Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: "إيَّاكُمْ وَالدُّخُولَ عَلَى النِّسَاءِ"، فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الأنْصَارِ أفَرأيْتَ الْحمْو؟ قال: « الْحمْوُ المَوْت" (متفقٌ عليه)
يعنى: "از وارد شدن بر زنان بپرهيزيد"، مردي از انصار گفت: نزديکان شوهر چطور؟ پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود: "نزديکان شوهر مرگ است" (يعنى بسيار خطرناك است).

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > پاسخ به طعن رافضی در مورد ابوبکر صدیق رضی الله عنه که او شیطانی دارد

شماره مقاله : 4732              تعداد مشاهده : 294             تاریخ افزودن مقاله : 20/7/1389

پاسخ به طعن رافضی در مورد ابوبکر صدیق رضی الله عنه که او شیطانی دارد

رافضی گفته است: اوّل: (قول ابوبکر که می‌گوید: من شیطانی دارم که بر من وارد می‌شود، پس اگر بر حق پا بر جا بودم یاریم دهید، و اگر کجروی کردم راستم کنید. در حالیکه وظیفه‌ی امام تکمیل کردن مردم است پس چگونه ابوبکر کمالش را از مردم می‌طلبد؟).
جواب از چند جهت: اوّل: مأثور از ابوبکر اینست که (من شیطانی دارم که بر من وارد می‌شود)، یعنی: هنگام عصبانیت (پس هر گاه بر من وارد شد از من دور شوید تا در شادمانی شما تأثیر نگذارم).
و گفت: (از من اطاعت کنید آنجا که از خداوند اطاعت کردم، و هرگاه از فرمان خدا سرپیچی کردم اطاعتتان از من بر شما لازم نیست) این است آنچه که ابوبکر رضی الله عنه گفت و این از بزرگترین چیزهایی است که می‌توان ابوبکر را با آن مدح نمود، همچنانکه بیان خواهیم کرد ان شاء اللّه تعالی.
دوّم: شیطانی که بر ابوبکر وارد می‌شود تفسیر شده به اینکه بر بنی‌آدم وارد می‌شود به هنگام عصبانیّت، ایشان نیز به خاطر ترس از تعدّی و تجاوز بر فرد، مردم را امر نموده که در این حالت از او دوری گزینند. همچنانکه در حدیث صحیح از پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم آمده که فرموده است: (نباید قاضی در بین دو نفر قضاوت کند در حالی که عصبانی است[1]) پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم از حکم دادن به حالت غضب و خشم نهی فرموده، و اینست آنچه که ابوبکر اراده نموده است، خواسته که در حالت عصبانیت حکم صادر نکند، و فرمان داده که از ایشان طلب حکم نکنند، و یا در این حالت ایشان را ناچار به صدور حکم نکنند، و این از نشانه‌های اطاعت از خدا و رسولش می‌باشد.
سوّم: اینکه گفته شود: عصبانیّت برای تمامی انسانها پیش می‌آید، حتی بزرگترین فرزند آدم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: (اللهم إنما أنا بشرٌ أغضب كما یغضب البشر وإنی اتخذت عندك عهداً لن تخلفنیه: ایما مؤمن آذیته أو سببته أو جلدته فاجعلها له كفارة وقربة تقربه بها الیك یوم القیامة). یعنی: پروردگارا من بشرى هستم كه مانند دیگران عصبانی می‌شوم، و من با شما عهدی بسته‌ام كه هرگز با من تخلف نمی‌کنی: هر مؤمنی را كه ناسزا گفتم و یا تازیانه زده‌ام، و یا اذیّت کردم روز قیامت آن را برایش باعث قربت و نزدیكى خود قرار بده[2]. و امّا اینکه گفته: (اگر پا برجا بودم یاریم دهید، و اگر کجروی کردم مرا به راه راست بیاورید) این از کمال عدالت و تقوای ایشان است، و بر هر امامی واجب است در این زمینه به ایشان اقتداء نماید، و بر مردم واجب است بدین صورت با أئمه برخورد نمایند، اگر امام بر دین پا برجا بود بر اطاعت خدا یاریش دهند، و اگر خطا و کجروی نمود راه درست را برایش تبیین و راهنمایی کنند، و اگر عمداً ظلمی از او سر زد در حد امکان ایشان را منع کنند، و اگر مطیع حق بود مثل ابوبکر معذرتی در ترک ایشان ندارند، و اگر ممکن نبود ظلم را دفع نمود مگر با ظلمی بزرگتر و بدتر، شرّی را با شرّی بزرگتر دفع نکرده‌اند.
