Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبرصَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ  مي‌فرمايد: « تَرَكْتُ فِيكُمْ أَمْرَيْنِ لَنْ تَضِلُّوا مَا تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا كِتَابَ اللَّهِ وَسُنَّةَ نَبِيِّهِ»
 (در ميان شما دو چيز را گذاشتم تا زماني كه به آن دو چنگ زنيد هرگز گمراه نمي‌شويد؛ كتاب الله[قرآن] و سنت پيامبرش).
«موطا مالك» 2/899 (1594)

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>عزاداری

شماره مقاله : 4134              تعداد مشاهده : 347             تاریخ افزودن مقاله : 12/7/1389

عزادارى
 
يكى از بزرگ­ترین مصیبت­ها در تاریخ بشریت، رحلت پدر مسلمانان، حضرت ابراهيم است. خداوند در آيه 78 سوره حج ابراهيم را پدر مسلمانان نام نهاده است و فرموده است:
{ وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ (٧٨)}
يعنى: «و در راه خدا چنان كه حق جهاد (در راه) اوست جهاد کنید اوست كه شما را برگزيده و در دين بر شما سختی قرار نداده است، آيين پدرتان ابراهيم (نیز چنين بوده است) او (خدا) بود كه قبلاً شما را مسلمان ناميده و در اين (قرآن نيز همين مطلب آمده است)...».
با اين كه ابراهيم پدر امت اسلام و مسلمانان است ولى پیامبر در سالگرد فوتش براى او مجلس سالگردى برقرار نكرده و سينه نزده و روضه­خوانى بر پا ننموده است، زيرا اين اعمال مشركان و بت­پرستان بوده و با تعالیم توحيدى مغاير بوده است.
پيامبر اسلام در سالگرد فوت ابراهيم مجلس ختمى بر پا ننموده است و همچنين براى هيچ كدام از فرزندانش كه قبل از خودش رحلت نمودند مراسم روضه­خوانى و سينه­زنى بر پا ننموده است. ضربه­زدن به بدن و گونه­ها و خراشيدن چهره و فرياد واويلا كشيدن در هنگام مصيبت از سنت­هاى دوران جاهليت بوده كه خداوند در قرآن از آن نهى نموده است.
شيخ كلينى در كتاب كافى به سند خود از ابوعبدالله صادق گزارش کرده است كه فرمود: «چون رسول خدا مكه را فتح نمود ابتدا مردان و سپس زنان به مكه آمدند تا با او بيعت كنند در آن هنگام خداى بزرگ اين آيه شريفه را نازل نمود:
{يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَن لَّا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئاً وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}.
 يعنى: «اى پيامبر، هنگامى كه زنان مؤمن به سويت آمدند تا با تو بيعت كنند كه هيچ چيز را شریک خدا نگيرند و دزدى نكنند و زنا نكنند و اولادشان را نكشند و بر كسى از پيش خود افترا نبندند و در هیچ كار نيكى از تو نافرمانى نكنند با آنها بيعت كن و براى ايشان از خدا آمرزش بخواه زيرا كه خداوند بسيار آمرزنده و مهربان است».
در آن هنگام ام حكيم، دختر حارث ابن هشام كه همسر عكرمه فرزند ابى جهل بود، پرسيد: اى رسول خدا، آن كار نيكى كه خدا به آن فرمان داده تا درباره آن از تو نافرمانی نكنيم كدام است؟
پيامبر فرمود: «لا تلطمن خداً و لا تخمشن وجهاً و لا تنتفن شعراً و لا تشققن جيباً و لا تسودن ثوباً و لا تدعين بويل».
يعنى: «هیچ گاه ضربه بر گونه نزنيد و چهره را نخراشيد و مويى را نكنید و گريبانى را مدريد و جامه را سياه نكنيد و فرياد واویلا مكشيد».
«آن­گاه رسول خدا بدين شرايط با آنها بيعت كرد»، (فروع كافى كتاب النكاح، ج 5، ص 527، چاپ تهران)
شيخ كلينى به سند ديگرى از عمرو بن مقدام گزارش كرده كه گفت:
از ابوجعفر باقر شنيدم كه مى­گفت: آيا مى­دانيد معناى اين گفتار خداى تعالى چيست؟ (لا يعصينک فى معروف) = (در هيچ كار نيكى از تو نافرمانى نكنند)
پاسخ دادم: نه.
گفت: رسول خدا به فاطمه فرموده: «اذا انا مت فلا تخمشى علیَّ وجها ولا تنشرى علىَّ شعرا و لا تنادى بالويل و لا تقيمى علیَّ رائحه».
يعنى: «هنگامى كه من مُردم، گونه بر من نخراش و موى را پريشان مكن و فرياد واويلا بر مدار و نوحه­خوانى براى من بپا مكن».
