Untitled Document
 
 
 
  2024 Dec 03

----

01/06/1446

----

13 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

 پيامبر صلى الله عليه و سلم در حديثى فرموده است كه:" إذا ذكر أصحابي فأمسكوا" يعنى: "اگر ياران من ياد شوند پس نگه داريد (يعنى در مورد اختلافات و منازعاتشان سخن نگوييد) (حديث صحيح - سلسلة احاديث صحيح شيخ البانى).

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>تعزیر

شماره مقاله : 556              تعداد مشاهده : 329             تاریخ افزودن مقاله : 13/6/1388

1- تعزیر 
كلمه تعزیركه مصدر باب تفعیل است بمعنی تعظیم و یاری آمد‌ه است مانند: ’‌’ لتؤمنوا بالله ورسوله وتعزروه  فتح 9 [‌تا با خدا و پیامبراو ایمان بیاورید و او را بزرگ دارید و به اوكمك و یاری‌كنید]‌’‌’‌. و این‌كلمه بمعنی اهانت نیز آمده وگفته می‌شود: عزر فلان فلاناً، یعنی او را مورد اهانت و خواری قرار داد تا ازگناه وكرده ناشایست خویش باز گردد. 
مقصود از تعزیر در اصطلاح شرع اسلامی تادیب و تنبیه است بر:‌گناهی‌كه شرعا مجازات وكفاره‌ای ندارد پس مجازات وكیفری تادیبی است كه حاكم آن را روا می‌دار‌د بعلت ارتكاب جنایتی یا معصیتی‌كه شرع برای آن‌كیفر و مجازات تعیین نكرده باشد یاكیفر و مجازاتش را تعیین كرده ولی شرایط اجرای مجازات شرعی تحقق نپذیرفته است مانند تماس و مباشرت با زن بدون انجام عمل جنسی یا مانند دزدی چیزی‌كه موجب قطع ید نیست ویا مانند جنایتی‌كه قصاص ندارد و یا مانند سحاق و طبق زدن زنان با هم ومانند قذف بغیر زنا. چون معصیت‌ها وگناهان برسه قسم هستند. 
1-گناهانی‌كه حد مشخص شرعی دارند ولی‌كفاره و تاوان ندارند مانند حدودی كه قبلا از آنها سخن رفت‌. 
٢-‌‌گناهانی‌كه‌كفاره و تاوان شرعی دارند ولی حدی برایشان تعیین نشده است مانند نزدیكی با همسر در ایام رمضان و یا در موقع احرام‌.
٣-گناهانی‌كه در شرع برایشان‌كفاره و حدی تعیین نشده است مانند این‌گناهانی كه ازآنها سخن رفت دراین‌گونه‌گناهان تعزیر بر حسب تشخیص حاكم شرع واجب میباشد [1] .

٢-‌دلایل شرعی تعزیر 
دلیل اصلی مشروعیت تعزیر حدیثی است‌كه ابوداود و ترمذی و نسائی و بیهقی از بهز بن حكیم و او از پدرش و از جدش روایت‌كرده است كه پیامبر صلی الله علیه و سلم  درباره اتهام زدن‌، حكم بزندان داد یعنی متهم را زندانی‌كرد. حاكم رای بصحت این خبر داده است‌. 
و این حبس‌كردن برای احتیاط بوده است تا اینكه حقیقت آشكارگردد. بخاری و مسلم و ابوداود از هانی بن نیار آورده‌اند كه او از پیامبر صلی الله علیه و سلم ‌شنیده است كه می‌گفت: لا تجلدوا فوق عشرة أسواط، إلا فی حد من حدود الله تعالى [در تعزیر بیش از ده شلاق نزنید مگردر حدی از حدود الهی باشدكه بیشتر بزنید]"‌. به اثبات رسیده است‌كه عمربن خطاب تعزیر و تاً‌دیب می‌كرد با تراشیدن سر و تبعیدكردن و شلاق زدن همانگونه‌كه دكانهای می فروشان را آتش می‌زد و دهی راكه در آنجا می می‌فروختند نیز آتش زد و دستور دادكه قصر وكاخ سعد بن ابی وقاص را دركوفه آتش بزنند، چون وقتی‌كه در آنجا می‌نشست ازمردم پنهان می‌گردید‌.
او برای خویش شلا‌ق ویژه‌ای - دره - ساخته بود كسانی راكه استحقاق زدن داشتند، شلاق می‌زد و خانه‌ای را بزندان اختصاص داده بود و زنی راكه نوحه‌گری می‌كرد، آنقدر زد تا اینكه مویهایش پدیدارگردید. 
پیشوایان سه‌گانه فقهی بغیر از شافعی‌گفته‌اند تعزیر برای ‌كارهائی‌ تعزیر دارند واجب است و شافعی‌گفته است‌كه تعزیر واجب نیست‌. 

