|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
ادبیات>شرح واژه>اذراع
شماره مقاله : 8688 تعداد مشاهده : 337 تاریخ افزودن مقاله : 22/11/1389
|
اذراع . [ اِ ] (ع مص ) اذراع بقره ؛ گوساله زادن ماده گاو. || صاحب گوساله شدن گاو. || بابچه شدن گاو دشتی . (تاج المصادر بیهقی ). || اذراع در کلام ؛ پر گفتن و افراط کردن در آن . (تاج المصادر بیهقی ). || بسیار شدن سخن . || قبض به ذراع . بذراع و آرش گرفتن . || اخراج . بیرون کردن : اذراع از زیر جبه ؛ بیرون کردن ذراع از زیر آن . || طمع کردن .
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|