|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
ادبیات>شرح واژه>ادلاء
شماره مقاله : 7673 تعداد مشاهده : 278 تاریخ افزودن مقاله : 15/8/1389
|
ادلاء. [ اِ ] (ع مص ) بچاه فرو رها کردن دلو. (منتهی الارب ). دلو فروگذاشتن یعنی آویختن . (زوزنی ). فروگذاشتن دلو. (تاج المصادر بیهقی ): ولیکن اَدْل ِ دلوَک فی الدلاء. || رشوه دادن ، چنانکه به قاضی . || انداختن کار بکسی . || فروهشتن شرم مرد. || کشیدن . || ادلاءِ برحم ؛ وسیله و خویشی جستن بقرابت رحم . || ادلاء دابه ؛ برآوردن ستور نَره را برای کمیز انداختن و جز آن . || ادلاء در حق کسی ؛ زشت گفتن درباره ٔ او. || اِدلاء بحجت خود؛ دلیل آوردن . حجت آوردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || اِدلاء بمال ؛ دادن مال خود به ....
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|