Untitled Document
 
 
 
  2024 Dec 03

----

01/06/1446

----

13 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبرصَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ  مي‌فرمايد: « لَا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي ظَاهِرِينَ عَلَى الْحَقِّ لَا يَضُرُّهُمْ مَنْ خَذَلَهُمْ حَتَّى يَأْتِيَ أَمْرُ اللَّهِ »
 (پيوسته گروهي از امتم بر حق بوده و پيروز هستند، كسي‌كه ترک یاریشان کند به آنان ضرری نمي‌رساند. تا این که قيامت برپا مي‌شود).
مسلم (1920) از حديث ثوبان رضی الله عنه. ومانند آن از دیگر صحابه روایت شده است.

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>اشخاص>ابوبصیر لیث مرادی

شماره مقاله : 3743              تعداد مشاهده : 270             تاریخ افزودن مقاله : 1/7/1389

ابوبصیر لیث مرادی
یکی از راویانی است که شیعه در شناخت دین خود به وی اعتماد کرده ‎اند، اما با این وجود روایاتی در مورد او وارد شده که با هم متعارض هستند.
1- روایاتی که در مدح وی وارد شده است
از محمد بن باقر روایت است که گفت: اگر ابوبصیر نمی بود آثار نبوت قطع شده و از بین می رفت[1].
قمی از شعیب عقرقوفی روایت کرده که گفت: به ابوعبدالله گفتم: اگر نیاز یافتیم که در مورد مسأله‎ای سوال کنیم- و شما نبودید- از چه کسی سوال کنیم؟ ابوعبدالله گفت: نزد ابوبصیر برو[2].
این خبر حسب قواعد آنان در بالاترین درجه صحت قرار دارد.
همچنین از شعیب عقرقوفی از ابوبصیر روایت کرده است که گفت: نزد ابوعبدالله رفتم و او به من گفت: آیا هنگام وفات علیاء نزد او بودی؟ گفتم: آری، علیاء به من خبر داد که بهشت را برای او ضمانت کرده‎اید و از من خواست که این موضوع را به شما بگویم. ابوعبدالله گفت: راست می‎گوید. ابوبصیر گفت: من گریستم و بعد گفتم: فدایتان شوم، مگر من سالخورده و ناتوان و نابینا نیستم و به شما روی آورده‎ام و از دیگر چیزها بریده‎ام، پس بهشت را برای من ضمانت کنید. ابوعبدالله گفت: این کار را می کنم. ابوبصیر می گوید: گفتم: آن را از طرف پدران خود برایم تضمین کنید و نام پدران او را یکی یکی بردم. ابوعبدالله گفت: این کار را می کنم. ابوبصیر می گوید: گفتم: آن را از جانب رسول‎خدا صلی الله علیه و سلم  برایم تضمین کنید. ابوعبدالله گفت: این کار را می کنم. ابوبصیر می‎گوید: آن را از جانب خدا برایم تضمین نمائید. ابوعبدالله گفت: این کار را می کنم[3].
2- آنچه که در مذمت ابوبصیر وارد شده است
ابن غضائری می گوید: ابوعبدالله از وجود او بر می آشفت و ناراحت می شد و به ستوه می آمد و ملول می گشت و اصحابش در مورد وی اختلاف نظر دارند[4].
3- موضع ابوبصیر نسبت به ائمه
کشی از حماد ناب روایت کرده که گفت: ابوبصیر بر دَر خانه ابوعبدالله نشست تا از او اجازه بگیرد، اما ابوعبدالله به او اجازه نداد. پس ابوبصیر گفت: اگر با خود یک سینی- غذا یا هدیه- می‎داشتم به من اجازه می‎داد. راوی می‎گوید: پس سگی آمد و پایش را رو به صورت ابوبصیر بلند کرد تا ادرار کند. پس ابوبصیر گفت: اف اف، این چیست؟ همنشین وی گفت: این سگی است که به صورت تو ادرار می کند[5].
از ابن أبی یعفور روایت است که گفت: «همراه با جماعتی به سواد رفتم تا درهم‎هائی برای رفتن به حج درخواست کنم و ابوبصیر مرادی نیز همراه ما بود. به ابوبصیر گفتم: ای ابوبصیر، از خدا بترس و با مال خود حج کن، تو اموال زیادی داری. ابوبصیر گفت: ساکت باش، اگر دنیا برای دوستت- ظاهراً منظور ابوعبدالله است- انداخته شود ردای خود را بر روی آن می کشد و همه را می برد».[6]
از حماد بن عثمان روایت است که گفت: من و ابن أبی یعفور و فردی دیگر به حیره یا به جائی دیگر رفتیم و در مورد دنیا سخن گفتیم. پس ابوبصیر مرادی گفت: دوست شما اگر به آن فرصت یابد همه را به خود اختصاص می دهد. راوی می گوید: سپس ابوبصیر چرتی زد و در  این هنگام سگی آمد و خواست بر روی او ادرار کند. پس من رفتم تا آن سگ را برانم. اما ابن أبی یعفور گفت: کاری به آن سگ نداشته باش. پس سگ آمد و در گوش ابوبصیر ادرار ریخت. [7]
ابوبصیر به امامت موسی بن جعفر اعتقاد نداشت و موسی بن جعفر را به عدم علم و عدم شناخت از احکام متهم می کرد، زیرا کشی از شعیب عقرقوفی از ابوبصیر روایت کرده  است که گفت: از ابوعبدالله سوال کردم در مورد زنی که ازدواج کرده، اما دارای شوهر است و این شوهر دوم با وی آمیزش کرده است. وی در جواب گفت: زن سنگسار شده و مرد صد ضربه شلاق زده می شود، زیرا این مرد در مورد بی شوهر بودن وی سوال نکرده است. شعیب می‎گوید: پس نزد ابوالحسن، موسی بن جعفر رفتم و به او گفتم: زنی که شوهر دارد و ازدواج می‎کند چه حکمی دارد؟ موسی بن جعفر گفت: زن سنگسار می شود اما چیزی بر مرد لازم نیست. راوی می‎گوید: پس با ابوبصیر ملاقات کردم و به او گفتم: من در مورد زنی که شوهر دارد و با مرد دیگری ازدواج می کند از ابوالحسن سوال کردم و او گفت: زن سنگسار می‎شود اما چیزی بر مرد لازم نیست. شعیب می گوید: پس ابوبصیر دستی بر سینه‎اش کشید و گفت: فکر نمی‎کنم که علم ابوالحسن هنوز کامل شده باشد[8]. در روایت دیگری آمده است: فکر می کنم علم او کامل نشده است.[9]
کشی روایت کرده است: ابوبصیر در حالی که جنابت داشت داخل خانه‎های ائمه می شد[10].
4- روایات ابوبصیر در کتب شیعه
جعفر سبحانی می‎گوید: در سند بسیاری از روایات که به دو هزار و دویست و هفتاد و پنج مورد می‎رسد عنوان ابوبصیر وجود دارد، اما در مورد اینکه مراد از این عنوان چه کسی می‎باشد اختلاف وجود دارد. همچنین در مورد تعداد کسانی که این کنیه بر آنان اطلاق می‎شود اختلاف نظر وجود دارد. برخی بر این باور هستند که بر دو نفر اطلاق می شود و برخی آن را بر سه نفر و تعداد زیادی آن را بر چهار نفر اطلاق کرده‎اند. اما از برخی دیگر اطلاق آن بر بیشتر از این هم محتمل است[11].
 


