|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>سیره نبوی>پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم > ازدواج با خدیجه رضی الله عنها
شماره مقاله : 727 تعداد مشاهده : 399 تاریخ افزودن مقاله : 1/7/1388
|
ازدواج با خدیجه رضی الله عنها
علی محمّد صلّابي مترجم هیئت علمی انتشارات حرمین
خدیجه، زنی بیوه و ثروتمند بود. وقتی راستگویی و امانتداری و آوازة اخلاق نیک محمد به گوش وی رسید، به ایشان پیشنهاد کرد که همراه کاروانهای تجاری به نمایندگی از وی به شام برود و برای او مزدی بیشتر از دیگران در نظر گرفت. محمد با میسره، غلام خدیجه، عازم شام شدند. در نتیجه در این سفر سود کلانی نصیب خدیجه گردید و علاوه بر آن رسول الله صلي الله عليه و سلم ازشهرهای زیادی از جمله مدینه، که بعداً مرکز دعوتش قرار گرفت، دیدن کرد و با آنها آشنا گردید. همچنین این سفر مقدمهای برای ازدواج رسول الله با خدیجه گردید. میسره با خدیجه از اخلاق نیک و صداقت و امانت وی سخن گفته بود[1]، خدیجه گمشدهاش را یافته بود. او راز خود را با نفیسه، دختر منبه، در میان گذاشت[2]. نفیسه از این موضوع پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم را آگاه نمود و سرانجام وی به اتفاق عمویش، حمزه، به خواستگاری خدیجه رفت و پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم مهریة خدیجه را بیست ماده شتر جوان قرار دادند. خدیجه، نخستین زنی بود که پیامبر با او ازدواج کرد و با زنی دیگر تا خدیجه رضی الله عنها از جهان چشم فروبست، ازدواج ننمود[3]. پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم از خدیجه صاحب دو پسر و چهار دختر شد. پسران او قاسم و عبدالله نام داشتند که کنیه پیامبر به نام قاسم بود و طاهر و طیب لقبهای عبدالله میباشند.
فرزندان پسر پیامبر صلي الله عليه و سلم ، قاسم و عبدالله، در کودکی وفات نمودند، امّا دختران پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه همگی دوران اسلام را درک نمودند و به مدینه هجرت نمودند و ازدواج کردند و همگی آنان در طول حیات پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم وفات نمودند به غیر از فاطمه که شش ماه بعد از وفات پیامبر صلي الله عليه و سلم درگذشت.[4]
سن پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم هنگام ازدواج با خدیجه بیست و پنج سال و عمر خدیجه چهل سال بود.[5]
درسها و فوائد
1- امانتداری و صداقت، مهمترین ویژگیهای یک تاجر موفق به شمار میروند و امانتداری و صداقت محمد اوصافی بودند که خدیجه را علاقمند ساخت تا اموال خود را به او بسپارد و به تجارت بپردازد و به شام سفر نماید. خداوند نیز به تجارت خدیجه برکت داد و دروازههایی از خیر به فضل و کرمش بر وی گشود.
2- تجارت، یکی از منابع درآمدی بود که خداوند برای پیامبرش در دوران قبل از بعثت مهیا کرد و پیامبر فنون تجارت را آموخت و فرمود: تاجر راستگوی امانتدار با صدیقان و شهدا و پیامبران حشر میشود. تجارت، شغل مهمی برای مسلمانان است و تاجر تحت سیطره و بردگی و ستم و تحقیر دیگران قرار نمیگیرد؛ زیرا او به آنان نیازی ندارد؛ بلکه دیگران به آگاهی و امانتداری و پاکدامنی او نیاز دارند.
