|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مسائل فقهی>کاهن
شماره مقاله : 3813 تعداد مشاهده : 663 تاریخ افزودن مقاله : 4/7/1389
|
به نقل بعضي از زنان رسول الله-صلي الله عليه وسلم- روايت است كه رسول الله -صلي الله عليه وسلم- فرمود:‹‹مَن أتى عرّافاً فسأله عن شيءٍ فصدَّقه؛ لم تُقبَل له صلاة أربعين يوماً››. (مسلم) ترجمه: اگر كسي نزد كاهني برود و از او در مورد چيزي سوال بكند, سپس او را تصديق بنمايد، نماز چنين شخصي تا چهل روز پذيرفته نخواهد شد. همچنين أبو هريره -رضي الله عنه- از رسول الله -صلي الله عليه وسلم- نقل ميكند كه فرمود: ‹‹ومن أتىكاهناً فصدَّقه بما يقول، فقد كفر بما أُنزل على محمَّد››. [أبو داود] ترجمه: و هر كس نزد كاهني برود، و او را در گفتههايش تصديق بكند، با اين كار، به آنچه بر محمد نازل شده كفر ورزيده است. وهمچنين أبو هريره -رضي الله عنه- از رسول الله -صلي الله عليه وسلم- نقل ميكند كه فرمود: ‹‹ومن أتى عرافاً أو كاهناً فصدَّقه بما يقول، فقد كفر بما أُنزل على محمَّد››. [أبوداود, ترمذي, نسائي, ابن ماجه, ومستدرك حاكم] ترجمه: و هر كس نزد عرافي يا كاهني برود، و او را در گفته هايش تصديق بكند، با اين كار، به آنچه بر محمد نازل شده كفر ورزيده است. همچنين عمران بن حصين از رسول الله -صلي الله عليه وسلم- نقل ميكند كه فرمود:‹‹ليس منا من تَطير أو تُطير له، أو تَكهن أو تلحفن له أو سحر، أو سحر لهُ، ومن أتى كاهناً فصدَّقه بما يقول، فقد كفر بما أُنزل على محمَّد››. (بزار با سند جيد) ترجمه: از من نيست كسيكه فال بگيرد و يا براي او فال گرفته شود يا كهانت بكند و يا براي او كهانت بشود يا جادو بكند و يا بخاطر او جادو بشود. و هر كس نزد كاهني برود، و او را در گفتههايش تصديق بكند، با اين كار، به آنچه بر محمد نازل شده كفر ورزيده است. البته اين روايت طبراني با سند حسن از ابن عباس بدون جملهي «و من أتى كاهناً) إلى آخره. آمده است. بغوي ميگويد: عراف كسي است كه مدعي شناخت امور پوشيده است. مثلاً دزد را شناسايي ميكند و گمشده را پيدا ميكند و مانند اينها. بعضي گفتهاند: عراف همان كاهن است و كاهن كسي است كه از اموري كه هنوز اتفاق نيفتاده است، خبر ميدهد. و گفتهاند: آنست كه به گمان خود، اسرار قلب را ميداند. ابن تيميه ميگويد: عراف به كاهن و منجم و ساير كساني كه از امور غيب و پوشيده سخن ميگويند، گفته ميشود. ابن عباس در مورد كساني كه از روي حروف ابجد و نگاه به ستارگان سخناني ميگويند گفته است: اينان نزد الله، هيچ بهرهاي ندارند. كاهن: يعني غيبگو و منجم. كهانت متضاد با توحيد است و كاهن, مشرك محسوب ميشود. زيرا او با اختصاص دادن پارهاي از عبادات، به جنها، موفق مي شود، جني را به خدمت گمارد كه آن جن بعضي از اخبار پوشيده را به اطلاع وي ميرساند. كهان در اصل لقب مرداني بود در زمان جاهليت كه مردم آنها را انسانهاي نيك و متدين ميدانستند و خيال ميكردند كه آنها غيب ميدانند، بدين خاطر از آنان ميترسيدند و آنها را مقدس پنداشته و تعظيم مي كردند. راه دست يابي جنها به مسائل غيبي، عبارت است از استراق سمع، كه قبل از بعثت رسول الله -صلي الله عليه وسلم- به كثرت اتفاق ميافتاد و در زمان بعثت ايشان به هيچ وجه، استراق سمعي صورت نگرفت تا كتاب خدا، كه در حال نزول تدريجي بود از هر گونه دستبرد وگزند، محفوظ بماند. اما پس از درگذشت رسول الله مجدداً زمينهي استراق سمع براي جنها فراهم گرديد. با اين تفاوت كه در آسمان نگهبانان زيادي گماشته شد و شهابها براي پرتاب بسوي كساني كه قصد استراق سمع دارند، مهيا شدند، بنابراين اكنون آن استراق سمعي