‌ی دین» در این آیه توحید خدا و ترک ماسوای اوست.[21]
11_{ أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ }. [22]
«آیا آنان انبازها و معبودهائی دارند که بر ایشان دینی را پدید آورده‌اند که خدا بدان اجازه نداده است».
دین در اینجا به معنی عادات و احکام و راه و روش است که اعتقادات را نیز شامل می‌شود، چون مشرکان در همه‌ی این زمینه‌ها احکامی را برای خود وضع می‌کردند که بر اساس آن حرکت کرده و به آن ملتزم بودند.[23]
12_ { إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ (٥)وَإِنَّ الدِّينَ لَوَاقِعٌ (6)}[24]
 «مسلماً آنچه بدان وعده داده می‌شوید، راست و قطعی است، و روز جزا حتماً تحقق پیدا می‌کند».
دین در اینجا به معنی جزا است، ولی مجاهد آن را به معنی حساب دانسته است.[25]
13_ { إِنِّي أَخَافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ }[26]
 «(فرعون در مورد موسی گفت:) من می‌ترسم که او دین شما را تغییر دهد».
در این آیه دین به معنی سلطه و قدرت است.[27]
14-{ يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَيَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ (٢٥)}[28]
 «در آن روز خداوند جزای واقعی آنان را بدون کم و کاست بدیشان می‌دهد و خواهند دانست که خداوند حق آشکار است».
دین در اینجا به معنی جزا و پاداش و «حق» صفت آن است.[29]
 
* دین در اصطلاح شرعی
در تفسیر «المنار» آمده است: دین، قانونی الهی است که خداوند با آن در حق مردم نیکی کرده و آن را از زبان یکی از خودشان بعنوان پیامبر که نه دخل و تصرفی در آن دارد و نه با تلقی و یادگیری به آن می‌رسد، به آنان ابلاغ می‌کند.
دکتر محمد عبدالله دراز گفته است: دین از نظر اندیشمندان اسلامی یک قانون الهی است که خداوند آن را برای خردمندان فرستاده است تا با پیروی از آن به صلاح دنیا و رستگاری در آخرت برسند. پر واضح است که منظور از این دین، دین حقی است که خداوند به پیامبران خود وحی می‌کند تا آن را به مردم برسانند و مردم هم به آن ایمان بیاورند و به مقتضای آن عمل کنند.
بدون شک این دین حق در برگیرنده‌ی پاسخ سؤالات مهمی است که انسان با توجه به فطرت و گرایش دیندارانهي خود خواستار پاسخ دادن به آن‌ها است. این سؤالات عبارتند از: از کجا آمده‌ایم و آمدنمان بهر چه بود؟ و به کجا باز می‌گردیم؟.
 
 
 
[1]- راغب اصفهانی، معجم مفردات ألفاظ القرآن الکریم، ص 77 و رازی،مختارالصحاح، ص 91.
[2]- دکتر محمد عبدالله دراز، کتاب الدین، صص 31 – 30.
[3]- الفاتحه: 4.
[4]- تفسیر ابن عطیه، ج 1، ص 112، فتح البیان، ج 1، ص 46، تفسیر فی ظلال القرآن، ج 1، ص 24، تفسیر المنار، ج 1، ص 55.
[5]- البقره: 193.
[6]- تفسیر ابن عطیه، ج 1، ص 142.
[7]- الزمر: 2.
[8]- تفسیر شوکانی، ج 4، ص 448.
[9]- البقره: 256.
[10]- تفسیر ابن عطبه، ج 2، ص 388.
[11]- آل عمران: 19.
[12]- تفسیر ابن عطیه، ج 3، ص 54.
[13]- التوبه: 29.
[14]- تفسیر ابن عطیه، ج 6، ص 456.
[15]- یوسف: 76.
[16]- تفسیر ابن عطیه، ج 8، ص 32 و تفسیر شوکانی، ج 3، ص 44.
[17]- النحل: 52.
[18]- الزمر: 2.
[19]- تفسیر ابن عطیه، ج 12، ص 4498.
[20]- الشوری: 13.
[21]- تفسیر ابن عطیه، ج 13، ص 151.
[22]- الشوری: 21.
[23]- تفسیر ابن عطیه، ج 13، ص 159.
[24]- الذاریات: 6-5.
[25]- تفسیر ابن عطیه، ج 14، ص 4.
[26]- الغافر: 26.
[27]- تفسیر ابن عطیه، ج 13، ص 30.
[28]- نور: 25.
[29]- تفسیر ابن عطیه، ج 10، ص 473.


به نقل از: آشنائی با ادیان در قرآن، نويسنده : دکتر عبدالکریم زیدان، مترجم : حسن سرباز
 
 
 
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com
 




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

عن ميمون بن مهران، قال: «لئن أتصدق بدرهم في حياتي، أحب إلي من أن يتصدق عني بعد موتي بمائة درهم»."حلية الأولياء وطبقات الأصفياء" حافظ أبو نعيم اصفهاني. میمون بن مهران رحمه الله فرمود: «اگر یک درهم را در زمان حیاتم صدقه دهم، آنرا بیشتر از آن دوست دارم که صد درهم را بعد از مرگم برایم صدقه دهند».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1452
دیروز : 6572
بازدید کل: 6574818

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010