[1]- كتاب الرجال، ابن داود، حلي ص:392، 393.
[2]- الكنى والألقاب 1/20، و نک: وسائل الشيعة 27/142، خاتمة المستدرك 5/400، البحار 2/249، الفوائد المدنية ص:305، فرائد الأصول، أنصاري 1/300، أنوار الهداية، خميني 1/205، تسديد الأصول 2/548، اختيار معرفة الرجال 1/400، نقد الرجال 5/82، جامع الرواة 2/334، الفوائد الرجالية ص:155، توضيح المقال ص:160، طرائف المقال 1/628، سماء المقال 1/345، معجم رجال الحديث 11/322، 10/146 21/83، قاموس الرجال 11/18، 12/386، كليات في علم الرجال ص:469.
[3]- اختيار معرفة الرجال 1/400، و نک: جامع الرواة، أردبيلي 1/545، قاموس الرجال 12/425،450.
[4]- رجال ابن الغضائري ص:111، و نک: جامع الرواة 2/34، خلاصة الأقوال ص:235، نقد الرجال 4/77، معجم رجال الحديث 15/145، قاموس الرجال 12/424، 431، الفوائد الرجالية ص:149.
[5]- اختيار معرفة الرجال 1/407، و نک: الفوائد الرجالية ص:161، سماء المقال 1/369، معجم رجال الحديث 15/153، 21/85، قاموس الرجال 11/20، 12/427.
[6]- اختيار معرفة الرجال 1/398، و نک: التحرير الطاوسي ص:489، توضيح المقال ص:161، الرسائل الرجالية ص:24، سماء المقال 1/368، معجم رجال الحديث 15/151، قاموس الرجال 12/424.
[7]- اختيار معرفة الرجال 1/403، و نک: التحرير الطاوسي ص:491، الرسائل الرجالية ص:24، سماء المقال 1/369، معجم رجال الحديث 15/152-153، قاموس الرجال 12/426.
[8]- اختيار معرفة الرجال 1/401، و نک: البحار 76/57، معجم رجال الحديث 15/152، قاموس الرجال 12/426.
[9]- اختيار معرفة الرجال 1/402، و نک: البحار 76/57، الرسائل الرجالية ص:25، معجم رجال الحديث 15/154، قاموس الرجال 12/426.
[10] اختيار معرفة الرجال 1/399، وانظر: معجم رجال الحديث 15/151، قاموس الرجال 12/425، جامع أحاديث الشيعة 2/460، البحار 97/130، الوسائل 2/212، الحدائق الناضرة 3/54، مستند الشيعة 2/293، جواهر الكلام 3/52، الرسائل الرجالية ص:25.
[11] كليات في علم الرجال ص:461.

از کتاب:
منابع شیعه در میزان نقد علمی،  نویسنده: پروفسور احمد بن سعد حمدان الغامدی (استاد دانشگاه ام القری ـ دانشكده عقیده)
 
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

حدثنا يحيى ابن يمان، قال: سمعت سفيان الثوري، يقول: «الأعمال السيئة داء، والعلماء دواء، فإذا فسد العلماء فمن يشفي الداء؟». "حلية الأولياء وطبقات الأصفياء" حافظ أبو نعيم اصفهاني. یحیی بن یمان می گوید: شنیدم که سفیان ثوری می فرمود: «اعمال و کارهای بد و زشت درد هستند و علماء دوای آن دردها هستند، هرگاه علماء فاسد شدند پس چه کسی دردها را درمان کند؟».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1596
دیروز : 3590
بازدید کل: 8969353

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010