|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>مفاهيم قرآني و حديثي>توبه > توبه در سنت نبوی
شماره مقاله : 8762 تعداد مشاهده : 335 تاریخ افزودن مقاله : 15/12/1389
|
توبه در سنت نبوي
تألیف: دكتر يوسف قرضاوي،
ترجمه: دكتر احمد نعمتي
در سنت نبوي احاديث فراواني را درباره دعوت به توبه، بيان فضائل آن و تشويق و ترغيب مردم به سوي آن با روشهاي مختلف مييابيم كه پيامبر خدا صلی الله علیه و سلم ميفرمايد: (يا أيها الناس! توبوا إلى الله فإني أتوب إليه في اليوم مائة مرة)[1] «اي مردم، به درگاه خداوند توبه كنيد. من در روز صد بار به درگاه او توبه ميكنم». ما اينجا به بيان بعضي از آنچه حافظ منذري در كتاب خود به نام «الترغيب و الترهيب» بيان داشته اكتفا نموده و مهمترين منتخبات او را در اين باره در كتاب خود به نام «المنتقی من الترغيب و الترغيب» بيان مينمايم. 1- از ابوموسي رضی الله عنه روايت است كه پيامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: (إن الله عزوجل يبسط يده بالليل ليتوب مسيء النهار، ويبسط يده بالنهار، ليتوب مسيء الليل حتى تطلع الشمس من مغربها) «خداوند بال رحمت خود را شبانه ميگستراند تا توبه گناهكار شبانه را قبول كند و چنين موهبت پروردگار پيوسته جاري است تا آنگاه كه آفتاب از مغرب طلوع كند [كنايه از قيامت است] روايت از مسلم و نسائي. 2- از ابوهريره رضی الله عنه روايت شده كه رسول خدا صلی الله علیه و سلم ميفرمايد: (لو أخطأتم حتى تبلغ الشمس ثم تبتم، لتاب الله عليكم). «اگر آنقدر خطا كنيد كه خطاهايتان به خورشيد برسد، سپس توبه كنيد. خداوند توبه شما را ميپذيرد. اين احاديث را ابن ماجه، با سنت جيّد روايت كرده است.[2] 3- از جابر رضی الله عنه روايت است كه ميگفت شنيدم پيامبر خدا صلی الله علیه و سلم ميفرمود: (من سعادة المرء أن يطول عمره ويرزقه الله الإنابة) «از سعادت و خوشبختي شخص است كه عمرش طولاني باشد و خداوند توبه و بازگشت به درگاه خود را، روزي او گرداند». اين حديث را حاكم با سند صحيح روايت كرده است.[3] 4- از ابوسعيد خدري روايت است كه پيامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: (مثل المؤمن ومثل الإيمان كمثل الفرس في آخيته يجول ثم يرجع إلی آخيته وأن المؤمن يسهو ثم يرجع فأطعموا طعامكم الأتقياء وأولوا معروفكم المؤمنين) «مثال شخص مؤمن و ايمان همچون اسب است كه آن اسب اطراف ميخكوب خويش به گشت و جولان ميپردازد. آنگاه به ميخكوب خويش باز ميگردد و مسلمان سهو ميكند و سپس به اصل فطرت خود بازگشت ميكند. پرهيزگاران را در اطعام و مؤمنان را در ولیمهها و جشنهاي نيكتان بهرهمند سازيد». اين حديث را ابن حبان در صحيحش روايت كرده است.[4] 5- از انس رضی الله عنه روايت است كه پيامبر خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: (كل ابن آدم خطاء وخير الخطائين التوابون) «همه فرزندان آدم خطاكارند و بهترين خطاكاران توبهگرانند». اين حديث را ترمذي، ابن ماجه و حاكم از روايت علي پسر مسعده گرفتهاند. ترمذي ميگويد اين حديث غريب است و جز از حديث علي بن مسعده آن هم از قتاده آشنايي بدان نداريم. حاكم گفته صحيح الاسناد است.