Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

در مورد نزول عيسى عليه السلام كه از علامات بزرگ قيامت خواهد بود، پيامبر صلى الله عليه و سلم فرموده اند: 
« يخْرُجُ الدَّجَّالُ في أمَّتي فَيَمْكُثُ أربَعِين، لا أدْري أرْبَعِينَ يَوْما، أو أرْبَعِينَ شَهْرا، أوْ أرْبَعِينَ عَاما، فَيبْعثُ اللَّه تَعالى عِيسَى ابْنَ مَرْيمَ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم فَيَطْلُبُهُ فَيُهْلِكُه، ثُّمَّ يَمْكُثُ النَّاسُ سبْعَ سِنِينَ لَيْسَ بَيْنَ اثْنْينِ عدَاوَة » (روايت مسلم)
" رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمود: دجال در امتم برآمده و چهل درنگ مي کند نمي دانم که چهل روز است، يا چهل سال. بعد از آن خداوند عيسي عليه السلام را مي فرستد و آن را جستجو کرده مي کشد. باز مردم هفت سال طوري زندگي مي کنند که ميان دو نفر دشمني نيست ".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>مسائل قرآنی و حدیث>حدیث > كتاب كشت و زراعت از صحیح بخاری

شماره مقاله : 7938              تعداد مشاهده : 399             تاریخ افزودن مقاله : 22/8/1389

كتاب كشت و زراعت از صحیح بخاری


باب (1): فضيلت كشت و زرع

1062 ـ عَنْ أَنَسِ ابْنِ مَالِكٍ رضی الله عنه قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم : «مَا مِنْ مُسْلِمٍ يَغْرِسُ غَرْسًا، أَوْ يَزْرَعُ زَرْعًا فَيَأْكُلُ مِنْهُ طَيْرٌ أَوْ إِنْسَانٌ أَوْ بَهِيمَةٌ إِلاَّ كَانَ لَهُ بِهِ صَدَقَةٌ».

ترجمه: انس بن مالك رضی الله عنه مي گويد: رسول ‏الله صلی الله علیه و سلم : فرمود: «هر مسلماني كه درختي، غرس نمايد يا بذري، بيافشاند و انسان، پرنده و يا حيواني، از آن بخورد، برايش صدقه محسوب ميگردد». (بخارى: 2320)



باب (2): اجتناب از سرگرم شدن به آلات كشاورزي و يا تجاوز از حدي كه به آن امر شده است

1063 ـ عَنْ أَبِي أُمَامَةَ الْبَاهِلِيِّ رضی الله عنه : أنَّهُ رَأَى سِكَّةً وَشَيْئًا مِنْ آلَةِ الْحَرْثِ، فَقَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ صلی الله علیه و سلم يَقُولُ: «لا يَدْخُلُ هَذَا بَيْتَ قَوْمٍ إِلاَّ أَدْخَلَهُ اللَّهُ الذُّلَّ».

ترجمه: ابو امامة باهلي رضی الله عنه كه گاو آهن و برخي ديگر از آلات كشاورزي را ديد گفت: از نبي اكرم صلی الله علیه و سلم شنيدم كه ‏فرمود: «در هر خانه اي كه اين (ابزار و آلات كشاورزي) وارد شود، خدا آنان را (اگر از احكام خدا غافل شوند)، دچار ذلت و خواري، خواهد كرد». (بخارى: 2321)



باب (3): نگهداري سگ براي كشاورزي

1064 ـ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رضی الله عنه قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم : «مَنْ أَمْسَكَ كَلْبًا فَإِنَّهُ يَنْقُصُ كُلَّ يَوْمٍ مِنْ عَمَلِهِ قِيرَاطٌ إِلاَّ كَلْبَ حَرْثٍ أَوْ مَاشِيَةٍ» وعـنه رضی الله عنه في رواية: «إِلاَّ كَلْبَ غَنَمٍ أَوْ حَرْثٍ أَوْ صَيْدٍ».

