Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

 در حديث‌ شريف‌ آمده‌ است: «خداوند حرام‌ كرده‌ است‌ از مسلمان‌ خون‌ وي‌ را، آبروي‌ وي‌ را و اين‌كه‌ به‌ وي‌ گمان‌ بد زده‌ شود».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>اشخاص>امام حسین رضی الله عنه > شعائر حسینی

شماره مقاله : 8174              تعداد مشاهده : 286             تاریخ افزودن مقاله : 15/9/1389

شعائر حسینی
 
مبحث اول: شعائر حسینی رسومی‌هستند كه درزمان ائمه نبوده است
آنچه از عزاداری و اعمالی مانند: بر سر وصورت و بدن زدن، نوحه كردن و ...، هر ساله انجام می‌شود، به اعتراف علمای شیعه در زمان ائمه نبوده است . ابو القاسم نجم الدین معروف به محقق حلی، یاد آور شده كه گرفتن مجلس عزاداری از صحابه و ائمه، نقل نشده است یعنی: چنین مراسمی‌در میان ائمه و صحابه وجودی نداشته است و برگزاری چنین جلساتی با راه و روش سلف مخالف است([1]).
آیت الله عظمی‌جواد تبریزی در پاسخ سؤالی که از ایشان پرسیده بودند نظر شما درباره شعائر حسینی عزاداری و... چیست؟ و در جواب آنانی كه می‌گویند، اینها رسوم و عاداتی هستند كه در زمان ائمه‌ی اطهار نبوده، لذا هیچ مشروعیتی ندارد چه می‌گویید؟
در پاسخ می‌گوید: «شیعیان در زمان ائمه با تقیه زندگی می‌كردند و عدم وجود شعائر در زمان آنها به عدم مشروعیت آن دلالت ندارد و اگر شیعیان در آن زمان مثل الآن امكان اظهار شعائر و انجام آن را می‌داشتند، انجام می‌دادند، مانند: اینكه پرچم سیاه بر دروازه های حسینه ها و حتی خانه ها برای اظهار غم و اندوه، نصب كنند»([2]).
از آیت الله العظمی‌علی حسینی فانی اصفهانی می‌پرسند كه: «این امور ـ مسائل عزاداری ـ در زمان معصومین علیهم السلام نبوده، در حالی كه آنان خانواده‌ی صاحب مصیبت بودند و به عزاداری بر حسین اولویت داشتند و در هیچ روایتی از آنان ثابت نشده كه به عزاداری دستور داده باشند، امّا شیعیان این مسائل را از خودشان ساختند و شعائر مذهبی نامیدند و در روایات آمده كه تمام بدعتها و فرجام همه‌ی آنها گمراهی وآتش است، آیت الله فانی اصفهانی در جواب می‌گوید:
پاسخ بسیار واضح است؛ چون هر چیز جدید بدعت نیست، بدلیل اینكه، بدعتِ منفور و مردود، آنست كه حكمی‌جدید از احكام تشریعی كه از دین نبوده در دین بوجود بیاید، و منظور از روایاتی كه در آنها بدعت و بدعتگذار مذمت شده این است كه حكمی‌تشریعی به دین افزوده شود، این امر به حكم عقل، زشت و قبیح است؛ چون حكمی‌شرعی را آورده كه از شارع نبوده و آن را حكم شرعی و الهی قرار داده كه از وحی آسمان گرفته شده، و اگر چنین نیست، شبهات حكمیت كه در روایات از آنها بیزاری شده كجا و حكم عقل به قبح مجازات و عذاب بر آنها كجا؟
روشن است كه شعائر حسینی اینگونه نیست؛ چگونه می‌تواند چنین باشد در حالی كه به گریستن دستور([3]) داده شده ایم و آن عملی و واكنشی است كه نیاز به سبب دارد، كه سبب می‌تواند قولی مانند ذكر مصیبتها و سرودن مرثیه ها و یا عملی مانند اعمال اهل مصیبت باشد؛ لذا فقیه می‌تواند به جواز این شعائر فتوا دهد([4]).
حسن مغنیه می‌گوید: در دوران آل بویه در قرن چهارم هجری این روز آزاد شد ـ عزاداری و سینه زنی و ...- بنابر این مراسم عزاداری بوسیله آل بویه پایه گذاری شده است و همانطور كه شایسته بود در بغداد، عراق، خراسان، ماوراء النهر و تمام دنیا آشكار شد و همه‌ی شهر سیاه پوش می‌شد و مردم با كاملترین صورتی كه حادثه دردناكی را، عزاداری می‌نمودند و به عزا می‌نشستند، عزاداری كردند.
