|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>آداب قضای حاجت
شماره مقاله : 8 تعداد مشاهده : 1901 تاریخ افزودن مقاله : 25/4/1388
|
برای قضای حاجت آدابی است که بشرح زیر خلاصه ميشود: 1- نباید شخص چیزی را که اسم “الله“ در آن است، همراه داشته باشد، مگر اینکه از ضایع شدن آن ایمن نباشد یا اسم “الله“ در دعائی باشد که همراه وی است، زیرا انس رضي الله عنه گفته است: (أن النبي صلى الله عليه وسلم لبس خاتما نقشه محمد رسول الله، فكان إذا دخل الخلاء وضعه، [پیامبر صلي الله عليه و سلم انگشتری بدست داشت که روی نگین آن “محمد رسول الله“ کنده شده بود، هر وقت به محل قضای حاجت میرفت آنرا از دست بیرون میآورد و میگذاشت]. چهار نفر از محدثین بزرگ آنرا روایت کردهاند. حافظ گفته است که این حدیث “معلول“ است، و ابوداود گفته است: “منکر” است و جزء اول آن صحیح است. 2- باید از دید مردم دور شد و خود را پنهان کرد، بویژه بوقت قضای حاجت بزرگ، تا کسی صدا و بوی آنرا نشنود. جابر رضي الله عنه گفته است: (خرجنا مع النبي صلى الله عليه وسلم في سفر فكان لا يأتي البراز حتى يغيب فلا يرى) [در سفری همراه پیامبر صلي الله عليه و سلم بیرون رفتیم، ایشان به محل قضای حاجت نمیرفتند مگر اینکه از دیدهها پنهان باشند و دیده نشود]. ابن ماجه آنرا روایت کرده است. ابوداود متن حدیث را چنین روایت کرده است: (كان إذا أرك البراز انطلق حتى لا يراه أحد) [هرگاه ميخواست به محل قضای حاجت برود، میرفت تا از دید همه ناپدید میشد]. باز هم او روایت کرده است: (أن النبي صلى الله عليه وسلم كان إذا ذهب المذهب أبعد). [پیامبر صلي الله عليه و سلم هرگاه بدان محل میرفت دور میرفت]. ٣-بوقت داخل شدن در ساختمان محل قضای حاجت و در فضای باز بوقت بالا زدن لباس، بایستی با صدای آشکار “تسمیه“ و “استعاذه“ گفت (بدان شیوه که در حدیث زیر نقل ميشود)، زیرا انس رضي الله عنه گفته است: پیامبر صلي الله عليه و سلم هر وقت ميخواست به محل قضای حاجت برود ميگفت: : (بسم الله، اللهم إني أعوذ بك من الخبث والخبائث) [بنام الله، خداوندا به تو پناه میبرم از شیاطین نر و ماده و از پلیدی و پلیدیها]. همهي محدثین آنرا روایت کردهاند. ٤-در محل قضای حاجت باید از هر نوع حرف زدن خودداری کرد خواه ذکر باشد یا غیرآن، پس نباید جواب سلام و جواب موذن را داد، مگر اینکه حرف زدن ضروری باشد مانند راهنمائی کوری که خوف هلاکت آن باشد، اگر در وقت قضای حاجت شخصی دچار عطسه (اشنوسه) شد در دل خود “الحمد لله“ بگوید و زبان بدان نگشاید، زیرا ابن عمر -رضی الله عنهما -گفته است: (أن رجلا مر على النبي صلى الله عليه وسلم وهو يبول فسلم عليه فلم يرد عليه) [پیامبر صلي الله عليه و سلم مشغول ادرار کردن بود و مردی از کنار او گذشت و بر وی سلام کرد، پیامبر جواب سلام او را نداد]. جماعت محدثین بجز بخاری آنرا روایت کردهاند. و ابوسعید رضي الله عنه گفته است، از پیامبر شنیدم که ميفرمود: (لا يخرج الرجلان يضربان الغائط كاشفين عن عورتيهما يتحدثان فإن الله يمقت على ذلك) [دو مردی که به محل قضای حاجت میروند، در حالی که کشف عورت كرده، به سخن گفتن میپردازند، خدا را خشمگین میکنند]. احمد و ابوداود و ابن ماجه آنرا روایت کردهاند. ظاهر حدیث مفید حرمت سخن گفتن است، لیکن اجماع بر آنست كه نهی در این حدیث برای کراهت است نه حرمت. ٥-باید تعظیم قبله را مراعات کند و روی بدان و پشت بدان ننشیند، ابوهریره رضي الله عنه گفته است: پیامبر صلي الله عليه و سلم فرمود: (إذا جلس أحدكم لحاجته فلا يستقبل القبلة ولا