ترجمه: از ابوهريره رضی الله عنه روايت است كه رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «هركس، سگي را نگه دارد، روزي يك قيراط از اعمال او، كاسته ميشود مگر اينكه براي (حراست) از كشاورزي و يا دامداري، باشد». و در روايتي ديگر آمده است كه : «مگر اينكه براي (حراست) از كشاورزي و يا دامداري و يا اينكه سگ شكاري، باشد». (بخارى: 2322)



باب (5): اگر كسي بگويد: كارهاي نخلستان را انجام بده و شريك محصول آن باش

1066 ـ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رضی الله عنه قَالَ: قَالَتِ الأَنْصَارُ لِلنَّبِيِّ صلی الله علیه و سلم : اقْسِمْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ إِخْوَانِنَا النَّخِيلَ، قَالَ: «لا». فَقَالُوا: تَكْفُونَا الْمَئُونَةَ وَنَشْرَكْكُمْ فِي الثَّمَرَةِ. قَالُوا: سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا.

ترجمه: از ابوهريره رضی الله عنه روايت است كه: انصار به نبي ‏اكرم صلی الله علیه و سلم گفتند: نخلستانها را ميان ما و برادران مهاجرمان، تقسيم كن. رسول ‏الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «خير». سپس، انصار به مهاجرين گفتند: شما در باغ ها كار كنيد ما نيز شما را در محصولات آن، شريك خواهيم كرد. مهاجرين گفتند: اين پيشنهاد را مي پذيريم. (بخارى: 2325)

1067 ـ عَنْ رَافِعِ بْنِ خَدِيجٍ رضی الله عنه قَالَ: كُنَّا أَكْثَرَ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مُزْدَرَعًا، كُنَّا نُكْرِي الأَرْضَ بِالنَّاحِيَةِ مِنْهَا مُسَمًّى لِسَيِّدِ الأَرْضِ، قَالَ: فَمِمَّا يُصَابُ ذَلِكَ وَتَسْلَمُ الأَرْضُ وَمِمَّا يُصَابُ الأَرْضُ وَيَسْلَمُ ذَلِكَ، فَنُهِينَا، وَأَمَّا الذَّهَبُ وَالْوَرِقُ فَلَمْ يَكُنْ يَوْمَئِذٍ.

ترجمه: رافع بن خديج رضی الله عنه ميگويد: ما در ميان مردم مدينه، بيشتر از همه، زمين كشاورزي داشتيم. و زمين هايمان را در برابر قطعة معيني، به اجاره مي داديم. (بدين معني كه قطعة خاصي را براي ما، كشت كنند. و بقيه را براي خود، بكارند). راوي مي گويد: چه بسا، آن قطعه معين، دچار آفت مي شد و باقيماندة زمين، سالم مي ماند. و چه بسا كه زمين، دچار آفت مي شد و آن قطعه معين، سالم مي ماند. (رسول خدا صلی الله علیه و سلم ) ما را از اين كار، منع فرمود. گفتني است كه اجاره دادن در برابر طلا و نقره، در آن زمان، رواج نداشت. (بخارى: 2327)



باب (6): مزارعه در برابر نصف محصول

1068 ـ عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عُمَرَ رَضِي اللَّه عَنْهمَا: أَنَّ النَّبِيَّ صلی الله علیه و سلم عَامَلَ خَيْبَرَ بِشَطْرِ مَا يَخْرُجُ مِنْهَا مِنْ ثَمَرٍ أَوْ زَرْعٍ، فَكَانَ يُعْطِي أَزْوَاجَهُ مِائَةَ وَسْقٍ، ثَمَانُونَ وَسْقَ تَمْرٍ وَعِشْرُونَ وَسْقَ شَعِيرٍ.

ترجمه: عبد الله بن عمر رضي الله عنهما ميگويد: نبي اكرم صلی الله علیه و سلم خيبر را در برابر نصف محصولات آن، بصورت مزارعه، در اختيار كشاورزان قرار داد. سپس، صد وسق از محصولات را به همسرانش ميداد، كه هشتاد وسق خرما و بيست وسق جو بود. (بخارى: 2328)

1069 ـ عن ابْن عَبَّاسٍ رَضِي اللَّه عَنْهمَا: أَنَّ النَّبِيَّ صلی الله علیه و سلم لَمْ يَنْهَ عَنِ الكِراءِ وَلَكِنْ قَالَ: «أَنْ يَمْنَحَ أَحَدُكُمْ أَخَاهُ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ يَأْخُذَ عَلَيْهِ خَرْجًا مَعْلُومًا».