[5] 6- از ابوهريره رضی الله عنه روايت است كه ميگويد شنيدم پيامبر خدا صلی الله علیه و سلم ميگفت: (إن عبدا أصاب ذنبا فقال: يا رب! إني أذنبت ذنباً فاغفره، فقال له ربه: علم عبدي أن له ربا يغفر الذنب ويأخذ به، فغفر له، ثم مكث ماشاءالله، ثم أصاب ذنبا آخر [و ربما قال: ثم أذنب ذنبا آخر] فقال: يا رب! إني أذنبت آخر فاغفرلي قال ربه: علم عبدي أن له ربا يغفر الذنب، ويأخذ به فغفر له ثم مكث ماشاءالله ثم أصاب ذنباً آخر [و ربما قال: ثم أذنب ذنباً آخر] فقال: يا رب! إني أذنبت ذنباً فاغفرلي، قال له ربه: علم عبدي أن له ربا يغفر الذنب ويأخذ به فقال ربه: غفرت لعبدي فليعمل ما شاء. رواه البخاری و مسلم) «يكي از بندگان مرتكب گناهي شد و گفت: پروردگارا! مرتكب گناهي شدهام، آن را بيامرز. خداوند متعال فرمود: بندهی من دانست پروردگاري دارد كه گناهش را ميبخشد و يا مجازات ميكند. پس خداوند او را بخشيد. سپس مدتي آنچه خدا خواست درنگ نمود و باز مرتكب گناه ديگري شد و گفت: پروردگارا! مرتكب گناهي شدهام آن را بيامرز. پروردگارش فرمود: بنده من دانست پروردگاري دارد كه گناهش را ميآمرزد و يا مجازات ميكند، سپس خداوند او را بيامرزيد. سپس مدتي آنچه خدا خواست درنگ نمود و باز مرتكب گناه ديگري شد و گفت: پروردگارا! گناهي مرتکب شدهام آن را بيامرز، پروردگارش گفت: بنده من دانست پروردگاري دارد كه گناهش ميآمرزد و يا مجازات ميكند. سپس خداوند فرمود: بندهام را آمرزيدم هر چه ميخواهد انجام دهد». معني جملهی «فليعمل ماشاء»، «والله اعلم» اين گونه باشد مادامي كه آن بنده گناهي انجام دهد و از خداوند طلب آمرزش و توبه نمايد و دوباره بدان گناه عودت ننمايد. به اين دليل است كه حديث ميگويد: «ثم اصاب ذنبا آخر» كسي كه اينگونه رفتار كند هر چه خواست انجام دهد. زيرا چنان بندهاي هر وقت و زماني مرتكب گناهي شود، توبه و استغفارش موجب كفاره گناه خواهد. نه اينكه كسي گناهي انجام دهد و سپس بدون تصميم بر ترك آن، زباني استغفار كند و دوباره به گناه عودت نمايد. چنين توبهاي، به توبهی دروغگويان «كذّابين» معروف شده است. و قبلاً اين حديث نبوي بيان شد كه: (إن المومن إذا أذنب ذنبا كانت نكته سوداء في قلبه فإن تاب ونزع واستغفر صقل منها) «هر گاه بنده مؤمني مرتكب گناه شود يك خال سياه بر قلب او نقش ميبندد. اگر توبه كرد و از آن گناه خود را رهانيد و در پيشگاه خداوند استغفار نمود، آن خال پاك خواهد شد». 7- از ابن عباس رضی الله عنه روايت شده كه قريش به پيامبر خدا صلی الله علیه و سلم گفتند: نزد پروردگارت دعا كن كه كوه صفا را براي ما طلا كند، اگر آن كوه طلا گشت از تو پيروي ميكنيم. سپس حضرت صلی الله علیه و سلم پيشگاه خداوند دعا كرد. جبرئيلu پيش او آمد و گفت: «اي محمد خداوند به تو سلام رساند و به تو چنين ميگويد: ميخواهي صفا را براي آنان طلا گردانم ولي به دنبال آن، هر كسي از آنان كفر ورزد، چنان او را مورد عذاب قرار خواهم داد كه در جهان بيمانند باشند، و يا ميخواهي كه باب توبه و رحمت را براي آنان بگشايم. حضرت صلی الله علیه و سلم فرمود: خواسته من گشودن باب توبه و رحمت است». طبراني اين حديث را روايت نموده و راويان آن همه از راويان احاديث صحيح است.