|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>شفاعت
شماره مقاله : 726 تعداد مشاهده : 384 تاریخ افزودن مقاله : 1/7/1388
|
برگرفته از كتاب: منهج اهل السنة و الجماعة في الإعتقاد تأليف: گروهي از علما و اساتيد متخصص در عقيده از دانشگاه اسلامي مدينه منوره
تعريف شفاعت:
شفاعت از ماده "الشفع" گرفته شده كه الشفع به معناي زوج و متضاد فرد ميباشد اما معناي شفاعت طلب و درخواست خير از ديگري است .
انواع شفاعت: 1. شفاعت درست 2. شفاعت نادرست شفاعت نادرست طلب و درخواست چيزي از غير خدا كه جز خدا كسي قادر به انجام آن نباشد؛ مانند شفاعتي كه از مردگان مي شود و بعضي گمان مي كنند كه آن ها ميشنوند و از آنان چيزهايي را درخواست مي كنند درست مانند مشركان كه بت ها و قبور را پرستش ميكردند. خداوند مي فرمايد:*قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا* «بگو شفاعت همگي از آن خداست» و مي فرمايد:*وَلَا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَن شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ* «كساني كه به جاي او ميخوانند [و ميپرستند] اختيار شفاعت ندارند مگر آن كساني كه آگاهانه به حق گواهي داده باشند».
شفاعت درست و شروط آن شفاعت درست آن است كه از خداوند يگانه چيزي درخواست شود كه با داشتن دو شرط زير انجام ميپذيرد: 1. اجازه خداوند براي شفاعت كننده 2. رضايت خداوند از كسي كه برايش شفاعت ميشود . دليل آن، اين فرموده الله تعالي مي باشد:*يَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا* «در آن روز شفاعت [به كسي] سود نبخشد مگر كسي را كه [خداي] رحمان اجازه دهد و سخنش او را پسند آيد» و مي فرمايد:*وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن يَشَاء وَيَرْضَى* «و بسا ملائكه كه در آسمان هايند [و] شفاعتشان به كاري نيايد مگر پس از آن كه خدا به هر كه خواهد و خشنود باشد اذن دهد». اين آيات اين مطلب را براي ما روشن مي سازد كه شفاعت جز بعد از اجازه خداوند براي كسي كه مي خواهد شفاعت كند، تحقق نمي يابد و هم چنين خداوند از كسي كه برايش شفاعت مي شود بايد راضي باشد . پس هركس شفاعت را به غير اين طريق از كسي طلب كند به شرك افتاده است حال آن كه آن شفاعت را از سنگ، درخت، خورشيد، ماه، انسان مرده اي و يا انسان زنده اي كه داراي هر منزلتي رسيده باشد، درخواست كند .
حرام بودن طلب شفاعت از غير خداوند به خاطر طلب شفاعت از مردگان فتنه بزرگي در اين امت افتاده است با اين ادعا كه اين مردگان آن ها را به خداوند نزديك مي گردانند و اين امري است كه خداوند انسان را از آن برحذر داشته است و همان ادعاي مشركان است كه گمان مي كردند بت ها آنان را به خداوند نزديك مي گردانند. خداوند مي فرمايد:{وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَي اللَّهِ زُلْفَي} «و كساني كه غير از خداوند اوليائي را پرستش ميكنند [و مدعي ميشوند] آنان را جز براي اين نمي پرستيم كه ما را به خداوند نزديك گردانند» و هم چنين ميفرمايد:* قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ* «بگو كساني را كه جز خدا [معبود خود] پنداشتهايد بخوانيد ذرهاي نه در آسمانها و نه در زمين مالك نيستند و در آن دو شركتي ندارند و براي وي از ميان آنان هيچ پشتيباني نيست».
اقسام شفاعت درست همان طور كه در بالا ذكر شد شفاعت درست شفاعتي است كه از خداوند درخواست شود و آن داراي دو نوع است : الف: شفاعتي كه اختصاص به پيامبر صلي الله عليه وسلم دارد . ب: شفاعتي كه براي پيامبر، ملائكه و ديگر پيامبران و صالحان است .