و امّا قول رافضی: (وظیفة امام تکمیل مردم است، پس چگونه از مردم طلب کمال می‌نماید؟).
چند جواب دارد: اوّل: ما قبول نداریم این که امام مردم را کمال ببخشد و مردم در کمال امام نقشی نداشته باشند، بلکه امام و مأموم بر نیکی و پرهیزکاری همدیگر را یاری می‌کنند، نه بر گناه و تجاوز، مثل: فرمانده جنگ، قافلة کاروان حج، دین توسط پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم تعریف شده است، برای امام دینی باقی نمانده که مخصوص به ایشان باشد، امّا در جزئیات اجتهاد لازم است، اگر حق در جزئیات روشن بود برای مردم بیان می‌کند، و بر مردم لازم است که از ایشان اطاعت نمایند، و اگر در موضوعی حق اشتباه می‌شد، باید در آن به مشورت بپردازند تا روشن گردد، و اگر برای کسی غیر از امام روشن شد باید برای امام توضیح دهد، و اگر اجتهادها با هم مختلف بودند باید از امام تبعیّت شود، چون باید ترجیحی باشد، و عکس آن جایز نیست.
دوّم: این فرمودة ابوبکر تنها باعث افزونی شرف و عظمت ایشان در نزد امت می‌شود، امت اسلامی هیچ کسی را بعد از پیغمبر به اندازة ابوبکر تعظیم ننموده، و هیچ کسی را به اندازه‌ی ابوبکر اطاعت نکرده‌اند، بدون آنکه آنها را ترغیب و ترهیب نماید، بلکه کسانی که در زیر درخت با پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم بیعت نمودند، با میل و رغبت خود با ابوبکر نیز بیعت نمودند، و به فضیلت و استحقاق ابوبکر اقرار می‌نمودند، بعد از آن در هیچ مسئله‌ای مردم در عهد ایشان اختلاف نداشتند إلاَّ با بیان ابوبکر و مراجعه به ایشان اختلاف از بین می‌رفت، در این مورد تنها کسی بود که همتا نداشت.
عمر سپس عثمان در این زمینه از هر کس دیگری به ایشان شبیه بودند، و امّا علی با آنها جنگید و آنها نیز با علی جنگیدند، نه علی آنها را به پا داشت و نه آنها علی را به پا داشتند، کدامیک از این دو امام بیشتر وظیفة امامت را به جا آورده‌اند؟ و کدامیک از این دو امام دین را به پا داشت و مرتدین را ردّ نمود، و بر کدامیک از آنها وحدت کلمه و توحید مسلمین تحقق یافت؟ آیا این دو مثل همدیگرند؟ مگر نزد کسانیکه دین و عقل ناقصی دارند؟!


[1] نگا: بخاری (9/65)، و مسلم (3/1342-1343).
[2] البخاری (8/77)، ومسلم (4/2008).

به نقل از:
مختصر منهاج السنة، تالیف: شیخ الإسلام ابو العباس احمد بن تیمیه، اختصار : الشیخ عبدالله بن محمد الغنیمان (استاد تحصیلات عالی دانشگاه اسلامی مدینه منوره)، و مدرس در مسجد نبوی شریف، ترجمه: إسحاق دبیرى

مصدر:
سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

حسن رضی الله عنه  فرزندانش را به کسب علم و دانش، تشویق می‌نمود؛ چنانچه پسر و برادرزاده‌اش را فرا خواند و فرمود: «ای پسرم و ای برادرزاده‌ام! شما، اینک کوچکان قوم و طایفه هستید و روزی بزرگان قوم خواهید شد؛ از این‌رو به فراگیری علم و دانش همت گمارید و هر کس از شما که نتوانست آن را روایت نماید یا به خاطر بسپارد، آن را به نگارش درآورد و در خانه‌اش بگذارد». الطبقات (1/292)؛ با سند حسن؛ به تحقيق: سلمي


تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 4021
دیروز : 5614
بازدید کل: 8794180

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010