|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>اهل سنت و جماعت > اهل بیت از دیدگاه اهل سنت
شماره مقاله : 8163 تعداد مشاهده : 313 تاریخ افزودن مقاله : 15/9/1389
|
اهل بيت از ديدگاه اهل سنت شكي نيست كه اهل بيت رسول الله صلی الله علیه و سلم در ميان اهل سنت، مقام بلندي دارند و اهل سنت نسبت به آنان احترام بسيار قايلند و حقوق آنها را آنگونه كه خداوند در شريعت قرار داده است رعايت ميكنند، لذا آنان را دوست دارند و محبت و موالات شايستهاي نسبت به آنان دارند و به سفارش پيامبر در خصوص آنان عمل مينمايند همان وصيتي كه در روز غدير خم فرمود: «واُذَكِّرُكم الله في أهل بيتي»: (شما را دربارهي ـ رعايت حقوق ـ اهل بيتم سفارش ميكنم([1]). اهل سنت از همه مردم به اين وصيت و ديگر وصاياي پيامبر بيشتر پايبندند و عمل ميكنند. گفتني است كه اهل سنت از راه و روش شيعيان كه در حق و محبت اهل بيت غلو و افراط ميكنند و نيز از ناصبيهايي كه اهل بيت را با ناسزا گويي و عداوت آزار ميدهند، بيزار و مبرايند. و تمام اهل سنت بر وجوب محبت اهل بيت و تحريم آزار و بيادبي، قولي يا فعلي نسبت به ايشان اتفاق نظر دارند و با افتخار ميگوييم كه، كتابهاي اهل سنت مملو از مناقب و فضايل اهل بيت است. به همين دليل برخي از فضايل اميرالمؤمنين علي رضی الله عنه و فرزندان و نوادگانش را به ترتيب ذكر ميكنيم: کسانی که شيعيان ادعای عصمت آنان را دارند و گمان و خيال میکنند که اهل سنت آنها را دوست ندارند و با آنان دشمنی دارند. اول: اميرالمؤمنين علي رضی الله عنه : سهل بن سعد رضی الله عنه روايت ميكند كه رسول الله صلی الله علیه و سلم در روز جنگ خيبر فرمود: فردا اين پرچم را به مردي ميدهم كه خداوند خيبر را بر دستانش فتح ميكند و او خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نيز او را دوست ميدارند، آن شب مردم دربارهي مردي كه فردا پرچم اسلام را از دست رسول خدا تحويل خواهد گرفت، حرف ميزدند([2]). گويد: صبح كه شد، مردم نزد رسول الله صلی الله علیه و سلم آمدند، در حالي كه هر يك از آنان اميد وار بودند كه رسول الله صلی الله علیه و سلم پرچم را به او بدهد، رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: علي بن ابي طالب كجاست؟ گفتند: چشمانش درد ميكند، فرمود: كسي را بفرستيدكه او را بياورد. علي را آوردند، رسول الله صلی الله علیه و سلم از آب دهان خويش به چشمهاي او ماليد و برايش دعا كرد، و علي رضی الله عنه شفا يافت، بگونهاي كه گويا هيچ دردي نداشته است. پس از اين پرچم را به علي رضی الله عنه داد و علي رضی الله عنه گفت: اي رسول خدا: آيا با آنان بجنگيم تا مثل ما شوند؟ فرمود: بهصورت عادي برو تا به ميدان آنان برسي، آنگاه آنان را به اسلام دعوت بده و از وجوب حقي كه خداوند بر آنان دارد، با خبر كن، به خداوند سوگند اگر خداوند يك نفر را بوسيلهي تو هدايت كند، از شتران مو سرخ براي تو بهتر است([3]). در اين حديث فضيلتي بسيار بزرگ و يكي از مناقب آشكار اميرالمؤمنين عليبن ابيطالب رضی الله عنه وجود دارد؛ چون پيامبر گواهي داده است كه خدا و رسولش! علي رضی الله عنه را دوست دارد و او نيز خدا و رسولش را دوست دارد. دوم: فاطمه رضي الله عنها: پيامبر فرمود: فاطمه سردار زنان بهشت است([4]). سوم: حسن و حسين: از براء بن عازب رضی الله عنه روايت است كه رسول الله ص، حسن رضی الله عنه و حسين رضی الله عنه را ديد و فرمود: «پروردگارا من اين دو را دوست دارم، تو نيز دوست بدار».