سپس ابوجعفر باقر فرمود: «اين است كار نيكى كه خداوند بزرگ دستور داده است». (فروع كافى كتاب النكاح جلد 5 ص 527)
انسان وقتى عزيزى را از دست مى­دهد بى­اختيار ناراحت مى­شود لذا در كتاب «مسكن الفواد» ترجمه عباس دزفولى صفحه 90 مشاهده می­نماييم كه رسول خدا هنگامى كه يكى از فرزندانش به نام طاهر از دنيا مى­رود چشمان آن حضرت پر از اشک مى­شود اصحاب عرض مى­نمايند: يا رسول الله، گريه  می­كنى؟
در جواب مى­فرمايد: چشم مى­گريد و اشک جارى مى­شود و دل محزون مى­شود، ولى به خدا معصيت نمى­كنم یعنى سخنى كه سبب عصيان است گفته نمى­شود.
در زندگى پيامبر نمونه­اى يافت نمى­شود كه آن حضرت بعد از فوت كسى يا در حال تشييع جنازه كسى نوحه­خوانى كرده و يا سينه­زنى به راه انداخته باشد و لذا در روايات مشاهده        مى­نماييم كه از نوحه و فرياد در هنگام تشييع جنازه نهى شده است.
در كتاب «مسكن الفواد» از ابن مسعود روايت مى­كند:
«قال رسول الله (ص) ليس منا من ضرب الخدود و شق الجيوب».
يعنى: «پیغمبر فرمودند: از ما نيست كسى كه در مصيبت به صورت خود بزند و جامه خود را چاک نمايد».
و همچنين در همان كتاب، صفحه 95 آمده است:
«عن النبى انه نهى ان تتبع جنازه معهارنه».
يعنى: «از پيامبر نقل شده كه حضرت نهى فرموده از تشييع جنازه­اى كه با آن نوحه و فرياد باشد».
در صفحه 96 از ام سلمه روايت مى­کند:
«عن ام سلمه رضى الله عنها، قالت لما مات ابو سلمه قلت غريب و فى ارض غريبه لا بكين عليه بكاء يتحدث عنه فكنت قد تهيات للبكاء اذا قبلت امراءة تريد ان تسعدنی و استقبلها رسول الله فقال اتريدين ان تدخلى الشيطان بيتا قد اخرجه الله منه فكففت عن البكاء».
يعنى: «هنگامى كه ابوسلمه (شوهر اولش) از دنيا رفت من با خود گفتم: در اين سرزمين، من به اين مصيبت گرفتار شدم گريه و عزادارى براى او بر پا مى­كنم كه زيبنده باشد و خود را براى آن آماده مى­كردم. اتفاقاً زنی كه نوحه­گر بود هم بر من وارد شد و مى­خواست مرا در آن مصيبت كمک کند. پيغمبر اكرم فرمود: آيا مى­خواهيد دوباره شيطان را كه خداى تعالى از اين خانه بيرون رانده است برگردانيد؟ من با اين جمله­ى رسول خدا از عزادارى خوددارى كردم».
و اين روايت دلالت دارد بر اين كه نوحه­سرایى در مصيبت، ميدانى است براى وساوس شيطانى.
همچنين شيخ مفيد در كتاب «ارشاد» آورده كه حضرت حسين به خواهرش زينـب فرمود: «يا اختی انی اقسمت عليک فابرى قسمى لا تشقی عَلَىَّ جيبا و لا تخمشى عَلَىَّ وجها و لا تدعى عَلَىَّ بالويل و الثبور اذا انا هلكت».
يعنى: «اى خواهر جان، من تو را سوگند دادم تو به سوگند من وفادار باش؛ چون كشته شدم گريبان بر من چاک مكن و چهره مخراش و در مرگ من واويلا واثبورا مگو».
و همچنين شريف رضى در نهج البلاغه از حضرت على آورده كه فرمود:
«ينزل الصبر علىٰ قدر المصيبه و من ضرب يده علىٰ فخذه عند مصيبته حبط عمله». (نهج­البلاغه باب المختار من حكم اميرالمؤمنين، شماره 144، چاپ بيروت).
یعنی: «صبر به اندازه مصيبت به انسان مى­رسد و كسى كه در مصيبت بر ران خود بكوبد اجرش تباه مى­شود».
كلينى در «كافى» نيز به سند خود از امام موسى بن جعفر آورده كه فرموده: «ضرب الرجل يده علىٰ فخذه عند المصيبه احباط لاجره». (الفروع من الكافى، ج 3، ص 225)
يعنى: «مردى كه به هنگام مصيبت دست خود را بر رانش بكوبد موجب تباه كردن اجرش مى­شود».
و وظيفه مصيبت ديدگان اين است كه طبق آيات 153 و 156 سوره بقره با صبر و نماز از خدا يارى جويند و بگويند{ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ}و در صفحه 56 كتاب «مسكن الفواد» از يوسف بن عبدالله بن سلام نقل كرده كه پيغمبر هر وقتى شدت و مصيبتى بر خانواده­اش وارد   مى­شد ايشان را امر مى­كرد به نماز خواندن و اين آيه را قرائت مى­كرد{ وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا{
