Untitled Document
 
 
 
  2024 Dec 03

----

01/06/1446

----

13 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: "من نفس عن غريمه أو محا عنه ، كان في ظل العرش يوم القيامة" (روايت احمد)
«كسى كه بر بدهكارش آسان بگيرد و يا او را ببخشد، در روز قيامت در زير سايه عرش خداوند قرار خواهد گرفت».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>زکات

شماره مقاله : 50              تعداد مشاهده : 419             تاریخ افزودن مقاله : 7/5/1388

تعریف زكات

 

 زكات شرعاً بدان چیزی ‌گفته می‌شود كه انسان بعنوان “‌‌حق الله‌”‌ از مال و دارایی خود خارج می‌نماید و به نیازمندان می‌دهد. بدان جهت زكات نامیده شده است‌ كه در آن امید بركت و فزونی و اصلاح و تزكیه و پرورش نفس با كارهای نیك‌، وجود دارد. چه از “‌‌زكات‌”‌ بمعنی‌: رشد و پاكیزگی و بركت و فزونی‌،‌ گرفته شده است‌. خداوند می‌فرماید: "خذ من أموالهم صدقة تطهرهم وتزكيهم بها[1] [ای پیامبر صلی الله علیه و سلم صدقه اموالشان را بگیر، تا بدینوسیله آنان را ازآلودگی‌، بخل وگناهان پاك سازید و نفس آنان را تهذیب و اصلاح‌كنید]‌"‌. زكات یكی ازپایه‌های پنجگانه اسلام است و در هشتاد و دوآیه قرآن همراه با “‌‌صلاة‌”‌ ذكرشده است‌. دلایل فرضیت زكات‌، قرآن كریم و سنت پیامبر صلی الله علیه و سلم   و اجماع امت محمد صلی الله علیه و سلم  می‌باشد:

1-‌گروه محدثین ازابن عباس روایت‌كرده‌اند،‌كه چون پیامبر صلی الله علیه و سلم  معاذ بن جبل را (‌به صورت والی یا قاضی‌) به سوی یمن‌گسیل داشت‌، فرمود:" إنك تأتي قوما أهل كتاب، فادعهم إلى شهادة أن لا إله إلا الله وأني رسول الله، فإن هم أطاعوا لذلك، فأعلمهم أن الله عزوجل افترض عليهم خمس صلوات في كل يوم وليلة، فإن هم أطاعوا لذلك فأعلمهم أن الله تعالى افترض عليهم صدقة في أموالهم، تؤخذ من أغنيائهم وترد إلى فقرائهم، فإن هم أطاعوا لذلك فإياك وكرائم أموالهم، واتق دعوة المظلوم، فإنه ليس بينها وبين الله حجاب   [همانا تو بمیان قومی می‌روی‌كه اهل‌كتاب هستند، نخست آنان را به‌گفتن و پذیرش “اشهد ان لااله الا الله‌و اشهد ان محمدا رسول الله“ بخوان‌، اگر آنان آن را پذیرفتند، پس آنان را آگاه‌ كن ‌كه خداوند در شبانه روز، پنج نماز برایشان واجب ‌كرده است‌. سپس اگر آن را هم پذیرفتند، آنان را آگاه ‌كن‌ كه خداوند تعالی پرداخت زكات اموال را نیز بر آنان واجب ‌كرده است‌،‌ كه بایستی از ثروتمندان آنان گرفته شود و به فقیران و نیازمندانشان داده شود، اگر آن را نیز پذیرفتند، برحذر باش از اینكه گرانبهاترین اموالشان را بعنوان زكات بگیری (‌این كار را مكن‌) و از دعای مظلوم پرهیز كن چون بین خدا و استجابت دعای مظلوم‌، پرده‌ای وجود ندارد]‌".

2-‌طبرانی در “‌الاوسط‌”‌ و “‌‌الصغیر“ از علی بن ابی‌طالب روایت كرده است كه پیامبر صلی الله علیه و سلم  فرمود:" إن الله فرض على أغنياء المسلمين في أموالهم بقدر الذي يسع فقراءهم، ولن يجهد الفقراء إذا جاعوا أو عروا إلا بما يصنع أغنياؤهم ، ألا وإن الله يحاسبهم حسابا شديدا، ويعذبهم عذابا أليما [بی‌گمان خداوند آنقدر صدقه و زكات بر ثروتمندان مسلمان‌، واجب‌ كرده است ‌كه فقیران و نیازمندان را،‌ كفایت می‌كند. و هیچ چیز نیازمندان مسلمان را، به مشقت و سختی‌ گرسنگی و برهنگی دچار نمی‌كند، مگر بخل ثروتمندانشان‌. هان خداوند به سختی از آنان حساب می‌كشد و به عذاب دردناك ‌گرفتارشان می‌نماید]"‌. طبرانی گفته است‌ كه تنها ثابت بن محمد زاهد این روایت را ذكر كرده است‌. حافظ‌ گفته است‌: ثابت شخص موثوق به و راستگو است و بخاری و غیر او از او روایت ‌كرده‌اند و در راویان دیگر این حدیث اشكالی نیست.

