Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 23

----

21/05/1446

----

3 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: "لا تصاحب إلا مؤمنا، ولايأکل طعامک إلا تقي" (صحيح – ابن ماجة 7341)، يعنى: "تنها با مؤمن دوستي کن و کسي بجز انسان متقي از غذاي شما نخورد".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

فقه>مسائل فقهی>نماز جمعه

شماره مقاله : 8085              تعداد مشاهده : 314             تاریخ افزودن مقاله : 30/8/1389

نماز جمعه بر هر فرد مسلماني فرض است. مگر پنج گروه زير : 
1- برده‌اي که در مالکيت سيدش است.
2- زن.
3- کودک.
4- بيمار.
5- مسافر.
خداوند متعال مي‌فرمايد: 
(يا أيها الَّذِينَ آمَنُوا إذَا نُودِي لِلصَّلاَةِ مِن يومِ الجُمُعَةِ فَاسعَوا إلَي ذِکرِ اللهِ وَ ذَرُوا البَيعَ ذَلِکُم خَيرٌ لَکُم إن کُنتُم تَعلَمُون) (جمعه : 9)
«اي مؤمنان هنگاميکه روز جمعه براي نماز ندا داده شد به سوي ذکر و عبادت خدا بشتابيد و خريد و فروش را رها سازيد اين براي شما بهتر و سودمندتر است اگر بدانيد».
از طارق بن شهاب روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : (الجمعة حق واجب علي کل مسلم في جماعة إلا أربعة، عبد مملوک أو امرأة أو صبي أو مريض) «خواندن نماز جمعه همراه با جماعت بر هر فرد مسلماني واجب است، مگر بر چهار گروه؛ برده‌اي که در مالکيت سيدش است، زن، کودک، و بيمار».
از ابن عمر روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : (ليس علي المسافر جمعة)(*) «جمعه بر مسافر واجب نيست».

تشويق بر خواندن نماز جمعه
از ابوهريره رضى الله عنه روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : (من اغتسل ثم أتي الجمعة فصلي ما قدر له، ثم أنصت حتي يفرغ من خطبته، ثم يصلي معه غفرله ما بينه و بين الجمعة الأخري و فضل ثلاثة أيام) «هرکس در روز جمعه غسل کند و به نماز جمعه برود و آنچه براي او مقدر شده نماز بخواند؛ سپس تا فراغت (امام) از خطبه سکوت کند، سپس با او نماز بخواند، گناهان (صغيره) بين اين جمعه و جمعه ديگرش و سه روز اضافه بر آن بخشوده مي‌شود».
همچنين از ابوهريره روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : (الصلوات الخمس، و الجمعة إلي الجمعة، و رمضان إلي رمضان مکفرات ما بينهن إذا اجتنبت الکبائر) «نمازهاي پنج‌گانه و جمعه تا جمعه و رمضان تا رمضان، گناهان بين خود را از بين مي‌برند به شرطي که از گناهان کبيره دوري شود».


برحذر داشتن از سستى در نماز جمعه
از ابن عمر و ابوهريره روايت است که آنان از رسول الله صلى الله عليه و سلم شنيدند که روي منبرش مي‌فرمود : (لينتهين أقوام عن ودعهم الجمعات أو ليختمن الله علي قلوبهم ثم ليکونن من الغافلين) «افرادي که جمعه را ترک مي‌کنند بايد از اين عملشان دست بکشند وگرنه خداوند بر قلبهاي آنها مهر (غفلت) مي‌زند، سپس در زمره غافلان قرار مي‌گيرند».
از عبدالله روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم به گروهي که نماز جمعه را ترک مي‌کردند فرمود : (لقد هممت أن آمر رجلا يصلي بالناس، ثم أحرق علي رجال يتخلفون عن الجمعة بيوتهم) «تصميم داشتم که شخصي را مأمور کنم تا براي مردم نماز بخواند سپس بروم و خانه‌هاي مرداني را که به نماز جمعه نمي‌آيند بر سرشان آتش بزنم».
از ابوجعد ضمري روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : (من ترک ثلاث جمع تهاونا بها طبع الله علي قلبه) «کسي که سه جمعه را از روي بي‌توجهي، ترک کند خداوند بر قلبش مهر مي‌زند».
از اسامه بن زيد روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : (من ترک ثلاث جمعات من غير عذر کتب من المنافقين) «کسي که سه جمعه را بدون عذر ترک کند، از منافقين به حساب مي‌آيد».

