|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>اهل سنت و جماعت > اهل سنت و جماعت و مرجع تقليد
شماره مقاله : 8009 تعداد مشاهده : 385 تاریخ افزودن مقاله : 23/8/1389
|
اهل سنت و جماعت و مرجع تقليد
اهل سنت و جماعت نيز يک مرجع تقليد دارد که فقط تقليد از آن شخص را واجب مي داند نه اشخاص ديگر، و او نيز کسي نيست بجز شخص پيامبر صلي الله عليه وسلم ، و دليل اين امر را دستور الله تعالي بر انسانها مي داند که مي فرمايد:
« قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (آل عمران 31)
يعني: (اي پيامبر) بگو: «اگر خدا را دوست مىداريد، از من پيروى کنيد! تا خدا (نيز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است.»
و مي فرمايد: « مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ»(حشر 7)
يعني: آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيريد (و اجرا کنيد)، و از آنچه نهى کرده خوددارى نماييد؛ و از (مخالفت) خدا بپرهيزيد که خداوند کيفرش شديد است!
و باز مي فرمايد: « مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا»(نساء 80)
يعني: کسى که از پيامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده؛ و کسى که سرباز زند، تو را نگهبان (و مراقب) او نفرستاديم (و در برابر او، مسؤول نيستى).
و اين دستورات که در قرآن آمده فقط براي تبعيت از شخص رسول الله صلي الله عليه وسلم بطور مطلق بيان شده است، بعبارتي خداوند انسانها را ملزم نموده که فقط از يک شخص – بطور مطلق و بدون چون و چرا – اطاعت کنند و آن هم پيامبر صلي الله عليه وسلم است نه غير او حال چه آن شخص خليفه ي راشده باشد يا يکي از اصحاب باشد و يا يکي از اهل بيت و يا هر عالم و ائمه و شخص فاضلي باشد..
دليل اين ادعاي اخير هم اينست که الله تعالي در قرآن مي فرمايد:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ»(نسا 59)
يعني: اى کسانى که ايمان آوردهايد! اطاعت کنيد خدا را! و اطاعت کنيد پيامبر خدا و اولو الأمر را! و هرگاه در چيزى نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آنها داورى بطلبيد)
اگردر اين آيه مبارکه دقت کنيم متوجه خواهيم شد که کلمه " أَطِيعُواْ " (يعني: اطاعت کنيد) فقط براي الله و رسولش استفاده شده است ولي براي "اولي الامر" بکاربرده نشده! يعني نفرموده:" أَطِيعُواْ َأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ" ، و لذا علما فرموده اند اين بدان سبب است که ممکن است علما يا حکما در اقوال يا اوامر خود خطا کنند و بر همين اساس اطاعت از آنها ( يعني حکما و علما)هميشه واجب نيست مگر زماني که اقوال خود را به الله و رسول مستند نمايند زيرا اگر اقوال خود را به الله و رسولش ربط دهند، اينبار امر آنها واجب الاطاعت خواهد شد.
يعني بر اساس اين آيه مرجع اختلاف، فقط کلام الله و رسول او است و تبعيت از اولي الامر زماني جايز است که گفته ي خود را مستند به آن دو نمايد و به همين علت مي بينيم که از لفظ "اطيعوا" براي اولي الامر استفاده نشده است.
بنابراين اهل سنت و جماعت؛ الله و رسولش را مصادر و مراجع تشريع مي دانند و تبعيت را جز براي آنها لازم نمي دانند و هيچ حکم شرعي را بدون استناد به آنها قبول ندارند و مهم نيست که چه کسي چه ديدگاهي داشته است ماداميکه راي و نظر خودش باشد جزو شرع نيست و نبايد آنرا دين دانست زيرا ممکن است شخص مجتهد خطا کند و خطاي مجتهد دين نيست و براي احدي جايز نيست که از راي خطاي آن مجتهد تقليد کند.
خلاصه اينکه؛ در عقيده اهل سنت و جماعت بر خلاف اهل بدعت، و قول و گفته ي احدي بجز قول الله و رسولش معتبر نيست و حکم شريعت را ندارد. حال آن اقوال از يک صحابي يا خليفه ي راشده مانند ابوبکر و عمر عثمان و علي رضي الله عنهم باشد يا يکي از ائمه اهل بيت باشد يا قول يکي از امامان اربعه همانند ابوحنيفه و مالک و شافعي و احمد رحمهم الله و يا عالم ديگري غير از آنها باشد. بنابراين ابتدا ملاک و معيار احکام شرعي مهم هستند که کتاب الله و سنت رسول الله صلي الله عليه وسلم هستند.
بعد از آن هرکسي که ادعايي يا فتوايي داشته باشد،آن ادعا و فتوا قبول نيست تا زمانيکه براي فتواي خود از کتاب و سنت دليل داشته باشد بنابراين اقوال فقها حجت نيستند حال شافعي باشد يا ابن تيميه يا ابوحنيفه و يا غير آنها.
تقليد از يک عالم يا شخص معين بگونه ايکه در تمامي امورات فقهي از او تقليد شود، مورد ذم و لوم است لذا آنچه که بر مسلماني واجب است؛ تقليد بدون چون و چرا از پيامبر صلي الله عليه وسلم است و بغير از ايشان کسي ديگر چنين لياقتي ندارد. و بقيه علماء زماني پيروي و تقليد مي شوند که اقوال و آراي فقهي يا عقيدتي خود را به گفته ي الله و رسول بازگردانند. البته بشرطيکه ثابت شود که روايت آنها صحيح است، زيرا گاهي رواياتي نقل مي شوند که يا ضعيف است يا دروغ که در اينصورت مقبول نخواهد بود و الحمدلله اهل سنت بر خلاف اهل بدعت حساسيت بسيار بالا و دقيقي نسبت به صحت يا ضعف روايت دارد و همه را پالايش نموده اند.
والله اعلم
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين
سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|