[6] 8- از عبدالله ابن عمر رضی الله عنهما روايت شده كه پيامبر خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: (إن الله يقبل التوبة ما لم يغرغر) «خداوند متعال پيش از آنكه جان به گلو برسد و در غرغره افتد، توبه بنده را ميپذيرد». اين يك حديث حسن است كه ابن ماجه و ترمذي آن را روايت كردهاند.[7] 9- از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روايت شده كه پيامبر خدا فرمود: (التائب من الذنب كمن لا ذنب له) «كسي از گناه توبه كند همچون كسي است كه اصلاً گناه نكرده است». روايت از ابن ماجه و طبراني، و هر دو از روايت ابو عبيده بن عبدالله بن مسعودy، او هم از پدرش ميباشد. راويان طبراني، راويان صحيح هستند، و اين حديث را باز ابن ابي الدنيا و بيهقي به صورت مرفوع از حديث ابن عباس رضی الله عنه روايت نمودهاند. با اين اضافه: (والمستغفر من الذنب وهو مقيم عليه كالمستهزیء بربه) «و كسي كه از گناه آمرزش طلبد و باز مرتكب آن شود چنان است كه پروردگار خويش مسخره كند». و چه بسا به صورت موقوف با اين اضافه روايت شده باشد. 10- عبدالله بن معقل رضی الله عنهما ميگويد: من و پدرم نزد ابن مسعود رضی الله عنه رفتيم، پدرم به او گفت: از پيامبر صلی الله علیه و سلم شنيدهاي كه گفته باشد: (الندم توبة)[8]: «پشيماني توبه است؟» ابن مسعود رضی الله عنه جواب داد: بلي. حاكم با سند صحيح اين را روايت كرده است. 11- از ابوهريره رضی الله عنه روايت شده كه رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: (والذي نفسي بيده لو لم تذنبوا لذهب الله بكم ولجاء بقوم يذنبون فيستغفرون الله فيفغر لهم) روايت از مسلم و ديگران. «قسم به كسي كه جانم به دست اوست، اگر شما گناه نكنيد خداوند شما را بر ميدارد و گروهي ديگر را خواهد آورد كه گناه كنند و در پيشگاه خداوند طلب آمرزش كنند تا خداوند آنان را بيامرزد». [زيرا يكي از نامهاي خداوند متعال «غفار» است، وقتي كه همه بندگان معصوم باشند و گناه نكنند پس چه كسي را بيامرزد؟!!] بنابراين گناهكار نبايد از رحمت خدا مأيوس باشد كه گناه هر چند بزرگ باشد، عفو و مغفرت پروردگار از آن بزرگتر است و خود ميفرمايد: { قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (٥٣) } [زمر/53] «بگو اي بندگان من كه بر خويشتن زيادهروي روا داشتهايد از رحمت خود نوميد مشويد. در حقيقت خدا همه گناهان را ميآمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است». 12- از عمران بن حصين رضی الله عنه روايت شده كه «زني از قبيله جهينه كه از عمل زنا حامله شده بود نزد رسول خدا صلی الله علیه و سلم آمد و گفت: يا رسول الله! جرمي را مرتكب شدهام حكم آن را بر من جاري كن. پيامبر صلی الله علیه و سلم ولي او را خواست تا با او نيكي كند و چون وي وضع حملش شد وليّ او را به حضور پيامبر صلی الله علیه و سلم بياورد. آن شخص هم اين كار را انجام داد. پيامبر صلی الله علیه و سلم دستور فرمودند تا لباسهايش را محكم بستند و سپس دستور رجم او را صادر نمود و حضرت رسول صلی الله علیه و سلم خود بر وي نماز ميّت گزارد. عمر رضی الله عنه گفت: اي رسول خدا، بر زني كه مرتكب زنا شده نماز ميگزاري؟ رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: البته اين زن توبهای كرده، كه اگر آن توبه ميان هفتاد نفر از مردم مدينه تقسيم گردد وسعت و گنجايش آنان را دارد. آيا بهتر از اين يافتهاي كه جانش را در راه خدا فدا كرد» روايت از مسلم. 13- از ابوسيعد خدري رضی الله عنه روايت شده است كه: پيامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: «در زمانهاي پيش از شما مردي بود كه نود ونه نفر را به قتل رسانده بود. از مردم پرسيد كه امروزه شخص اعلم و داناتر اهل زمين كيست؟ وي را به راهبي راهنمايي كردند. آن مرد نزد راهب آمد و به نود و نه نفر مقتول خود اعتراف كرد و پرسيد آيا براي او توبهاي وجود دارد؟ راهب گفت: خير! آن شخص راهب را هم به قتل رسانيد و صد نفر را تكميل كرد. بار ديگر آن مرد از عالمترين مردم سؤال كرد. اين بار او را به عالمي راهنمايي كردند، و او نزد عالم آمد و اعتراف كرد كه صد نفر مرد بيگناه را كشته است آيا راهي براي توبهاش وجود دارد؟ مرد عالم گفت: بلي چه كسي ميتواند ميان او و توبه مانع شود؟ برو به سرزمين فلان و فلان در آنجا مردماني هستند كه خدا را پرستش و عبادت ميكنند تو هم با آن مردم خدا را عبادت كن و به سرزمين خويش برنگردي كه آن جاي بدي است. آن مرد تائب رفت و در نيمهی راه مرگش فرا رسيد. فرشتگان رحمت و عذاب بر سرش اختلاف كردند: ملائكه رحمت گفتند اين شخص توبه كرده و قلباً به سوي خدا روي آورده است و ملائكه عذاب گفتند او تاكنون كار نيكي انجام نداده است. فرشتهاي به صورت آدمي از راه در رسيد و او را داور ميان خويش قرار دادند. وي گفت هر دو سرزمين را اندازهگيري كنيد به هر كدام نزديكتر بود آن را به حساب آوريد. آن دو فرشته زمين را اندازهگيري كردند، ديدند كه به سرزمين مطلوبش كه قصد آن را داشته نزديكتر است و ملائكه رحمت روحش را قبض و دريافت نمودند».[9] در روايتي در حديث صحيح آمده: «كه وجبي به منطقهی نيكوكاران نزديكتر بود، از اين رو از جمله مردم آن سامان به حساب رفت». در روايت ديگر از حديث صحيح آمده است: «خداوند به اين سرزمين [سرزمين بد] گفت كه دور شو و به ديگري [سرزمين خوب] گفت كه نزديك شو. آنگاه گفت ميان آنها را اندازه بگيريد. چون اندازه گرفتند يك وجب به منطقه مردان صالح نزديكتر بود. پس خداوند گناهانش را آمرزيده و او را مورد رحمت خويش قرار داد». در روايت ديگر آمده كه وي سينه خود را به طرف آن سرزمين گردانيد. 