|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>اهل سنت و جماعت > محبت اهل بیت
شماره مقاله : 8098 تعداد مشاهده : 288 تاریخ افزودن مقاله : 1/9/1389
|
شیخ محمد بن عبدالوهاب و پیروانش خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را دوست دارند و محبت آنها را وسیلهی تقرب به خدا قرار میدهند
از امام عبدالعزیز ابن باز رحمه الله سؤال شد: آیا صحیح است که وهابیون با اهل بیت دشمنی میورزند و از مقام سید مخلوقات میکاهند؟ و حقیقت دعوت وهابیون چیست؟ و چرا به این شکل میجنگند؟ در پاسخ گفتند: شیخ محمد رحمه الله و پیروان تلاشگر ایشان اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را دوست داشته و قائل به فضل آنها میباشند، ایشان با توسل به محبت اهل بیت و دعای مغفرت، رحمت و رضایت برای افرادی همچون عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و فرزندان ایشان، و افرادی همچون خلیفهی چهارم علی بن ابیطالب رضی الله عنه و فرزندان ایشان (حسن و حسین و محمد ن) و سایر اهل بیت که در توحید، اطاعت از خدا و بزرگداشت شریعت الهی رهرو آنها بودهاند، به خداوند تقرب میجویند([1]). و ضمن رسالهی دیگری([2]) میگوید: و از این طریق ماجرای میان علی و معاویه م به وقوع پیوست، از نظر اهل سنت علی رضی الله عنه بر حق بوده و در اجتهاد خود دو أجر را کسب نموده، و معاویه رضی الله عنه و همراهانش اشتباه کردهاند و علیه علی رضی الله عنه شورش نموده، اما ایشان خواهان حقیقت بوده و اجتهاد نموده، لذا یک أجر و پاداش را میگیرد. خداوند از همهی آنها راضی باد. و در رسالهی دیگری([3]) میگوید: ... پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روز عرفه در حجة الوداع خطاب به مردم فرمودند: «إني تارک فیکم ما لن تضلوا إن اعتصمتم به: کتاب الله». ویقول صلی الله علیه و آله و سلم أیضاً: «إني تارک فیکم ثقلین: کتاب الله فیه الهدی والنور فخذوا بکتاب الله واستمسکوا به وأهل بیتي، أذکرکم الله في أهل بیتي». (در میان شما کتاب خدا (قرآن) را جا گذاشتهام که اگر بدان چنگ فرا زنید هرگز گمراه نخواهی شد) و در روایت دیگری آمده که فرمود: (من دو چیز گرانبها را در میان شما جا میگذارم: نخست کتاب خدا (قرآن) است که حاوی هدایت و نور میباشد، پس کتاب خدا را بگیرید و بدان تمسک جویید. و دیگری: اهل بیتم است، در حق اهل بیتم خدا را به یاد شما میآورم). مراد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از اهل بیت: همسران و خویشاوندانش از بنی هاشم است، راجع به اهل بیتش خدا را به یاد مردم میآورد که نسبت به آنها با مهربانی و نیکوکارانه رفتار نمایند، آنها را اذیت و آزار نرسانند و تا وقتی که بر دین اسلام ماندگار باشند و از شریعت الهی تبعیت نمایند حقوق آنها را بپردازند. و باز آمده([4]) که: س: کلمه «یا سید فلان» در میان ما به وفور استعمال میشود، زیرا شخص مخاطب با خانوادهی مشخصی فامیل میباشد، آیا این حرف صحیح است؟ ج: اگر با این نام شناخته شده باشد اشکالی ندارد؛ زیرا کلمهی «سید» برای رئیس، فقیه، دانشمند و نسل فاطمه از فرزندان حسن و حسین استعمال میشود و در میان مردم رایج گشته است. لازم به ذکر است که عرب رئیس قوم خود را «ساده» مینامند. و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز از اعرابهای اطراف مدینه که به خدمتش میرسیدند، میپرسید: ای بنی فلان سید شما کیست؟ یعنی رئیس شما کیست؟ و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم راجع به حسن رضی الله عنه فرمود: «إن ابني هذا سید، ولعل الله أن یصلح به بین فئتین عظیمتین من المسلمین...». ( این فرزند من سید است و امید دارم که خداوند به وسیلهی او میان دو گروه بزرگ از مسلمانان صلح و آشتی برقرار نماید). این عقیدهی شیخ محمد بن عبدالوهاب است که از کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم استنباط نموده و بدان باور داشت و آن را در کتابهایش منتشر مینمود، و همهی پیروان و دوستدارانش نیز همین عقیده را دنبال کردند و از آن پیروی نمودند، اینک امام معاصر با کمال وضوح و روشنی تصریح مینماید و میگوید: شیخ محمد رحمه الله و پیروان تلاشگر ایشان اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را دوست داشته و قائل به فضل آنها میباشند، ایشان با توسل به محبت اهل بیت و دعای مغفرت، رحمت و رضایت برای افرادی همچون عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و فرزندان ایشان، و افرادی همچون خلیفهی چهارم علی بن ابیطالب رضی الله عنه و فرزندان ایشان (حسن و حسین و محمد ن) و سایر اهل بیت که در توحید، اطاعت از خدا و بزرگداشت شریعت الهی رهرو آنها بودهاند، با محبت آنها به خداوند تقرب میجویند.