در آغاز اسلام در مكه‌ كه زكات واجب‌ گردید بطور مطلق بود، اموالی ‌كه بایستی از آنها زكات پرداخت گردد و مقداری ‌كه بایستی پرداخت شود، مشخص و معین نشده بود، بلكه این مطلب به احساس بشر دوستی و بخشندگی مسلمانان واگذار گردیده بود. در سال دوم هجرت -‌بنا بقول مشهور -‌مقداری‌كه بایستی از هرنوع از انواع مال‌، پرداخت‌گردد فرض و معین و به تفصیل بیان‌گردید.

 

تشویق وترغیب به پرداخت زكات (‌از طریق آیات)‌:

1)خداوند می‌فرماید:" خذ من أموالهم صدقة تطهرهم وتزكيهم بها [2] [‌ای پیامبر صلی الله علیه و سلم  از اموال مومنان صدقه و وجوهاتی را بگیر، خواه اندازه آن معین و

مشخص باشد مانند زكات فرض و خواه غیرمعین باشد مانند اعطای مال به مستحقین‌، بصورت داوطلبی‌، این صدقه را ازآنان بگیرتا روح آنان را ازآلودی بخل و طمع‌ و آز و پستی و سنگدلی بر فقیران و مستمندان و بیچارگان و امثال اینگونه رذائل‌، پاكیزه نمائی و روحشان را پرورش دهی و خیر و بركات اخلاقی و عملی را در نهادشان بیفزایی و بدان استعلا بخشی تا شایستگی سعادت دنیا وآخرت را پیدا كنند]"   

2) خداوند می‌فرماید:" إن المتقين في جنات وعيون آخذين ما آتاهم ربهم إنهم كانوا قبل ذلك محسنين، كانوا قليلا من الليل ما يهجعون، وبالاسحار هم يستغفرون وفي أموالهم حق للسائل والمحروم [بی‌گمان متقیان و پرهیزكاران در بهشت باغها و چشمه سارهایی خواهند داشت‌. آنان این پاداش را از پروردگارشان‌، می‌گیرند، بدینجهت‌كه پیش از قیامت‌، از نیكوكاران و بخشندگان و شب زنده داران بوده‌اند و تنها پاسی از شب خوابیده‌اند و بامدادان از پروردگار خود، طلب آمرزش كرده و در اموال و دارایی خویش سهمی و حقی برای محرومان و بیچارگان قرار داده‌اند]"‌.

دراین آیه خداوند بخشش و احسان را، یكی از بارزترین ویژگیها و صفات نیكان قرار داده است و این احسان در شب زنده‌داری و نماز شب و طلب آمرزش در بامدادان بخاطر پذیرش پرستش الله و تقرب و نزدیكی به وی و همچنین دربخشش نسبت به محرومان ودرماندگان و دادن حق آنها از روی مهرومحبت بدانان‌، متجلی می‌شود و این‌كارها نشان احسان نیكان می‌باشد وكسانی محسن هستند،‌كه چنین

كارهائی را انجام دهند.

 3) خداوند می‌فرماید:" والمؤمنون والمؤمنات بعضهم أولياء بعض يأمرون بالمعروف وينهون عن المنكر ويقيمون الصلاة ويؤتون الزكاة ويطيعون الله ورسوله أولئك سيرحمهم الله[3]   [مردان و زنان مومن دوست و خیرخواه همدیگرند و بعضی ازآنان سرپرستی بعضی دیگر را بعهده می‌گیرند و به كارهای نیك امركرده و ازكارهای ناروا نهی می‌نمایند و نماز را بپای می‌دارند و زكات را پرداخت می‌نمایند و از خداوند و پیامبر صلی الله علیه و سلم  فرمانبرداری می‌كنند، آنان مورد رحمت و بخشش خداوند قرار خواهندگرفت‌]"‌. رحمت و بركت خدا شامل حال‌گروهی خواهد شدكه به خداوند ایمان داشته و نسبت به همدیگر مهر ورزیده و همدیگر را یاری‌كنند و به‌ كارهای  نیك دستورداده واززشتیها و ناروائیها نهی‌كنند و بین خود و خدایشان بوسیله نماز پیوند برقرارسازند و با اعطای زكات به محرومان پیوند بین خویشتن را استحكام می‌بخشند .

