|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
اجتماعی>خانواده>تربیت کودک > کودکان ما و ایمان به خداوند
شماره مقاله : 8189 تعداد مشاهده : 796 تاریخ افزودن مقاله : 15/9/1389
|
کودکان ما و ایمان به خداوند
شکی نیست که اقدام والدین در شروع وظیفه ی تربیت دینی فرزندشان از سنین پایین ، کودک را آماده می کند که عقیده و ایمان به «الله» تعالی در روانش رشد کند.
ابزارهای زیادی برای پرورش و رشد ایمان به خداوند قدّوس در کودک وجود دارد که تعدادی از آنها عبارتند از :
· تشویق کودک به تأمل و اندیشیدن در پدیده هایی که دور وبر خود می بیند
زیرا بچه تمایل به سؤال و کنجکاوی در شگفتی های هستی اطراف خود دارد، که بر عظمت خداوند دلالت می کنند.امّا اگر تشویق او از سوی مربی، زیاد نباشد، این میل (فطری) به مرور زمان کمرنگ شده ، از بین می رود. پس مربی باید هوشیاری و توجه کودک را تحریک کند تا نسبت به آنچه در اطراف خود می بیند کنجکاوی باشد، و این کار را از سنین پایین شروع نماید و توجه بچه را به آسمان و ستارگان ، ابرها، شنهای صحرا ،دریا و ... به آن گل زیبا ، این صخره سنگ جلب کند. و لازم است که کودک این کنجکاوی را با تعجب از انچه در اطراف دیده ، با زیر وبم صدایش و خوشحالی از آنچه دیده بروز دهد.
این کاررا می توان با استفاده از وسال مختلفی مانند مشاهده ی برنامه ها،یا تماشای فیلمها یی از طبیعت و جانوران مختلف و استفاده از کتابهای عکسدار انجام داد.
همچنین می توانیم مرغ و سایر حیوانات اهلی را در خانه نگه داریم تا تکثیر و رشد و مرگ آنها را ببیند، و در نهایت تمام این پدیده ها را به قدرت الهی نسبت دهیم. یا می توان بچه ها را به دیدن باغ وحش یا باغهای گوناگون برد ،و کاشتن ومواظبت از گیاهان و تدریجی رشد کردن آنها را به او، یاد داد
می شود به کودک فرصت داد تا هنر های مختلف را در زندگی تجربه نماید و با اکتشافات و پیشرفت ها یی که بشر بدانها دست یافته، آشنا شود و از این رهگذر ، احساس کودک را برای شناخت خداوندی که آفریننده و الهام بخش بشر است و به او عقل و فکر برای تفکر واختراع داده است، تحریک کرد. برای تحقق این هدف می توان از موزه ها و نمایشگاهها دیدن کرده، به کتاب ها و مجلاّت مختلف مراجعه نمود.
· پیروی از اطرافیان با شنیدن و دیدن ، ایمان کودک را به پروردگارش تقویت می کند.
وقتی کودک ببیند و بشنود که اطرافیانش خداوند را در نماز هایشان و در هر حال و در هر وقت ذکر و یاد می کنند ، از آنها تقلید می کند. او از از معلمان و خویشاوندانی که دوست دارد نیز، الگوبرداری خواهد نمود.
