|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>تصویر، حکم آن
شماره مقاله : 680 تعداد مشاهده : 416 تاریخ افزودن مقاله : 20/6/1388
|
تصویر و عکس کشیدن تصویرکشیدن و ساختن مجسمه حرام است. احادیث صحیح و صریح داریمکه ازساختن مجسمهها و تصویر چیزی که روح داشته باشد نهی میکنند. خواه آن ذی روح انسان یا حیوان یا پرنده باشد: 1- بروایت ابن عباس پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت:" من صور صورة فی الدنیا کلف یوم القیامة أن ینفخ فیها الروح ولیس بنافخ [هرکس چیزی را تصویر بکشد دردنیا درقیامت او را مکلف خواهندکردکه درآن روح بدمد و بدیهی استکه نمیتواند در آن روح بدمد.پس عذاب میبیند]". ٢- از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت شده است:" إن من أشد الناس عذابا یوم القیامة الذین یصورون هذه الصور [براستی تصویرگران در روز قیامت سختترین عذاب را میبینند]". ٣-مسلم روایتکرده استکه مردی نزد ابن عباس آمد وگفت: من اینگونه تصاویر را میکشم و در آنها هنر خویش را آشکار میسازم ابن عباسگفت: به من نزدیک شو، او نزدیک شد سپسگفت نزدیکتر بیا و او نزدیکتر شدکه عبدالله دست خود را روی سر او قرار داد و گفت: ترا از چیزی خبر خواهم کرد که از پیامبر صلی الله علیه و سلم شنیدم که میگفت:" کل مصور فی النار یجعل له بکل صورة صورها نفس فتعذبه فی جهنم [هر مصور و عکاسی و نقاشی و تصویرگری در دوزخ است بتعداد تصاویر کهکشیده است نفوسی را بر وی میگمارند که او را در دوزخ عذاب میکنند]". وگفت اگر ناچار از تصویرگری هستی درختان و چیزهائیکه جان ندارند بکشید. ٤-از علی روایت شده استکهگفت: پیامبر صلی الله علیه و سلم همراه جنازهای بود وگفت:کدام یک از شما بمدینه میرودکه در آنجا هر بتی را که دید بشکند وهر قبری دیدکه برجسته بود با خاک مساویکند و هرتصویری دید آن را آلودهکند؟ مردیگفت: من ای رسول الله.گفت: مردم مدینه ترسیدند و آن مرد رفت و برگشت وگفت: ای رسول الله در آنجا هیچ بتی برجای نگذاشتهام وهمه را شکستم و همه قبرها را با خاک مساویکردم و هر صورتی راکه دیدم آلودهاش کردم سپس پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت: هرکس ازاین ببعد چنین صنعتی را پیشگیرد او شریعت محمد را قبول ندارد و بدان کفر ورزیده است. احمد آن را با اسناد حسن روایت کرده است. مباح بودن تصویر عروسک اطفال عروسکهای اطفال از این مستثنی است و ساختن و فروش آنها جایزاست بدلیل احادیث زیر: 1- از عایشه روایت شده استکه گفت: با عروسکهای دارای تصاویر با دختران بازی میکردم و چه بسا پیش میآمدکه پیامبر صلی الله علیه و سلم نزد من میآمد درحالیکه دختران پیش من بودندکه چون پیامبر صلی الله علیه و سلم وارد میشدند آنان بیرون میرفتند و چون پیامبر صلی الله علیه و سلم بیرون میرفت آنان داخل میشدند. ٢-باز هم از ایشان روایت شده استکه پیامبر صلی الله علیه و سلم از غزوه تبوک یا خیبر برمیگشت و بنزد او رفت و در حالیکه چند عروسک که دارای تصاویر دختران بودندکه روی طاقچهای بودند و برروی آن پرده بود و باد آن را کنار زد و پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت: این چیست ای عایشه؟ گفتم: اینان دختران من هستند. درمیان آنها تصویر اسبی دیدکه دوبال داشت از سنگ نازکگفت: این چیست در میان آنها؟گفتم: اسب است. وگفت: این چیست که روی او است؟ گفتم: بالهای او است. گفت: اسب بالدار؟ عایشه گفت: مگر نشنیدهای که سلیمان اسب بالدار داشت. عایشهگفت: پیامبر صلی الله علیه و سلم آنقدر خندید که دندانهای بزرگ او پدیدار گردید. از تصاویر در خانه نهی شده است همانگونهکه ساختن مجسمهها و تصاویرحرام است، نگهداری آنها و نهادن آنها درخانه نیزحرام است و واجب استکه آنها را شکست تا اینکه برصورت مجسمه نمانند . 