ترجمه: عبد الله بن عباس رضي الله عنهما ميگويد: رسول ‏الله صلی الله علیه و سلم از اجاره دادن زمين، منع نكرد. بلكه فرمود كه: «اگر شما زمين را بطور رايگان در اختيار برادرتان قرار دهيد، بهتر است از اينكه در ازاي آن، محصول معيني دريافت كنيد». (بخارى:2330)



باب (7): وقف، خراج، مزارعه ومعاملة اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و سلم

1070 ـ عَنْ عُمَرَ رضی الله عنه أنَّهُ قَالَ: لَوْلا آخِرُ الْمُسْلِمِينَ مَا فَتَحْتُ قَرْيَةً إِلاَّ قَسَمْتُهَا بَيْنَ أَهْلِهَا كَمَا قَسَمَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و سلم خَيْبَرَ.

ترجمه: از عمر رضی الله عنه روايت است كه فرمود: اگر در فكر مسلمانان بعدي نمي بودم، هر سرزميني را كه فتح ميكردم، ميان اهالي آنجا، تقسيم مي نمودم همان گونه كه نبي اكرم صلی الله علیه و سلم زمين خيبر را تقسيم نمودند. (بخارى: 2334)



باب (8): اگر زمين باير را كسي آباد كند، مالك آن ميشود

1071 ـ عَنْ عَائِشَةَ رَضِي اللَّه عَنْهَا عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و سلم قَالَ: «مَنْ أَعْمَرَ أَرْضًا لَيْسَتْ لأَحَدٍ، فَهُوَ أَحَقُّ».

ترجمه: از عايشه رضي ‏الله‏ عنها روايت است كه نبي ‏اكرم صلی الله علیه و سلم فرمود: «هركس، زميني را كه صاحبي نداشته باشد، آباد كند، (از هر كسي) مستحق تر است». (بخارى: 2335)

1072 ـ عَنِ ابْنِ عُمَرَ رَضِي اللَّه عَنْهمَا قَالَ: أَجْلَى عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ رضی الله عنه الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى مِنْ أَرْضِ الْحِجَازِ، وَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم لَمَّا ظَهَرَ عَلَى خَيْبَرَ أَرَادَ إِخْرَاجَ الْيَهُودِ مِنْهَا وَكَانَتِ الأَرْضُ حِينَ ظَهَرَ عَلَيْهَا لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ صلی الله علیه و سلم وَلِلْمُسْلِمِينَ، وَأَرَادَ إِخْرَاجَ الْيَهُودِ مِنْهَا، فَسَأَلَتِ الْيَهُودُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم لِيُقِرَّهُمْ بِهَا أَنْ يَكْفُوا عَمَلَهَا، وَلَهُمْ نِصْفُ الثَّمَرِ، فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم : «نُقِرُّكُمْ بِهَا عَلَى ذَلِكَ مَا شِئْنَا» فَقَرُّوا بِهَا حَتَّى أَجْلاهُمْ عُمَرُ إِلَى تَيْمَاءَ وَأَرِيحَاءَ.

ترجمه: عبد الله بن عمر رضي الله عنهما ميگويد: عمر بن خطاب رضی الله عنه يهود و نصاري را از سرزمين حجاز، جلاي وطن كرد. البته زماني كه رسول الله صلی الله علیه و سلم خيبر را فتح نمود و خواست كه يهود را از آنجا (خيبر)، كه زمينهاي آن، متعلق به خدا و رسول و مسلمين شد، اخراج نمايد، يهوديان از رسول خدا صلی الله علیه و سلم در خواست نمودند تا آنها را در خيبر بگذارد كه كار كنند و نصف محصول را براي خود، بردارند. (و نصف ديگر را به مسلمانان دهند). رسول الله صلی الله علیه و سلم به آنها گفت: «شما را تا زماني كه بخواهيم، در خيبر مي گذاريم». راوي مي گويد: يهوديان، در خيبر ماندند تا اينكه عمر رضی الله عنه آنان را به تيما و اريحا، جلاي وطن كرد. (بخارى:2338)



