|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
ادبیات>شرح واژه>اداره
شماره مقاله : 7480 تعداد مشاهده : 290 تاریخ افزودن مقاله : 14/8/1389
|
اداره . [ اِ رَ ] (ع مص ) اِدارت . گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). بگردانیدن . گرداندن.|| گردیدن . (لازم و متعدیست ). || گرد کردن . (تاج المصادر بیهقی ). گردگردانیدن . چرخاندن . چرخانیدن . || مبتلا بعلت دوار شدن . (منتهی الارب ). || نگریستن درکار تا داند چگونه انجام کند آنرا. (منتهی الارب ). || کارگردانی . || اداره کردن ؛ قوام دادن . نظام دادن . گرداندن . چرخاندن . مستقیم کردن .تنظیم کردن . رتق و فتق دادن . نظم و نسق دادن . تولیت کردن . متولی بودن . ولایت راندن . قیادت کردن : اداره کردن شغلی را؛ راندن آن شغل را. راه بردن .
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|