|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > درهم پاشیدن شبهات رافضی در مورد آیه ﴿ قُل لِّلْمُخَلَّفِينَ﴾. و این آیه به فضایل ابوبکر صدیق رضی الله عنه دلالت دارد
شماره مقاله : 4801 تعداد مشاهده : 357 تاریخ افزودن مقاله : 20/7/1389
|
درهم پاشیدن شبهات رافضی در مورد آیه ﴿ قُل لِّلْمُخَلَّفِينَ﴾. و این آیه به فضایل ابوبکر صدیق رضی الله عنه دلالت دارد
رافضی گفته است: (و امّا خداوند که میفرماید:{قُلْ لِلْمُخَلَّفِینَ مِنَ الأعْرَابِ (١٦)}(الفتح: 16). «به متخلفان از اعراب بگو». خداوند منظورش کسانی است که در حدیبیّه تخلف نمودند، آنها التماس کردند که برای غنیمت خیبر بیرون بروند، خدا آنها را منع کرد آنجا که میفرماید:{قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونَا (١٥)} (الفتح: 15). بگو: «هرگز نباید بدنبال ما بیایید». چون خداوند غنیمت خیبر را برای کسانی قرار داده بود که در حدیبیّه شرکت داشتند، خداوند فرمود:{قُلْ لِلْمُخَلَّفِینَ مِنَ الأعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ (١٦)} (الفتح: 16). «به متخلفان از اعراب بگو: «بزودى از شما دعوت مىشود كه بسوى قومى نیرومند و جنگجو بروید». رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم آنها را برای غزوات زیادی مانند غزوة مؤته و حنین و تبوک و غیر آنها دعوت کرد، و دعوت کننده پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم بود، و شاید علی باشد از آنجا که با پیمان شکنان و قاسطین و مارقین جنگید و با اطاعت از او به اسلام برگشتند، چون پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم فرموده: (یا علی حربك حربی، وحرب رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم كفر) یعنی: ای علی جنگ با تو جنگ با من است، و جنگ با رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم کفر است). جواب: امّا استدلال به این آیه بر خلافت ابوبکر صدّیق و وجوب اطاعتش از جانب اهل علم من جمله: شافعی، اشعری، ابن حزم، و غیر آنها شده است، و استدلال کردهاند به اینکه الله تعالی فرموده است:{فَإِنْ رَجَعَكَ اللَّهُ إِلَى طَائِفَةٍ مِنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوكَ لِلْخُرُوجِ فَقُلْ لَنْ تَخْرُجُوا مَعِی أَبَدًا وَلَنْ تُقَاتِلُوا مَعِی عَدُوًّا (٨٣)} (التوبه: 83). «هرگاه خداوند تو را بسوى گروهى از آنان بازگرداند، و از تو اجازه خروج (بسوى میدان جهاد) بخواهند، بگو: «هیچ گاه با من خارج نخواهید شد! و هرگز همراه من، با دشمنى نخواهید جنگید». گفتهاند: که خداوند پیغمبرش را فرمان داده که به آنها بگوید هرگز با من خارج نخواهید شد، و هرگز همراه من با دشمن نمیجنگید، پس معلوم شد که دعوت کننده به جنگ، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم نیست، پس لازم است که بعد از او باشد، و جز ابوبکر و عمر و عثمان کس دیگری نیست، آنها بودند که مردم را برای جنگ با فارس و روم و غیر آنها دعوت کردند، و با آنها جنگیدند و یا آنها تسلیم شدند، آنجا که میفرماید: «تقاتلونهم أو یسلمون. یعنی با آنها میجنگید و تا مسلمان میشوند». وجه استدلال از آیه اینطور است که گفته شود: قول الله تعالى:{سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ یسْلِمُونَ (١٦)} (الفتح: 16). «بزودى از شما دعوت مىشود كه بسوى قومى نیرومند و جنگجو بروید و با آنها پیكار كنید تا اسلام بیاورند». دلالت بر این دارد که جنگ با آنها سخت است و نیز بر اینکه آنها میجنگند و یا مسلمان میشوند. گفتهاند: ممکن نیست که آنها را برای جنگ با اهل مکّه و هوازن بعد از سال فتح دعوت کرده باشند، چون برای جنگ با آنها در سال حدیبیه دعوت شده بود، و کسانی هم که