Untitled Document
 
 
 
  2024 Dec 03

----

01/06/1446

----

13 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

 

رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمود:
«الْيَسيرُ مِنَ الرِّياءِ شِرْكٌ، وَمَنْ عادَى أَوْلِياءَ الله فَقَدْ بارَزَ الله بِالْمُحارَبَةِ إِنَّ الله يُحِبُّ الأَبْرارَ الأَتْقِياءِ الأَخْفِياءِ الَّذِينَ إِنْ غابُوا لَمْ يُفْتَقَدُوا، وَإِنْ حَضَرُوا لَمْ يُعْرَفُوا، قُلُوبُهُمْ مَصَابِيحُ الْهُدَى، يَخْرُجُونَ مِنْ كُلِّ غَبْراءَ مُظْلِمَةٍ».
ریاء کمش هم شرک است، و هر کس با دوستان خدا دشمنی کند با خدا ابراز جنگ کرده است، همانا خداوند نیکوکاران پرهیزگار پنهانکار را دوست دارد، کسانی که وقتی غائب شوند ناپدید نمی‌گردند، و وقتی در میان ما باشند ناشناخته‌اند. قلب‌های آنان چراغ‌های هدایتی است که از (فضاهای) غبارآلود تاریک بیرون می‌آیند (و می‌درخشند).
مستدرک حاکم 1/44 حدیث (4)، و 3/303 حديث (5182)، 4/364 حديث (7933)، وسنن ابن ماجه 2/1320 حديث (3989)، وسه معجم طبرانی، ومسند شهاب و غیره.

 

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>مسائل قرآنی و حدیث>قرآن > منظور از کرامت انسان در قرآن

شماره مقاله : 7931              تعداد مشاهده : 281             تاریخ افزودن مقاله : 22/8/1389

منظور از کرامت انسان در قرآن چيست؟


الله تعالي در قرآن مي فرمايد:

« وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ»(اسراء 70)

يعني: «و به‌راستي‌ ما فرزندان‌ آدم‌ را گرامي‌ داشتيم‌» زيرا آنان‌ را بر اين‌ هيأت‌ نيكو آفريده‌ و به‌نطق‌ و عقل‌ و تمييز و صورت‌ خوب‌ و قامت‌ معتدل‌ ممتازشان‌ گردانيديم‌ چنان‌كه‌ مختصات‌ فراوان‌ ديگري‌ چون‌ بهره‌گيري‌ از غذاها و نوشيدني‌ها و پوشيدني‌ها را به ‌آنان‌ عنايت‌ كرديم‌، به‌ گونه‌اي‌ كه‌ نظير اين‌ ويژگي‌ها در ساير انواع‌ جانداران‌ وجود ندارد و نيز گرامي‌شان‌ داشتيم‌ با مسلط ساختنشان‌ بر ساير خلق‌ و مسخر كردن ‌ساير مخلوقات‌ برايشان‌ و نيز گراميشان‌ داشتيم‌ با دادن‌ موهبت‌ سخن‌گفتن‌، خط نوشتن‌ و فهميدن‌ زيرا بزرگترين‌ شاخص‌ گراميداشت‌ فرزندان‌ آدم‌، موهبت ‌عقل‌ است‌.

اما بايد توجه داشت که مراد از آيه‌ كريمه‌، برتري‌ دادن‌ جنس‌ بني‌آدم‌ بر بسياري‌ از مخلوقات‌ ديگر است ‌بنابراين‌، لزوما از آن‌ تفضيل‌ همه‌ افراد بني‌آدم‌ برنمي‌آيد. و کساني که شکر اين موهبت ها و نعمتها را بجاي نياورند بلکه به او کفر بورزند و فرستادگانش را دشمني و انکار کنند و به آيين و قوانين او گردن ننهند، بدون شک هيچ قدر و منزلتي ندارند.