در زمان حمدانی در حلب، موصل و دیگر مناطق به همین صورت بود، امّا در زمان فاطمیان مراسم عزاداری حسینی در عاشوراء، تابع بغداد بود و به مراسم ساده‌ای كه هم اكنون در تمام جهان اسلام بویژه ایران، عراق، هند، سوریه و ... برگزار می‌شود، محدود می‌شد. و این جلسات نوحه خوانی و عزاداری برای عبرت گرفتن بر پا می‌شد. بنابراین شعائر حسینی به نمادی از مظاهر خدمت به حق و حقیقت تبدیل شد»([5])([6]).
آیت الله شیرازی در بحث دوران و مراحل شعائر عزاداری در گذر زمان در حالی كه از ظلمی‌كه مانع میشد شیعیان این شعائر را اظهار كنند، شكایت دارد می‌گوید: «شیعیان در حالی كه در ستمهای بنی امیه و بنی عباس محاصره شده بودند، نمی‌توانستد اینگونه با جرأت عزاداری كنند، فقط شرایط سخت گیری و آسان گیری همچون گل در بخشهای مختلف و متفاوت بوده؛ لذا شكلها و صورتهای عزاداری متفاوت و مختلف بوده است»([7]).
پس از این شیرازی پنج دوره یا مرحله را ذكر می‌كند:
دورره‌ی اول: شیرازی می‌گوید: «عزاداری شیعیان در این دوره منحصر به جمع شدن تعدادی از آنان در منزلی از شیعیان و سرودن یكی از آنان ابیاتی از شعر یا خواندن چند روایتی در رثای اهل بیت و گریستن دیگران با نهایت پنهان كاری و پوشیده بودن آن از ترس اینكه مبادا حكومتهای ظالم، همچون دیوا نه بر آنان بپرند و آنان را دستگیر كنند»([8]).
شایان ذكر است كه این سخن آقای شیرازی مدرك و سندی ندارد و هیچ یك از منابع معتبر شیعه به چنین مراسمی‌اشاره نكرده اند.
مرحله‌ی دوم: عصر بنی عباس است كه از این دوران شكایت دارد؛ امّا باز هم می‌گوید: در این دوران مجالس عزاداری بر امام شهید وسعت پیدا كرد و مرثیه خوانی بر روی منابر كشیده شد؛ لیكن در چارچوبه‌ای محدود كه مانع حركت شیعه می‌شد»([9]).
ظاهرا این دوره نیز دوره‌ای نبوده كه شیعیان بتوانند عزاداری كنند؛ چون خود شیرازی می‌گوید: در چارچوبه‌ای محدود كه مانع حركت شیعه می‌شد! پس به این دوره نمی‌توان استشهاد كرد.
و پس از آن شیرازی درباره‌ی دوره‌ی سوم می‌گوید: دوره سوم، دوره آل بویه، دیلمیها و فاطمیهاست، بویژه زمان حكومت معز الدوله دیلمی، آنانی كه جو ترس و اختناق را از بین بردند و شیعیان را آزاد گذاشتند و به آنان اجازه دادند كه مجالس عزاداریشان را از خانه به خیابانها و مراكز اجتماعات و میادین عمومی‌ببرند و روز عاشوراء را عزاداری رسمی‌اعلان كنند و بازارها را تعطیل كنند و هیئتهایی تشكیل دهند و در خیابانها و میادین بچرخند.
و سپس در خصوص دوره چهارم می‌گوید:
دوره صفویها، دوره چهارم بوده، بویژه در این دوره علامه مجلسی كه شیعیان را بر انجام مراسم عزاداری و شعائر حسینی تشویق می‌كرد، توانستند با آزادی عزاداری كنند و نمایش دادن صحنه های حادثه را نیز برای مجسم نمودن مصیبت از خودشان ساختند و بر آن افزودند([10]).
 در مورد دوره پنجم می‌گوید:
این دوره، عصر فقهای متأخری بود كه در رأس آنها، شیخ مرتضی انصاری و آیت الله دربندی بودندكه شیعیان بیشتر هیئتها و دسته های سینه زنی را تشكیل دادند([11]).
پس از ذكر این مراحل، شیرازی نیز همانند تبریزی و فانی اصفهانی می‌پذیرد كه این مراسم عزاداری در زمان ائمه نبوده و می‌گوید: اگر شیعیان در زمان ائمه آزادی كامل می‌داشتند، شعائر امروزی و حتی بیشتر از اینها را بر پای می‌داشتند، امًا آنان آزادی كافی نداشتند كه با احساس كامل در تمام عصرها عزاداری كنند([12]).
از این نقل قولها و دیگر شواهد موجود می‌توان گفت: عزاداری حسینی در زمان ائمه سابقه نداشته و از مسائلی است كه بعدها بوجود آورده اند.