كه قبل از بعثت رخ مي داد، اتفاق نمي افتد بلكه خيلي كمتر شده است. پس كاهن و عراف دو كلمهي مترادف ميباشند همچنين منجم و كسيكه با ترسيم خطوط، روي زمين مدعي تشخيص امور است، نيز يكي هستند. در حديثي كه به نقل از بعضي از زنان رسول الله -صلي الله عليه وسلم- نقل گرديد، آمده است كه هر كس نزد كاهن و عرافي برود و او را تصديق نمايد البته اين جمله «فصدقه» در روايت مسلم نيامده بلكه در مسند احمد، ذكر شده است كه مؤلف بنابر اصلي كه نزد محدثين مقرر است آنرا به مسلم نسبت داده و آن عبارت است از اينكه حديثي را كه توسط يكي از همنشينان صحيحين روايت شده باشد، به آنها نسبت مي دهند. البته بشرطي كه اصل حديث در آنها وجود داشته باشد. ‹‹لم تقبل صلاته…›› يعني نمازش تا چهل روز قبول نميشود. البته اين بدان معني نيست كه بايد قضاي اين نمازها را بجاي آورد. بلكه هدف اينست كه در مقابل گناه سنگيني كه مرتكب شده است، ثواب نمازهاي چهل روزش باطل ميشود. و اين بيانگر خطر اين گناه بزرگ است. پس نبايد نزد كاهنان و غيبگويان رفت، حتي براي اطلاع نيز نبايد در مجلس آنان حضور پيدا كرد. «بما أنزل على محمَّد» يعني قرآن. زيرا در قرآن و احاديث پيغمبر، تصريح شده است كه كاهن و ساحر و انسان غيبگو، موفق نمي شوند و همواره دروغ ميگويند. پس كسيكه نزد اينها ميرود و تصديقشان ميكند در واقع به قرآن و سنت كفر ورزيده است. جملهي «ليس منا» بيانگر حرمت و كبيره بودن، موردي است كه پس از آن ذكر ميشود. «من تطير أو تطير له» در بحثهاي آينده ، به تفصيل از آن سخن خواهيم گفت. «أو تكهن» يعني مدعي علم غيب بشود و از غيب سخن بگويد. «أو تكهن له» يعني كسيكه نزد كاهن برود و از او در مورد مسائلي كه جز عالم الغيب كسي نميداند، بپرسد. هر كس مرتكب يكي از اين موارد بشود، به محمد -صلي الله عليه وسلم- و آنچه او آورده كفر ورزيده است. زيرا تصديق نمودن كاهن، او را در شرك به الله، كمك و تشويق ميكند و بدون ترديد كاهن مرتكب شرك اكبر شود و مشرك است. ابن تيميه ميگويد: عراف به كاهن و منجم و رمال گفته ميشود. «منجم» در آينده از آن، سخن خواهيم گفت. «رمال» يعني كسيكه با ترسيم خطوط روي زمين و ريگستان و يا بوسيله شمردن سنگريزهها از غيب سخن ميگويد. و ساير كساني كه از اين روشها استفاده ميكنند و با مشاهده كف دست و فنجان از آينده سخن ميگويند، مشمول حكمي هستند كه در مورد عراف بيان گرديد. ابن عباس ميگويد: كساني كه با حروف ابجد سر و كار دارند و به ستارگان مينگرند و از غيب سخن ميگويند، نزد خدا بهرهاي ندارند. زيرا آنها با اين كار معتقد به نوعي تاثير اين اشياء در روند كارها هستند و اين خود نوعي از كهانت است. بايد دانست كه كهانت بر چند نوع است كه در واقع همهي آنها به يك نوع ختم ميشوند و آن استفاده از جن در اطلاع رساني ميباشد. البته كاهنان براي فريب دادن مردم، به برخي وسايل ظاهري مانند نگاه به ستارگان و به نگريستن در كف دست و غيره، روي ميآورند. تا مردم خيال بكنند اينها اولياء الله بوده و با علم وسيعي كه در اختيار دارند، اين مسايل را كشف ميكنند. خلاصه آنچه در اين باب بيان شد: 1ـ ايمان به قرآن، و تصديق نمودن كاهن، نميتوانند در يك قلب جمع بشوند. 2ـ تصريح به اين كه اين عمل كفر است. 3ـ حكم كسي كه سخن كاهن را بپذيرد و نزد او برود. 4ـ حكم كسي كه براي او فال بزنند. 5ـ حكم كسي كه براي او سحر بكنند (يعني به نفع او سحر بكنند). 6 ـ حكم كسيكه حروف ابجد را فرا بگيرد. 7ـ فرق ميان كاهن و عراف
وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت IslamPP.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|