|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > درهم پاشیدن شبهات رافضی در مورد فضایل ابوبکر صدیق رضی الله عنه در روز بدر
شماره مقاله : 4802 تعداد مشاهده : 305 تاریخ افزودن مقاله : 20/7/1389
|
درهم پاشیدن شبهات رافضی در مورد فضایل ابوبکر صدیق رضی الله عنه در روز بدر
رافضی گفته: (و امّا اینکه ابوبکر روز بدر در چادر(جایگاه) انیس پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم بوده برای ابوبکر فضیلت نیست، چون پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم بخاطر انسش با خدا از هر انیسی بینیاز بوده، امّا چون پیغمبر میدانست که اگر به ابوبکر فرمان جنگیدن بدهد ایجاد مشکلات میکند، چون ابوبکر چندین بار در غزوات فرار کرده بود، حالا کدام یک فضیلت است: نشستن به خاطر دوری از جنگ، یا آنکه با نفس در راه خدا جهاد میکند؟). جواب: اینکه به این مفتری کذّاب گفته میشود: آنچه را گفتی باطل بودنش از چند جهت آشکار است. اوّل: اینکه گفته: (چند بار در جنگ فرار کرده) گفته میشود: این حرف کسی است که نسبت به غزوات رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم در نهایت جهل باشد، و این جهل از رافضی انکار نمیشود، چون آنها از هر کس دیگری نسبت به احوال و وضعیّت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم نادانترند، و در مورد او هر چه دروغ باشد تصدیق، و هرچه صدق باشد تکذیب میکنند، این بدین سبب است که غزوة بدر اوّلین جنگ است، و قبل از آن نه پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم و نه ابوبکر جنگی با کافران نداشتهاند. دوّم: ابوبکر هیچ وقت فرار نکرده است، حتّی روز اُحُد نه او و نه عمر شکست نخوردند، تنها عثمان بود که از جنگ پشت نمود، خداوند او را هم عفو نمود، و امّا ابوبکر و عمر هیچ کس نگفته که آنها با شکست خوردگان شکست خوردهاند، بلکه در روز حنین هم با پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم ثابت ماندند، همچنانکه آن را از اهل سیره نقل کردیم، امّا بعضی از دروغگویان گفتهاند که آنها در روز حنین پرچمدار بودند ولی برگشتند و پیروز نشدند، عدّهای دیگر دروغ را بیشتر نموده و میگویند: آنها نیز با شکست خوردگان شکست خوردند، امّا اینها همه دروغ است. سوّم: اگر ابوبکر در این حالت میترسید پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم در میان اصحاب او را برای همنشینی در چادر انتخاب نمیکرد، بلکه در چنین جنگی انتخاب نمودن همراهی با این وصف جایز نیست، چون نباید امام با کسی مصاحبت داشته باشد که شکست خورده و ترسو باشد، چه رسد به اینکه او را از سایر یاران مقدّم دارد، و او را با خودش در جایگاه قرار دهد. چهارم: اینکه گفته شود: هر کسی که از علم سیره آگاهی داشته باشد میداند که ابوبکر قلبی قویتر از تمام اصحاب داشته است، و در این وصف هیچكس به حدّ او نرسیده و نزدیک هم نشده است، چون او از روزی که خداوند پیغمبرش صلی الله علیه و آله وسلم را مبعوث گردانید تا آنکه ابوبکر فوت نمود پیوسته و مدام مجاهدی ثابت قدم و شجاع بود، در جنگ با دشمن هیچ کس از او ترسی ندیده، حتّی زمانی که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فوت نمودند اکثریت اصحاب دچار ضعف قلبی شدند، امّا او آنها را استوار و ثابت گردانید، أنس میگوید ابوبکر برای ما خطبه میخواند در حالیکه ما مثل روباه بودیم، آنچنان ما را تشجیع نمود که مثل شیر شدیم. روایت شده که عمر گفت: ای جانشین رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم با مردم ائتلاف میکنی! ریشش را گرفت و گفت: ای پسر خطّاب آیا کسی که در جاهلیّت با قدرت بوده در اسلام ضعیف است؟! بر چه چیزی با آنها ائتلاف کنم بر سخنی افتراء یا بر شعری حماسی؟! پنجم: اینکه گفته: (کدامیک با فضیلتتر است: آنکه از جنگ نشسته یا آنکه با نفسش در راه خدا جهاد میکند؟). گفته میشود: بلکه بودن ابوبکر با پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم در این حالت بزرگترین جهاد بوده است؛ چون هدف دشمن کشتن پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم است، یک سوّم لشکر اطراف او بودند تا او را از دشمن حفظ کنند، و یک سوّم از لشکر دنبال شکست خوردگان (دشمن) افتادند، و یک سوّم دیگر غنائم را جمع میکردند، سپس خداوند غنیمت را در بین همه آنها تقسیم نمود. ششم: اینکه گفته است: (اُنس پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم به پروردگارش او را از هر اُنسی بینیاز میکرد). گفته میشود: ابوبکر در جایگاه انیس او بود، این لفظ قرآن و حدیث نیست، و کسی که آن را گفته میداند چه گفته است - منظورش این نبوده که انیس پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم بوده تا نترسد، بلکه منظور این بوده که ابوبکر، پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم را بر جنگ یاری نموده همچنانکه کسی از او هم کمتر بوده در جنگ پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم را یاری نموده است. فضیلت صدّیق مخصوص به خودش است و در آن هیچ کسی با او شریک نیست، و امّا در فضیلت علی تمام اصحاب شریک هستند، خداوند از همه آنها راضی باد. جهت هفتم: پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم و ابوبکر از جایگاه خارج شدند، و پیغمبر به سوی آنان سنگ انداخت آنچنان انداختنی که خداوند در مورد آن میفرماید:{وَمَا رَمَیتَ إِذْ رَمَیتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى (١٧) }(الأنفال: 17). «واین تو نبودى (اى پیامبر كه خاك و سنگ به صورت آنها) انداختى; بلكه خدا انداخت! و خدا مىخواست». صدّیق با آنها جنگید حتّی پسرش عبدالرحمن به او گفت من روز بدر تو را دیدم امّا از تو روی گرداندم (با تو نجنگیدم) ابوبکر گفت: امّا اگر من تو را میدیدم تو را میکشتم.
به نقل از: مختصر منهاج السنة، تالیف: شیخ الإسلام ابو العباس احمد بن تیمیه، اختصار : الشیخ عبدالله بن محمد الغنیمان (استاد تحصیلات عالی دانشگاه اسلامی مدینه منوره)، و مدرس در مسجد نبوی شریف، ترجمه: إسحاق دبیرى
مصدر: سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|