٤) خداوند می‌فرماید:" الذين إن مكناهم في الارض أقاموا الصلاة وآتوا الزكاة وأمروا بالمعروف ونهوا عن المنكر ولله عاقبة الامور [4] [‌آنان ‌كسانی هستند كه اگر ما به آنان در زمین اقتدار دهیم البته امر خدای تعالی را اطاعت‌كرده‌، نماز را به پا می‌دارند و زكات مال خویش را می‌دهند، امر به معروف و نهی از منكر می‌كنند،  بازگشت و عاقبت هر امری بدست خداست یعنی مومنین موحد، اگر به قدرت و امارت برسند تكالیف شرعی‌ خود را بجای آورده‌، نماز خوانده‌، زكات می‌دهند و امر به معروف و نهی از منكر می‌كنند]".

در این آیه خداوند پرداخت زكات را یكی از هدفها و نتایج بقدرت رسیدن در  روی زمین قرار داده است‌.

 ترغیب به پردا‌خت زكا‌ت ازطریق احا‌دیث‌:

1) ترمذی ازابوكبشه انصاری روایت‌كرده است‌كه‌، پیامبر صلی الله علیه و سلم  فرمود:" ثلاثة أقسم عليهن وأحدثكم حديثا فاحفظوه: ما نقص مال من صدقة، ولا ظلم عبد مظلمة فصبر عليها إلا زاده الله بها عزا، ولا فتح عبد باب مسألة، إلا فتح الله عليه باب فقر  [من برای شما، برصحت سه چیز قسم می‌خورم و درباره آنها، برایتان سخن می‌گویم‌، آنها را حفظ‌كنید: هرگز پرداخت صدقه موجب‌كاهش وكاستی مال نمی‌شود و هركس مورد ستم قرارگیرد، صبروشكیبایی داشته وخود را نبازد خداوند برعزت وبزرگی وی می‌افزاید، و هركس دری ازگداپیشگی بازكند خداوند در فقر و تنگ دستی به رویش می‌گشاید]".     

2) احمد و ترمذی از ابوهریره روایت‌كرده‌ كه ترمذی آن را تصحیح‌ كرده است‌:  پیامبر صلی الله علیه و سلم  فرمود:" إن الله عزوجل يقبل الصدقات ويأخذها بيمينه فيربيها لاحدكم كما يربي أحدكم مهرة أو فلوه، أو فصيله حتى أن اللقمة لتصير مثل جبل  [‌خداوند صدقات شما را می‌پذیرد و آن را با دست راست خود تحویل می‌گیرد، آن را پرورش و افزایش می‌دهد همانگونه‌ كه شما كره اسب خود را پرورش می‌دهید، یعنی زود بزرگ می‌شود تا جایی ‌كه ثواب یك لقمه‌، آنقدر بزرگ می‌شود كه مثل ‌كوه احد می‌گردد]"‌. وكیع ‌گفته است كه مصداق این حدیث در آیات زیر آمده است‌:"الم یعلموا ان الله هو يقبل التوبة عن عباده ويأخذ الصدقات [5] [‌یعنی‌، “‌‌مگر نمی‌دانند كه خداوند توبه و بازگشت بندگان خود را می‌پذیرد و صدقاتشان را قبول می‌كند، خداوند ربا را نابود و پایمال می‌كند و صدقات را افزایش می‌دهد ]".

3)احمد با سندی صحیح از “‌انس‌”‌ روایت‌كرده است‌كه‌: مردی از بنی‌تمیم به حضور پیامبر صلی الله علیه و سلم  آمد وگفت‌: ای رسول خدا، من مردی ثروتمند می‌باشم‌كه خویشاوندان و مال و مهمانان فراوان دارم‌، به من بگو: چه‌كاركنم و چگونه مال خود را خرج و انفاق‌كنم‌؟ پیامبر صلی الله علیه و سلم  فرمود:" تخرج الزكاة من مالك فإنها طهرة تطهرك، وتصل أقرباءك وتعرف حق المسكين والجار والسائل  [‌زكات مالت را بیرون كن‌، بی‌گمان ترا از بیماری و آلودگی بخل و طمع پاك می‌گرداند، و نسبت به خویشاوندانت صله رحم بجای آور و حق مستمندان و همسایگان وكسانی كه چیزی از تو می‌خواهند، بر خود بشناس و بدان‌كه آنان بر تو حقی دارند]".