قبل از اینكه این مبحث را تمام كنیم شایسته است خوانندگان با سبب ایجاد و ساخت حسینیه ها آشنا شوند، محمد حسین فضل الله در پاسخ سؤالی در خصوص تأسیس حسینیه ها می‌گوید: حسینیه ها را ائمه اهل بیت كه در خانه هایشان جلساتی برگزار می‌كردند و كسانی را دعوت می‌نمودند كه اشعاری به یاد مصیبت حسین برای تحریك عواطف بخوانند تأسیس نمودند([13]).
به مناسبت تأسیس مراكز عزاداری حسینی می‌گوید: بعید نیست كه تأسیس حسینیه ها از تفكر و اندیشه‌ی احترام به مسجد سرچشمه گرفته باشد؛ چون مردم به شنیدن عزای حسینی یا موعظه و ارشادها نیاز دارند و از طرفی افراد جنب و حیض نیز در میانشان هست و از طرفی باید مسجد را از نجس بودن حفظ كنند، لذا مشاهده می‌شود كه بسی اوقات در كنار مساجد، حسینیه جای مسجد را بگیرد و كسی هم چنین گمانی نداشته كه حسینیه جای مسجد را بگیرد، بلكه فقط برای این ساخته شد. كه از پاكی و نظافت مساجد، حمایت شود و فرصت شنیدن سخنرانی برای همه فراهم شود تا همه بتوانند در این جلسات شركت كننند هر چند منجر به نجس شدن آن شود، ما نمی‌دانیم كه از چه زمانی ساخت و تأسیس حسینیه ها آغاز شده است([14]).
گفتنی است كه می‌بینیم اول شیخ محمد فضل الله می‌گوید: ائمه حسینیه ها را تأسیس نموده و دوباره می‌گوید ما نمی‌دانیم این حسینیه ها از چه زمانی تأسیس شده است.
 
مبحث دوم: نوحه خوانی و زدن به سر صورت و ... از مسائل نو پیدا است
برخی از كسانی([15]) كه معتقد به نوحه خوانی و دیگر اعمالی كه در اصل نبوده و بعدها بوجود آمده، در دفاع از عزاداری به شیوه های جدید می‌گویند: پیامبر به سبب وفات فرزندش ابراهیم گریسته است، آری این درست كه پیامبر اشك ریخته، امّا آیا اشك ریختن پیامبر با عزاداریهای كنونی شباهت دارد؟ و آیا پیامبر به مناسبت وفات همه عزیزانش و حتی شهادت سید الشّهداء حمزه رضی الله عنه مراسم عزاداری برگزاری كرده و مردم را بخاطر اینگونه مناسبتها جمع كرد و به گریه و شیون و زدن به سر و صورت و ... وا داشته است؟
چرا عبدالحسین در در اینجا قیاس می‌كند، در حالیكه قیاس در مذهب شیعه حرام است؟
می‌گوید: «سیرت ائمه بر ندب بودن عزاداری و ماتم بر حسین نسل اندر نسل به ما رسیده است».([16]) در حالیكه بر مخالفین و عیبجویان بر شیعه می‌تازد, می‌نویسد: اگر این معترض احمق بداند که عزاداری و گریه بر امامان و مراسم حزن و اندوه چقدر شیعه را زنده نگه می‌دارد و حب آل بیت را در قلبها ثابت نگه داشته و دشمنی با دشمنان آنان را نیرومند ت می‌كند هرگز بر این مراسم اعتراض نمی‌كرد.
دكتر هادی فضل الله موضعگیری علمای شیعه را در عزاداری و به سر و صورت زدن به دو دسته تقسیم كرده است:
1ـ مدرسه اصلاحی: این دسته آن طور كه محسن امین می‌پندارد، در تلاش بوده كه برخی از امور ناجایز و حرام مانند: ضرر وارد كردن به خود و حتی زخمی‌نمودن و بیان روایات جعلی و دروغ و اجرای نمایشنامه ـ اجرای تئاتر برای نمایش دادن صحنه‌ی خونین كربلاء ـ اجتناب شود([17]).
2ـ مدرسه‌ی محافظه كار: این دسته آنطور كه عبد الحسین صادق می‌گوید: بر این باورند كه تمام چیزها حتی اگر منجر به آزار و اذیت بدنی هم بشود، مباح است؛ بشرطی كه كه نصی بر حرمت آن نباشد، لذا چیزهایی كه به باور مدرسه‌ی اصلاحی حرام است، از نظر اینها حرام نیست([18]).