٣-‌فلسفه مشروعیت تعزیر و فرق آن با حدود شرعی 
اسلام بدینجهت تعزیر را مقرر داشته است تا وسیله آن‌گناهكاران و مخالفین نظام‌، تنبیه و تادیب‌گردند، فلسفه تعزیر همان فلسفه و حكمت حدو‌د الهی است كه قبلا بیان‌گردید، جز آنكه از سه جهت با حدود فرق دارد:
١ -‌همه مردم درحدود با هم مساوی هستند در صورتیكه تعزیر نسبت باشخاص مختلف فرق می‌كند. هرگاه مرد بزرگواری دچار لغزش شد می‌توان از لغزش او صرفنظركرد و او را مورد عفو قرار داد و اگر مورد مجازات وكیفر قرارگیرد، لازم است عقوبت وكیفر او از عقوبت و‌كیفر اشخاص پائینتر از او، كه همان لغزش را مرتكب شده‌اندكمتر باشد، چون منزلت او شریفتر است‌. -‌در حدود چنین نیست - احمد و ابوداود و نسائی و بیهقی روایت كرده‌اند كه پیامبر صلی الله علیه و سلم  گفت‌: " أقیلوا ذوی الهیئات عثراتهم، إلا الحدود یعنی هرگاه‌كسی معروف به شرو تباهی نیست‌، دچارلغزشی شد یا مرتكب گناه صغیره‌ای‌گردید، یا مرد مطیع و نیكو‌كاری بود، و برای اولین بارمرتكب خطا و گناه شد او را مواخذه و مجازات نكنید و اگر بایستی كه مجازات شو‌د، مجازاتش خفیف باشد، مگر در حدود‌كه همه در حدو‌د یكسان هستند. 
 ٢-‌وقتی‌كه داوری حدود الهی پیش حاكم رفت‌، و حاكم برآن اطلاع پیداكرد شفاعت و میانجیگری درباره آنها جایز نیست‌، در حالیكه برای تعازیر شفاعت و وساطت برای تخفیف یا صرفنظركردن ازآن جایز است‌. 
٣-‌اگركسی در تعزیر بمیرد، ضمانت دارد. عمر بن خطاب زنی را ترسانده بود، آن زن دچارشكم درد و لاغری شد و سقط جنین‌كرد و بچه‌ای مرده بدنیا آورد او دیه بچه را قبول‌كرد -‌بعضی‌گفته‌اند دیه را باید از بیت‌المال داد و برخی‌گفته‌اند دیه را باید از عاقله ولی امرگرفت‌. 
ابوحنیفه و مالك ‌گفته‌اند تعزیر نیز مانند حدود است و درآن ضمانت و چیزی واجب نیست‌. 

٤- بیان اوصاف تعزیر 
تعزیرگاهی با قول است مانند توبیخ و زجر و پند و اندرز و گاهی عملی است بر حسب اقتضای حال مرتكب خلاف‌، مانند شلاق زدن و حبس و بندكردن و تبعید و عزل و دشنام‌. 
ابوداود روایت‌كرده است‌كه مرد مخنثی را پیش پیامبر صلی الله علیه و سلم  آوردند كه دست و پایش را حنا بسته بود، پیامبر صلی الله علیه و سلم  پرسیدكه حال او چیست‌؟‌.
گفتند: او بزنان تشبه می‌كند. پیامبر صلی الله علیه و سلم  دستورداد او را به نقیع تبعیدكنندگفتند: ای رسول خدا او را بكشیم‌؟‌گفت‌:" إنی نهیت عن قتل المصلین  [براستی مرا ازكشتن نمازگزاران منع كرده‌اند ]"‌.
تعزیر با تراشیدن ریش جایزنیست و همچنین تعزیر با خراب‌كردن و ویران كردن خانه‌ها و خراب‌كردن باغ و بستانها و از بین بردن‌كشت و زرع و میوه‌ها و درختان جایزنیست‌. همانگونه‌كه تعزیربا بریدن بینی و بریدن‌گوش یا بریدن لبها یا بریدن انگشتان جایز نیست چون این‌گونه موارد از اصحاب روی نداده است و معروف نبوده است‌. 