٤)از حضرت عایشه روایت شده‌كه پیامبر صلی الله علیه و سلم  فرمود:" ثلاث أحلف عليهن، لا يجعل الله من له سهم في الاسلام كمن لا سهم له، وأسهم الاسلام ثلاثة: الصلاة، والصوم، والزكاة، ولا يتولى الله عبدا في الدنيا فيوليه غيره يوم القيامة، ولا يحب رجل قوما إلا جعله الله معهم.والرابعة لو حلفت عليها رجوت أن لا آثم لا يستر الله عبدا في الدنيا إلا ستره يوم القيامة  [من بر صحت سه چیز قسم می‌خورم‌، خداوندكسی راكه در اسلام سهمی

داشته باشد، او را باكسی‌كه در اسلام سهمی ندارد، برابر نمی‌داند، سهمهای اسلام سه چیزند: نماز، روزه و زكات‌. خداوند دردنیا اگركسی را بدوستی برگزیند، اورا در قیامت به غیرخویش واگذارنمی‌كند وهركس‌گروهی و جماعتی را دوست داشته باشد، خداوند او را از جمله آنان به حساب می‌آورد و اگر بر چهارمی قسم بخورم‌، شاید قسمم درست باشد،‌كه اگر خداوند عیوب‌كسی را دردنیا بپوشاند در قیامت نیز عیوب او را می‌پوشاند]" .

5)طبرانی در “‌‌الاوسط‌”‌ از جابر روایت‌كرده‌كه‌: مردی‌گفت‌: ای رسول خدا اگر كسی زكات مال خود را پرداخت‌كند چه طوراست‌؟ پیامبر صلی الله علیه و سلم  فرمود:" من أدى زكاة ماله ذهب عنه شره  [هركس زكات مال خود را پرداخت‌كرد ازشرو بدیهای مال‌، در امان است ]"  ‌.

6) بخاری و مسلم از جریر بن عبدالله روایت‌‌كرده‌اندكه‌گفت‌: من بر سه چیز به پیامبر صلی الله علیه و سلم  بیعت‌كردم‌: براینكه‌: نماز بخوانم‌، زكات بپردازم و نسبت به هرمسلمانی خیرخواه باشم‌.

 

 تهدید نسبت به‌كسی كه از پرداخت زكات خودداری كند:

1- خداوند می‌فرماید:" والذين يكنزون الذهب والفضة ولا ينفقونها في سبيل الله فبشرهم بعذاب أليم، يوم يحمى عليها في نار جهنم فتكوى بها جباههم وجنوبهم وظهورهم هذا ما كنزتم لانفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون  [6] [‌كسانی‌كه طلا و نقره و مال دنیا را انباركرده و نگهداری می‌كنند و در راه خداوند و رفع نیازها و ضروریات مسلمانان خرج نمی‌كنند، ای محمد بدانان اعلام كن كه در روز قیامت عذاب دردناك در انتظارشان می‌باشد. درآن روزآن طلا و نقره اندوخته شده را درآتش دوزخ‌گداخته كنند و با آن پیشانی و دنده‌ها و پشتشان را داغ‌كنند و بدانان‌گفته می‌شود: این همان چیزی است‌كه در دنیا اندوخته و در راه خدا و رفع نیازهای مسلمین خرج نكرده‌اید، پس بچشید عذاب آنچه‌كه می‌اندوختید و در راه خدا خرج نمی‌كردید ]" .

٢- خداوند فرماید:" لا يحسبن الذين يبخلون بما آتاهم الله من فضله هو خيرا لهم بل هو شر لهم سيطوقون ما بخلوا به يوم القيامة [7] [اشخاصی‌كه خداوند تعالی از فضل و رحمت خود به آنان مال دنیا و ثروت عطا فرموده است و آنان بخل و امساك كرده‌اند و درراه خدا انفاق و احسان نمی‌كنند،‌گمان نبرندكه این بخل و خویشتن داری از صرف آن در راه خدا، برای آنان عمل خوبی است‌، بلكه بخل برایشان بسیار بد است‌، در روز قیامت آن مالی‌كه در احسان و انفاق برآن بخل‌كرده‌اند، در گردنشان طوق و حلقه شده از سنگینی آن در زحمت خواهند بود... ]".