پس از این هادی فضل الله می‌گوید:
مفكر ما ـ عبد الحسین شرف الدین موسوی ـ تأكید دارد كه عزاداری حسینی با تمام مظاهر و اشكالش حرام نیست؛ چون قاعده‌ی شرعی است كه اصل اشیاء مباح بودن است نه تحریم؛ لذا او هیچ چیز را بر خلاف مدرسه‌ی اصلاحی حرام نمی‌داند ...»([19]).
حسن مغنیه می‌گوید: امّا آنچه مربوط به اقامه‌ی شعائر حسینی در عاشوراء است، می‌بینیم وقتی محرم می‌شود، مساجد فعال می‌شود و سر و صدا ازحسینیه به گوش می‌رسد، خیابانها و كوچه ها با پارچه نوشته های سیاسی آراسته ( غم بار ) می‌شود كه نشانه های همدردی و عزادار از آنها پیداست و چهره های مجریان و محركان غمگین و دلها گرفته و قلبها جزع و فزع دارند كه از غم و اندوه مصیبت كربلاست، در هر جا و هر سو واویلا و گریه و نوحه است كه قلب و دل انسان را بدرد می‌آورد ...([20]).
می‌گوید: «در صبح روز دهم، دهها هزار نفر از فرزندان نبطیه و ... برای شركت در مراسم احیای یاد حسین به نبطیه می‌آیند و در آنجا جلسه برگزار می‌كنند با خواندن اشعاری در خصوص كشته شدن حسین در حسینیه نبطیه تحتا در ساعت 8 صبح خوانده می‌شود و تا ساعت 30/9 ادامه دارد، آن وقت نمایشنامه كشته شدن حسین اجرا می‌شود كه در این نمایشنامه كشته شدن حسین اجرا می‌شود كه در این نمایشنامه فرزندان بزرگ وكوچك، زن و مرد نبطیه شركت می‌كنند و حادثه‌ی طف را با حضور بیش از 000/50 نفر از مؤمنان اجرا می‌كنند . این نمایشنامه در فضایی آكنده از شور و حماسه‌ای دینی به پایان می‌رسد و پس از آن عده‌ای از جوانان و كودكان با بدنی نیمه عریان در حالی كه شمشیر و خنجر به سرشان و با زنجیر به پشت شان چنان می‌زدند كه سرشار از تأسف و اندوه می‌شود ...([21]).
دكتر احمد وائلی كه در میان قومش بسیار معروف و مشهور است و او را به كبیر خطباء المنبر الحسینی لقب داده اند، در پاسخ به سؤالی كه پرسیده بودند؛ چرا شیعیان در روز عاشوراء خودشان را می‌زنند و زخمی‌می‌كنند؟
می‌گوید: «قبلاً علما پاسخ این سؤال را داده اند و گفته اند:
اگر این زدن به بدن ضرر وارد كند حرام است، واگر ضرر وارد نكند حرام نیست و تنها اظهار محبت برای حسین است([22]).
عبد الهادی عبد الحمید صالح ـ شیعی ـ می‌گوید: «در صورت عدم آزار و اذیت بدن، زدن جایز است و نوعی تعبیر ظاهری از آنچه در درون انسان است، وجود دارد كه حالت فطری انسان در برابر احساساتش كه بروز می‌كند، و گاهی از خوشحالی از جایش بلند می‌شود یا كف می‌زند بشرطی كه ضرر عمیقی به بدن نداشته باشد . و برخی از علمائ شیعه فتوا داده اند كه زدن حرام است ویا حداقل زخمی‌كردن بدن را جائز قرار نداده اند، به هر حال بنظر من این مسئله به محیط اجتماعی بستگی دارد.كه این عمل را صحیح یا غیر صحیح می‌دانند و واضح است كه این از اصل عقیده نیست»([23]).
مهدی محمد سویج می‌گوید: «می‌بینیم كه دسته های زنجیر زنی و ... در عزاداری حسین عواطفی را كه در درون آنان می‌جوشد، به نمایش می‌گذارند و از طرفی دوستی صادقانه‌ی شان را اظهار می‌كنند و همان طور كه در قسمتی خشمشان را بر ظالمان با همین زدن آشكار می‌كنند و از این شروع می‌كنند و با آن به پایان می‌رسانند و این عمل تا رسیدن به هدف ادامه دارد؛ چون در هر زمان یزید و ابن زیاد وجود دارد. و در هر زمان ضعیفانی هستند كه با به سر وصورت زدن نسبت به ظلمی‌كه به آنها واقع شده مردم را آگاه می‌کنند»([24]).
فردی را كه استاد محقق، طالب خرسان می‌نامند، می‌گوید:
«به همین سبب و امثال این است كه مراسم نوحه خوانی در پایتختهای اسلامی‌بر پا می‌شود تا برای حسین و آنانی كه با او كشته شده اند، عزاداری كنند»([25]).