وقت نماز جمعه
وقت نماز جمعه همان وقت نماز ظهر است و قبل از آن نيز جايز است:
از انس بن مالک رضى الله عنه روايت است : (أن النبي صلى الله عليه و سلم کان يصلي الجمعة حين تميل الشمس) «پيامبر صلى الله عليه و سلم نماز جمعه را هنگام زوال خورشيد مي‌خواند».
از جابر بن عبدالله روايت است که : از او سؤال شد چه وقتي پيامبر صلى الله عليه و سلم نماز جمعه را مي‌خواند؟ گفت : (کان يصلي ثم نذهب إلي جمالنا فنريحها حين تزول الشمس) «نماز جمعه را مي‌خواندغ سپس نزد شترانمان مي‌رفتيم و هنگام زوال خورشيد آنها را باز مي‌گردانديم».

خطبه
خطبه واجب است؛ چون از يک طرف پيامبر صلى الله عليه و سلم در تمام جمعه‌ها آنرا مي‌خواند و هيچوقت آنرا ترک نمي‌کرد و از طرف ديگر مي‌فرمايد : (صلوا کما رأيتموني أصلي) «همانگونه که مرا مي‌بينيد نماز مي‌خوانم، نماز بخوانيد».

روش پيامبر صلى الله عليه و سلم در خطبه:
پيامبر صلى الله عليه و سلم مي‌فرمايد : (إن طول صلاة الرجل و قصر خطبته مئنة من فقهه فأطيلوا الصلاة و أقصروا الخطبة و إن من البيان لسحرا) «طولاني بودن نماز خطيب و کوتاه بودن خطبه‌اش نشانه‌اي از فقيه بودن او است؛ پس نماز را طولاني و خطبه را کوتاه کنيد و به راستي که برخي سخنان سحرآميزند».
از جابربن سمره روايت است : (کنت أصلي مع النبي صلى الله عليه و سلم الصلوات، فکانت صلاته قصدا، و خطبته قصدا) «نمازها را با پيامبر صلى الله عليه و سلم مي‌خواندم، در نماز و خطبه‌اش حد وسط را رعايت مي‌کرد».
ازجابر بن عبدالله روايت است : (کان رسول الله صلى الله عليه و سلم إذا خطب احمرت عيناه وعلا صوته و اشتد غضبه کانه منذر جيش يقول صبحکم و مساکم) «پيامبر صلى الله عليه و سلم وقتي خطبه مي‌خواند چشمانش سرخ و صدايش بلند مي‌شد و عصبانيتش شدت پيدا مي‌کرد انگار از آمدن لشکري هشدار مي‌دهد و مي‌گويد : دشمن صبح و شام به شما حمله مي‌کند».