امام احمد و شیخین از ابوهریره روایت كرده‌اند كه پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: " ما من صاحب كنز لا يؤدي زكاته إلا أحمي عليه في نار جهنم فيجعل صفائح فتكوى بها جنباه وجبهته حتى يحكم الله بين عباده في يوم كان مقداره خمسين ألف سنة، ثم يرى سبيله، إما إلى الجنة، وإما إلى النار، وما من صاحب إبل لا يؤدي زكاتها إلا بطح لها بقاع قرقر كأوفر ما كانت، تسنن عليه، كلما مضى عليه أخراها ردت عليه أولاها، حتى يحكم الله بين عباده، في يوم كان مقداره خمسين ألف سنة، ثم يرى سبيله إما إلى الجنة وإما إلى النار، وما من صاحب غنم لا يؤدي زكاتها إلا بطح لها بقاع قرقر كأوفر ما كانت فتطؤه بأظلافها ، وتنطحه بقرونها ليس فيها عقصاء ولا جلحاء ، كلما مضى عليه أخراها ردت عليه أولاها، حتى يحكم الله بين عباده في يوم كان مقداره خمسين ألف سنة مما تعدون، ثم يرى سبيله، إما إلى الجنة، وإما إلى النار. قالوا: فالخيل يا رسول الله؟ قال: الخيل في نواصيها ، أو قال: الخيل معقود في نواصيها الخير إلى يوم القيامة، الخيل ثلاثة: هي لرجل أجر، ولرجل ستر، ولرجل وزر، فأما التي هي له أجر فالرجل يتخذها في سبيل الله ويعدها له فلا تغيب شيئا في بطونها إلا كتب الله له أجرا، ولو رعاها في مرج فما أكلت من شئ إلا كتب الله له بها أجرا، ولو سقاها من نهر كان له بكل قطرة تغيبها في بطونها أجر، حتى ذكر الاجر في أبوالها وأرواثها ولو استنت شرفا أو شرفين كتب له بكل خطوة يخطوها أجر. وأما التي هي له ستر، فالرجل يتخذها تكرما وتجملا، لا ينسى حتى ظهورها وبطونها في عسرها ويسرها. وأما التي هي عليه وزر، فالذي يتخذها أشرا وبطرا وبذخا ، ورياء الناس فذلك الذي عليه الوزر قالوا: فالخمر يا رسول الله؟ قال: ما أنزل الله علي فيها شيئا إلا هذه الاية الجامعة الفاذة : فمن يعمل مثقال ذرة خيرا يره، ومن يعمل مثقال ذرة شرا يره[8].  

 [‌هر صاحب‌ كنزی‌ [9]‌كه زكات آن را پرداخت نكند، درروز قیامت‌، آن پول و اندوخته او، درآتش جهنم‌گداخته می‌شود و بصورت ورقهایی درمی‌آید،‌كه دنده‌ها و پهلو و پیشانی وی را، بدان داغ می‌كنند، تا اینكه خداوند در روزی كه باندازه یكهزار سال دنیایی طول می‌كشد، حساب بندگان خود را می‌رسد. سپس راه آن شخص معلوم می‌گردد، یا به بهشت می‌رود یا به جهنم‌. هركسی‌كه شترانی داشته باشد وزكات آنها را پرداخت نكرده باشد آنها را در وسیع‌ترین دشت نگاه می‌دارند و از روی صاحبشان گذرانده می‌شوند، هرگاه آخرین شتر از روی او گذشت،  مجدداً اولی را برمی‌گردانند و از روی او می‌گذرانند، تا می‌رسد به آخری و این عمل تكرار می‌شود تا اینكه خداوند در روزی‌كه یكهزارسال طول می‌كشد حساب بندگان خود را برسد، آنوقت راه اونیزیا سوی بهشت است یا سوی دوزخ]".‌

هر كسی ‌كه ‌گوسفندانی داشته باشد و زكات آنها را نداده باشد درروز قیامت آنها را در دشتی بسیار وسیعی نگاه می‌دارند تا از روی نعش صاحبشان بگذرند و او را زیر سم خود لگدمال‌كنند و او را شاخ بزنند همینكه یكبار این عمل انجام‌گرفت مجدد تكرار می‌گردد تا اینكه خداوند در روز قیامت‌كه یكهزار سال طول می‌كشد، به حساب بندگان خود رسیدگی می‌نماید. این عمل تكرارمی‌گردد، آنگاه راه وی به سوی بهشت یا به سوی جهنم مشخص می‌شود. از پیامبر صلی الله علیه و سلم  پرسیدندكه زكات اسبان چه می‌شود؟ پیامبر صلی الله علیه و سلم  فرمود: خیرو بركت به پیشانی آنها بسته شده است تا روز قیامت‌. صاحبان اسبها سه‌گروهند: برای‌گروهی مزد و ثواب و برای‌گروهی پرده و عیب پوش و برای‌ گروهی دیگر،‌گناه و وبال می‌باشند. اگركسی اسبانی راكه دارد، در راه خدا بكارگیرد و آنها را برای استفاده در راه خدا نگاهداری‌كند، باندازه علوفه‌ای‌ كه می‌خورند، خداوند به صاحب آنها، پاداش عطا می‌فرماید. اگر آنها را در چراگاهی بچراند و در رودخانه‌ای آنها را آب دهد، خداوند باندازه علوفه‌ای‌كه از آن چراگاه می‌خورند.و باندازه قطرات آبی‌كه ازآن رودخانه می‌آشامند، به صاحب آنها مزد وپاداش می‌دهد حتی خداوند مزد بول ومدفوع آنها را نیزبه وی می‌پردازد و اگر از تپه یا تپه‌هایی نیز بالا روند باندازه ‌گامهای آنها نیز خدا به صاحب آنها پاداش می دهد. اگركسی اسبان را برای حفظ آبرو و آراستگی و زینت نگاهداری‌كند و در حال سختی وفراخی حقوق پشت وشكم آنها را فراموش نكند یعنی بیچارگان را بر آنها سواركند و اززاد و ولد آنها نیزبخشش‌كند وبحال آنها برسد، آنها برای او پرده عیب پوش می‌باشند. و اگركسی اسبان را برای تفاخر و تكبر و سركشی و تظاهر و خودنمایی نگاهداری‌كند، آنها برای وی عذاب وگناه و وبال هستند. از پیامبر صلی الله علیه و سلم سوال شد: زكات خرما چه می‌شود؟ پیامبر صلی الله علیه و سلم  فرمود: خداوند درباره آنها چیزی به من نفرموده است مگراین آیه جامع‌: /كه هركس باندازه یك مثقال ذره نیكی‌كند، پاداش نیك آن را می‌بیند و هركس باندازه یك مثقال ذره بدی‌كند پاداش بد آن را می بیند /.]"

