|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>اشخاص>فاطمه بنت اسد رضی الله عنها
شماره مقاله : 700 تعداد مشاهده : 726 تاریخ افزودن مقاله : 20/6/1388
|
مادر علی رضی الله عنه زنی صحابیه و بزرگوار و با فضیلت بود به نام فاطمه دختر أسد بنهاشم بن عبدمناف بن قُصی هاشمیه است ([1])، مادر علی اولّین زنی است که در میان بنیهاشم متولّد شد.([2]) و افتخار سرپستی رسولالله رضی الله عنه نصیب او شد، این از زمانی شروع شد که عموی پیامبر رضی الله عنه به سفارش پدر سرپرستی رسولاللهرا به عهده گرفت. بنابراین فاطمه دختر اسد برای پیامبر صلی الله علیه و سلم همچون مادرش بود که تمام کارها و امور زندگیش را تا حد توان انجام میداد. سرپرستی رسولالله صلی الله علیه و سلم برای مدّتی نسبتاً طولانی بر عهده فاطمه بنت اسد بود. ایشان از جمله زنان برگزیدهای است که در مسلمان شدن از دیگر زنان پیشی گرفته است و در میدان فضیلت دارای مقام و منزلتی والا بود، ایشان با فاطمه دختر پیامبر از روی مهر ورزی و محبّت رفتار میکرد و در نیکی کردن به او و پدرش از هیچ کوششی دریغ نمیکرد و در کارهای خانه به دختر پیامبر صلی الله علیه و سلم کمک میکرد. از علی رضی الله عنه روایت است که گفت: به مادرم گفتم: نگذار فاطمه دختر رسولالله صلی الله علیه و سلم آب بیاورد و در کارها کمکش کن تا او نیز با تو در آرد کردن و خمیر کردن کمک کند،([3]) همچنین رابطهی نزدیک مادر علی با رسولالله صلی الله علیه و سلم موجب شد که با حفظ و روایت مجموعهی حدیث از او، بر شرافت و کرامتش افزوده شود و او در نزد رسول خدا بسیار محترم بود، لذا به او هدیههای ویژهای میداد. ابن حجر در «الاصابة» نقل میکند که علی رضی الله عنه گفت: رسولالله صلی الله علیه و سلم به من پارچهای ابریشمیداد و گفت ابن روسریها را بین فاطمهها تقسیم کن». ([4]) من آن را به چهار تکّه تقسیم کردم: یک چادر از آن برای فاطمه دختر رسولالله صلی الله علیه و سلم ، یکی برای فاطمه دختر اسد (مادر علی)، یکی برای فاطمه دختر حمزه و چهارمی را نگفت ([5])، مادر علی در دوران حیات و هنگام مرگ در نزد رسولالله صلی الله علیه و سلم از احترام زیادی برخوردار بود و هنگامیکه در احتضار مرگ بود، پیامبر حضور داشت ([6])، امّا آنچه از انس روایت شده این است که رسولالله صلی الله علیه و سلم مادر علی را دفن کرده است، بسیار ضعیف (ضعیف جدّاً) است و با طریقهای دیگر تقویّت نمیشود. تمام طرق آن بسیار ضعیف است. روایت به شرح زیر است: وقتی فاطمه دختر اسد (مادر علی) وفات یافت رسولالله صلی الله علیه و سلم آمد و کنار سرش نشست و گفت: « مادرم، خدا تو را رحمت کند، تو پس از مادرم برایم مادر بودی، گرسنه بودم سیرم کردی، عریان بودم مرا لباس میپوشاندی، غذاهای خوب را خودت نمیخوردی و به من میدادی، در همهی اینها بدنبال رضایت خداوند و زندگی در سرای آخرت بودی». سپس دستور داد او را سه بار غسل دادند. وقتی میخواستند آب و کافور را بر رویش بریزند، رسولالله صلی الله علیه و سلم آن را با دستش ریخت و سپس پیراهنش را ار تن در آورد و با پارچهای دیگر او را کفن کرد، بعد از این اسامه بن زید و ابو ایّوب انصاری و عمر بن خطاب و غلامی سیاه پوست را صدا زد و دستور داد قبرش را حفر کردند، وقتی میخواستند لحد را حفر کنند، پیامبر صلی الله علیه و سلم با دستان خود آن را کند و خاکهایش را با دست بیرون میکرد. بعد از حفر لحد، در آن به پهلو خوابید و گفت: «ای خداوندی که زنده میکنی و میمیرانی و همیشه زندهای و نمیمیری، مادرم دختر اسد را مورد مغفرت خود قرار ده و حجتش را به او تلقین نما و محل ورودش را به حق پیامبرت و پیامبرانی که پیش از او