خطبه حاجت:
پيامبر صلى الله عليه و سلم خطبه‌ها و موعظه‌ها و درسهايش را با اين خطبه که به خطبه حاجت معروف است شروع مي‌کرد : 
(إن الحمدلله، نحمده، و نستعينه، و نستغفره، و نعوذ بالله من شرور أنفسنا و سيئات أعمالنا، من يهده الله فلا مضل له، و من يضلل فلا هادي له، و أشهد أن لا إله إلا الله وحده لاشريک له و أشهد أن محمدا عبده و رسوله).
(يأْ أيهَاْ الَّذِينَ آمَنُوْاْ اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقَاْتِهِ وَ لاَتَمُوْتُنَّ إِلاَّ وَ أنْتُمْ مُسْلِمُون ) (آل عمران : 102)
( يأْ أيهَا النَّاسُ، اتَّقُوْاْ رَبَّکُمُ الَّذِي خَلَقَکُم مِنْ نَّفْسٍ وَّاحِدَةٍ وَّ خَلَقَ مِنْهَاْ زَوْجَهَاْ وَبَثَّ مِنْهُمَاْ رِجَالاً کَثِيراً وَّ نِسَاءً وَ اتَّقُوْاْ اللهَ الَّذِي تَسَاءَلُوْنَ بِهِ وَالأرْحَاْمَ إِنَّ اللهَ کَاْنَ عَلَيکُمْ رَقِيبَاً ) (نساء : 1)
( يأْ أيهَا الَّذِينَ آمَنُوْاْ اتَّقُوا اللهَ وَ قُوْلُوْاْ قَوْلاً سَدِيداً يصْلِح لَکُمْ أَعْمَاْلَکُمْ وَ يغْفِرْلَکُمْ ذُنُوبَکُم وَ مَن يطِعِ اللهَ وَ رَسوُلَهُ فَقَدْ فَاْزَ فَوْزاً عَظِيماً )(احزاب : 70 و 71)
أَمَّا بَعْدُ :
(فإن أصدق الحديث کتاب الله، و خير الهدي، هدي محمد صلى الله عليه و سلم و شر الأمور محدثاتها، و کل محدثة بدعة، و کل بدعة ضلالة و کل ضلالة في النار)
«سپاس و ستايش تنها لايق خداست، او را شکر مي‌گوييم و از او ياري مي‌جوييم و از او طلب آمرزش مي‌کنيم، و پناه مي‌بريم به خدا از شرارت نفسهايمان و از بديهاي اعمالمان، هر کسي که خدا او را هدايت کند گمراه کننده‌اي برايش نيست، و کسي را که گمراه کند، هدايت کننده‌اي برايش نيست».
«و شهادت مي‌دهم که هيچ معبود بر حقي غير از الله نيست، يکتا است، شريکي ندارد و شهادت مي‌دهم که محمد بنده و فرستاده او است».
«اي کساني که ايمان آورده‌ايد آنچنانکه بايد از خدا بترسيد و نميريد مگر آنکه مسلمان باشيد».
«اي مردمان از (خشم) پروردگارتان بپرهيزيد، پروردگاري که شما را از يک انسان بيافريد و (سپس) همسرش را از نوع او آفريد و از آن دو نفر مردان و زنان فراواني منتشر ساخت، و از (خشم) خدايي بپرهيزيد که همديگر را بدو سوگند مي‌دهيد و بپرهيزيد از اينکه پيوند خويشاوندي را گسيخته داريد، (وصله رحم را ناديده گيريد) زيرا بيگمان خداوند مراقب شما است».
«اي مؤمنان از خدا بترسيد و سخن حق و درست بگوييد، در نتيجه خدا (توفيق خيرتان مي‌دهد و) اعمالتان را اصلاح مي‌کند و گناهانتان را مي‌بخشايد هر کس که ازخدا و پيامبرش فرمانبرداري کند قطعا به پيروزي و کاميابي بزرگي دست مي‌يابد».
«اما بعد راستترين سخن، کتاب خدا است و بهترين روش و سنت، روش و سنت محمد صلى الله عليه و سلم است وبدترين امور چيزهاي ساختگي است و هر ساخته شده‌اي (در دين) بدعت و هر بدعتي گمراهي و هر گمراهي در آتش است».
کسي که در خطبه‌هاي پيامبر صلى الله عليه و سلم و اصحاب او دقت کند در مي‌يابد که خطبه‌هاي آنها دربرگيرنده مطالبي است از قبيل بيان هدايت، توحيد، ذکر صفات پروردگار، اصول کلي ايمان، دعوت به سوي خدا، ذکر نعمتهاي الهي؛ نعمتهايي که باعث محبت خداوند در قلب بندگانش مي‌‌شود، و روزهايي که آنها را از عذابش مي‌ترساند.
همچنين درمي‌يابد که پيامبر صلى الله عليه و سلم و اصحاب در خطبه‌هاي خود مردم را به ذکر و شکر امر کرده‌اند، ذکر و شکري که موجب پيدايش محبت خداوند در قلب آنها مي‌شد، و طوري عظمت و اسماء و صفات خدا را ذکر مي‌کردند و مردم را به طاعت و شکر و ذکر دعوت مي‌نمودند که قلب آنها مملواز محبت به خدا مي‌شد به طوري ک شنوندگان جلسه را ترک مي‌کردند در حالي که خدا را دوست داشتند وخدا هم آنها را دوست داشت. پيامبر صلى الله عليه و سلم در خطبه‌هايش بسيار قران مي‌خواند خصوصاً سوره «ق» را، ام هشام بنت حرث بن نعمان گويد : (ما حفظت ق إلا من في رسول الله صلى الله عليه و سلم مما يخطب بها علي المنبر) «سوره ق را حفظ نکردم مگر از زبان پيامبر صلى الله عليه و سلم که هنگام خطبه بسيار آنرا بر منبر تکرار مي‌کرد».

وجوب سکوت و حرمت سخن گفتن هنگام خطبه:
از ابوهريره روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : (إذا قلت لصاحبک يوم الجمعة أنصت و الإمام يخطب فقد لغوت) «هرگاه هنگام خطبه امام به دوستت گفتي ساکت شو، سخن باطلي گفته‌اي».