شیخین از ابوهریره روایت‌كرده‌اندكه پیامبر صلی الله علیه و سلم  فرمود:" من آتاه الله مالا فلم يؤد زكاته مثل له يوم القيامة شجاعا أقرع له زبيبتان يطوقه يوم القيامة، ثم يأخذ بلهزمتيه - يعني شدقيه - ثم يقول: أنا كنزك، أنا مالك. ثم تلا هذه الاية: ولا يحسبن الذين يبخلون .../[10]   [‌اگر خداوند به‌كسی مالی را ارزانی دارد و او زكات آن را ندهد، در روزقیامت آن مال بصورت یك مارسمّی بسیارخطرناك خالدار، مجسم می گردد و بدورگردن صاحب مال‌، حلقه می‌زند و او راگاز می‌گیرد، سپس می‌گوید: من همان مال و ثروت تو هستم‌كه زكات آن را نپرداختی‌، سپس پیامبر صلی الله علیه و سلم  آیة ١٨٠ سورة آل عمران را خواند ]".

٣- ابن ماجه و بزاز و بیهقی‌كه متن این حدیث از اوست هر سه از عبدالله بن عمرو روایت كرده‌اند كه پیامبر صلی الله علیه و سلم  فرمود:" يا معشر المهاجرين خصال خمس - إن ابتليتم بهن ونزلن بكم أعوذ بالله أن تدركوهن -: لم تظهر الفاحشة في قوم قط حتى يعلنوا بها إلا فشا فيهم الاوجاع التي لم تكن في أسلافهم، ولم ينقصوا المكيال والميزان، إلا أخذوا بالسنين وشدة المؤنة وجور السلطان. ولم يمنعوا زكاة أموالهم، إلا منعوا القطر من السماء، ولولا البهائم لم يمطروا، ولم ينقضوا عهد الله وعهد رسوله، إلا سلط عليهم عدو من غيرهم فيأخذ بعض ما في أيديهم، وما لم تحكم أئمتهم بكتاب الله، إلا جعل بأسهم بينهم   [ای‌گروه مهاجرین‌، پنج خصلت و صفت بد هست اگر بدانها مبتلا شدید و این صفات در میان شما پدیدارگردید، پناه بر خدا از اینكه آنها را دریابید یعنی ازآن پرهیزكنید: هرگاه‌گناه و آلودگی زنا و بی‌عفتی‌، در میان قومی آشكارگردد، بگونه‌ای‌كه آن را علنی و آشكارا، انجام دهند، آنوقت بیماریهایی در میان آن قوم پدید می‌آیدكه در میان پیشینیانشان وجود نداشته است‌. هر جماعتی‌كه در پیمانه و وزنه‌، خیانت‌كند و آنها راكمتر از حد معمول بدهد، آن قوم و جماعت‌، به خشكسالی و سختی زندگی و پادشاه و حكمروای ستمكار، دچار می‌گردد، هر قومی كه زكات اموال خود را ندهد، دچاركم بارانی می‌شوند و اگر بخاطر حیوانات و دامهایشان نبود، اصلا بارانی برآنها نمی‌بارید، هرقوم و جماعتی عهد و پیمان خدا و رسول وی را بشكند، خداوند دشمنی از غیرخودشان را، بر آنان مسلط می‌سازد،‌كه بعضی از دارائی‌شان را نیز می‌گیرد. و هر قومی ‌كه پیشوایانشان به‌كتاب خداوند عمل نكنند و كتاب خدا در میانشان حكم نكند، آن قوم به جنگ داخلی دچار می‌شود ]".