يستدبرها) [هرگاه برای قضای حاجت نشستید رو به قبله و پشت به قبله ننشینید]. احمد و مسلم آنرا روایت کردهاند و این نهی بر کراهت حمل شده است، زیرا ابن عمر رضی الله عنهما گفته است: (رقيت يوما بيت حفصة فرأيت النبي صلى الله عليه وسلم على حاجته مستقبل الشام مستدبر الكعبة) [روزی از خانهي حفصه بالا رفتم، پیامبر رضي الله عنه را دیدم که به قضای حاجت نشسته است در حالیکه رو به شام و پشت به کعبه بود]. جماعت محدثین آن را روایتکردهاند. در جمع بین مفهوم این دو حدیث گفتهاند: حرمت استقبال و استدبار در صحرا است و اباحت آن در ساختمان میباشد)[1]. از مروان اصغر روایت شده است: : رأيت ابن عمر أناخ راحلته مستقبل القبلة يبول إليها، فقلت: أبا عبد الرحمن...أليس قد نهي عن ذلك؟ قال: بلى...إنما نهي عن هذا في الفضاء. فإذا كان بينك وبين القبلة شئ يسترك فلا بأس) [ابن عمر را دیدم که شتر خود را رو به قبله خوابانده بود و پشت آن رو به قبله ادرار میکرد، گفتم ای ابو عبدالرحمن مگر از این عمل نهی نشده است؟ گفت: آری... این نهی فقط برای فضای باز است، اگر بین شما و قبله چیزی باشد که شما را از قبله بپوشاند اشکال ندارد]. این حدیث را ابوداود و ابن خزیمه و حاکم روایت کردهاند. و اسناد آن “حسن” است همانطوری که در الفتح مذکور است. ٦-باید جای نرم و گودی را انتخاب کرد تا بدانوسیله از آلوده شدن دوری جست، زیرا ابوموسی رضي الله عنه گفته است: (أتى رسول الله صلى الله عليه وسلم إلى مكان دمث إلى جنب حائط فبال. و قال: إذا بال أحدكم فليرتد لبوله) [پیامبر صلي الله عليه و سلم بجای نرم و همواری درکنار دیواری رفت و ادرارکرد و گفت هرگاه ادرار کردید جای مناسب برای آن برگزینید]. احمد و ابوداود آنرا روایت کردهاند. این حدیث اگرچه در میان راویان آن شخص “مجهولی“ هست ولی معنی آن “صحیح“ است. ٧- باید از قضای حاجت در سوراخهای زمین پرهیز کرد، مبادا در آن حشراتی باشند و آزار ببینند. ابوقتاده از عبدالله بن سرجس روایت کرده است: (نهى رسول الله صلى الله عليه وسلم أن يبال في الجحر، قالوا لقتادة: ما يكره من البول في الجحر؟ قال: إنها مساكن الجن) [پیامبر صلي الله عليه و سلم نهی کرد از اینکه در سوراخهای زمین ادرار کنند، به قتاده گفتند: چرا ادرار کردن در سوراخها مکروه است؟ گفت: آنجا مسکن و ماوای حشرات و جانداران و جن است]. احمد و نسائی و ابوداود و حاکم و بیهقی آنرا روایت کردهاند، و ابن خزیمه و ابن سكن آنرا “صحیح“ دانستهاند. ٨-باید از قضای حاجت در جای سایهداری که مردم آنجا جمع سشونله و در راه عبور و مرور- و در مکبانی که مردم گرد هم میآیند، خودداری کرد، زیرا ا*-هریرهوظ روایتکرده استکه پعامبر فرمود: (اتقوا اللاعنين، قالوا: وما اللاعنان يا رسول الله؟ قال: الذي يتخلى في طريق الناس أو ظلتهم) [از دو چیز که سبب میشود مادام شما را لعنت و نفرین کنند پرهیز کنید. گفتند: آن دوچیز که مایهي نفرین میگردد چیستند؟ فرمود: کسی که در راه مردم یا سایهي آنها قضای حاجت میکند]. احمد و ابوداود و مسلم آنرا روایت کردهاند. ٩- نباید در جای حمام و آب راکد یا آب جاری ادرار کرد، زیرا عبدالله پسر مغفل رضي الله عنه روایت کرده است که: پیامبر صلي الله عليه و سلم فرمود: (لا يبولن أحدكم في مستحمه ثم يتوضأ فيه، فإن عامة الوسواس منه) [کسی از شما در جای استحمام خود که بعداً در آنجا وضو میکرد، ادرار نکند، زیرا بیشتر وسوسه از آن سرچشمه میگیرد]. هر پنج نفر آنرا روایت کردهاند، لیکن جملهي ثم يتوضأ فيه فقط از احمد و ابوداود است. و از جابر رضي الله عنه روایت شده است: (أن النبي صلى الله عليه وسلم نهى أن يبال في الماء الراكد) [پیامبر صلي الله عليه و سلم نهی فرمود از اینکه در آب راکد ادرار شود]. احمد و مسلم و نسائی و ابن ماجه آنرا روایت کردهاند. و نیز از او روایت شده است که: (أن النبي صلى الله عليه وسلم نهى أن يبال في الماء الجارى) [پیامبر صلي الله عليه و سلم نهی فرمود از اینکه در آب جاری ادرار کنند]. در کتاب مجمع الزواید گفته است: طبرانی آنرا روایت کرده و راویان آن مورد اطمینانند: (موثوق به هستند). اگر در جای غسل، آب ریزگاه و گندابرو و امثال آن باشد، ادرار کردن در آنجا مكروه نیست. 10-نباید ایستاده ادرار کرد، زیرا با وقار و عادات نیکو منافات دارد و امکان دارد که قطرات ادرار به وی اصابت کند. اگر از آلوده شدن به قطرات ادرار ایمن باشد، ایستاده ادرار کردن اشکال ندارد. عایشه رضی الله عنها گفته است: (من حدثكم أن رسول الله صلى الله عليه وسلم بال قائما فلا تصدقوه، ما كان يبول إلا جالسا) [هرکس گفت که پیامبر ایستاده ادرار کرده است وی را تصدیق مکنید زیرا وی همواره نشسته ادرار ميکرد]. هر پنج نفر جز ابوداود آنرا روایت کردهاند. ترمذی گفته است: این حدیث در این باره زیباترین و درستترین حدیث است. سخن عایشه با آنچه از حذیفه رضي الله عنه، روایت شده است منافات ندارد: (أن النبي صلى الله عليه وسلم انتهى إلى سباطة قوم فبال قائما فتنحيت فقال: "أدنه" فدنوت حتى قمت عند عقبيه فتوضأ ومسح على خفيه) [پیامبر صلي الله عليه و سلم به محل زبالهدانی قومی رسید و ایستاده ادرار کرد و من دور شدم، سپس فرمود: "بیا جلو"، آنقدر به وی نزدیک شدم که کنار پاشنههای پایش ایستادم، آنوقت وضو گرفت و بر روی “خفین” مسح کرد]. همهي جماعت محدثین آنرا روایت کردهاند. نووی فرموده است: ادرار کردن بحالت نشسته را بیشتر دوست دارم و ادرار کردن به حالت ایستاده نیز مباح است، هر دو حالت از پیامبر صلي الله عليه و سلم دیده شده است. 11-واجب استکه نجاست را از روی جلو و عقب با سنگ یا هر چیز جامد پاکی که نجاست را از بین ببرد و دارای احترام نباشد، از بین برد، یا فقط با آب، یا با هر دو این عمل را انجام داد. عایشه رضی الله عنها گفته است که پیامبر صلي الله عليه و سلم فرمود: (إذا ذهب أحدكم إلى الغائط فليستطب بثلاثة أحجار فإنها تجزئ عنه) [هرگاه کسي از شما به قضای حاجت رفت، با سه تکه سنگ خود را پاک نماید، آنها کافی هستند برای طهارت]. احمد و نسائی و ابوداود و دارقطنی آنرا روایت کردهاند. از انس رضي الله عنه روایت شده که گفته است: (كان رسول الله صلى الله عليه وسلم يدخل الخلاء فأحمل أنا وغلام نحوي إداوة من ماء وعنزه فيستنجي بالماء) [پیامبر صلي الله عليه و سلم به محل قضای حاجت میرفت، من و غلامی که باندازهي من بود آفتابهي کوچکی و حربهای با خود میبردیم، ایشان با آن طهارت میکردند]. این حدیث مورد اتفاق محدثین است. از ابن عباس رضی الله عنهما روایت شده است که: پیامبر صلي الله عليه و سلم ، ازکنار دو قبری ميگذشت و فرمود: (إنهما يعذبان، وما يعذبان في كبير أما أحدهما فكان لا يستنزه من البول وأما الاخر فكان يمشي بالنميمة) [صاحبان این دو قبر در عذاب هستند و بخاطر گناه بزرگی مورد عذاب قرار نگرفتهاند، یکی از آنها خود را از ادرار بخوبی تمیز نکرد، و دیگری سخنچینی و دو بهم زنی میکرد]. جماعت محدثین آنرا روایت کردهاند. و از انس رضي الله عنه بطور “مرفوع“ روایت شده است که: (تنزهوا من البول فإن عامة عذاب القبر منه) [خود را از ادرار خوب پاک کنید، زیرا بیشتر عذاب قبر از آن ناشی میشود]. 