Untitled Document
 
 
 
  2024 Oct 13

----

09/04/1446

----

22 مهر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: "من طالب حقا فليطلبه في عفاف، واف أو غير واف" (صحيح – روايت ابن ماجة : 1965)
«هر کسي حق خود را مطالبه کرد، بايد آنرا به نيکي مطالبه کند خواه، حق خود را کامل بگيرد يا نگيرد».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>مسائل قرآنی و حدیث>ذکر > معانی ذکر در قرآن کریم

شماره مقاله : 8480              تعداد مشاهده : 526             تاریخ افزودن مقاله : 24/9/1389

كلمه "ذكر" در قرآن كريم به معانى مختلفى بكار گرفته شده كه مخترصا بشرح زير ميباشند:

1- بمعناى "قرآن" در آیه: " إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ" (فُصِّلت : 41)، يعنى: "بي‌گمان‌ كساني‌ كه‌ به‌ ذكر چون‌ بر آنان‌ نازل‌ شد كافر شدند و به‌ تحقيق‌ كه‌ آن‌ كتابي‌ عزيز است" و همچنين در اين آیه: " إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ" (الحِجْر : 9)، يعنى: "بي‌ترديد ما اين‌ قرآن‌ را نازل‌ كرده‌ايم‌" يعني‌: اين‌ قرآني‌ را كه‌ آنها منكر آنند و تو را به‌ سبب‌ آن‌ به‌ ديوانگي‌ متهم‌ مي‌كنند، ما فرود آورده‌ايم ‌"و قطعا ما خود نگهبان‌ آنيم‌".
2- بمعناى طاعت خداوند در آیه: " إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةْ" (المائدة : 91)، يعنى: "همانا شيطان‌ مي‌خواهد با شراب‌ و قمار، ميان‌ شما دشمني‌ و كينه‌ بيندازد" اين‌ از مفاسد دنيوي‌ شراب‌ و قماراست‌ «و» از مفاسد ديني‌ نيز در آنها بسيار است‌، از جمله‌ اين‌ كه‌ شيطان‌ مي‌خواهد: «شما را از ياد الله و از نماز بازدارد".
3- بمعناى اذان و نماز فرض مخصوصا با جماعت در آیه: " فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ" (النور : 36)، يعنى: " «در خانه‌هايي‌ كه‌ خدا اجازه‌ داده‌ است‌ كه‌ رفعت‌ يابند» يعني: در مساجدي‌ كه‌ خدا فرمان‌ داده‌ تا مورد تعظيم‌ و حرمت‌ قرار گيرند و شأن‌ وجايگاه‌ آنها رفيع‌ و قدر و منزلت‌ آنها والا باشد و از پليديها و نجاستها پاك ‌گردانيده‌ شوند و نيز رخصت‌ داده‌ كه‌ آن‌ خانه‌ها برافراشته‌ و بلندوبالا بنا شوند «و نامش‌ در آنها ياد شود"، و همچنين در اين آیه: "وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ (البقرة : 114)، يعنى: "و كيست‌ ظالم ‌تر؟" استفهام‌ انكاري‌ است، يعني: كسي‌ ظالم‌تر نيست‌ "ازآن‌ كس‌ كه‌ نگذارد در مساجد خدا نام‌ وي‌ برده‌ شود".
4- بمعناى اداء شعائر و مناسك حج در آیه: " وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ" (البقرة: 203)، يعنى: "و خدا را در روزهايي‌ معين‌ ياد كنيد".
5- بمعناى عموم ذكر مانند عبادات قلبى از قبيل محبت خداوند و توكل بر او، و عبادات بدنى مانند نماز و زكات و غيره، و عبادات زبانى از قبيل تسبيح و تهليل و تحميد و استغفار و دعاء صبح و شب و دعاء خروج از منزل و ورود به آن و دعاء دخول و خروج از مسجد و غيره در آیه: " يَا آیها الَّذِينَ آَمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا " (الاحزاب : 41)، يعنى: "اي‌ مؤمنان‌! خدارا ذكر كنيد، به‌ ذكر كردن‌ بسيار»"، و همچنين در آیه: " وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا " و (الحزاب : 35)، يعنى: "و مردان‌ و زناني‌ كه‌ خدا را بسيار ياد مي‌كنند".
6- بمعناى يادآورى و فراموش نكردن و پند و اندرز در آیه: " وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ" (ال عمران : 103)، يعنى: "و نعمت‌ خدا را بر خود ياد كنيد، آن‌گاه‌ كه‌ دشمنان‌ همديگر بوديد"، و همچنين در آیه: " فَذَكِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّكْرَى " (الأعلى : 9)، يعنى: " «پس‌ اندرز ده‌ اگر اندرز سود بخشد" ، و همچنين در آیه: " وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ" (الذاريات 55)، يعنى: "و پند ده‌ كه‌ مؤمنان‌ را پند سود مي‌بخشد".
7- بمعناى بيان كردن براى اولين بار در آیه: " ذِكْرُ رَحْمَةِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا " (مريم : 2)، يعنى: "بيان‌ رحمت‌ پروردگار تو بر بنده‌اش‌ زكريا".
8- بمعناى عزت و سربلندى و شرف و منزلت در آیه: " أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ" (انبياء : 10)، يعنى: "در حقيقت‌ ما به‌ سوي‌ شما كتابي‌ را نازل‌ كرديم‌ كه‌ ذكر شما در آن ‌است‌" يعني: كتابي‌ كه‌ شرف‌ و مقام‌ و منزلت‌ بلند شما در آن‌ است‌، و همچنين در آیه: " وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَلِقَوْمِكَ "(زخرف : 44)، يعنى: "و هرآينه‌ آن براي‌ تو و براي‌ قوم‌ تو ذكري‌ است‌".