خواندن نماز قبل از نماز جمعه و بعد از آن
از ابوهريره روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : (من اغتسل يوم الجمعة ثم أتي المسجد فصلي ما قدرله، ثم أنصت حتي يفرغ من خطبته، ثم يصلي معه، غفرله ما بينه و بين الجمعة الأخري و فضل ثلاثة أيام) «کسي که روز جمعه غسل کند سپس به نماز جمعه برود و آنچه براي او مقدر شده نماز بخواند سپس تا فارغ شدن (امام) از خطبه ساکت شود؛ سپس با او نماز بخواند، گناهان (صغيره‌ي) بين اين جمعه و جمعه ديگرش و سه روز اضافه بخشوده مي‌شود».
پس هر کس قبل از نماز جمعه به مسجد بيايد، تا زماني که امام به مسجد مي‌آيد، هر آنچه را که مي‌خواند بدون محدوديت نماز بخواند.
اما آنچه امروزه به نام سنت قبل از جمعه معروف است اصلي در سنت صحيح ندارد و معلوم است که : «پيامبر صلى الله عليه و سلم بعد از آنکه بلال اذان را مي‌گفت شروع به خطبه مي‌کرد و بطور قطع هيچ کسي بلند نمي‌شد تا دو رکعت نماز سنت بخواند و اذان جمعه بيش از يکي نبوده، پس چه وقتي آنها سنت جمعه را خواندند؟».
أما بعد از نماز جمعه مي‌تواند چهار رکعت يا دو رکعت نماز سنت بخواند (به دليل احاديث زير) : 
از ابوهريره روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : (إذا صلي أحدکم الجمعة فليصل بعدها أربعا) «هرگاه يکي از شما نماز جمعه را خواند، بعد از آن چهار رکعت بخواند».
از ابن عمر روايت است که : (أن النبي صلى الله عليه و سلم کان لايصلي بعد الجمعة حتي ينصرف فيصلي رکعتين في بيته) «پيامبر صلى الله عليه و سلم بعد از جمعه نماز نمي‌خواند تا بيرون مي‌رفت سپس دو رکعت را در خانه مي‌خواند».

آداب روز جمعه
مستحب است کسي که در نماز جمعه شرکت مي‌کند اعمالي را که در احاديث زير آمده انجام دهد:
از سلمان فارسي روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : (لايغتسل رجل يوم الجمعة ويتطهر ما استطاع من الطهر، و يدهن من دهنه، أو يمس من طيب بيته، ثم يخرج فلايفرق بين اثنين، ثم يصلي ما کتب له، ثم ينصت أذا تکلم الإمام، إلا غفرله ما بينه و بين الجمعة الأخري) «هر کس در روز جمعه غسل و در حد توان نظافت و از روغن و بوي خوش خانه‌اش استفاده کند؛ سپس به مسجد برود و بين هيچ دونفري فاصله نياندازد و آنچه براي او مقدر شده نماز بخواند، سپس وقتي امام شروع به خطبه کرد ساکت شود، گناهان (صغيره) او از اين جمعه تا جمعه بعدي بخشوده مي‌شود».
از ابوسعيد روايت است : (من اغتسل يوم الجمعة، و لبس من أحسن ثيابه، و مس من طيب إن کان عنده ثم أتي الجمعة فلم يتخط أعناق الناس، ثم صلي ما کتب الله له، ثم أنصت إذا خرج إمامه حتي يفرغ من صلاته کانت کفارة لما بينها و بين الجمعة التي قبلها) «هرکس در روز جمعه غسل کند و از بهترين لباسهايش بپوشد و اگر بوي خوش نزد او بود، استفاده کند، سپس به نماز جمعه برود و از روي گردن مردم قدم برندارد، سپس آنچه خداوند براي او مقدر کرده نماز بخواند؛ سپس از هنگامي که امام براي خطبه خارج مي‌شود تا موقع تمام شدن نماز ساکت شود، (جمعه او) کفاره گناهاني مي‌شود که بين اين جمعه و جمعه قبل انجام داده است».
از ابوهريره رضى الله عنه روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : (إذا کان يوم الجمعة کان علي کل باب من أبواب المسجد ملائکة يکتبون الناس علي قدر منازلهم الأول فالأول، فإذا جلس الإمام طووا الصحف و جاءوا يستمعون الذکر، و مثل المهجر کمثل الذي يهدي بدنة ثم کالذي يهدي بقرة، ثم کالذي يهدي الکبش، ثم کالذي يهدي الدجاجة ثم کالذي يهدي البيضة) «وقتي که روز جمعه فرا مي‌رسد؛ در کنار هر يک از درهاي مسجد فرشته‌اي قرار مي‌گيرد و درجات مردم را به ترتيب بر حسب وارد شدنشان، يکي پس از ديگري مي‌نويسند، و وقتي که امام شروع به خواندن خطبه کند دفترهايشان را درهم مي‌پيچند و به خطبه گوش مي‌دهند. و ثواب کسي که زود به مسجد مي‌آيد، مانند کسي است شتري را قرباني کرده، و سپس مانند کسي که گاوي را قرباني کرده، و سپس مانند کسي که قوچي را قرباني کرده، سپس مانند کسي که مرغي را قرباني کرده، سپس مانند کسي که تخم مرغي را قرباني کرده است».