با خود آنها جنگ نشده بودند از جنس آنها بودند و از آنها مهمتر نبودند، همه عرب و اهل حجاز بودند، و جنگ با آنها مانند جنگهای قبلی بود، اهل مکّه و اطرافش در جنگ با پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم و یارانش در بدر و اُحد و خندق و دیگر سرایا از آنها سختتر بودند. و آنچه در حدیث ذکر نموده (جنگ با تو جنگ با من است) سندی برایش نیاورده است، پس دلیلی نیست که با آن چیزی ثابت شود، با این وصف به اتفاق علمای اهل حدیث ساخته شده و دروغ است. و امّا قول رافضی: (اینکه ممکن است دعوت کننده علی باشد - نه خلفای قبل از او - آنگاه که با ناکثین و قاسطین و مارقین جنگید) یعنی: اهل جمل و صفّین و حروریه و خوارج. گفته میشود: این قطعاً از چند جهت باطل است: اوّل: آنها مهمتر از همجنسهای خود (اعراب) نبودند، بلکه مشخص است تعداد کسانی که در جنگ جمل با آنها جنگیدند کمتر از آنان بودند، و لشکر علی بیشتر از آنها بود. و همچنین نسبت به خوارج آنها چند برابر بودند و در جنگ صفّین باز آنها بیشتر بودند، و و در قدرت نیز مثل هم بودند، به همین سبب نمیتوان برای آنها وصف: {أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ} صاحب قدرت زیاد، بصورتیکه آنها را از دیگران جدا سازد بکار برد. و مشخص است که بنیحنیفه و فارس و روم در جنگ با آنها بسیار با قدرتمندتر و مهمتر بودند. و برای یاران علی آنچنان شدّت جنگی حاصل نشد در هنگام جنگ با خوارج مثل آنچه برای لشکر ابوبکر در جنگ با مسیلمه وجود داشت، و دیگر برای هیچ عاقلی جای شک نیست که جنگ با فارس و روم سختتر از جنگ داخلی در بین مسلمانان بوده است، اگرچه جنگ کفّار عرب با مسلمانان در صدر اسلام بزرگتر و با فضیلتتر بوده، آن هم بخاطر تعداد کمی مسلمانان و ضعف آنها در ابتدا بوده است، نه به خاطر اینکه دشمنانشان از فارس و روم با قدرتتر و مهمتر بوده باشند. دوّم: علی در جنگ با اهل جمل و خوارج، کسانی را که از خودش دورتر بودند دعوت نکرد، و هنگامی که به بصره رسید قصد جنگ با هیچ کسی را نداشت، بلکه جنگ بدون اختیار او و طلحه و زبیر رخ داد، و امّا خوارج، تعدادی از لشکر علی آنها را کفایت میکرد، هیچ کسی را از اهل حجاز برای جنگ با آنها دعوت نکرد. سوّم: اگر فرض شود که اطاعت از علی در جنگ با آنها واجب بوده، محال است که خداوند دستور به اطاعت کسی بدهد که با اهل نماز بجنگد، بخاطر برگشتن به اطاعت از ولیّ امر، و حال آنکه امر به اطاعت از کسانی نفرموده که با کفّار میجنگند تا ایمان به خدا و رسولش بیاورند. و معلوم است آنکه از اطاعت علی خارج شده است بعیدتر از ایمان به خدا و رسولش نیست از کسی که پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم و قرآن را تکذیب نموده، به هیچ چیزی از آنچه که رسول خدا آورده است اقرار نمیکند، بلکه گناه اینان بزرگتر و دعوت آنها به اسلام و جنگ با آنها با فضیلتتر است، اگر فرض شود آنهایی که با علی جنگیدهاند کافر هستند. و اگر گفته شود آنها مرتدّ بودند همچنانکه رافضه میگویند، بدیهی است ردّه کسی که ایمان به پیغمبر دروغینی مثل مسیلمه کذاب آورده باشد بزرگتر است از کسیکه اقرار به اطاعت از امام نمیکند - امّا به پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم ایمان دارد. در تمام حالات هیچ گناهی برای کسانیکه با علی جنگیدهاند نیست، اگر هم باشد، از گناه کسانیکه با خلفای سه گانه جنگیدهاند کوچکتر بوده است، و هیچ فضیلتی برای کسانی که همراه علی جنگیدهاند نیست، اگر هم باشد، از فضیلت کسانی که همراه آن سه خلیفه دیگر جنگیدهاند کمتر است. این در صورتی است که فرض شود آنهایی که با علی جنگیدهاند کافر بودهاند، بدیهی است که این تقدیر باطل است مگر تفاله شیعه و إلاَّ هیچ کس چنین