محبت اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یکی از اصول اهل سنت و جماعت است علامه شیخ محمد بن عثیمین رحمه الله میگوید: ... ظاهرا کلمهی «سید» برای نسل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یعنی فرزندان فاطمه رضی الله عنها از دختر و پسر استعمال میشود. و کلمهی «شريف» نیز برای آنها بکار برده میشود، و برخی اوقات کلمهی «شریف» برای هاشمی استفاده میشود([5]). و گفته: اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عبارتند از؛ همسران ایشان و همهی خویشاوندانش که زکات بر آنها حرام است، امثال: خاندان علی، جعفر، عباس و ... ؛ و آنچه واجب است که در برابر آنها انجام شود محبت، احترام و بزرگداشتشان میباشد، زیرا آنها به خدا ایمان داشتند و از خویشان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میباشند و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم راجع به آنها چنین توصیه فرموده: «أذکّرکم الله في أهل بیتي». (راجع به اهل بیتم خدا را به یاد شما میآورم). و به خاطر اینکه محبت و بزرگداشت آنها نشانهی ایمان است؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «والله لا یؤمنون حتى یحبوکم لله ولقرابتي». (به خدا سوگند تا وقتی که شما را به خاطر خدا و به خاطر خویشاوندی با من دوست نداشته باشند، ایمانشان کامل نخواهد شد)([6]). و باز در شرح «لمعة الاعتقاد» بیان میدارد: این چهار نفر خلفای هدایت یافته و هدایت دهندهای هستند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حق آنها فرمود: «علیکم بسنتي، وسنة الخلفاء الراشدین من بعدي، عضوا علیها بالنواجذ». (به سنت من و سنت خلفای هدایتیافتهی هدایتدهندهی بعد از من چنگ فرا زنید و آن را محکم با دندان بن خود بگیرید)([7]). و باز در همان نوشتار بیان داشته: حسن، حسین و ثابت بن قیس نیز از کسانی هستند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای آنها گواهی بهشت دادند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «الحسن والحسین سیدا شباب أهل الجنة»([8]). (حسن و حسن سید و رئیس جوانان اهل بهشت هستند). و خطاب به ثابت بن قیس فرمودند: «إنک لست من أهل النار، ولکنک من أهل الجنة»([9]). (شما از اهل دوزح نيستى، بلكه از اهل بهشتى). حسن نوه و ریحانهی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است، ایشان امیر مؤمنان بن امیر مؤمنان علی بن ابیطالب رضی الله عنه هستند، در 15 رمضان سال سوم هجری چشم به دنیا گشودند و در ربیع الاول سال (50 هـ) در شهر مدینه وفات فرمودند و در قبرستان بقیع دفن شدند. و حسین نیز نوه و ریحانهی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است، ایشان فرزند علی بن ابیطالب رضی الله عنه هستند، در شعبان سال (4 هـ) چشم به دنیا گشودند و در (10 محرم سال 61 هـ) در کربلا به درجهی شهادت نائل آمدند([10]). و بیان داشته: ما بر محبت این اصحاب خدا را گواه میگیریم، و با زبانمان به نحو شایستهای آنها را تمجید مینماییم؛ و از آن دو منهج گمراه تبرئه میجوییم: منهج روافضی که در حق اصحاب ناسزا میگویند و راجع به اهل بیت افراط مینمایند؛ و منهج نواصبی که اهل بیت را مورد دشمنی و کینه خود قرار میدهند، و معتقدیم که اگر اهل بيت از اصحاب باشند، سه حق را دارند: حق ایمان، حق صحابه بودن و حق خویشاوندی با پیامبر ص([11]). و در همان نوشته در شرح قول مصنف که گفته: «و اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را دوست دارند» میگوید: یعنی: و از جمله اصول اهل سنت و جماعت این است که به خاطر دو