([5]) در اين حديث فضيلتي آشكار براي حسنين است؛ چون پيامبر امتش را به محبت آن دو تشويق كرده و توضيح داد كه محبت آن دو، به معناي دوست داشتن پيامبر است. ابوسعيد خدري رضی الله عنه روايت ميكند، رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «حسن و حسين رضی الله عنه رداران جوانان بهشتند».([6]) در اين حديث دو فضيلت بزرگ براي حسن رضی الله عنه و حسين رضی الله عنه است؛ چون پيامبر به بهشتي بودن آن دو گواهي داده است و نيز خبر داده اند كه هر آن دو سرداران جوانان بهشتاند. چهارم: علي بن حسين: يحيي بن سعيد دربارهي او ميگويد: «او افضلترين هاشمياست كه در مدينه ديدهام»([7]). امام زهري گويد: «هيچ هاشمياي افضلتر از علي بن حسين نديدم»([8]). محمد بن سعد ميگويد: او ـ علي بن حسين ـ ثقه، مأمون، كثيرالحديث، عالي مقام، بلند مرتبه و پرهيزگار بوده است.([9]) پنجم: محمد بن علي باقر: ابن سعد گويد: «او داراي علم زيادي بوده و حديث زيادي روايت كرده است»([10]). و صفدي گويد: او يكي از كساني است كه علم، فقه و ديانت را در خود جمع كرده است([11]). و امام ذهبي گويد: حافظ حديث بوده و در احتجاج به او اتفاق دارند([12]). ششم: جعفر بن محمد معروف به صادق: امام ابوحنيفه دربارهاش ميگويد: «فقيهي آگاهتر از جعفر بن محمد نديدم»([13]). ابوحاتم گويد: «ثقه است، از كساني مانند او نبايد سؤال كرد»([14]). ذهبي گويد: «جعفر بن محمد، صادق سردار علويها در زمان خودش در حجاز است و از صحابه نيست»([15]). هفتم: موسي بن جعفر، معروف به كاظم: ابو حاتم رازي گويد: «ثقه، صدوق و يكي از ائمهي مسلمانان است»([16]). ابن تيميه گويد: «موسي بن جعفر از كساني است كه به عبادتگزاري و پايبنديش به طاعات و عبادات گواهي دادهاند»([17]). ذهبي گويد: «موسي بن جعفر يكي از بهترين حكيمان و از عبادتگزاران با تقوا بوده است»([18]). هشتم: علي بن موسي معروف به رضا: ذهبي دربارهي وي ميگويد: او در علم، دينداري و سروري مقام و منزلت بلندي دارد([19]). نهم: محمد بن علي معروف به امام جواد: ابن تيميه گويد: از بزرگان بني هاشم و در سخاوت و سروري معروف است([20]). بغدادي([21]) ميگويد: اهلسنت معتقد به دوستي و موالات با همهي همسران رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم هستند و هر كس همسران رسولالله صلی الله علیه و سلم و يا برخي از آنان را كافر بداند، كافر ميدانند و حسن، حسين، حسن بن حسن، عبدالله بن حسن، علي بن حسين(زين العابدين) و محمدبن علي معروف به باقر و جعفر صادق و موسي بن جعفر و علي بن موسي الرضا و نيز ديگر فرزندان علي رضی الله عنه و كساني كه از نسل او هستند، و فرزنداني مانند: عباس، عمر، محمدبن حنفيه و ديگر كساني كه به روش پدرانشان بودهاند را محترم و شايان تقدير و بزرگداشت، ميشمارند([22]). ابو مظفر طاهر اسفرايني([23]) در بيان منهج اهل سنت ميگويد: خداوند آنان را از اينكه دربارهي گذشتگان ـ پيشگامان امت اسلاميچيز ـ منكري بگويند يا بر آنان طعنه و ايراد وارد كنند، محفوظ نگه داشته است و دربارهي مهاجران، انصار، بزرگان دين، بدريان