شروط شفاعت شفاعت درست داراي شروطي است كه در ذيل مي آيد : 1. شفاعت عظمي كه از پيامبران اولوالعزم شروع و به پيامبر صلي الله عليه وسلم منتهي مي شود و مي فرمايد: "اين شفاعت به من اختصاص دارد". اين در حالي است كه تمام مخلوقات نزد پيامبران مي روند تا با توجه به مقامي كه در موقف وجود دارد و همان مقام محمود كه خداوند وعده داده است برايشان شفاعت كنند دليل حديثي است كه بخاري از ابوهريره رضي الله عنه روايت مي كند:«مردم روز قيامت نزد آدم، نوح، ابراهيم، موسي و عيسي مي روند و همه عذر مي طلبند و ميگويند از خداوند براي خود مسألت داريم سپس پيش پيامبر صلي الله عليه وسلم مي روند پس برايشان شفاعت مي كند…» . 2. شفاعت براي بهشتيان كه وارد بهشت شوند و درهاي بهشت برايشان بازگردد. دليل آن حديثي است كه امام مسلم از انس بن مالك روايت كرده كه در آن پيامبر صلي الله عليه وسلم ميفرمايد:*أنا أول الناس يشفع في الجنة* «من اولين كسي هستم كه براي اهل بهشت شفاعت مي كنم». 3. شفاعت براي تعدادي از كافران: اين شفاعت مخصوص عموي پيامبر، ابوطالب، ميباشد تا خداوند در عذابش تخفيف دهد پس كفشي از آتش بر او پوشانده شده يا در كم عمق ترين جاي آتش قرار داده مي شود كه از شدت آن مغز سرش ميجوشد (العياذ بالله) . دليل آن حديث ابوسعيد خدري است كه از پيامبر صلي الله عليه وسلم روايت مي كند كه در مورد عمويش ابوطالب فرمودند:* لَعَلَّهُ تَنْفَعُهُ شَفَاعَتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَيُجْعَلُ فِي ضَحْضَاحٍ مِنْ النَّارِ يَبْلُغُ كَعْبَيْهِ يَغْلِي مِنْهُ دِمَاغُهُ* «باشد كه در روز قيامت شفاعتم براي او سودمند باشد پس پاهايش در جاي كم عمق آتش قرار داده مي شود كه از شدت آن مغز سرش مي جوشد». اين سه نوع شفاعت فقط به پيامبر صلي الله عليه وسلم اختصاص دارد . 4. شفاعت در حق كساني كه مرتكب گناهان كبيره شده و در دنيا از آن توبه نكرده اند و وارد جهنم شده اند، با شفاعت از آن خارج مي گردند. دليل آن، اين فرموده پيامبر صلي الله عليه وسلم مي باشد:* شَفَاعَتِي لِأَهْلِ الْكَبَائِرِ مِنْ أُمَّتِي* «شفاعت من در حق كساني است كه مرتكب گناهان كبيره شده اند» . 5. شفاعت براي بهشتيان در ترفيع درجاتشان . 6. شفاعت براي افرادي كه بدون حساب و عذاب وارد بهشت مي شوند؛ دليل آن حديثي متفق عليه است كه عبدالله بن عباس از پيامبر صلي الله عليه وسلم روايت ميكند كه فرمود:*"إِذْ رُفِعَ لِي سَوَادٌ عَظِيمٌ … فَقِيلَ لِي هَذِهِ أُمَّتُكَ وَمَعَهُمْ سَبْعُونَ أَلْفًا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ وَلَا عَذَابٍ " قال من هم يا رسول الله؟ "هُمْ الَّذِينَ لَا يَسْتَرْقُونَ وَلَا يَتَطَيَّرُونَ وَلَا يَكْتَوُونَ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ " فَقَامَ عُكَّاشَةُ بْنُ مِحْصَنٍ فَقَالَ ادْعُ اللَّهَ أَنْ يَجْعَلَنِي مِنْهُمْ فَقَالَ أَنْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ قَامَ رَجُلٌ آخَرُ فَقَالَ ادْعُ اللَّهَ أَنْ يَجْعَلَنِي مِنْهُمْ فَقَالَ سَبَقَكَ بِهَا عُكَّاشَةُ * «آن گاه كه جماعت زيادي را از دور ديدم به من گفته مي شود: اين امت تو است و همراه آنان هفتاد هزار نفر بدون حساب و عذاب وارد بهشت مي شوند. گفتند: اي رسول خدا آن ها چه كساني هستند؟ فرمود: آن ها كساني هستند كه درخواست رقيه نمي كنند، فال بد نميزنند، از داغ كردن پرهيز مي نمايند و تنها بر خدا توكل مي كنند. عكاشه بن محصن بلند شد و گفت: اي رسول خدا از خدا بخواه كه مرا از آن ها قرار دهد. پيامبر صلي الله عليه وسلم فرمودند: تو از جمله آن ها هستي؛ مرد ديگري برخاست و گفت: اي رسول خدا برايم دعا كن كه از جمله آن ها باشم؟ پيامبر صلي الله عليه وسلم فرمود: عكاشه از تو پيشي گرفت». اين سه نوع دوم فقط اختصاص به پيامبر صلي الله عليه وسلم ندارد بلكه هم شامل پيامبر و هم ملائكه، انبياء، صالحين و كساني مي شود كه خداوند به آنان اجازه دهد .
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|