 ٥-‌تعزیر بیشتر از ده شلاق و تازیانه 
در حدیث هانی بن نیار آمده بودكه پیامبر صلی الله علیه و سلم  از زدن بیش از ده شلاق نهی‌كرده است‌كه احمد و لیث و اسحاق و جماعتی از شافعیه آن حدیث را مستمسك قرار داده‌اند وگفته‌اند: بیش از ده شلاق و تازیانه‌ای كه شارع مقرركرده است جایز نیست‌.
امام مالك و شافعی و زید بن علی وگروهی دیگرگفته‌اند: تعزیر بیش از ده شلاق جایزاست ولی نباید به حداقل حدود برسد.گروهی می‌گویند نباید تعزیر یك معصیت وگناه‌، باندازه حد آن برسد، برای مثال نباید تعزیرنظركردن و تماس و مباشرت غیر از جماع با زن‌، به اندازه حد زنا برسد و نباید تعزیر دزدی از غیرمحل حرز و امن به اندازه مجازات دزدی برسدكه قطع‌ ید است و نباید حد د‌شنامی غیر از قذف به اندازه حد قذف برسد. برخی‌گفته‌اندكه ولی امر و حاكم با اجتهاد و رای خویش وبرحسب جرم و با مراعات مصلحت میزان و اندازه تعزیررا تعین می‌كند. 

٦-‌تعزیر با قتل 
گروهی از علماء تعزیر با قتل را جایز دانسته و بعضی دیگر جایز ندانسته‌اند. ابن عابدین به نقل ازابن تیمیه‌گفته است‌: “‌یكی از اصول نزد حنفیه اینست‌كه‌گناهی‌كه مجازاتش قتل نیست اگر تكرارگردد امام و پیشوای مسلمین می‌تواند مجازات آن را قتل تعیین‌كند مانندكشتن با سنگ‌گران و بار سنگینی‌، و مانند لواط‌ كه اگر تكرار گردد امام می‌تواند دستوركشتن فاعل و انجام دهنده اینگونه‌كارها را ،صادركند. و همچنین امام و پیشوای مسلمین می‌تواند در صورتی‌كه صلاح بداند میز‌ان حد را نیز افزایش بدهد”‌.

٧-‌تعزیر با اخذ مال و جریمه مالی
تعزیر مالی و تنبیه و تادیب با جریمه مالی جایزاست مذهب ابویوسف و مالك  چنین است‌. صاحب “‌معین الحكام‌“‌گفته است‌:‌ كسیكه‌ گفته است مجازات و تنبیه مالی نسخ شده و منسوخ گردیده است‌، بیگمان او در نقل و استدلال از مذاهب پیشوایان فقهی دچار اشتباه شده و دعوی منسوخ شدن آن‌كار آسانی نیست و اینگونه اشخاص دلیلی ازسنت و اجماع ندارندكه موجب صحت دعوی آنان باشد مگر اینكه بگویند: بنا بر مذهب یاران ما جایز نیست‌. و ابن القیم‌گفته است‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم  تعزیر را با محروم‌كردن از سهمیه استحاقی از غنایم انجام داده است و فرموده است‌كه مانع دادن زكات را باگرفتن نصف مالش یا قسمتی ازآن تعزیركنند - در مبحث زكات قبلاگفته شد.
بروایت احمد و ابوداود و نسائی از پیامبر صلی الله علیه و سلم  آمده است‌كه گفت‌:" من أعطاها مؤتجرا فله أجرها، ومن منعها فإنا آخذوها، وشطر ماله، عزمة من عزمات ربنا [‌هركس زكات اموال خویش را بامید اجر و پاداش از طرف خداوند پرداخت كند مزد و پاداش او را خواهد داد و هركس از پرداخت زكات مال خویش امتناع ورزد ما زكات مقرر را ازاو می‌گیریم ونصف مالش یا قسمتی ازآن را بعنوان تعزیرو تنبیه و تادیب از او می‌گیریم و این تعزیر دستوری است از دستورات پروردگارمان‌]"‌.