شركت كنندگان در احد، و بيعت رضوان چيزي جز خير و خوبي نميگويند؛ و تمام كساني كه پيامبر صلی الله علیه و سلم به بهشتي بودنشان گواهي داده را جز به خوبي و نيكي ياد نميكنند و معتقدند ازواج و همسران پيامبر ص، اصحاب و اولاد ايشان ر را جز به نيكي نبايد ياد كرد و نوادگان پيامبر صلی الله علیه و سلم مانند: حسن، حسين، و نوادگان مشهورشان مثل عبدالله بن حسن، علي بن حسين، محمد بن علي، جواد بن محمد باقر، علي بن موسي الرضا و تمام كساني كه پايبند به سنت پيامبر و نوادگانش بوده اند، را محترم ميشمارند و اجازه نميدهند كسي از خلفاي راشدين عيبجوئي كند و به آنان توهين نمايد و معتقدند نبايد كسي به بزرگان تابعين و تابع تابعين كه بر منهج قرآن و سنت صحيح بوده اند و خداوند آنان را از آلوده شدن به بدعتها و منكرات حفظ كرده است، طعنه زند.([24]) اين خلاصهاي بود از عقيدهي اهل سنت و جماعت دربارهي اهل بيت پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم است و كساني كه ميخواهند بيشتر بدانند ميتوانند به كتابهاي حديث، سيره و زندگينامهها رجوع كنند، انشاء الله خواهند ديد كه اهلسنت انصار و ياران اهل بيتاند. ([25]).
([1]) - صحيح مسلم با شرح نووي، كتاب فضائل صحابه، باب فضائل علي 15/188 حديث/2408 ([2]) -النهايه لابن الأثير 2/140 ([3]) -صحيح بخاري با فتح الباري، كتاب فضائل صحابه، باب مناقب علي7/70 ش/1-37 و صحيح مسلم، كتاب فضائل صحابه، باب فضائل علي4/1872 حديث/3406 ([4]) -صحيح بخاري با فتح الباري، فضائل صحابه7/105. ([5]) - ترمذي كتاب المناقب باب مناقب حسن و حسين (5/661) حديث (3782) و گويد: حسن و صحيح است و آلباني صحيح دانسته، ترمذي 3/226 ([6]) - مسند احمد 3/3 و ترمذي: كتاب المناقب 5/656 حديث 3768 ومى گويد: حسن و صحيح است وحاكم درمستدرك3/166-167 ودر روايتي ديگرو(ابوهما خير منهما) وابن خزيمة في صحيحه 2/206والهيثميفي مجمع الزوائد 9/184 و طبرانی هم روایت کرده است که اسناد آن حسن است و آلباني در الاحاديث الصحيحه 2/448. ([7]) - الحليه 3/138. ([8]) - الحليه 3/141 و تهذيب التهذيب 7/305 ([9]) - طبقات كبري 5/222 ([10]) - طبقات كبري 5/324 ([11]) - الوافي بالوفيات 4/102 ([12]) - سير اعلام النبلاء 4/413 ([13]) - تذكرة الحافظ 1/166 ([14]) -الجرح و التعديل2/487 ([15])- مختصر العلو/148 ([16])-الجرح و التعديل4/139 ([17]) -منهاج السنه4/57 ([18])-ميزان الاعتدال4/202. ([19]) -سير اعلام النبلاء9/387. ([20]) -منهاج السنه4/68. ([21]) - عبدالقاهر بن طاهر بن محمد بن عبدالله تميميبغدادي اسفرايني فقيه شافعي، اصولي، اديب، در بغداد تولد يافت و درسال 429هـ در اسفرئين وفات نمود.نگا: وفیات الاعیان 3/203 و الاعلام 4/48. ([22])-الفرق بين الفرق/360. ([23])- طاهر اسفرائيني شافعي مشهور به (ابومظفر) امام اصولي، فقيه، مفسر، در سال 471هـ در طوس وفات نمود. نگا:طبقات الشافعية 3/175. ([24]) - التبصير في الدين. 196 ([25]) - رجوع شود به العقيده في اهل بيت، سحيمي.
از کتاب: استشهاد حسين رضی الله عنه، (ترجمهي كتاب: من قتل الحسين؟)، تأليف: عبدالله بن عبدالعزيز، ترجمه: اسحاق دبیری (رحمه الله)، چاپ اول 1388/1430هـ، انتشارات حقيقت. مصدر: سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|