|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>اشخاص>زراره بن اعین
شماره مقاله : 8031 تعداد مشاهده : 631 تاریخ افزودن مقاله : 25/8/1389
|
زراره بن أعین:
[از راویان شیعه]. حائری دربارهي او میگوید: گروهی بر تصدیق و فرمانبرداری او اجماع کردهاند. [جامع الرواهي / ج 1 / ص 324] اما کشی در کتابش صفحات 131 و 132 از علی بن ابو حمزه از ابوعبدالله علیه السلام روایت میکند که گفت: {الَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ} « ساني كه ايمان آورده باشند و ايمان خود را با شرك ( پرستش چيزي با خدا ) نياميخته باشند». جعفر علیه السلام گفت: از شر این ظلم خود و شما را به خدا پناه میدهم. گفتم: مگر آن چيست؟ گفت: خدا گواه است که زراره و ابوحنیفه این اختلاف را به وجود آوردهاند. کشی/135 از کلیب صیداوی روایت میکند که آنها نشسته بودند و عذافر صیرفی و عدهای از اصحابش که ابوعبدالله هم با آنان بود، همه با هم بودند. ابوعبدالله علیه السلام گفت: خداوند، زراره را لعنت کند، خداوند، زراره را لعنت کند، خداوند، زراره را لعنت کند. و از ابوعبدالله علیه السلام روایت میکند که گفت: زراره شری است از جنس یهود و نصاری و کسی که میگوید خداوند سه تاست. اگر مریض شد به عیادت او نرو و اگر بميرد بر جنازهي او حاضر مشو. در/134 از عمران زعفرانی روایت میکند که گفت: از ابوعبدالله علیه السلام شنیدم که میگفت: در اسلام کسی چیز جدیدی نساخته است به اندازهي بدعتهایی که زراره ساخته است، لعنت خدا بر او باد! در/ 134 از لیث مرادی روایت میکند که گفت: از ابوعبدالله علیه السلام شنیدم که میگفت: زراره نمیمیرد جز با گمراهی و آوارگی. و این است حال زرارهای که حائری گفتهي پیشین را درباره او گفت. دربارهي زراره گفتهاند: فقیهترین پیشینیان 6 نفرند و فقیهترین آنها زراره است.[1] و او را از اصحاب باقر و صادق و کاظم به شمار میآورند. و امام صادق دربارهي او گفت: ای زراره! همانا اسم تو در اسامی اهل بهشت است.[2] در حالی که مذمت و نکوهش زراره از امام صادق از راههای بسیار زیادی روایت شده است. امام باقر او را جاسوس پادشاه بر خودش میداند.[3] و بلکه «کشی» روایت میکند که زراره در امامت و علم جعفر و فرزندش موسی شک میکرد. [4] و این روایت دیگر از نضربن شعیب از عمهي زراره است که گفت: هنگامی که بيماري مرگ بر زراره شدت یافت گفت: مصحف (قرآن) را میخواهم، پس برایش آوردم و آنرا باز کردم و بر سینهاش قرار دادم، او مصحف را از من گرفت و گفت ای عمه! تو گواه باش که امامی جزو این کتاب ندارم. خوئی در معجمش روایت وارده در ذم زراره را به سه قسم، تقسیم میکند: (قسم اول: گروهی که قائل به این هستند که زراره در امامت موسی کاظم شک کرده است، زیرا وقتی که صادق وفات کرد، فرزندش عبید را به مدینه فرستاد تا از امر امامت آگاه شود. قسم دوم: روایاتی دال بر افعال منافی ایمان از زراره صادر شدهاند. قسم سوم: آنچه در مورد طعن و بدگویی امام راجع به زراره وارد شده است. پس چگونه به چنین شخصی اطمینان میشود؟!
[1]- نقد الرجال ـ تفرشی ـ ص 137. [2]- رجال الکشی- ص 112. [3]- رجال الکشی- ص 139. [4]- همان- ص 139-133-131.
از کتاب: استدلال های باطل شیعه از قرآن و بیان بطلان آن، مؤلف: دکتر طه حامد دلیمی مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|