دكتر عبد علی محمد حبیل از استادش حسن دمستانی نقل می‌كند كه می‌گفت: «نوحه خوانی برای حسین فرض عین است»([26]) یعنی: بر تك تك مسلمانان فرض است كه نوحه خوانی كنند.
و آیت الله خامنه‌ای می‌گوید:
«مسائلی وجود دارد كه مردم با آنها به خداوند نزدیك می‌شوند و چنگ زدن به این امور بر ایشان اهمیت پیدا می‌كند و مراسم تقلیدی و شركت در مجالس حسینی و عزاداری برای امام حسین و گریه‌ی به خاطر او وسینه زنی در دسته های عزاداری، سفارش شده است . اینها از مسائلی هستند كه احساسات خود جوش افراد بخاطر اهل بیت را ارزش می‌دهد ... آری ! به سر وسینه زدن از همین مراسم است([27]).
آیت الله خمینی، خطاب به سخنرانان شیعه می‌گوید: «مرثیه خوانی وظیفه سخنرانان و خطیبان بزرگوار است و وظیفه‌ی مردم این است كه با دسته های شگفت انگیز، و جالب سینه زنی ... بیرون شوند، لیكن لازم است، دسته ها با سینه زنی حركت كنند و همان كارها و اعمال گذشته را انجام دهند ...»([28]).
و نیز می‌گوید: «این دسته های سینه زنی ماست كه رمز یاری نمودن ما را به نمایش می‌گذارد؛ لذا باید مجالس ماتم عزاداری حسینی در تمام شهرها برگزار شود و خطیبان مرثیه هایشان را بخوانند و مردم هم گریه كنند و دسته های سینه زنی و هیئت ها باید شعارهای حسینی كه در گذشته تكرار می‌شد، را تكرار كنند و بدانید كه زندگی این ملت در گرو همین مراسم و مرثیه خوانیها و تجمعات و دسته هاست»([29]).
 
مبحث سوم: علمای بزرگ شیعه، نوحه خوانی، به سر وصورت و سینه زدن و ... راجایز می‌دانند  
آیت الله عظمی‌شیخ محمد نائینی كه یكی از علمای بزرگ شیعه است و او را رئیس الفقهاء، امام و محقق لقب میدهند، در پاسخ سوالی در همین موضوع می‌گوید:
اول: بیرون شدن دسته های عزاداری در دهه عاشورا و مانند آن به خیابانها و كوچه ها از مسائلی است كه بدون شبهه جایز است و ترجیح دارد و این كه این عمل از آشكارترین مصادیق عزا داری برای مظلوم است و از آسانترین وسیله ها برای تبلیغ دعوت حسینی به افراد دور و نزدیك به شمار می‌رود، البته لازم است این شعار بزرگ از آنچه شایسته عبادتی مثل آن است مانند: موسیقی و استفاده از ابزار و آلات موسیقی و سر گرمی‌و فشار وارد كردن برای جلو و عقب رفتن افراد و امثال این، عاری باشد و اگر از این موارد در آن باشد، حرام است. و فقط مختص كسانی است كه مرتكب این حرام شده اند و حرام بودنش به دسته های عزاداری سرایت نمی‌كند و مانند این می‌ماند كه شخصی بسوی زن بیگانه‌ی در حالیكه نماز می‌خواند نگاه کند که نماز آن باطل نمی‌شود.
دوم: زدن با دست به سر وصورت وسینه در حدی كه بدن سرخ و سیاه شود؛ جایز است و جایز بودن این عمل، جواز بر شانه و پشت زدن در همین حد را تقویت می‌كند، اما زخمی‌و خونی شدن را بیشتر تقویت می‌كند، و اما زخمی‌و خونی نمودن پیشانی با شمشیر و قمه ها، قول قویتر این است كه هر چه ضرر نداشته باشد، جایز است و فقط این در همین حد باشد كه خون از پیشانی بیرون آید و به استخوان صدمه‌ای وارد نشود و خارج شدن هم ضرری درپی نداشته باشد، و بدیهی است افراد آگاه و كسانی كه تمرین كرده اند، می‌دانند چگونه بزنند و اگر در هنگام زدن عادتاً ضرری وارد نشود، اما اگر بیرون شدن در حدی شد كه ضرر وارد كند، این هم موجب حرمت نمی‌شود و مانند این است كه وضو می‌گیرد غسل می‌كند و یا روزه می‌گیرد و از ضرر آن در امان است. اما اگر بعدا متوجه ضررآن می‌شود، احتیاط و حتی بهتر است كه بجز افراد آگاهی كه همیشه تمرین كرده اند كسی این كار را نكند، بخصوص جوانان بی باكی كه بخاطر بزرگی مصیبت و پری قلبها یشان از دوستی حسین نمی‌دانند كه چه كار می‌كنند خداوند ایشان را در دنیا و آخرت ثابت قدم بگرداند، تا از این كارها را اجتناب كنند.