پس ذكر خداوند در قرآن كريم معانى مختلفى را در بر دارد و كسى كه ذكر خداوند را بجاى آورد باعث اطمئنان قلب و سكينت روحى و معنوى ميشود كه خداوند ميفرمايد: " أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ " (الرعد : 28)، يعنى: "آگاه‌ باش‌ كه‌ با ياد خدا دلها آرامش‌ مي‌يابد".

ولى نا گفته نماند كه ذكر خداوند بايست مطابق قرآن و سنت باشد تا موجب ثواب و پاداش شود، ولى اگر مانند ذكر صوفيها باشد بدعت بشمار ميرود زيرا اصل و اساسى در دين ندارد، ولى اگر ميگويند به آنها آرامش خاطر ميدهد اين در واقع اوهامى بيش نيست كه دچارشان ميشوند، خداوند متعال در قرآن ميفرمايد: " وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (36) وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ (37)" (زخرف : 37-36)، يعنى: "و هر كس‌ از ياد رحمان‌ تغافل‌ كند بر او شيطاني‌ مي‌گماريم،‌ پس‌ آن‌ شيطان ‌برايش‌ همنشين‌ است‌ و مسَلَّما آنها آنان‌ را از راه‌ باز مي‌دارند و مي‌پندارند كه‌ خود ره يافته‌اند"، پس اين صوفيها كه اذكارشان مخالف قرآن و سنت ميباشد بدعت روا داشته اند و فكر ميكنند كه اطمئنان خاطر به انها دست داده است كه بدون شك كارشان باطل هست و بجاى اجر و پاداش گناه نصيبشان ميشود.

وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین
سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

امير المؤمنين على بن ابى طالب رضی الله عنه فرمود: كفى بالعلم شرفاً أنه يدعيه من لا يحسنه ويفرح إذا نسب إليه من ليس من أهله، وكفى بالجهل خمولاً، أنه يتبرأ منه من هو فيه ويغضب إذا نسب إليه. [در شرف علم همين بس كه كسى كه نيكو نمى داندنش دعوى آن كند و چون او را به آن علم نسبت دهند شادمان گردد، هر چند از زمره عالمان نباشد، و بى ارجى جهل را همين بس كه حتى جاهلان از آن بيزارى مى جويند و چون جاهلى را جاهل خطاب كنند خشمگين گردد.] (ترجمه معجم الادباء ياقوت حموى، مترجم عبد المحمد آيتى)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 3844
دیروز : 8428
بازدید کل: 8498154

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010