|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>ودیعه
شماره مقاله : 626 تعداد مشاهده : 632 تاریخ افزودن مقاله : 17/6/1388
|
الودیعة ودیعه از ودع الشییء یعنی آن را رها کرد،گرفته شده است. چیزی راکه انسان نزد کسی ترک میکند و میگذارد تا آن را برایش حفظ و نگهداریکند، ودیعه نامیدهاند چون آن را نزد او رها میکند. ودیعه نهادن یا ودیعه خواستن، هردو جایزهستند، قبول و دیعه برای کسیکه درخود قدرت نگهداری آن را میبیند، مستحب و پسندیده است، آنوقتکه قبول کرد بروی -مودع -واجب استکه آن را در جای مناسب و امین حرز مناسب آن، آن را نگهداری کند. ودیعه نزد مودع امانت میباشد و بروی واجب استکه هرگاه صاحبش آن را خواست، آن را به وی برگرداند. خداوند گوید:" فإن أمن بعضکم بعضا فلیؤد الذی اوتمن أمانته ولیتق الله ربه بقره ٢٣٨ [هرگاه یکی ازشما یکی دیگر را امین دانست و چیزی را به وی سپرد این شخصکه امین دانسته شده است امانت را بصاحبش برگرداند و از پروردگارش تقوی داشته باشد و مرتکب خیانت نشود]". و قبلا نیز حدیث:" أد الامانة إلى من ائتمنک...الخ را بیانکردیم.
ضمانت در ودیعه کسیکه چیزی نزد وی بودیعه نهاده شده است -مودع -ضمانت بعهده ندارد مگر اینکه کوتاهی و تقصیرکند، یا نسبت بودیعه مرتکب جنایت شود، بعلت همان حدیثی که در باب عاریه از دارقطنی روایت شد. بروایت عمرو بن شعیب از پدرش و از جدش پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت:" من أودع ودیعة فلاضمان علیه [هرکس ودیعهای نزد او نهاده شد، ضمانتی بعهده ندارد]". ابن ماجه آن را روایتکرده است. در حدیثیکه بیهقی روایتکرده است آمده استکه:" لا ضمان على مؤتمن [کسیکه امین شمرده شده و امانت را بعهدهگرفته است ضمانتی بعهده ندارد]". حضرت ابوبکر درباره ودیعهای که درکیسهای بود و کیسه سوراخ شده بود و ودیعه تلف شده بود حکم کرد باینکه ضمانتی بعهده مودع نیست. عروه بن الزبیر مالی از اموال بنی مصعب را نزد ابوبکربن عبدالرحمن بن حارث بن هشام بودیعت نهاده بود، آن مال یا بعضی از آن دچارآسیب شده بود عروه به وی خبر داد که ضمانتی بعهده شما نیست، چون تو امین دانسته شدهای و امین هستی. ابوبکر گفت: میدانستم که ضمانتی بعهده ندارم ولیکن نمیبایستی آن را به قریش بگوئی که امانت من ضایع شده است، سپس مالی را فروخت و آن امانت را قضا کرد و بازپرداخت.
سخن مودع با سوگند خوردنش مورد قبول است هرگاه مودع ادعاکردکه ودیعه بدون تعدی وکوتاهی وی، تلف شده است اگر سوگند یادکند سخنش مورد قبول است. ابن المنذر میگوید تمامکسانیکه ازآنان آموختهایم اجماع دارند بر اینکه اگر مودع مال ودیعه را در جای مناسب و حرز نگهداریکرده بود و سپس مدعی شدکه ضایع و تلف شده است،.سخن او پذیرفته میشود.
ادعای سرقت رفتن ودیعه در مختصر الفتاوی از قول ابن تیمیه آمده استکه: “اگرکسی ادعاکرد که او ودیعه را همراه مال خود نگهداری میکرده است و ودیعه بسرقت رفته و مال او باقی مانده است سخن او قبول نیست و او ضمانت آن را بعهده دارد. انس مالک مدعی شد،که ودیعهای در نزد او از بین رفته و مالش مانده است عمر بن خطاب او را ضامن دانست و ضمانت را بعهده او قرار دارد. کسیکه بمیرد در حالیکه ودیعه دیگری پیش او باشد اگرکسی مرد و ثابت شدکه ودیعهای پیش او بوده است ولی ازآن خبری نبود و موجود نبود، این ودیعه وامی است بر او که باید از ماترک او بازپرداختگردد. هرگاه کسی مرد و نوشتهای نزد او یافته شد بخط خودشکه درآن بوجود ودیعهای اقرار شده بود، این نوشته مورد اعتماد است و بدان عمل میشود، نوشته درست مانند اقرار بزبان است، مشروط بر اینکه خط او شناخته شود.
به نقل از: فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردمسالاري، دوم 1387.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|