باب (9): همكاري اصحاب رسول الله صلی الله علیه و سلم با بكديگر در كشت و زراعت

1073 ـ عَنْ رَافِعِ بْنِ خَدِيجٍ رضی الله عنه قال: قال عمي ظُهَيْرُ بْنُ رَافِعٍ رضی الله عنه : لَقَدْ نَهَانَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم عَنْ أَمْرٍ كَانَ بِنَا رَافِقًا، قُلْتُ: مَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم فَهُوَ حَقٌّ، قَالَ: دَعَانِي رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم قَالَ: «مَا تَصْنَعُونَ بِمَحَاقِلِكُمْ»؟ قُلْتُ: نُؤَاجِرُهَا عَلَى الرُّبُعِ، وَعَلَى الأَوْسُقِ مِنَ التَّمْرِ وَالشَّعِيرِ. قَالَ: «لا تَفْعَلُوا، ازْرَعُوهَا، أَوْ أَزْرِعُوهَا، أَوْ أَمْسِكُوهَا» قَالَ رَافِعٌ: قُلْتُ: سَمْعًا وَطَاعَةً.

ترجمه: رافع بن خديج رضی الله عنه مي گويد: عمويم ؛ظهير بن رافع رضی الله عنه ؛ گفت: رسول ‏الله صلی الله علیه و سلم ما را از كاري كه به آن عادت كرده بوديم، منع كرد. گفتم: آنچه رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده است، حق است. ظهير گفت: رسول الله صلی الله علیه و سلم مرا خواست و فرمود: «شما با زمين هاي كشاورزي تان چه ميكنيد»؟ عرض كردم: يا رسول ‏الله! زمين‏ها را در برابر يك چهارم محصول يا در برابر چند وسق جو و خرما، به اجاره مي دهيم. رسول ‏الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «چنين نكنيد، يا خودتان آنها را بكاريد يا به ديگران، بدهيد تا آن را بكارند و يا آنها را بحال خود بگذاريد». رافع بن خديج ميگويد: گفتم: شنيدم و اطاعت كردم. ( بخارى:2339)

1074 ـ عَنْ ابْنِ عُمَرَ رَضِي اللَّه عَنْهمَا: كَانَ يُكْرِي مَزَارِعَهُ عَلَى عَهْدِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و سلم وَأَبِي بَكْرٍ وَعُمَرَ وَعُثْمَانَ وَصَدْرًا مِنْ إِمَارَةِ مُعَاوِيَةَ، ثُمَّ حُدِّثَ عَنْ رَافِعِ بْنِ خَدِيجٍ: أَنَّ النَّبِيَّ صلی الله علیه و سلم نَهَى عَنْ كِرَاءِ الْمَزَارِعِ، فَذَهَبَ ابْنُ عُمَرَ إِلَى رَافِعٍ فَسَأَلَهُ فَقَالَ: نَهَى النَّبِيُّ صلی الله علیه و سلم عَنْ كِرَاءِ الْمَزَارِعِ، فَقَالَ ابْنُ عُمَرَ: قَدْ عَلِمْتَ أَنَّا كُنَّا نُكْرِي مَزَارِعَنَا عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم بِمَا عَلَى الأَرْبِعَاءِ وَبِشَيْءٍ مِنَ التِّبْنِ.

ترجمه: از ابن ‏عمر رضي الله عنهما روايت است كه: وي زمين هاي كشاورزي اش را در زمان رسول‏ الله صلی الله علیه و سلم ، ابوبكر، عمر، عثمان و در ابتداي امارت معاويه، اجاره مي داد. سپس، به ايشان، گفتند: رافع بن خديج مي گويد: رسول الله صلی الله علیه و سلم از اجاره دادن زمين هاي كشاورزي، منع نموده است. آنگاه، ابن عمر رضي الله عنهما نزد رافع بن خديج رفت و از وي، در اين باره، پرسيد. رافع گفت: نبي اكرم صلی الله علیه و سلم از اجاره دادن زمين هاي كشاورزي، منع فرموده است. ابن عمر رضي الله عنهما گفت: تو ميداني كه ما زمين هايمان را در زمان رسول خدا صلی الله علیه و سلم ، در برابر محصولاتي كه بر جدول هاست و مقداري از كاه آن، به اجاره مي داديم. (بخارى:2343)

1075 ـ وَعَنْهُ رضی الله عنه أَنَّهُ قَالَ: كُنْتُ أَعْلَمُ فِي عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم أَنَّ الأَرْضَ تُكْرَى ثُمَّ خَشِيَ عَبْدُاللَّهِ أَنْ يَكُونَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و سلم قَدْ أَحْدَثَ فِي ذَلِكَ شَيْئًا لَمْ يَكُنْ يَعْلَمُهُ فَتَرَكَ كِرَاءَ الأَرْضِ.

