|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
ادبیات>شرح واژه>اجزاء
شماره مقاله : 5924 تعداد مشاهده : 274 تاریخ افزودن مقاله : 30/7/1389
|
اجزاء. [ اِ ] (ع مص ) اجزاء سکین ؛دسته کردن کارد را. (منتهی الارب ). کارد را دسته کردن . (تاج المصادر). || اَجزی کذا عن کذا؛ نائب غیر و کافی کسی شد. (منتهی الارب ). کفایت کردن . (تاج المصادر). || بی نیاز کردن از... (منتهی الارب ) (زوزنی ). || بی نیاز شدن . (منتهی الارب ). بسنده بودن . (تاج المصادر). بس شدن . (وطواط). || بسنده کنانیدن : اَجزَاء الابل بالرطب عن الماء؛ بسنده کنانید شتران را از آب بعلف . (منتهی الارب ). || دختر زادن (زن ) . (تاج المصادر) (منتهی الارب ). || اجزاء الخاتم فی الاصبع؛ داخل کردن انگشتری در انگشت . (منتهی الارب ). || پیچیده گیاه شدن چراگاه . || حق گذاردن . مکافات کردن از چیزی . (منتهی الارب ). جزا دادن . || جزو جزو کردن . (وطواط). || جزیه دادن .
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|