|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>جعاله
شماره مقاله : 638 تعداد مشاهده : 486 تاریخ افزودن مقاله : 17/6/1388
|
جعاله بستن عقد است بر منفعت و سودیکهگمان حصول آن میرود مانند اینکهکسی ملتزم شود در برابر مزد معین،کالای ضایع شده یا حیوان فراری را برای کسی برگرداند یا این دیواررا برایش بسازد یا این چاه را برایش بکند تا به آب میرسد یا بفرزندش قرآن یاد دهد یا بیمار را معالجهکند تا شفا و تندرستی مییابد یا در فلان مسابقه برنده شود و... دلیل شرعی و مشروعیت آن دلیل شرعی آن این استکه" ولمن جاء به حمل بعیر وأنا به زعیم [که یوسفگفت: هرکس این پیمانه را برایم بیاورد بار یک شتر خواربار به وی میدهم و خود ضامن آن هستم]". و پیامبر صلی الله علیه و سلم گرفتن مزد عمل دعاکردن و نوشتن سوره فاتحه را جایز دانسته است همانگونه که درمبحث اجارهگذشت و عمل جعاله بجهت ضرورت جایز دانسته شده است و لذا در آن چیزهائی جایز دانسته شده استکه در غیرآن جایز نیست مثلا مجهول بودن عمل درآن جایز است و در عقد جعاله حضور متعاقدین شرط نیست، چون درایه آورنده پیمانه معلوم نیست " ولمن جاء به حمل بعیر " جعاله از جمله عقود جایزه است پس هریک از طرفین میتواند آن را فسخ کند. مجعول له،کسیکه به او مزد داده میشود در برابر عمل مورد نظر میتواند قبل ازشروع عمل و همچنین بعد ازشروع عمل، اگر از حق خود بگذرد، آن را فسخ کند. ولی جاعل و کرایه گیرنده و پرداختکننده مزد، بعد ازشروع عمل نمیتواند جعاله را فسخکند. برخی از فقهاء از جمله ابن حزم جعاله را منع کردهاندکه او در “المحلی” میگوید: حکم به “جعل” = پرداخت مزد در برابر عمل" برکسی جایز نیست. پس اگرکسی بدیگریگفت هرگاه بنده فراری مرا پیش من برگردانی آنقدر ترا خواهم داد یا اگر چنین و چنان کردی ترا فلان مبلغ خواهم داد و امثال آن وشخص آن را انجام داد باکسی فریادکرد و بر خود گواه گرفتکه هرکس چنین چیزی را بیاورد چنان مبلغی را بوی میدهم وکسیکه این عمل را انجام داد براو چیزی حکم نمیشود و چیزی بر او لازم نیست ولی اگر بوعده خویش وفا کند نیکو است و پسندیده و مستحب. همچنین اگرکسی فراری را برگرداند بچیزی برای او حکم نمیشود خواه ازفرار آگاه باشد یا خیرمگر اینکه او را برای استرداد و بازگرداندن فراری و پیگیری او در مدت معلومی یا برگرداندن آن ازمکان معلومی، اجاره کرده باشندکه درآن صورت مزد او واجب میشود وگروهی “جعل” و مزد را بر جاعل و مزدور گیرنده واجب دانسته و او را بدان ملزم میدانند و بدین ایه استدلال کردهاند:" یا ایها الذین آمنوا أوفوا بالعقود مائده ١ [ای مومنان به عقودیکه میبندید وفاکنید]". و بهمان ایه از قول حضرت یوسف:" قالوا نفقد صواع الملک ولمن جاء به حمل بعیر وأنا به زعیم " و بحدیث مربوط به نوشتن و خواندن دعا در برابرگلهای ازگوسفند. پایان سخن ابن حزم.
به نقل از: فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردمسالاري، دوم 1387.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|