سوم: ظاهراً اعمال و نمایشنامه هایی كه شیعیان امامیه در مراسم عزاداری و گریه از قرنها پیش انجام می‌دهند اشكالی ندارد و اگر مردان لباسهای زنان را بپوشند، باز هم جایز است؛ چون قبلاً ما بر این مسئله اشكالی وارد كرده بودیم و جواز نمایشنامه را در فتوایی چهارسال پیش، مقید كرده بودیم، اما از این مسئله رجوع كردیم و برای ما روشن شده است كه پوشیدن لباس زنان زمانی برای مردان ناجایز است كه اساسا: مرد از پوشش مردانه اش خارج شود، اما اگر در زمانی مشخص ومحدود بدون تغییر پوشش، لباس زنان را پوشید، همانطور كه در نمایشنامه ها انجام می‌دهند، جایز است وما این را در پاورقی عروة الوثقی درج كردیم.
آری ! لازم است ـ این جلسات ـ از محرمات شرعی نیز پاكسازی شود، هر چند فرض بر این باشد كه در صورت وقوع تشبیه حرمتش به دیگران سرایت نمی‌كند، واین را قبلا تذكر دادیم.
چهارم: وسایلی كه در این دسته ها مورد استفاده قرار می‌گیرد، تاكنون برای ما حقیقت آن روشن نشده است، امّا اگر استفاده‌ی آن برای عزاداری و در هنگام درخواست اجتماع و به هدف آگاه نمودن كسانی باشد كه می‌خواهند در دسته های سینه زنی شركت كنند كه طبق قول راجح جایز است. و نباید آلاتی كه برای لهو و خوشحالی استفاده می‌شود مورد استفاده قرار گیرد، همانطور كه در نجف اشرف نزد ما معروف و مشهور است.([30])
این فتوا را بسیاری از علما و مراجع شیعه تائید كرده اند، كه برخی به شرح ذیل هستند:
1ـ آیت الله عظمی‌میرزا عبد الهادی شیرازی می‌گوید: «آنچه در این ورقه ـ ورقه‌ی فتوا ـ نوشته شده، انشاء الله صحیح است «مقتل الحسین /147».
2ـ آیت الله محسن حكیم طباطبایی در «مقتل الحسین /147» تایید كرده است.
3ـ آیت الله ابو القاسم خوئی می‌گوید: «آنچه استاد ما در پاسخ این سؤالهای بصری گفته، صحیح است و عمل به آن ایرادی ندارد ....».
4 ـ آیت الله امام محمود شاهرودی «مقتل الحسین /148».
5 ـ آیت الله شیخ محمد حسن مظفر «مقتل الحسین /149».
6 ـ آیت الله عظمی‌حسین حمامی‌موسوی «مقتل الحسین /149».
7 ـ آیت الله محمد حسین آل كاشف الغطاء«مقتل الحسین /149».
8 ـ آیت الله عظمی‌محمد كاظم شیرازی «مقتل الحسین /150».
9ـ آیت الله جمال الدین گلپایگانی «مقتل الحسین /150».
10ـ آیت الله كاظم مرعشی «مقتل الحسین /150».
11ـ آیت الله مهدی مرعشی «مقتل الحسین /151».
12ـ آیت الله علی مدد موسوی فاینی «مقتل الحسین /151».
13ـ آیت الله شیخ یحیی نوری «مقتل الحسین /152».
و مرتضی عیاد می‌گوید: «گروه بسیاری از علما و فقهای شیعه در خصوص موضوعی كه ذكرش گذشت، پاسخهایی نوشتند كه مجالی برای ذكر همه آنها نیست([31]).
پس از این مرتضی فتاوای گروهی از علمای شیعه را نقل كرده است كه این عمل را كه در واقع خودشان  ساخته اند، جایز می‌دانند، و ما در اینجا فقط یك مورد از فردی كه وی را علامه‌ی كبیر، زاهد با تقوا، محدث آیت الله شیخ خضر بن شلال عفكاوی می‌نامند، نقل می‌كنیم.
ایشان می‌گویند: «..... از برخی نصوصی كه بر جواز زیارت امام حسین ـ هر چند با ترس بر جان باشد ـ دلالت دارد، استنباط می‌شود كه به سر وصورت زدن و شیون و زاری كردن به سبب مصیبت وارده به هر شكلی كه باشد، جایز است؛ هر چند فرد بداند در همان وقت خواهد مُرد».