· عادت دادن کودک به پناه بردن به الله تعالی در هر وقت و زمانی، به خصوص در سختی ها و مشکلاتی که کودک با آنها مواجه می شود. البتّه شاید این مشکلات گاهی بسیار کوچک وپیش پا افتاده باشند ، امّا (حقیقت اینست که) برای او چنین به نظر نمی آیند ( وجدی وبزرگ هستند) ، هنگام بروز چنین مشکلی کودک متوجّه دعا و استمداد از خداوند می شود. الگو در این زمینه نقش بسیار پررنگی دارد، پس اگر والدین هنگام هر مصیبتی (بزرگ یا کوچک) خدا را یاد کنند مثلاً وقتی لیوانی می شکند بگویند « لا حول ولا قوّة الّا بالله» کودک حتماً از آنان تبعیت کرده وخواهد فهمید که همه چیز به تقدیر الهی انجام می شود یا هنگامی که اتفاقی خوشایند می افتد و پدر ومادر خوشحال می شوند و به هم تبریک می گویند و خدا را برآن نعمت شکر و سپاس می گویند و تمام خوشبختی و خیری را که دارند به خداوند ارجاع می دهند یا زمانی که بچه به خاطر چیزی مانند گم شدن عروسک یا دوری از دوست عزیز یا یکی از نزدیکانش دلتنگ میشود، بهتر است والدین به جای اینکه تجربه خود را مرور کرده و راه حل حاضر و آماده را در اختیارش بگذارند، با وی همدردی و مساعدت کرده، به او بفهمانند که خداوند هیشه با او است و به او کمک خواهد کرد، و با این کار به او کمک کنند که قدرت وارد شدن در تجربه را پیدا کند. می توان برای این منظور دعای ساده ای به کودک آموخت تا در هر مشکلی آن را تکرار کند. کودک درسالهای اولیّه در حال گذر از مرحله ی طبیعی ترس است ، از تاریکی یا بعضی حیوانات می ترسد.... و این برای مربّی کودک، فرصتی است که مشکل ترس کودک را حل کند و با وصل کردن او به آفریدگارش به وی احساس امنیت ببخشد ، چون خداوند با اوست و او را از هر بدی حفظ می کند به خصوص اگر اذکار معیِّنی مانند "معوّذات و آیة الکرسی .." را خوانده باشد.
· عادت دادن کودک به این حقیقت که خداوند همیشه مراقب اوست:
خداوند هر جا با انسان است و عالم به پیدا و پنهان او. کودک نیز هنگامی که ما در مورد علم وسیع خداوند سخن می گوییم و او را بدون ترساندن و تهدید ،تشویق می کنیم ، این احساس را در خود به وجود می آورد.
· عادت دادن فرزند به ذکر خداوند:
معلّم باید اذکار و دعاهای مربوط به مناسبتها ی مختلف مانند دعای خواب و بیداری و دعای باران و بسم الله گفتن قبل از غذا را با تمام عشق و هوشیاری با بچه تکرار و مرور نماید . با این کار ، کودک به ذکر خداوند در هر وقت و در هر حال ،عادت می کند و با الله تعلّق حاصل کرده، او را دوست خواهد داشت.
البتّه مربّی باید بر این کار مداومت کامل داشته باشد و به یک یا دو بار گفتن اکتفا نکند، بلکه در هر شرایطی این وظیفه را انجام دهد.
وقتی بچه به زندگی همیشگی با الله تعالی تربیت شود و همیشه حضورش را احساس نموده و بداند که در هر حال مراقب اعمال اوست، محبت الله در قلبش شروع به جوشیدن خواهد کرد، محبتی که همراه طاعت که از رضایت و شوق سرچشمه می گیرد نه ازترس قهر و مجازات.
· عادت دادن بچه به تسلیم شدن مطلق در برابر خداوند:
الله خالق ماست و آنچه مصلحت مناسب ماست را می داند. و این آموزه را کودک از قدمهای قبلی کسب می کند و اکنون دیگر امتثال فرمان خداوند برایش آسان است حتی اگرسبب (حکمت) آنها را نیز نداند.
در دین اموربسیاری وجود دارند که ما حکمت آنها را نمی دانیم و (هنوز) برایمان روشن نشده ، امّا اگر از قرآن و حدیث حکم شرعی ثابت شد ، بر ما واجب است که آن را گردن نهیم هر چند حکمتها و اسبابش را هم ندانیم.
مترجم: عبید الله سايت خانواده خوشبخت BlestFamily.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|