و بدون شک کسي که به اسلام ايمان آورده با کسي که کافر گشته برابر نيست نه در کرامت و نه جايگاهشان در سراي آخرت؛

« قُل لاَّ يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُواْ اللّهَ يَا أُوْلِي الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»(مائده 100)

يعني: بگو: «(هيچ‏گاه) ناپاک و پاک مساوى نيستند؛ هر چند فزونى ناپاکها، تو را به شگفتى اندازد! از (مخالفت) خدا بپرهيزيد اى صاحبان خرد، شايد رستگار شويد!

« لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ»(حشر 20)

يعني: هرگز دوزخيان و بهشتيان يکسان نيستند؛ اصحاب بهشت رستگار و پيروزند!

اصولا کرامت يک انسان بستگي به ميزان قوت ايمان و تقواي شخص است چنانکه باري تعالي مي فرمايد:

« يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ»(حجرات 13)

يعني: «اي‌ مردم‌! همانا ما شما را از يك‌ مرد و يك‌ زن‌ آفريده‌ايم‌» كه‌ آن‌ دو، آدم‌ وحواء عليهماالسلام اند. مراد اين‌ است‌ كه‌ انسانها همه‌ با هم‌ در اصل‌ انسانيت‌ برابرند، از آن‌رو كه‌ به‌ يك‌ نسب‌ واحد پيوند دارند و همه‌ آنان‌ را يك‌ پدر و يك‌ مادر با هم‌ جمع‌ مي‌كند بنابراين‌، فخر نمودن‌ بعضي‌ از آنها به‌ نسب‌ بر بعضي‌ ديگر، هيچ ‌توجيهي‌ ندارد زيرا همه‌ آنها در اصل‌ انسانيت‌، با هم‌ برابرند «و شما را شعب‌ها و قبيله‌ها گردانيديم‌» آري‌! شما را ملت‌ها و قبيله‌ها گردانيديم‌ «تا با يك‌ديگر شناسايي‌ متقابل‌ حاصل‌ كنيد» يعني: خداي‌ سبحان‌ شما را شعب‌ها و قبيله‌هايي‌ مختلف‌ آفريد تا همديگررا بشناسيد، نه‌ براي‌ آن‌ كه‌ به‌ نسب‌ فخر ورزيد چرا كه‌ «در حقيقت‌ ارجمندترين‌ شما نزد خداوند پرهيزگارترين‌ شماست‌» يعني: برتري‌ ميان‌ شما در نزد حق‌ تعالي‌، فقط با تقوي‌ است‌ پس‌ هر كس‌ از تقوي‌ برخوردار باشد، همو سزاوار آن‌ است‌ كه گرامي‌تر، بهتر و برتر باشد بنابراين‌، تفاخر به‌ نسب‌ را فروگذاريد «بي‌ترديد خدا داناي‌ آگاه‌ است‌» و طرز ديد و نحوه‌ عمل‌ شما از او پنهان‌ نيست‌ پس‌ به‌ پندارهاي‌ جاهليت‌ پشت‌ پا زنيد.