این را مرتضی عیاد در كتابش «مقتل الحسین/ 153 چاپ 1996 نقل كرده است، این چاپ از چاپ علویه در نجف است، و اما وقتی به چاپ دار الزهراء در بیروت سال 1991 مراجعه كردم، دیدم فتوای مذكور را بصورت مختصر در /154 آورده كه عین عبارتش چنین است: «آنچه از مجموع اخبار و روایاتی كه در خصوص جواز زیارت حسین است، هر چند با ترس بر جان باشد، استنباط می‌شود كه بر سر و صورت زدن، شیون و گریه كردن بر حسین به هر صورت كه باشد جایز است، حتی اگر بداند كه او در همان حالت خواهد مرد.
آیت الله مرتضی فیروزآبادی می‌گوید:
«سینه زنی و مانند آن از مسائلی است كه سیرت و رفتار شیعیان در عصر های گذشته و زمان های پیش بر آن بوده كه در آن مراسم بزرگان و اكابر فقهای گذشته‌ی شیعه و متأخرین حضور دارند و هرگز شنیده نشده كه كسی از آنان این امر را منكر بداند و منع كرده باشد و اگر فرض كنیم كه كسانی بدلیل شبهات پیش آمده یا به خاطر فهم نادرست، از سینه زنی و امثال آن نهی كرده كه اینها هم نادر و كم هستند و نادر همانند معدوم است و اعتباری ندارد([32]).
محمد حسین فضل الله می‌گوید:
در خصوص آنچه شعائر حسینی نامیده می‌شود، ما معتقدیم كه اینها شیوه های مختلف به نمایش گذاشتن اظهار غم و اندوه است، و شیوه های ابراز احساسات درونی در زمان های مختلف، متفاوت و مختلف می‌شود؛ لذا گریه كردن یك شیوه‌ی ابراز غم و اندوه انسانی است و به سر و صورت زدن آرام هم اسلوبی انسانی در تعبیر اندوه است([33]).
البته شایان ذكر است كه اینها نص شرعی نیست و نیز می‌گوید:
 «بنابراین ما می‌گوییم، ممكن است انسان بر حسب دوستی و محبتش به سر و صورت بزند، بشرطی كه زدن برای بدنش مضر نباشد»([34]).
و می‌گوید: «زدن به همان صورت كه در جلسات عزا به سینه می‌زنی و هر چیزی كه تعبیر از اندوه باشد، بدون اینكه به بدن ضرر وارد كند، جایز است»([35]).
 
مبحث چهارم: در زمان هتك حرمت تشیع، زنجیر زنی و قمه زنی و ... جایز نیست
شیعیان به خاطر فریب دادن مخالفینشان و زیبا جلوه دادن چهره‌ی تشیع در مقابل آنان از هر چیزی که باعث رسوایی مذهب آنان می‌شود آنان فرار می‌کنند اگر چه هم در مذهبشان جایز باشد. و بزرگترین مثال بر این گفتار سخن آیت الله عظمی‌خوئی است که می‌گوید: «در صورتی كه حرمت تشیع در خطر افتد و موجب تمسخر مذهب شود، زدن به سر و صورت و زنجیر زنی جایز نیست.
 محمد حسین فضل الله می‌گوید: «حتی سید خوئی در كتاب مسائل شرعی كه جماعت اسلامی‌در امریكا و كانادا منتشر كرده است، در پاسخ سؤالی می‌گوید: زدن به سر وصورت و زنجیر زنی در صورتی كه موجب هتك حرمت تشیع شود، حرام است، گفتند: در چه صورتی ؟ می‌گوید در صورتی كه موجب شود مردم شیعیان عزادار را تمسخر كنند([36]).
گویا چنان بنظر می‌رسد كه فتوا و مذهب از نظر فقهای شیعه با استفتاء كننده، متفاوت و متغیر می‌شود.
البته باید توجه داشت كه اندكی پیش موضع آیت الله خوئی را در تایید فتوای شیخ و آیت الله عظمی‌محمد حسین نائینی كه هر نوع به صورت و سینه زدن تا حدی كه سرخ شود و زدن با زنجیر بر شانه ها و پشت و.... را جایز دانسته بود، نقل كردیم.
بنابراین بر آن چه که علمای شیعه فتوا به جواز یا عدم جواز می‌دهند نمی‌توان اعتماد کرد، برای اینکه نزد شیعیان تقیه و پنهان کردن حقیقت که از اصول مذهبشان می‌باشد، تدلیس و دروغ را در مقابل مخالفانشان جایز می‌دانند.
