|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > چرا تشیع در ایران گسترش یافت و چرا شیعه نسبت به صحابه کینه دارند؟
شماره مقاله : 8105 تعداد مشاهده : 321 تاریخ افزودن مقاله : 2/9/1389
|
چرا تشیّع در ایران گسترش یافت و چرا شیعه نسبت به صحابه کینه دارند؟
هنگامی که ایران در زمان عمر؛ فاروق اعظم رضی الله عنه فتح شد و شوکت ایران را در هم فرو ریخت و پادشاهی اش را نابود کرد، ایرانیان از فاروق رضی الله عنه و دوستان و سربازانش کینه به دل گرفتند و به فکر انتقام افتادند. زیرا خوی ایرانیان با سلطنت و شاهنشاهی انس گرفته بود و سلطنتدوستی و شاهپرستی در وجودشان، مانند خون و آب، جریان داشت. یهود برای پاشیدن بذر فتنه، ملت ایران را مزرعهای مناسب دید. اتفاقاً شهر بانو دختر یزدگرد، پادشاه ایران، که با اسرای ایرانی آورده شده بود با حسین پسر علی رضی الله عنه ازدواج کرد. وقتی یهود برای خلیفهی مسلمانان عثمان رضی الله عنه نقشهی قتل کشیدند، از علی رضی الله عنه به عنوان سپر استفاده کردند. ابتدا بدون اطلاع علی رضی الله عنه برای او و اولادش، ادعای ولایت و خلافت کردند. ایرانیان با انگیزهی انتقام از عمر رضی الله عنه با آنان همدستی کردند. آنان نسبت به یاران و سربازان و اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم که ایران را فتح کرده بودند و با عثمان رضی الله عنه که دایرهی فتوحات را گسترش داده بود و امور را سر و سامان داده و سرکشان و نافرمانان را تبعید کرده بود، کینه در دل داشتند. پس با توجه به این شرایط، مردم ایران آمادگی خود را برای همکاری با آن طائفهی یهودی و سرکش و فتنهانگیز اظهار کردند، خصوصاً پس از این که دیدند خونی که در رگهای علی بن الحسین ملقب به زینالعابدین جاری است، خونی است ایرانی که از طرف مادرش شهربانو، دختر یزدگرد پادشاه ساسانی، به او رسیده است. به این دلیل اکثر ایرانیان تشیع را پذیرفتند. چون با این کار و با دشنام به صحابه و عمر رضی الله عنه و عثمان رضی الله عنه ؛ دو فاتح ایران و دو خاموشکنندهی آتش مجوس در ایران، تسکین خاطر مییابند. از این جا با یهود حیلهگر، متحد شدند و راه و برنامهی آنان را در پیش گرفتند. یک خاورشناس انگلیسی، که مدتی طولانی در ایران بود و تاریخ ایران را تمام و کمال مورد بررسی قرار داده است، میگوید: از جمله مهمترین اسباب دشمنی ایرانیان با دومین خلیفهی راشد؛ عمر فاروق رضی الله عنه ، این است که ایران را فتح کرد و شوکت آنان را در هم شکست، اما ایرانیان به دشمنی خود با عمر رضی الله عنه رنگ و بوی دینی و مذهبی دادند در حالی که در حقیقت دنبال دین و مذهب نبودند.[1] در جای دیگر، توضیح بیشتری داده و گفته است: «عداوت و دشمنی ایرانیان با عمر به این دلیل نیست که عمر، حقوق علی و فاطمه رضی الله عنهما را غصب کرده است، بلکه بدین خاطر است که حضرت عمر رضی الله عنه ایران را فتح کرد و به سلسله و خانوادهی ساسانیان پایان داد. سپس این شرقشناس از یک شاعر ایرانی، شعر زیر را میآورد: بشکست عمر پشت هژبران عجم را بر باد فنا داد رگ و ریشهی جم را این عربده بر غصب خلافت ز علی نیست با آل عمر کینه قدیم است عجم را[2] پس جدال به خاطر غصب خلافت از علی رضی الله عنه نیست بلکه همان مسألهی قدیمی فتح ایران است»[3] وی می افزاید: مردم ایران، اولاد علی بن الحسین را برای کینههای خود مایهی تسکین خاطر و آرامش یافتند؛ چون میدانستند که مادر علی بن حسین، دختر پادشاهشان یزدگرد است. پس دیدند که در اولاد شهر بانو، حقوق پادشاه با حقوق دین یکی شده است. از این جا، رابطهای سیاسی میان آنان نشأت گرفت؛ چون معتقد بودند پادشاه از آسمان میآید و از طرف خداست پس بیشتر به آنها چسبیدند.[4]
[1] - دکتر براون، تاریخ ادبیات ایران، هند (به زبان اردو)، ج1،ص 217. [2] - یعنی عمر فاروق رضی الله عنه پشت بزرگان عجم را شکست و ریشهی خاندان جمشید- یکی از بزرگترین پادشاهان فارس- را برکند. [3] - براون (شرق شناس انگلیسی)، تاریخ ادبیات ایران، ج4، ص49 . [4] - همان، هند، ج1، ص 215.
به نقل از: شيعه و سنت، تأليف: إحسان إلهي ظهير
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|