٤- شیخین از احنف بن قیس روایت كرده‌اند كه گفت‌: “‌‌با جماعتی از قریشیان نشسته بودم‌،‌كه درآن هنگام مردی با موی ژولیده و جامه و هیاتی خشن آمد و سلام‌كرد وگفت‌: مژده باد مال اندوزانی‌كه زكات آن را نمی‌دهند، بدینكه در روز قیامت سنگها را درآتش جهنم داغ می‌كنند وآن را برروی نوك پستانشان می‌گذارند، تا اینكه ازشانه آنها بیرون می‌آید و برشانه آنها می‌گذارند تا از پستانشان بیرون می‌آید، آنوقت پریشان می‌شوند. سپس آن مرد -‌ابوذر -‌رفت و به یكی از ستونهای خانه خدا تكیه زد. من او را دنبال‌كردم و نزد او نشستم در حالیكه او را نمی‌شناختم‌. به وی گفتم‌: آن قوم از سخن تو بدشان آمد. اوگفت‌: آنان چیزی نمی‌فهمند. دوستم و محبوبم به من‌گفت‌:‌گفتم‌: محبوب شماكیست‌؟‌گفت‌: حضرت محمد صلی الله علیه و سلم  ‌، او به من‌گفت‌: آیاكوه احد را می‌بینی‌؟ من به خورشید نگریستم تا اینكه روزتمام شد. و من فكرمی‌كردم‌كه پیامبر صلی الله علیه و سلم  مرا به دنبال‌كاری و نیازی‌كه دارد می‌فرستد. درجواب ایشان‌گفتم‌: آری‌،‌كوه احد را می‌بینم‌، پیامبر صلی الله علیه و سلم  فرمود: چقدر دوست داشتم كه باندازه‌كوه احد طلا می‌داشتم‌، آنگاه همه آن را انفاق می‌كردم مگر سه دیناررا بلی اینها چیزی نمی‌فهمند. تنها در فكرجمع‌كردن مال دنیا هستند. بخدای سوگند تا وقتی‌كه به لقاء الله می‌پیوندم‌، چیزی ازمال دنیا را از آنان نمی‌خواهم و در باره دین خود نیز ازآنان استفتاء نمی‌كنم‌”‌‌.

 

كسی كه از دادن زكا‌ت امتناع ورزد:

باجماع امت اسلامی زكات از جمله واجبات و فرایض دین اسلام است و از ضروریات دین اسلام بشمار است بگونه‌ای‌كه اگركسی وجوب آن را انكاركند از دین اسلام خارج و بعنوان‌كافر و مرتدكشته می‌شود، مگر اینكه تازه مسلمان باشد كه درآنصورت چون احكام اسلام را، بخوبی نمی‌داند، معذور خواهد بود. اما اگر كسی به وجوبیت زكات معتقد باشد، ولی از دادن آن امتناع ورزد، اوگناهكار می‌گردد ولی‌كافر نمی‌شود و از اسلام خارج نیست‌. بر حاكم واجب است‌كه بزور زكات را از او بگیرد. و او را تعزیر و تنبیه و مجازات‌كند. و در اینصورت حاكم نباید بیش اززكات مقرر را از او بگیرد، ولی به نظرامام احمد و بنا به قول قدیم شافعی‌، حاكم علاوه بر زكات نصف مالش را نیز بعنوان جریمه و مجازات ازاو بگیرد -‌اگر كسی مال و دارایی خود را پنهان‌كرد تا زكات آن را ندهد. سپس اموال وی آشكار گردید حاكم می‌تواند علاوه بر زكات نصف مالش را نیزبعنوان جریمه از او بگیرد.

چه احمد و نسائی و ابوداود و حاكم و بیهقی از بهز بن حكیم و اواز پدرش، روایت كرده‌اند، ‌كه ‌گفت‌، از پیامبر صلی الله علیه و سلم  شنیدم‌كه می‌فرمود:" في كل إبل سائمة، في كل أربعين ابنة لبون لا يفرق إبل عن حسابها من أعطاها مؤتجرا فله أجرها، ومن منعها فإنا آخذوها وشطر ماله عزمة من عزمات ربنا تبارك وتعالى لا يحل لال محمد منها شئ  [‌از بابت هر چهل شتر سائمه -‌شترانی‌كه در تمام فصول سال ازعلف خودرواستفاده می كنند - یك بچه شتری‌كه دو سال را تمام‌كرده است و پا به سه سالگی نهاده باشد. بعنوان زكات از صاحب شتران‌گرفته می‌شود. هیچ شتری از حساب زكات استثناء نمی‌شود. هركس به امید مزد و پاداش از خدا، زكات را پرداخت‌كرد، او مزد و پاداش خود را خواهد یافت‌، و هركس از پرداخت زكات امتناع ورزید، بی‌گمان ما آن را ازاو می‌گیریم ونصف مالش را نیزبعنوان جریمه خواهیم‌گرفت‌. این عمل را بعنوان حقی از حقوقات واجب پروردگار بزرگ انجام می‌دهیم و هیچ چیزی از زكات برای آل محمد حلال نیست‌]‌". امام احمد اسناد این حدیث را “‌‌صالح‌”‌ دانسته است‌. حاكم ابن حجرگفته است‌: حدیث “‌بهز”‌ صحیح است‌. بیهقی از امام شافعی روایت كرده است‌كه اهل علم این حدیث را اثبات نكرده‌اند و اگر ثابت می‌شد ما بدان عمل می‌كردیم‌.