1- بروایت بخاری پیامبر صلی الله علیه و سلم چیزی راکه تصاویر صلیب داشت در خانه نمیگذاشت مگر اینکه آنها را بهم میزد و تصویر را خراب میکرد. ٢- روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت:" إن الملائکة لا تدخل بیتا فیه تماثیل [فرشتگان بخانهایکه مجسمه داشته باشد وارد نمیشوند]". خلاصه پیکر سازی و پیکرتراشی بویژه برای اشخاصیکه در نظر مردم مقدس باشند حرام است. تصاویری که سایه ندارند مقصود از تصاویری کهگذشت تصاویری استکه بصورت مجسمه درآمده و سایه دارند ولی تصاویریکه سایه ندارند مانند نقوش روی دیوار و نقوش روی ورق آهن و شیشه و امثال آن و تصاویرروی لباس و پرده و عکسهای برقی و فتوگرافی همه آنها جایز میباشند که اینها همه در اول ممنوع بودند سپس مورد رخصت واقع شدند. و آنچهکه دلالت بر منع آنها میکند چیزی استکه حضرت عایشه ذکرکرده استکهگفت: پیامبر صلی الله علیه و سلم برمن وارد شد و من پردهای روی مجسمههائی منقوش که روی طاقچه بودند،کشیده بودم چون پیامبر صلی الله علیه و سلم آن را دید پارهاشکرد و رنگ چهرهاش تغییرکرد وگفت ای عایشهکسانیکه تصاویرشبیه بمخلوق خدا میکشند در روز قیامت نزد خدا سختترین عذاب خواهند داشت. عایشهگفت: آن را پارهکردیم و ازآن یک بالش یا دو بالش ساختیم. و آنچهکه بر رخصت و جواز دلالت میکند روایت یسر بن سعید از زید بن خالد از ابی طلحه و عایشه میباشد: 1-ابوطلحه از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت کرده استکهگفت:" إن الملائکة لا تدخل بیتا فیه الصور [فرشتگان بخانهایکه تصویر در آن باشد وارد نمیشوند]". یسرگفت بعد ازآن زید کسالت داشت و ما بعیادت او رفتیم و دیدیمکه بر در او پرده نازکی بودکه در آن تصاویری وجود داشت. من به عبیداللهکه او پسر زن پیامبر صلی الله علیه و سلم میمونه بودگفتم مگر درباره تصاویر آن حدیث را برایمان نقل نکردی روز اول؟ عبیداللهگفت: مگر نشنیدیکهگفت مگر تصاویری که روی پارچه نوشته و رسم شده باشد. ٢-از عایشه روایت شدهکهگفت: ما پرده نازکی داشتیمکه تصویر پرندهای در آن وجود داشت و هرکس وارد میشد این تصویر درجلوی اوقرارداشت و پیش روی او بود. پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت:" حولی هذا، فإنی کلما دخلت قرایته ذکرت الدنیا [آن را تغییر ده چون من هر وقت داخل میشوم وآن را میبینم بیاد دنیا میافتم]". این حدیث دلیل بر آنستکه حرام نیست چون اگر سرانجام حرام میبود، دستور پاره کردن و برداشتن آن را میداد و بمجرد تغییر جهت دادن آن اکتفا نمیکرد سپس پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت: علت تغییر جهت دادن آن یادآوری دنیا است و طحاوی از پیشوایان حنفی نیز این را تاییدکرده وگفته است: “شارع در نخست از همه تصاویر حتی آنها که بصورت نوشته بودند نهی میکرد چون مردم تازه مسلمان بودند وهنوز عبادت تصاویر را بخاطر داشتند، پس بکلی از همه آنها نهی میکرد، سپس بعد از اینکه این نهی ثابت شد و جا افتاد تصاویری راکه بصورت رقم و ترسیم بود، مباح کرد، چون ضرورت داشت وکسب آن را هم مباحکرد، چون دیگر خوف آن نمیرود، که جاهلان تصاویر کسبی را تعظیم کنند. و برای تصاویر غیر کسبی و غیرحرفهای نهی بحال خود ماند ا. ه. ابن حزمگفت: برایکودکان عروسکهای تصاویری جایز است و برای غیرآنها حلال نیست. تصویر حرام است مگر تصاویرعروسکها یا رسم شده روی لباسکه بصورت نوشته است سپس بحدیث زید بن خالد منقول از ابوطلحه انصاری اشاره کرده است. به نقل از: فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردمسالاري، دوم 1387.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|