ترجمه: همچنين، از عبد الله بن عمر رضي الله عنهما روايت است كه فرمود: مي دانستم كه در عهد مبارك رسول ‏الله صلی الله علیه و سلم ، زمين ها را اجاره مي دادند. راوي مي گويد: سپس، عبد الله بن عمر ترسيد كه مبادا رسول اكرم صلی الله علیه و سلم فرمان جديدي صادر كرده كه او نمي داند. بدين جهت، اجاره دادن زمين را رها كرد. (بخارى:2345)



باب (10)

1076 ـ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رضی الله عنه : أَنَّ النَّبِيَّ صلی الله علیه و سلم كَانَ يَوْمًا يُحَدِّثُ وَعِنْدَهُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْبَادِيَةِ: «أَنَّ رَجُلاً مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ اسْتَأْذَنَ رَبَّهُ فِي الزَّرْعِ فَقَالَ لَهُ: أَلَسْتَ فِيمَا شِئْتَ؟ قَالَ: بَلَى، وَلَكِنِّي أُحِبُّ أَنْ أَزْرَعَ، قَالَ: فَبَذَرَ فَبَادَرَ الطَّرْفَ نَبَاتُهُ وَاسْتِوَاؤُهُ وَاسْتِحْصَادُهُ، فَكَانَ أَمْثَالَ الْجِبَالِ، فَيَقُولُ اللَّهُ: دُونَكَ يَا ابْنَ آدَمَ فَإِنَّهُ لا يُشْبِعُكَ شَيْءٌ»، فَقَالَ الأَعْرَابِيُّ: وَاللَّهِ لا تَجِدُهُ إِلاَّ قُرَشِيًّا أَوْ أَنْصَارِيًّا، فَإِنَّهُمْ أَصْحَابُ زَرْعٍ، وَأَمَّا نَحْنُ فَلَسْنَا بِأَصْحَابِ زَرْعٍ، فَضَحِكَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و سلم .

ترجمه: ابوهريره رضی الله عنه مي گويد: روزي، رسول الله صلی الله علیه و سلم در حالي كه يك مرد باديه نشين نزدش نشسته بود، فرمود: «مردي از بهشتيان، از پرودگارش اجازه مي خواهد تا كشت و زرع نمايد. خداوند به او مي فرمايد: آيا خواسته ات برآورده نشده است؟ مي گويد: بلي، ولي دوست دارم كشاورزي نمايم». پيامبر صلی الله علیه و سلم مي فرمايد: «او، بذر مي افشاند. آنگاه، روييدن، رشد كردن و برداشت آن، كمتر از يك چشم بهم زدن، پايان مي يابد و خرمني مانند كوه، فراهم مي گردد. خداوند مي فرمايد: اينها را بردار و هيچ چيزي تو را سير نخواهد كرد». آن مرد باديه نشين، گفت: بخدا سوگند، آن مرد، غير از قريش يا انصار، كسي ديگر نخواهد بود. زيرا آنها كشاورزند، ولي ما كشاورز نيستيم. نبي اكرم صلی الله علیه و سلم از شنيدن اين سخن، تبسم نمودند. (بخارى:2348)





گرفته شده از کتاب: مختصر صحیح بخاری

تألیف : محمد بن اسماعیل بخاری

اختصار کننده: ابوالعباس زین الدین احمد بن احمد بن عبداللطیف الشرجی الزبیدی

مترجم: عبدالقادر ترشابی

تهیه و ترتیب: حجت الله جسیمی




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال عمرو بن قيس رحمه الله: «إياكم والبطنة فإنها تقسي القلب». عمرو بن قیس رحمه الله فرمود: «مراقب باشید و از شکم چرانی و پرخوری بپرهیزید، چرا که موجب قساوت قلب می شود». "جامع العلوم والحكم " (ص : 443).‏

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 6359
دیروز : 5614
بازدید کل: 8796518

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010