اگرگروهی و قومی با اعتقاد به وجوب زكات ازپرداخت آن ممانعت ورزند واین قوم دارای قدرت دفاعی نیز بود، بایستی با آن قوم جنگید تا اینكه مجبور به پرداخت زكات می‌گردند.. چون بخاری و مسلم از ابن عمر روایت كرده‌اند كه پیامبر صلی الله علیه و سلم  فرمود:" أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله، وأن محمدا رسول الله، ويقيموا الصلاة، ويؤتوا الزكاة، فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الاسلام وحسابهم على الله [‌به من دستور داده شده‌كه با مردمان بجنگم‌، تا اینكه به وحدانیت الله و رسالت من‌گواهی دهند و اقراركنند و نماز بگزارند و زكات اموال خود را بدهند، هرگاه چنین‌كردند خون و مالشان را ازمن محفوظ و مصون داشته‌اند، مگر در اجرای احكام اسلام‌،‌كه مستلزم خون ریزی یا غرامت مالی باشد و حسابش با خدا است‌]‌"‌. و همچنین جماعت محدثین از ابوهریره روایت‌كرده‌اند  كه‌ گفته است‌: چون پیامبر صلی الله علیه و سلم  متوفاگشت و ابوبكربه خلافت رسید وگروهی از اعراب مرتد گشتند وابوبكر تصمیم به جنگ با آنهاگرفت‌، عمرگفت‌: چگونه با آنان جنگ می‌كنی‌؟ در حالیكه پیامبر صلی الله علیه و سلم  فرمود:" أمرت أن أقاتل الناس حتى يقولوا لا إله إلا الله، فمن قالها فقد عصم مني ماله ونفسه إلا بحقه وحسابه على الله تعالى [به من دستور داده شده‌كه با مردم بجنگم‌، تا اینكه بگویند: .لااله الاالله‌. هركس این‌كلمه توحید را گفت‌، بی‌گمان جان و مالش درامان است‌،‌مگردراجرای احكام اسلام و حسابش با خداست‌]‌"‌. ابوبكرگفت‌: به خدای سوگند هركس بین نماز و زكات فرق بگذارد یعنی نماز بخواند و زكات ندهد با او خواهم جنگید، چون بی‌گمان زكات حق مال است‌كه باید پرداخت شود. به خدای سوگند اگر بزغاله‌ای را كه به پیامبر صلی الله علیه و سلم  می‌دادند، از من باز دارند، برای‌گرفتن آن با آنان خواهم جنگید. آنگاه عمرگفت‌: به خدای سوگند، خداوند تصمیم به جنگ را، در قلب ابوبكر انداخته ا‌ست‌، و دانستم كه او راست می‌گوید و بر حق است‌. مسلم و ابوداود و ترمذی به جای “‌‌بزغاله‌”‌ ،“‌عقال‌”‌ - زانوبند شتر - را روایت ‌كرده‌اند.

(به نقل از ترجمه فارسي فقه السنه)
 


[1] -توبه/104.

[2] -توبه/103.

[3] -توبه/71.

[4] -حج/41.

[5] -توبه/104.

[6] -توبه/34و35.

[7] -آل عمران/180.

[8] -زلزله/7و8.

[9]كنز عبارت از پول و ثروتی است‌كه زكات واجب آن پرداخت نشده باشد چنانچه زكات پول و ثروت و مال‌، پرداخت شود از نظر شرع‌كنز، به حساب نمی‌آید. 

[10] -آل عمران/180.



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال أبو سليمان الداراني رحمه الله : ... وأنا أذهب إلى أن الزهد في ترك ما يشغلك عن الله عز وجل». "جامع العلوم والحكم " (ص : 310).... و بنظر من زهد یعنی ترک هرآنچیزی که تو را از خداوند عزوجل غافل می کند».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1587
دیروز : 3590
بازدید کل: 8969344

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010