اگر کسی از اهل سنت از آیت الله خوئی درباره‌ی حکم زنجیر زنی و قمه زنی و غیر اینها از بدعتهایشان سوال کند، ایشان با تقیه جواب می‌دهند که این کارها به علت هتک حرمت شیعه حرام است نه اینکه در واقع و حقیقت شرع حرام است!.
در گذشته از علمایشان در مورد حکم زنجیر زنی و قمه زنی و به سر و صورت زدن می‌پرسیدم و جواب می‌دادند که این کارهای عوام الناس است و حرام است. باز تعجب می‌کردم از حضور آنها در حسینیات و عزاداری در حالی که مردم به زنجیر زنی و قمه زنی و به سر و صورت زدن مشغول بودند و ایشان هیچ گونه انکاری نمی‌کردند، پس به یقین رسیدم که این رافضیان عمدا با مخالفانشان به طور صریح جوابگو نیستند و عجیب تر اینکه وقتی که رسوا می‌شوند و رازشان فاش می‌شود خجالت هم نمی‌کشند.


([1]) المعتبر 94
([2]) پيوست جلد دوم از صراط النجاة آيت الله خوئي 562 چاپ 1417هـ
1 ـ احمد بن فهد حلي در عدة الداعي /169 از امام صادق روايت ميكند كه گفت : تمام چشمها در روز قيامت مي‌گريند؛ بجز سه چشم؛ چشمي‌كه از نگاه به حرامها محافظت شده و چشمي‌كه در عبادت خداوند شب بيداري كشيده و چشمي‌كه از ترس خدا در دل شب گريسته است. با توجه به اين روايت، گريه اي كه شريعت اسلام به آن دستور داده، گريه به خاطر ترس از خداست نه چيز ديگري.
([4]) ـ مقتل الحسين، مرتضي عياد /192 چاپ چهارم
([5]) ـ آداب المنابر/192
([6]) ـ یعنی این قبل از آل بویه و فاطمیان بوده است که آن هم نشانه ای از حق و حقیقت نیست و ایشان نه ائمه ی معصومین آمده اند و آن را به عنوان نشانه ای از نشانه های حق به مردم نشان داده اند!!.
([7]) ـ الشعائر الحسيني /98ـ97
([8])  الشعائر الحسيني98
([9]) ـ  الشعائر الحسيني 98.
([10]) ـ الشعائر الحسينيه /99
([11]) ـ همان /99
([12]) ـ الشعائر الحسينيه /100
([13]) ـ الندوة 5/509
([14]) ـ الندوه 4/479ـ478
([15]) ـ به المجالس الفاخرة صفحه ي 11 به بعد رجوع شود .
([16]) ـ به المجالس الفاخرة صفحه‌ي 17 . إن شاء الله سخان ائمه را ذکر خواهیم کرد که این افتراء را رد می‌کنند.
([17]) ـ ر.ك رائد الفكر الاصلاحي/137
([18]) ـ پاورقي رائدالفكر الاصلاحي /138
([19]) ـ رائد الفكر الاصلاحي/137
([20]) ـ آداب المنابر /176
([21]) ـ آداب المنابر /181
([22]) ـ مجله‌ي المراة الامة الكويتيه شماره 1073/16 يونيو 1997
([23]) ـ تعال نتفاهم/61
([24]) ـ مائة مسئلة مهمه الشيعة  /169ـ168
([25]) ـ ثورة الطف/15
([26]) ـ ثورة الطف/25
([27]) ـ فلسفه‌ي عاشوراء /9ـ8
([28]) ـ نهضت عاشوراء/107
([29]) ـ نهضت عاشوراء/108
([30]) ـ اين فتوا را مرتضي عياد در مقتل الحسين /146 نقل كرده است .
([31]) ـ مقتل الحسين مرتضي عياد از 152
([32]) مقتل الحسين /189ـ188 چاپ چهارم 1996 م/170 چاپ دار الزهراء
([33]) ـ الندوه1/289
([34]) ـ الندوه 1/337
([35]) ـ الندوه 1/339
([36]) ـ الندوه 1/338

از کتاب:
استشهاد حسین رضی الله عنه، (ترجمه‌ی كتاب: من قتل الحسین؟)، تألیف: عبدالله بن عبدالعزیز، ترجمه: اسحاق دبیری (رحمه الله)، چاپ اول 1388/1430هـ، انتشارات حقیقت.
 
مصدر:
سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com
 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

 ابن منذر گفت: "علماء اتفاق كرده اند كه هرگاه قرض دهنده بر قرض گيرنده شرط كند كه پول بيشتر و يا هديه اى اضافه بر مبلغ بر گرداند، آن مبلغ زيادى و يا هديه ربا محسوب ميشود". (سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت IslamPP.Com)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 9500
دیروز : 5614
بازدید کل: 8799659

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010