اذكار و دعاهاى مستحب روز جمعه
1- صلوات و سلام بسيار بر پيامبر صلى الله عليه و سلم فرستادن:
از اوس بن اوس روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : (إن من أفضل أيامکم يوم الجمعة، فيه خلق آدم، و فيه قبض، و فيه النفخة، و فيه الصعقة، فأکثروا علي من الصلاة فيه فإن صلاتکم معروضة علي، قالوا : يا رسول الله، و کيف تعرض عليک صلاتنا و قد أرمت؟ فقال : إن الله عزوجل حرم علي الأرض أن تأکل أجساد الأنبياء) «به راستي از بهترين روزهاي شما روز جمعه است، که در آن آدم خلق شده، و در آن فوت کرده، و دو صور (که با يکي مي‌ميرند و ديگري زنده مي‌شوند) در آن دميده مي‌شود؛ پس در روز جمعه بسيار صلوات بر من بفرستيد که صلوات شما بر من عرضه مي‌شود، گفتند : اي رسول خدا! چگونه صلوات ما بر تو عرضه مي‌شود در حالي که جسد تو پوسيده است؟ فرمود: خداوند بر زمين حرام کرده که اجساد پيامبران را بخورد (از بين ببرد)».
2- خواندن سوره کهف: 
از ابوسعيد خدري روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : (من قرأ سورة الکهف في يوم الجمعة أضاء له من النور ما بين الجمعتين) «کسي که در روز جمعه سوره کهف را بخواند در فاصله بين دو جمعه نوري برايش روشن مي‌شود».
3- دعاي زياد به اميد مصادف شدن با ساعت اجابت دعا: 
از جابر -رضي الله عنه- روايت است که پيامبر -صلى الله عليه وسلم- فرمود : (يوم الجمعة اثنتا عشرة ساعة، لايوجد فيها عبد مسلم يسأل الله عزوجل شيئا إلا آتاه، فالتمسوها آخر ساعة بعد صلاة العصر) 
«روز جمعه دوازده ساعت است (در اين ميان ساعتي هست که) هر بنده مسلماني در آن ساعت از خداوند چيزي بخواهد حتما به او مي‌دهد، آن را در آخرين ساعت روز جمعه بعد از نماز عصر جستجو کنيد». 

خواندن نماز جمعه در مسجد جامع
از عايشه روايت است : (کان الناس ينتابون يوم الجمعة من منازلهم و العوالي و ...) «مردم گاه گاهي از منازلشان که در روستاهاي اطراف و عوالي (که در فاصلة چهار مايلي و بيشتر از مدينه بودند) براي جمعه (به مدينه) مي‌آمدند».
از زهري روايت است که : (أن أهل ذي الحليفة کانوا يجتمعون مع النبي صلى الله عليه و سلم و ذلک علي مسيرة ستة أميال من المدينة) «اهل ذوالحليفه با پيامبر صلى الله عليه و سلم جمعه مي‌‌کردند و ذوالحليفه در فاصله شش مايلي مدينه قرار داشت».
از عطاء بن ابي رباح روايت است : (کان أهل مني يحضرون الجمعة بمکة) «اهل مني براي نماز جمعه به مکه مي‌آمدند».
حافظ ابن حجر در تلخيص (55/2) گويد :
«نقل نشده که پيامبر صلى الله عليه و سلم به کسي اجازه داده باشد تا در يکي از مساجد مدينه يا روستايي از روستاهاي نزديک آن نماز جمعه برگزار کند».


وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین
سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

در آن زمان، همواره بر سر زبان‌ها بود كه: ايمان، خانه‌هايي دارد و نفاق نيز خانه‌هايي؛ خانه‌‌ي ابوبكر از مهاجران، يكي از خانه‌هاي ايمان است؛ همان‌گونه كه خانه‌هاي بني‌نجار از انصار، جزو خانه‌هاي ايمان مي‌باشد. ( ابوبكر الصديق (1/280) از محمد مال ‌الله برگرفته از منهاج‌السنة از ابن‌تيميه(رح))

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 4526
دیروز : 5831
بازدید کل: 8837840

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010