يعنى: «امر كن خانواده­ات را به نماز و صبر را درباره آن بپذير».
در صفحه 57 كتاب «مسكن الفواد» آورده است:
«عن جابر عن الباقر قا­ل اشد الجزع الصراخ بالويل و العويل و لطم الوجه و الصدر و جز الشعر و من اقام النواحه فقد ترک الصبر و من صبر و استرجع و حمدالله جل ذكره فقد رضى بما صنع الله و وقع اجره على الله عزوجل و من لم يفعل ذلک جرى عليه القضا و هو ذميم و احبط الله اجره».
يعنى: «جابر بن عبدالله انصارى از امام باقر نقل كرده كه فرمود: سخت­ترين بى­تابى­ها فرياد به واويلا و ناله کشیدن و لطمه به صورت زدن و به سينه كوبيدن و موى کندن است كسانیكه جلسه نوحه­سرايى برپا مى­كنند صبر بر مصيبت نكرده­اند و كسانی كه صبر نکنند قضا و حكم الهى بر ايشان جارى مى­شود در حالى كه مذمومند و اجر ايشان ضايع شده است».
همچنین علماى قديم اماميه به پيروى از قرآن و سنت  رسول­خدا همگى اجماع كرده­اند بر آن­كه ضربه زدن بر بدن و چهره و نوحه­هاى باطل خواندن در هنگام اندوه و مصيبت همگى حرام­اند و خداوند اين قبيل كارها را بر مسلمانان روا نشمرده است.
ابوجعفر طوسى دركتاب «مبسوط» می­نویسد: «البكاء ليس به اجماعا باس  واما اللطم والخدش وجزالشعر و النوح فانه كله باطل محرم اجماعاً». (المبسوط، جلد 1، صفحه 189 چاپ تهران).
يعنى: «گريستن گناهى ندارد اما ضربه­زدن بر بدن و پیکر و چهره و خراشیدن و چيدن (يا تراشيدن مو به هنگام مصيبت) و نوحه­های باطل خواندن در هنگام اندوه و مصیبت همگی به اجماع فقها باطل و حرام­ شده­اند».
و همچنين محمّد بن ادريس حلى دركتاب «السرائر»       مى­نويسد: «البكاء ليس به باس و اما اللطم و الخدش و جز الشعر و النوح بالباطل فانه محرم اجماعا». (السرائر، جلد 1، ص 173، چاپ قم).
يعنى: «گريستن گناهى ندارد ولى ضربه­زدن بر پيكر و چهره و خراشيدن و چيدن يا (تراشيدن مو هنگام مصيبت) و نوحه­هاى باطل خواندن در هنگام اندوه و مصيبت همگى به اجماع فقها حرام شده­اند».
و همچنين شيخ محمّدحسين نجفى دركتاب «جواهر»      مى­نويسد: «نعم لا يجوز اللطم و جز الشعر اجماعاً». (الجواهر، ج 4، ص 367، چاپ بيروت).
يعنى: «آرى، ضربه­زدن بر پيكر و چيدن موى براى مصيبت واردشده به اجماع فقها جایز نيست».
ديگر اين كه مى­دانيم رحلت رسول گرامى اسلام مصيبت بزرگى براى  مؤمنين است، با اين وصف حتى يک آيه در قرآن نيامده كه در آن دستور داده  شده باشد كه بعد از فوت پيامبر براى او روضه خوانى كنيد و سينه­زنى به راه  بيندازيد.
و پيغمبر نيز براى شهداى جنگ بدر و جنگ احد و ديگر جنگ­ها سينه­زنی راه نينداخت و روضه­خوانى برپا نكرد و همان­گونه كه در آیه­ى قرآن و روايات مشاهد نموديد      نوحه­سرايى و روضه­خوانى و سينه­زنى و قمه­زنى و از اين قبيل كارها در اسلام نهى شده است.
ولى متأسفانه مشاهده شده است كه تا اين تاريخ  روضه­خوانى و سينه­زنى و مجالس سوگوارى در ايران روز بروز پر رونق­تر شده است و مداحان از هيچ بدعت و شرک و خرافاتى فروگذار نكرده­اند.


از کتاب:
اسلام ناب، م ـ عبداللهي
 
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال غالب القطان: رأيت مالك بن دينار في المنام، فكأنه قاعد في مسجده الذي كان يجلس فيه، عليه قبطيتان وهو يقول: بأصبعيه هكذا: «صنفان من الناس لا تجالسوهما فإن مجالستهما مفسدة لقلب كل مسلم: صاحب بدعة قد غلا فيها، وصاحب دنيا مترف فيها». الحلية الأولیاء؛ أبي نعيم اصفهانی. غالب قطان گفت: مالک بن دینار را در خواب دیدم که در مسجد نشسته بود و می فرمود: «دو دسته از مردم هستند که هرگز با آنها منشین، زیرا که همنشینی با آنها قلب هر مسلمانی را فاسد می کنند: یکی کسی که اهل بدعت است و در آن غلو کرده، و دیگری کسی که اهل دنیا است که در آن خوش گذاران است».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 13920
دیروز : 5614
بازدید کل: 8804079

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010