قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

خدیجه (رضی الله عنها)دختر خویلد

یار و یاور دلسوز رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم
آفرین بر چنین زنی که بهترین مرد و همسر را برای خویش برگزید و با تمام وجود سعی کرد مددکار و یاور او باشد. خدیجه (رضی الله عنها) بعد از این که با محمد امین صلی الله علیه و سلم  (که هنوز مبعوث نشده بود) ازدواج کرد با جان و مال خود به یاری آن حضرت شتافت و در این راه هیچ چیزی را از آن بزرگوار دریغ نورزید. با بعثت رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  او، اولین زنی بود که ایمان آورد و با تمام وجود به پشتیبانی و یاری آن حضرت صلی الله علیه و سلم  پرداخت.
خدیجه (رضی الله عنها) با زیرکی و کنجکاوی خویش نشانه‌های بزرگی و شرافت را در رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  یافته بود و می‌دانست که او مردی پاک و صالح است.
او قبلاً شنیده بود که از میان عرب پیامبری مبعوث خواهد شد و امیدوار بود که آن پیغمبر، محمد بن عبدالله رضی الله عنه  باشد. خدیجه (رضی الله عنها) بعد از ازدواج با آن حضرت صلی الله علیه و سلم  با دقت ایشان را می‌پایید و منتظر مبعوث شدن آن ابرمرد تاریخ بود. بالاخره خدیجه به آرزوی خود رسید و برای اولین بار وقتی وحی نازل شد، رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  مضطرب به خانه برگشت و فرمود : مرا در جامه‌ای در پیچید...! مرا در جامه‌ای در پیچید...! خدیجه به سرعت به سوی همسر محبوب خود شتافت و او را با جامه‌ای پوشاند و سعی کرد آن حضرت صلی الله علیه و سلم  را دلداری دهد تا اضطراب و نگرانی شان زائل گردد.
بعد از این که رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  آرام گرفت آنچه بین او و جبرئیل رخ داده بود، برای همسرش تعریف کرد و فرمود : وقتی جبرئیل بر من نازل شد چنان حالتی به من دست داد که ترسیدم، جانم را از دست بدهم. خدیجه همچنان تلاش می‌کرد همسرش را تسکین دهد. او خطاب به رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  عرض کرد : «به خدای سوگند که تو هیچگاه ذلت نخواهی یافت، همانا تو شخصیتی هستی که پیوندها را برقرار می‌کنی، مشکلات و سختی‌هایی را در راه ارشاد رسالت خود متحمل می‌گردی، حق و صاحب حق را یاری می‌کنی، نایافتنی‌ها را می‌یابی، و بر میهمانان (و دیگر مردم) کَرَم روا می‌داری[1].
خدیجه (رضی الله عنها) با زیرکی دریافته بود که آنچه برای پیامبر پیش آمده است، حادثه‌ای زودگذر و واهی نیست و امکان ندارد محمد صلی الله علیه و سلم  با آن همه مکارم اخلاقی دچار جنون شده باشد.
وقتی رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  کاملاً آرام شد و اضطراب درونی او رفع شد، خدیجه جامه از او برگرفت و روانه‌ی خانه‌ی پسرعموی خود، ورقه بن نوفل شد. ورقه در شناخت ادیان تبحّر خاصی داشت و کتاب‌های آسمانی را می‌شناخت. خدیجه (رضی الله عنها) آنچه برای محمد صلی الله علیه و سلم  اتفاق افتاده بود را برای او بازگو کرد. ورقه بعد از شنیدن سخنان خدیجه گفت : قدوس... قدوس، (پاک است خدا!) به خدای سوگند همان کسی بر او فرود آمده که بر موسی بن عمران فرود آمده است. آری! جبرئیل، پیام‌آور الهی بر او فرود آمده و بدون شک او پیغامبر این امت است.[2]
خوشحالی وجود خدیجه (رضی الله عنها) را فراگرفت و بی‌درنگ بعد از شنیدن سخنان پسرعمویش به سوی رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  شتافت تا بدو مژده دهد که او رسول و فرستاده‌ی خدا بر این امت است. او رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  را بدین رسالت بشارت داد و توفیق یافت نام خود را به عنوان اولین زنی که به اسلام مشرف شده، در صفحات تاریخ ثبت کند.
هیچ زن یا مردی در این مقام عظیم بر خدیجه سبقت نجست. خدیجه (رضی الله عنها) در تمام مراحل زندگی یار و یاور رسول خدا صلی الله علیه و سلم  بود تا این که جان به جان آفرین تسلیم کرد و به لقای الهی پیوست.


[1]- دربارۀ این بحث دانشمندان شیعه و سنی دچار اختلاف رأی شده‌اند و به همین دلیل از پرداختن به چگونگی این رویداد استنکاف کرده‌اند. لذا تحقیق و تفحص درباره‌ی این واقعه‌ی مهم تاریخی را به مطالعه‌کنندگان محترم واگذار می‌کنیم. (مترجم)
[2]- حکایت مطرح شده را اغلب مفسران ذیل سوره‌ی علق و در تفسیر این سوره ذکر کرده‌اند. (مترجم)

از کتاب:
اسوه‌های راستین برای زن مسلمان، تألیف: احمد الجدع، ترجمه: عبدالصمد مرتضوی، انتشارات ایلاف
 
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com