12-خوب نیست که بدست راست استنجاء و طهارت گرفت، تا با پلیدیها آلوده نشود، زیرا عبدالرحمن بن زید گفته استکه از سلمان فارسی سوال شد: قد علمكم نبيكم كل شئ حتى الخراءة. فقال سلمان: أجل...نهانا أن نستقبل القبلة بغائط أو ببول، أو نستنجي باليمين، أو يستنجي أحدنا بأقل من ثلاثة أحجار، وأن لا يستنجي برجيع أو بعظم) [بیگمان پيامبرتان همه چیز را به شما یاد داده است حتی قضای حاجت را؟ سلمان گفت: آری ... ما را بر حذر داشت از اینکه رو به قبله قضای حاجت کنم و با دست راست استنجاء نمائیم یا با کمتر از سه تکه سنگ استنجاء کنیم، و نباید با مدفوع و نجاسات و استخوان خود را پاک کنیم]. مسلم و ابوداود و ترمذی آنرا روایت کردهاند. از حفصه رضی الله عنها روایت شده است که: (أن النبي صلى الله عليه وسلم كان يجعل يمينه لاكله وشربه وثيابه وأخذه وعطائه، وشماله لما سوى ذلك) [پیامبر صلي الله عليه و سلم برای خوردن و نوشیدن و لباس پوشیدن و گرفتن و داد و دهش از دست راست خود استفاده میكردند و برای غیر اینها از دست چپ خود استفاده مينمودند]. احمد و ابوداود و ابن ماجه و ابن حبان و حاکم و بیهقی آنرا روایتکردهاند. 13-باید بعد از استنجاء، دست را، با خاک مالید یا با آب و صابون و امثال آن شست، تا بوی بد آن از بین برود، زیرا ابوهریره رضي الله عنه گفته است: (كان النبي صلى الله عليه وسلم إذا أتى الخلاء أتيته بماء في تور أو ركوة فاستنجى ثم مسح يده على الارض) [هر وقت پیامبر صلي الله عليه و سلم به قضای حاجت میرفت، در یک ظرف مسین یا چرمی برایش آب میبردم، استنجاء میکرد، سپس دست خود را بر خاک میماليد]. ابوداود و نسائی و بیهقی و ابن ماجه انرا روایت کردهاند. 14-بعد از ادرار و طهارت اندکی آب را بر شرمگاه و پایین شلوار بپاشد تا وسوسه را ازخود دورسازد، تا هر وقت که درخود یا لباس خود، تری و رطوبتی یافت، بگوید این همان آبی است، که خود پاشیدم. زیرا سفیان بن الحکم یا حکم بن سفیان رضي الله عنه گفته است: (كان النبي صلى الله عليه وسلم إذا بال توضأ وينتضح) [پیامبر صلي الله عليه و سلم، هرگاه ادرار میکرد، وضو میگرفت و اندکی آب بر خود میپاشید]. و در روایتی دیگر: (رأيت رسول الله صلى الله عليه وسلم بال ثم نضح فرجه) [پیامبر صلي الله عليه و سلم را دیدم که ادرار کرد سپس بر شرمگاه خود آب پاشید]. و ابن عمر آنقدر بر شرمگاه خویش آب میپاشید که شلوارش خیس میشد. 15-خوب آن است که بوقت دخول در محل قضای حاجت پای چپ را پیش اندازد و به هنگام خروج پای راست را، و سپس بگوید: (غفرانك) [آمرزشت را میطلبم]. از عایشه رضی الله عنها روایت شده است که: (أن النبي صلى الله عليه وسلم كان إذا خرج من الخلاء قال: (غفرانك) [پیامبر صلي الله عليه و سلم هر وقت از محل قضای حاجت بیرون میآمد، میگفت: غفرانک]. هر پنج نفر بجز نسائی آنرا روایت کردهاند. حدیث عایشه صحیحترین حدیث است در این موضوع. همچنانکه ابوحاتم نیزگفته است. و از طرق ضعیفی روایت شده است که: پیامبر صلي الله عليه و سلم میگفت: (الحمد لله الذي أذهب عني الاذى و عافاني) [ستایش خدای را که ناراحتی را از من دور ساخت و مرا آسوده کرد]. یا (الحمد لله الذي أذاقني لذته، وأبقى في قوته، وأذهب عني أذاه) [ستایش خدای را که لذت آن (طعام) را به من چشانید و نیروی آنرا در من باقی گذاشت و ناراحتی آن را از من دور ساخت].
به نقل از ترجمه فقه السنه
--------------------------------
زيرنويس:
[1] اين رأي صحيحتر از رأي قبلي است. "مؤلف".
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|