3- ازدواج پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم با خدیجه براساس تقدیر الهی بود. خداوند متعال برای پیامبرش همسری انتخاب کرد که شایسته او بود، با او همکاری میکرد و مصیبتها را میکاست و او را در حمل مسئولیتهای رسالتش یاری مینمود و در غمهایش شریک بود.[6]
شیخ محمد غزالی رحمه الله میگوید: خدیجه نمونة زیبا برای زنی است که زندگی مردی بزرگ را تکمیل میکند و با او در زندگی شریک میشود. صاحبان رسالتها دلهای بسیار حساسی دارند و با فریبکاری بزرگی از وضعیتی که میخواهند آن را دگرگون کنند، مواجه میشوند و جهاد بزرگی را در راه خیری که میخواهند آن را تثبیت کنند انجام میدهند و سختیهای آن را تحمل مینمایند بنابراین، آنها بیش از دیگران نیازمند کسی هستند که در زندگی خصوصی، آنان را شادمان و سرحال کند و خدیجه در داشتن این خصلتها، گوی سبقت را از همه ربوده بود و در زندگی محمد صلي الله عليه و سلم اثر بزرگی به جا گذاشت.[7]
4- پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم طعم تلخ از دست دادن فرزندان را چشید همان طور که قبل از آن طعم تلخ از دست دادن پدر و مادر را چشیده بود. خواست خدا چنین بود، و او حکیم و داناست، که هیچ یک از فرزندان پسرش زنده نماند تا برای بعضی بهانه و دستاویزی برای مبتلا شدن به فتنه نشوند. حکمت عنایت نمودن فرزندان پسر به پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم از جانب خداوند این بود تا سرشت انسانی او تکمیل گردد و نیازهای نفسانی او برطرف گردد و علاوه بر آن هیچ خودخواه و کینهتوزی کمال مردانگی پیامبر را خرده نگیرد و دروغپردازی به او دروغی نسبت ندهد. سپس در عهد کودکی خداوند، پسرانش را از وی گرفت تا مورد دلجویی و تسلیتی باشد برای کسانی که فرزند پسر ندارند یا صاحب پسر میشوند و سپس پسرانشان میمیرند و نیز در گذشت پسران پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم نوعی آزمایش و گرفتار شدن به مصیبت بود؛ چرا که پیامبران بیش از دیگران به مصیبت گرفتار میشوند[8] و خداوند خواسته بود تا دلسوزی و غمخواری را بخشی از وجود او بگرداند؛ زیرا مردانی که به رهبری ملتها و پرداختن به امورشان میپردازند به سنگدلی گرایش نمییابند مگر اینکه قلبشان با سنگدلی و مقدم داشتن خود، خوی گرفته باشد و در شادیهایی زیسته باشند که هیچ امر ناخوشایندی صفای آن را تیره نکرده است، اما مردی که دردها را تجربه کرده است، بهتر از همة مردم به همدردی غمزدهها و مداوای زخمیان میشتابد.[9]
5- از خلال داستان ازدواج پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم با خدیجه به این نتیجه میرسیم که هدف پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم از ازدواج با خدیجه برآورده کردن لذتهای جسمی و اهتمام به این امور نبود؛ زیرا اگر او مانند دیگر جوانان به این امر اهمیت میداد، دلباختة زنی میگردید که از نظر سنی از او کوچکتر یا هم سن او باشد؛ بلکه پیامبر به شرافت و جایگاه خدیجه در میان قومش علاقمند بود؛ زیرا در جاهلیت به پاکدامنی و پاکیزگی معروف بود.
6- ازدواج پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم با خدیجه زبان و قلم خاور شناسان و مزدوران سکولاریست آنها را میبندد؛ آنانی که کینه اسلام و بغض قدرت فرمانروایی آن را در دل دارند و گمان بردهاند که در موضوع ازدواج پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم میدانی یافتهاند که میتوانند در آن بتازند و به اسلام ضربه بزنند، آنها از پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم سیمای مردی شهوت ران که غرق در لذت و منافع شخصی میباشد به تصویر کشیدهاند. غافل از اینکه پیامبر تا بیست و پنج سالگی در محیطی جاهلی و آزاد، با پاکدامنی زندگی نموده است بدون اینکه به سوی محیطهای فاسدی که پیرامون او وجود داشته است، برود. سپس با زنی سالمند ازدواج میکند که تقریباً دو برابر او سن دارد و با او زندگی را ادامه میدهد. خدیجه در سن شصت و پنج سالگی دار فانی را وداع گفت و در این زمان پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم پنجاه سال داشت. در طی مدت زندگی با خدیجه در فکر ازدواج مجدد نیفتاد. حساسترین دورة زندگی هر انسانی از نظر انگیزهها و غرایز جنسی و تمایل داشتن به چند همسری، سن بیست تا پنجاه سالگی است، اما در این دوران، پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم با این وجود به این فکر نیفتاد که زن یا کنیز دیگری به خانه بیاورد.
بعد از فوت ایشان، ازدواج با عایشه و دیگر امهات المؤمنین حکمت و سببی دارد که موجب تقویت ایمان مسلمان به عظمت محمد و جایگاه والا و کمال اخلاقی وی میگردد.[10]
--------------------------------------------------------------------------------
[1]- رساله الانبیاء، عمر احمد عمر، ج 3، ص 27.
[2]- مواقف تربوییه، ص 56.
[3]- السیرة النبویه، ابی فارس، ص 122.
[4]- رسالة الانبیاء، ج 3، ص 28.
[5]- السیرة النبویه، ابی فارس، ص 122.
[6]- السیرة النبویه، ابی شهبه، ج 1، ص 122 – 123.
[7]- فقه السیره، غزالی، ص 75.
[8]- السیرة النبویه، ابی شهبه، ج 1، ص 223 – 224.
[9]- فقه السیره، غزالی، ص 78.
[10]- فقه السیرةالنبویه، بوطی، ص 53 - 54.
الگوی هدایت (تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم)، جلد اول، مؤلف : علی محمّد صلّابی، مترجم : هیئت علمی انتشارات حرمین.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|