در حديث‌ شريف‌ به‌ روايت‌ بخاري‌ و غير وي‌ از ابوهريره‌‌ رضي الله عنه آمده‌ است‌ كه‌ فرمود: «از رسول‌ خدا صلي الله عليه وسلم سؤال‌ شد كه‌ گرامي‌ترين‌ مردم‌ كيست‌؟ فرمودند: گرامي‌ترين‌ آنان‌ نزد خداوند پرهيزگارترين‌ آنهاست‌. اصحاب‌ گفتند: سؤال‌ ما از شما در اين‌ مورد نبود. فرمودند: پس‌ گرامي‌ترين‌ مردم‌، يوسف‌ نبي‌خدا فرزند نبي‌خدا فرزند نبي‌خدا فرزند خليل‌ خدااست‌. اصحاب‌ گفتند: سؤال‌ ما از شما در اين‌ مورد نيز نيست‌. فرمودند: پس‌ سؤال‌ شما از من‌ درباره‌ معادن ‌عرب‌ است‌؟ اصحاب‌ گفتند: آري‌! فرمودند: بهترين‌ آنها در جاهليت‌، بهترين ‌آنها در اسلام‌اند به‌ شرط آن‌كه‌ اهل‌ فهم‌ و دانش‌ باشند». همچنين‌ در حديث‌ شريف‌ آمده‌است: رسول‌ اكرم‌ ص سوار بر شتر در مني‌ خطابه‌اي‌ ايراد كرده‌ و چنين‌ فرمودند:«يا أيها الناس‌ ألا إن‌ ربكم‌ واحد وإن‌ أباكم‌ واحد، ألا لا فضل‌ لعربي‌ علي‌ عجمي‌ ولا لعجمي‌ علي‌ عربي‌ ولا لأسود علي‌ أحمر ولا لأحمر علي‌ أسود إلا بالتقوي‌، ألا هل‌ بلغت‌؟ قالوا: نعم‌، قال: فليبلغ‌ الشاهد الغائب: هان‌ اي‌ مردم‌! آگاه‌ باشيد كه‌ پروردگار شما يكي‌ است‌ و پدر شما يكي‌ است‌، آگاه‌ باشيد كه‌ عربي‌اي‌ را بر عجمي‌اي‌ و عجمي‌اي‌ را بر عربي‌اي‌ و سياه‌ را بر سرخ‌ و سرخ‌ را بر سياه‌ هيچ‌ فضل‌ و برتري‌اي ‌نيست‌ جز به‌ تقوي‌، هان‌! آيا ابلاغ‌ كردم‌؟ مردم‌ گفتند: آري‌! ابلاغ‌ كرديد. فرمودند: پس‌ بايد كسي‌ كه‌ حاضر است‌، به‌ كسي‌ كه‌ غايب‌ است‌ برساند».

و بايد دانست که تقوا بدون ايمان و اسلام سودي به حال فرد ندارد؛ چنانکه الله تعالي در باره ي اعمال نيکوي کافران مي فرمايد:

« وَقَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَّنثُورًا»(فرقان 23)

يعني: و ما به سراغ اعمالى که انجام داده‏اند مى‏رويم، و همه را همچون ذرّات غبار پراکنده در هوا قرار مى‏دهيم!

و باز مي فرمايد: « وَمَن يَكْفُرْ بِالإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ»(مائده 5)

يعني: و کسى که انکار کند آنچه را بايد به آن ايمان بياورد، اعمال او تباه مى‏گردد؛ و در سراى ديگر، از زيانکاران خواهد بود.



خلاصه اينکه، ملاک کرامت و گرامي بودن انسان، ايمان و تقواي اوست و کسي که به اسلام مومن نيست هيچ کرامت و قدري ندارد بجز اينکه بعنوان يک انسان نسبت به حيوانات داراي حقوقي است.

مثلا شخص مسلمان نبايد نسبت به کفاري که براي مسلمانان هيچ ضرري ندارد و در حال جنگ با مسلمين نيستند بي عدالتي و ظلم روا بدارد چنانکه الله تعالي مي فرمايد:

«لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ»(ممتحنه 8)

يعني: خدا شما را از نيکى کردن و رعايت عدالت نسبت به کسانى که در راه دين با شما پيکار نکردند و از خانه و ديارتان بيرون نراندند نهى نمى‏کند؛ چرا که خداوند عدالت‏پيشگان را دوست دارد.

اما کساني از کفار و مشرکين که در حال جنگ و ستيز با مسلمانان هستند و به سرزمينشان تجاوز کرده اند، از اين امر مستثني هستند و آنها به همان شيوه که با مومنان در جال جنگند، مقابله به مثل خواهند شد.

همچنين يکي از موارد ديگر در حق کفار اينست که مسلمانان نبايد آنها را از شنيدن و رساندن پيام خدا و قرآن محروم کنند، بلکه بايد دين حق را بينشان تبليغ کنند.

«وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَعْلَمُونَ»(توبه توبه 6)

يعني: و اگر يکى از مشرکان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود (و در آن بينديشد)! سپس او را به محل امنش برسان، چرا که آنها گروهى ناآگاهند!

بدون شک کسي که به الله ايمان نياورد و بلکه او و فرستاده اش را انکار نمايد، يا در حق او شريک قائل مي شود، خود را مشمول غضب الهي قرار داده است و کسي که مورد غضب خدا قرار گيرد هيچ قدر و منزلتي ندارد.

و طبق فرموده ي قرآن، مشرکان نجس هستند و البته منظور از نجاست معنوي است؛

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ»(توبه 28)

يعني: اى کسانى که ايمان آورده‏ايد! مشرکان ناپاکند؛

مراد نجاست‌ معنوي‌، يعني ‌نجاست‌ شرك‌ و ظلم‌ و اخلاق‌ و عادات‌ زشت‌ آنهاست‌ لذا كافر ذاتا نجس‌العين ‌نيست‌ زيرا خداي‌ سبحان‌، خوردن‌ غذاي‌ كفار اهل‌ كتاب‌ را بر مسلمانان‌ حلال ‌گردانيده‌ است‌، همچنان‌ ثابت‌ شده‌ كه‌ رسول‌ خدا صلي الله عليه وسلم در ظروف‌ كفار خوردند وآشاميدند، در ظروف‌ آنها وضو گرفتند و كفار را در مسجد خويش‌ فرود آوردند. و اين‌ قول‌ جمهور علماء است‌. ولي‌ به‌ قولي‌: كفار ذاتا نجس‌اند، از آن‌ گذشته‌،آنان‌ غسل‌ جنابت‌ نمي‌كنند بنابراين‌، جسما هم‌ نجس‌اند.

علامه عبدالرحمن سعدي در تفسير خود مي نويسد: " يعني عقايد و اعمالشان پليد است. و چه پليدي بزرگتر از پليدي کسي است که همراه خدا معبوداني را عبادت کند که نمي توانند هيچ فايده يا زياني به وي برسانند و چيزي را از او دور کنند و کارشان مبارزه با خدا و بازداشتن مردم از راه خدا و ياري کردن باطل، و رد کردن حق، و ايجاد فساد و تباهي در زمين است؟!"



خداوند تبارک و تعالي در مورد مشرکين مي فرمايد:

«فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»(توبه 5)

يعني: (امّا) وقتى ماه‏هاى حرام پايان گرفت، مشرکان را هر جا يافتيد به قتل برسانيد؛ و آنها را اسير سازيد؛ و محاصره کنيد؛ و در هر کمينگاه، بر سر راه آنها بنشينيد! هرگاه توبه کنند، و نماز را برپا دارند، و زکات را بپردازند، آنها را رها سازيد؛ زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است!

«فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ * وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ»(توبه 11-12)

يعني: (ولى) اگر توبه کنند، نماز را برپا دارند، و زکات را بپردازند، برادر دينى شما هستند؛و ما آيات خود را براى گروهى که مى‏دانند (و مى‏انديشند)، شرح مى‏دهيم! و اگر پيمانهاى خود را پس از عهد خويش بشکنند، و آيين شما را مورد طعن قرار دهند، با پيشوايان کفر پيکار کنيد؛ چرا که آنها پيمانى ندارند؛ شايد (با شدّت عمل) دست بردارند!



والله اعلم

وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين

سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت

IslamPP.Com



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

فاروق رضی الله عنه  می‌گفت: کسی در بازار ما معامله نکند مگر آگاه به احکام معامله باشد و اگر بدون آگاهی از احکام به داد و ستد بپردازد خواسته ‌یا ناخواسته رباخواری می‌کند. ( نظام الحکومه ‌الاسلامیه کتانی 2/17)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1635
دیروز : 3590
بازدید کل: 8969392

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010