|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
ادبیات>شرح واژه>اتو
شماره مقاله : 5258 تعداد مشاهده : 276 تاریخ افزودن مقاله : 26/7/1389
|
اتو. [ اَت ْوْ ] (ع مص ) عطا کردن : اَتا الرجل ؛ عطا کرد مرد. (منتهی الارب ). || شتاب کردن شتر در سیر: اَتا البعیر. (منتهی الارب ). || برگردانیدن شتر دست خود را در رفتار. || پاره دادن و باج دادن . (منتهی الارب ). خراج دادن .(تاج المصادر بیهقی ). || برآمدن بار نخل ودرخت . || ظاهر شدن صلاح . || بسیار گردیدن باران . (منتهی الارب ). || آمدن . (زوزنی ) (منتهی الارب ). || استقامت در سیر. || (اِ) یک گشاد تیر. || مرگ . || سختی . || شخص بزرگ . || عطیة. (تاج العروس ). || مَسْکه . کره .
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|