 ٨-‌تعزیر از جمله اختیارات و حقوق حاكم می‌باشد 
چون حاكم مدعی العموم و بر عامه مسلمین ولایت دارد، تعزیر ازاختیارات او است و بدست او است‌. در “‌سبل السلام‌” آمده است‌كه غیرازامام تنها سه‌كس حق تعزیردارند، یعنی تعزیر بدست امام و در اختیار او است و سه‌كس دیگر نیز بغیر از او حق تعزیر را دارند: 
1-‌پدر. پدر حق دارد برسر تعلیم وآموزش‌، فرزندكوچك خود را تعزیر و تادیب كند و یا او را از اخلاق بد و نكوهیده بازدارد. بنظر می‌رسد كه اگر مادر كفالت و سرپرستی كودك را بعهده داشته باشد نیز حق دارد كه اگر بچه‌اش در آموزش كوتاهی‌كند یا اخلاق نكوهیده داشته باشد او را تنبیه و تادیب‌كند و حق دارد او را بنماز خواندن امركند و اگرنماز نخو اند او را بزند. پدر جق ندارد فرزند بالغ خود را تعزیركند حتی سفیه نیز باشد. 
٢-‌سید و مالك برده وكنیز بنابر اصح اقوال می تواند نسبت به حقوق خویش و حقوق خداوندی آنها را تعزیركند.
٣-‌شوهر حق دارد زن "ناشزه‌” و غیر مطیع خویش را تعزیركند همان‌گونه ‌كه بصراحت در قرآن آمده است‌. ایا شوهر می‌تواند بجهت ترك نماز و امثال آن او را كتك بزند یا خیر؟ 
چنان پیدا است‌كه اگر پند و اندرز در این باره موثر نشد شوهر این حق را داشته باشد، چون حق دارد باكار خلاف شر مخالفت نماید و منكر را انكار كند و شوهر از جمله‌كسانی است‌كه مكلف است نخست با دست و قدرت مانع كار بد شود و اگرآن ممكن نشد با زبان مانع شودو آنهم ممكن نشد قلبا با آن مخالفت كند و ‌در اینجا باید شوهر دو شیوه او‌لی را برگزیند. پایان مطلب سبل السلام‌. و معلم نیز می‌تواند كودكان را تادیب كند.

٩- ضمانت در تعزیر 
پدر هرگاه فرزند خویش را تعزیر و تادیب‌كند و شوهر هرگاه همسر خویش را تادیب و تعزیركند و حاكم هرگاه محكوم را تادیب و تعزیركند هیچكدام ضامن خسارت وارده نیستند مشرو‌ط بر آنكه اسراف نكنند و بیش از حد لازم را انجام ندهند، چنانچه هریك از آنها اسراف‌كند در تادیب و تعزیر متجاوز محسوب می‌شود و متجاوز نسبت بچیزی‌كه تلف‌كرده است ضمانت دارد. 


[1] - حاکـم‌کسی  است‌که  احکام  اسلامی  را  اجراء  و  تنفیذ  می‌نماید  و  حدود  را  اجرا  می‌کند  و  مقید  بتعالیم  اسلامی  است  جنایت  در  اصطلاح  قانونی  به  جرمهائی‌گفته  می‌شودکه  مجازات  وکیفر  آنها  اعدام  یا  اعمال  شاقه  یا  زندان  است‌.  مولف‌.


به نقل از:
فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردم‌سالاري، دوم 1387.



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

امیر مومنان علی رضی الله عنه مي‌فرمود: بي گمان پيروي از اموري كه ‌از طریق شريعت واجب شده و استقامت بر آنها بهترين اعمال است و بدعتها برترين گناهان‌اند، هر نو پيدايي بدعت است و تمام نوپديدآورندگان مبتدع‌اند، هر كسي بدعت بوجود بياورد قطعاً دينش را ضايع كرده و هيچ بدعتگزاری نيست كه بدعتي را بوجود بیاورد مگر اینكه با به وجود آوردن آن بدعت سنتي را ترك ‌كند. ( البدايه و النهايه 7/319)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1541
دیروز : 3590
بازدید کل: 8969298

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010