ویژگی اهل بیت را دوست دارند: یکی: ایمان و دیگری: خویشاوندی با پیامبر ص، و هرگز آنها را مورد نفرت قرار نمیدهند. بنابر این محبت علی رضی الله عنه از طریق تنفر و نفرت از ابوبکر و عمر م ممکن نیست، تا اینکه چنان تلقی شود که ابوبکر و عمر با علی دشمن بودهاند، با وجود اینکه به تواتر رسیده است که علی رضی الله عنه بر منبر آنها را میستود. میگوییم: ما بر محبت اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و خویشاوندی ایشان خدا را گواه میگیریم، آنها را به خاطر محبت خدا و رسولش مورد محبت و مودت خویش قرار میدهیم. عباس وقتی که شکایت دوری قریش از بنی هاشم را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برد، در جواب فرمودند: «والذي نفسي بیده لا یؤمنون حتى یحبوکم لله ولقرابتي». (سوگند به کسی که جان من در دست او است تا وقتی که شما را به خاطر خدا و به خاطر خویشاوندی با من دوست نداشته باشند، ایمانشان کامل نخواهد شد). پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سوگند یاد نمودند که ایمانشان کامل نخوهد شد تا وقتی که به خاطر خدا آنها (اهل بیت)را دوست نداشته باشند، این نوع از محبت سایر مسلمانان نیز با آنها مشارکت دارند، زیرا بر هر مسلمانی واجب است که به خاطر خدا سایر مسلمانان را دوست داشته باشد، اما وقتی فرمودند: «و به خاطر خویشاوندی با من» این یک محبت اضافی است که علاوه بر محبت و مودت به خاطر خدا تنها شامل اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میباشد. پس عقیدهی اهل سنت و جماعت راجع به اهل بیت عبارت است از اینکه: آنها را دوست داشته و ولایت آنها را پذیرفته و وصیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در خصوص آنها را اجرا مینمایند. و مقام و منزلتی ما فوق منزلت واقعی را به آنها نمیدهند، بلکه از کسانی تبرئه میجویند که در حق آنها تا حد الوهیت افراط نمودهاند([12]). و در «منهاج أهل السنة والجماعة» میگوید: ... اهل سنت و جماعت نیز میگویند: برخی از اصحاب دارای امتیازاتی ویژه هستند و لازم است که آنها را در مقام خود قرار داد، بنابر این اصحابی که از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هستند، امثال: علی بن ابی طالب، حمزه، عباس، ابن عباس و ... از نظر ما - به خاطر قرابتی که با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دارند- محبوبتر از سایر اصحاب میباشند. تا آنجا که میگوید: اهل سنت و جماعت همانند روافض در خصوص اهل بیت افراط نمیکنند، و همانند نواصب نیز با آنها به جنگ و عداوت نمیپردازند، بلکه در میان آن دو منهجی میانه را دنبال میکنند، و به خاطر قرابتی که با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دارند حق آنها را شناخته و منزلت و مقام واقعی را بدانها میدهند([13]). و در شرح بیت شماره 184 کتاب «شرح السفارینیه» میگوید: ... ما به دو دلیل مؤمنان اهل بیت را دوست داریم، یکی اینکه مؤمن هستند، دیگری اینکه با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خویشاوند هستند، و از این رو آنها را بر دیگران برتری میدهیم، اما به طور مطلق آنها را از فضیلت برخوردار نمینماییم، بلکه منزلت و مقام واقعی را برایشان در نظر میگیریم، آنها (اهل بیت) نیز کاملا بدان راضی هستند، زیرا امیر المؤمنین علی بن ابیطالب رضی الله عنه که امام اهل بیت است بر منبر کوفه اعلام میداشت: «خیر هذه الأمة بعذ نبیها أبوبکر ثم عمر». (بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ابوبکر سپس عمر بهترین خلق خدا میباشند). و در شرح بیت شماره (151) راجع به روافض و نواصب میگوید: ... چه کسی از گروهی فرمانبرداری میکند که با اهل بیت دشمنی میورزند؟ چه کسی از آنها فرمانبرداری مینماید که در حق علی بن ابیطالب ناسزا میگوید؟ همهی مردم از بینش و رفتار آنها تنفر مینماید... و باز میگوید: کسان دیگری هستند که بر عکس گروه قبلی با اهل بیت و در رأس آنها علی بن ابیطالب رضی الله عنه دشمنی و عداوت میورزند، و پناه بر خدا در حق آنها ناسزا میگویند و از آنها نفرت میجویند، اینها نیز به حق اهل بیت تجاوز کردهاند؛ وای به حال هر دو گروه: چه اینها و چه آنها... و تحت آن گفته: علی بن ابیطالب با توجه به ذکاوت و دانش گستردهای که داشتند شهرت کسب کرده بود. و در شرح اربعین نووی تحت حدیث شماره (11) میگوید: از ابی محمد بن حسن بن علی رضی الله عنه نوهی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و فرزند دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که فرزند بزرگ ایشان میباشد؛ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم او را تمجید نمود و فرمود: «إنَّ ابني هذا سید، وسیصلح الله به بین فئتین من المسلمین». (این فرزند من سید است و خدا به وسیلهی او میان دو دسته از مسلمانان صلح و آشتی برقرار مینماید). پس خداوند به وسیلهی او میان دو گروه متنازع و دارای اختلاف صلح و آشتی برقرار نمود، آنگاه که برای معاویه بن ابیسفیان از خلافت تنازل نمودند، و با انجام این کار به سیادت دست یافتند. خوانندهی گرامی به سخنان این امام رحمه الله توجه کن که میفرماید: ما بر محبت اهل بیت و قرابت ایشان با پیامبر ص، خدا را گواه میگیریم. حال صادقانه از خود سؤال کن و بپرس: آیا بعد از این نیز، دلیل دیگری برای محبت اهل سنت و جماعت – که محمد بن عبدالوهاب و پیرانش نیز از آنها هستند- نسبت به اهل بیت رضی الله عنهم لازم و ضروری است؟!! کتابی راجع به فضیلت و دانش اهل بیت رضی الله عنهم شیخ محمد بن علامه عبدالرحمن بن قاسم نجدی رحمه الله راجع به موقف و موضع اهل سنت و جماعت در برابر اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم کتاب جداگانهای را به رشتهی تحریر درآورده است و آن را «آل رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم وأولیاؤه» نام داده است، ایشان در ضمن آن کتاب راجع به عقائد، فضائل، فقه و فقهای اهل بیت بحث رانده است. ایشان آن را از کتاب «منهاج السنه النبویه» نوشتهی ابن تیمیه رحمه الله خلاصه نموده است. این نیز نشانهی نهایت محبت، موالات، بزرگداشت و محبتی صادقانه نسبت به اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میباشد.
([1]) از جمله سؤالهای روزنامهی «المسلمون» 12/3/1417. ([2]) مفهوم الاحادیث المتعلقة بالفتن:7/363 . ([3]) الوصیة بکتاب الله القرآن الکریم :9/14. ([4]) مجموع فتاوی و مقالات متنوعه : 9/290- 291. ([5]) فتاوای سؤال. ج 3 ص 469. ([6]) مجموع الفتاوی :4/307. ([7]) مجموع الفتاوی: 5 /78-79. ([8]) رواه الترمذی و قال حسن صحیح. ([9]) رواه البخاری. ([10]) مجموع الفتاوی:5/80- 81. ([11]) شرح الواسطیة : 588 [ ط :الاولی. دار الثریا]. ([12]) ص: 608-610. ([13]) مجموع الفتاوی:5/204.
از کتاب: اهل بيت رضی الله عنهم اجمعین از منظر محمد بن عبدالوهاب و دعوتگران اهل نجد (ترجمة كتاب: الإمام محمد بن عبدالوهاب وأئمة الدعوة النجدية وموقفهم من آل البيت رضی الله عنهم اجمعین)، به قلم: خالد بن أحمد الزهراني، بازنگری از: شيخ علوى بن عبد القادر سقاف، ترجمه: إسحاق بن عبدالله العوضى، چاپ اول 1429/1387هـ مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|