نمیگوید، و عقلاء شیعه اینطور نمیگویند، به روایات متواتری از علی و أهل بیتش دانسته شده که آنها کسانی را که با علی جنگیدهاند تکفیر ننمودهاند، این در صورتی است كه بگوییم جنگ از جانب خداوند به آن امر شده، و چگونه تسلیم میشویم در حالی که نزاع در بین صحابه و علماء بعد از آنها در مورد این جنگ معروف است: که آیا از نوع جنگ با تجاوزکارانی است که شرایط واجب بودن جنگ در آن متوفر بوده، یا اینکه شرایط واجب بودن جنگ در آن حاصل نشده است؟! آنچه که بزرگان صحابه و تابعین برآنند این است که: جنگ جمل و صفّین جنگی نبوده که از جانب خداوند به آن دستور داده شده باشد، و ترک آن از داخل شدن در آن بهتر است، حتّی آن را در جنگ فتنه به حساب آوردهاند، جمهور اهل حدیث و أئمّه فقه بر این نظر هستند. چهارم: قطعاً آیه شامل جنگ با علی نمیشود، چون میفرماید: {تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ یسْلِمُونَ }«یعنی با آنها میجنگید و یا مسلمان میشوند» آنها را توصیف نموده که باید یکی از دو امر جنگ و یا مسلمان شدن در آنها تحقق یابد، و بدیهی است در آنهایی که علی مردم را جهت جنگ با آنها دعوت کرده بود کسانی بودند که با علی نجنگیدند، بلکه جنگ را چه با او و چه همراه او ترک کردند. آنها گروه سوّم بودند نه با او و نه همراه او نجنگیدند و از او اطاعت نکردند، و همه آنها مسلمان بودند، بر مسلمان بودن آنها هم قرآن و هم سنّت و هم اجماع صحابه، و هم علی، و هم غیر او دلالت میکنند. خداوند فرموده:{وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الأخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَینَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ (٩) } (الحجرات: 9). «و هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتى دهید; و اگر یكى از آن دو بر دیگرى تجاوز كند، با گروه متجاوز پیكار كنید تا به فرمان خدا بازگردد; و هرگاه بازگشت (و زمینه صلح فراهم شد)، در میان آن دو به عدالت صلح برقرار سازید; و عدالت پیشه كنید كه خداوند عدالت پیشگان را دوست مىدارد». با وجود جنگ و تجاوز خداوند آنها را به ایمان توصیف نموده است و خبر داده که آنها با هم برادرند، و برادری ممکن نیست مگر در بین اهل ایمان، کافر و مؤمن برادر نمیشوند. و امّا اینکه این را نفی و امثالش آن را تکفیر میکنند و برگشتن به اطاعت از علی را مسلمان بودن به حساب میآورند، به خاطر اینکه به گمان خودش پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است: ای علی جنگ تو جنگ من است. گفته میشود: آنچه از عجایب است و از بزرگترین مصیبتهاست بر آن بیچارهها این است که این اصل عظیم را به همچنین حدیثی ثابت میکنند که در هیچکدام از کتابهای معتمد حدیث اعمّ از صحاح و سنن و مسانید و فوائد و غیر آنها از آنچه که علمای اهل حدیث نقل کردهاند و در بین آنها متداول بوده و حتّی در غیر آنها وجود ندارد نه صحیح و نه حسن و نه ضعیف، بلکه این روایت از این کمتر است که دارای یکی از این صفات باشد، این از واضحترین دروغهای ساختگی است، چون این روایات خلاف معلوماتی است که توسط احادیثی متواتر از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ثابت شده است. از اینکه ایشان هر دو گروه را مسلمان گفته است، و از اینکه جنگ نکردند در آن فتنه را بهتر از جنگیدن قرار داده، و آنهایی را که در بین دو گروه اصلاح میکنند تمجید نموده است.
به نقل از: مختصر منهاج السنة، تالیف: شیخ الإسلام ابو العباس احمد بن تیمیه، اختصار : الشیخ عبدالله بن محمد الغنیمان (استاد تحصیلات عالی دانشگاه اسلامی مدینه منوره)، و مدرس در مسجد نبوی شریف، ترجمه: إسحاق دبیرى
مصدر: سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|