بودهاند وسیع و گشاد گردان، که تومهربان ترین مهربانهایی». در نماز جنازهاش تکبیر گفت، سپس او را به کمک عباس و ابوبکر داخل قبر گذاشت. این روایت بسیار ضعیف است([7]). (ضعیف جدّاً) برخی از این روایت ضعیف بر جواز توسّل به اشخاص استدلال کردهاند([8])، استاد ابو عبدالرحمن جیلان بن خضرالعروسی در رسالهی لیسانس خود راههای روایت این حدیث را بررسی کرده و ضعف و بطلان آن را شرح و توضیح دادهاست ([9]) و میگوید: این حدیث از پنج طریق روایت شده که سه تای آن متّصل و دو تای دیگر مرسل است، امّا توسّلی که گمان میکنند جایز است فقط در یکی از طریقهای آن یعنی همان روایت أنس وجود دارد. البته گفتنی است که این روایات از نظر ارزش و اعتبار در حدّی هستند که فقط میتوان با آن ایرادها و معلول بودن روایت را ثابت نمود؛ چون همه ضعیفاند و ایرادها و ضعفهای این روایات بگونهای واضح است که به جز بر ضعف و بی پایه بودن آن چیزی افزوده نمیشود و متن آن از چند جهت متناقص است. الف – این روایت با روش و سنّت رسولالله صلی الله علیه و سلم در غسل جنازهی زن در چند مورد مخالف است، در این روایت آمده: پیامبر صلی الله علیه و سلم با دستش آب روی جنازه ریخت، این مطلب فقط در این روایت آمده است، در حالی که در روایتی که در رابطه با غسل زینب دختر پیامبر صلی الله علیه و سلم آمده که پیامبر به زنها دستور داد تا او را غسل دهند و خودش آب نریخت. بخاری و مسلم از محمّد بن سیرین و او از امّ عطیه روایت کردهاند که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و سلم بر ما وارد شد در حالی که دخترش را غسل داده بودیم، خطاب به ما فرمود: «اغسلنها ثلاثًا أو خمسًا أو أكثر من ذلك إن رأيتن ذلك بماء وسدر، واجعلن في الآخرة كافورًا، فإذا فرغتن فآذننى »، ([10]) یعنی: او را سه بار، پنج بار یا بیشتر، اگر لازم دیدید با آب و سدر بشویید و بار آخر با کافور بشویید، وقتی کهاز شستنش فارغ شدید، مرا خبر کنید. میگوید: وقتی فارغ شدیم لباسش را انداخت و گفت با این او را کفن کنید و چیزی بر آن نیفزود. ب – حفر قبر به دست مبارک پیامبر و بیرون نمودن خاکها و به پهلو خوابیدن در آن، هیچ اصلی ندارد و در آن زمان هم مرسوم نبوده است، بلکه فقط در همین حدیث ضعیف آمده و باورش معمول و مشهور از پیامبر صلی الله علیه و سلم مخالف و مبالغه و زیاده روی است. ج – وانگهی شروع دعا با لفظ غائب و سپس با لفظ خطاب، از اسلوب معمول در دعاهای مأثور، مانند: «اللهمّ أنت... ». به دور است و بجز در این دعا که آمده: «الله الذی... ». در هیچ دعای دیگر سراغ نداریم. د – از آنچه بر ضعف این روایت دلالت دارد این است که راوی اعتراف کرده پیامبر صلی الله علیه و سلم این کارها را فقط همین انجام داد! و به این صورت خواسته آنچه میگوید درست جلوه دهد. امّا هرگز نادرست، درست نخواهد شد.([11])
[1] - سیرة ابنهاشم 46-45/1 و المرتضی /26 [2] - فضائل الصحابه 985/2 [3] - مجمع الزوائد 359/6 و میگوید: رجال این سند، صحیح است. [4] - سنن ابن ماجه کتاب الیاس ش/3596 [5] - الاصابة (1153/27/8). [6] - امیر المؤمنین علی بن ابی طالب، احمد السید/24. [7] - السلسلة الصحیحة شیخ آلبانی (23/32/1) [8] - السمهودي في وفاء الوفاء (4/1373)، والكوثري في محق التقول: ص (379- 391)، والبوطي في السلفية مرحلة،(155)، والعلوي في مفاهيم: ص (65) [9] - الدعاء و منزلته /794 تا 798 [10] - الدعاءو منزلته من العقیدة الاسلامیه (794 تا 798). [11] - منبع سابق.
به نقل از: سيره أميرالمؤمنين علي بن أبي طالب رضي الله عنه و شخصيت و عصر او، تألیف: دكترعلي محمد محمد صلابی
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|