14- از ابوهريره رضی الله عنه روايت شده كه پيامبر خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: «قَالَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ: أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِي بِي، وَأَنَا مَعَهُ حَيْثُ يَذْكُرُنِي، وَاللهِ لَلَّهُ أَفْرَحُ بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ أَحَدِكُمْ يَجِدُ ضَالَّتَهُ بِالْفَلَاةِ، وَمَنْ تَقَرَّبَ إِلَيَّ شِبْرًا، تَقَرَّبْتُ إِلَيْهِ ذِرَاعًا، وَمَنْ تَقَرَّبَ إِلَيَّ ذِرَاعًا، تَقَرَّبْتُ إِلَيْهِ بَاعًا، وَإِذَا أَقْبَلَ إِلَيَّ يَمْشِي، أَقْبَلْتُ إِلَيْهِ أُهَرْوِلُ». «خداوند عزوجل ميفرمايد: من با گمان بنده خود هستم و هر جا مرا ياد كند همراه اويم. به خدا قسم، شادي و خوشحالي ندارند در رابطه با توبه بنده خود از خوشحالي و شاديي يك از شما كه گمشده خود را در بيابان بيابد، به مراتب بيشتر است و هر كسي وجبي به من نزديك شود، بازويي [ذراعي] به وي نزديك خواهيم شد و هر كسي ذراعي به من نزديك شود، باعي[10] به او نزديك خواهيم شد و هر كسي پياده و آهسته به سوي من آيد هروله كنان به سوي او خواهم رفت»[11]. 15- از شريح، ابن حارث رضی الله عنه روايت شده ميگويند شنيدم كه مردي از اصحاب پيامبر صلی الله علیه و سلم ميگفت: رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند خداوند عزوجل ميفرمايد: «يا ابن آدم! قم إلي أمش إليك، وامش إلي أهرول إليك»[12]. «به سوي من برخيز به سويت ميآيم و به سوي من دوان دوان بيا هرولهكنان به سويت ميآيم». 16- از انس بن مالك رضی الله عنه روايت شده كه پيامبر خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: (لله أفرح بتوبة عبده من أحدكم سقط على بعيره وقد أضله بأرض فلاة)[13]. «شادماني خداوند نسبت به توبهي بندهاش [هنگامي كه به درگاه او توبه كند] از شادماني يكي از شما كه شتر گم شدهاش را در بيابان پيدا كند، بيشتر است». بخاري و مسلم اين حديث را از ابن مسعود رضی الله عنه با الفاظ بيشتري روايت كردهاند كه در مكان خود خواهد آمد. 17- از ابوذر رضی الله عنه روايت شده است كه پيامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: (من أحسن فيما بقي غفر له ما مضی، ومن أساء فيما بقي أخذ بما مضی وما بقي)[14]. «هر كس در بقيه عمرش به اعمال نيك پردازد، گذشته او بخشوده ميشود. و هر كسي كه بقيه عمرش را به اعمال بد سپري كند نسبت به گذشته و آيندهاش مجازات ميگردد». 18- از ابوهريره رضی الله عنه روايت شده است كه پيامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «مردي زني را بوسيده بود ـ و در روايت ديگر جريان اينگونه است: مردي به خدمت رسول الله صلی الله علیه و سلم آمد و گفت: اي رسول خدا در دورترين نقطه مدينه بدون مسائل جنسي متعرض زني شدهام اين من و هر آنچه ميخواهي در من حكم فرما، عمر رضی الله عنه به او گفت: اگر خودت گناه را پوشيده ميداشتي خداوند گناه شما را پوشيده ميداشت، ابوهريره ميگويد: پيامبر صلی الله علیه و سلم جواب ايشان را نداد. مرد بلند شد و رفت. حضرت صلی الله علیه و سلم مردي را به دنبال ايشان فرستاد و آمد و رسول خدا صلی الله علیه و سلم اين آيه را برايشان خواند: { وَأَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ (١١٤) }[هود/113] «و در دو طرف روز [اول و آخر آن] و نخستين ساعات شب نماز را برپا كه خوبيها بديها را از ميان ميبرد. اين براي پندگيرندگان پندي است». يكي از اهالي جلسه گفت: اي رسول خدا! آيا اين حكم مخصوص ايشان است؟ حضرت صلی الله علیه و سلم فرمود: خير بلكه شامل همه مردمان است.[15] 19- از عقبه بن عامر رضی الله عنه روايت است كه پيامبر خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: «مثال كسي كه كارهاي ناشايست و بدي را انجام مي دهد و به دنبال آن كارهاي نيك و شايسته انجام مي دهد مانند مردي است كه زره آهنين تنگ در گردن داشته باشد سپس به محض اينكه يك كار نيكي انجام داد يك حلقهی زنجير ازآن زره باز شود و با انجام كار نيكِ ديگر، يك حلقه ديگر و همانطور تا اينكه زره به زمين بيفتد».[16] 20- از ابوطويل شطب الممدود روايت است كه به محضر رسول خدا صلی الله علیه و سلم آمد و گفت: «اي پيامبر صلی الله علیه و سلم نظر شما راجع به كسي كه تمام گناهان را انجام داده، و هيچ گناهي را ترك نكرده باشد، يعني هيچ گناه كوچك و بزرگي نيست كه او انجام نداده باشد، چيست؟ آيا براي چنين كسي توبه هست؟ حضرت صلی الله علیه و سلم فرمود: «آيا تو مسلماني» مرد جواب داد: و اما من شهادت ميدهم كه جز خداي يگانه كسي شايسته عبادت نيست و گواهي ميدهم كه تو پيامبر و فرستاده پروردگار هستي. حضرت صلی الله علیه و سلم فرمود: (تفعل الخيرات وتترك السيئات فيجعلهن الله تعالى لك خيرات كلهن). «كارهاي نيك انجام ده و كارهاي بد را ترك كن، در آن صورت خداوند تمام آن كارهاي بد را به نيك، براي شما قرار ميدهد». مرد گفت: ريز و درشت، كوچك و بزرگ؟! پيامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: بلي، مرد گفت: الله اكبر! و پيوسته الله اكبر را تكرار ميكرد تا از مجلس خارج گرديد.
زیرنویسها: [1]- حديث را مسلم از مزني روايت كرده است. [2]- ابن ماجه در كتاب «الزهد» شماره [4248] و در كتاب «الزوائد» با سند حسن آن را روايت كرده است. [3]- ذهبي در میزان [4/240] با آن موافق است. هيثمي آن را به عنوان جزئي از حديث دانسته و گفته است كه احمد و بزار با سند حسن [10/203] روايت كرده است. [4]- سند حديث در الوارد [2451] به نقل از هيثمي اين حديث را باز احمد و ابويعلي روايت كردهاند و رجال هر دوي آنها از رجال صحيح است بجز ابوسليمان ليثي و عبدالله پسر وليد تميمي كه هر دو موثقند [10/201]. [5]- ترمذي در باب «صفة القيامة، 1/25 و ابن ماجه در باب الزهد [4252] و حاكم [4/244] روايت نمودهاند و شيخ الباني در صحيح جامع صغير [5415] آن را حسن دانسته است. [6]- مثل آن را هيثمي بيان داشته است [10/196] همچنين حاكم آن را روايت كرده و گفته است كه اسناد آن صحيح ميباشد. [7]- ترمذي در الدعوات [3531] و ابن ماجه در الزهد و آن را از حديث عبدالله بن عمرب قرار داده و باز حاكم آن را روايت نموده و صحيح دانسته، ذهبي موافق او است [4/257] هيثمي در المجمع آن را جزئي از حديث يكي از اصحاب دانسته و گفته است. احمد راوي آن است و رجال آن رجال صحيح است. بجز عبدالرحمن كه آن هم موثق است [1/197]. [8]- يعني ركن اعظم توبه پشيماني است همچنانكه گفته شده «الحج عرفة» و اين هيچگونه منافاتي با وجوب قصد و ترك گناه در تحقق توبهء نصوح را ندارد. [9]- اين حديث را بخاري، مسلم و ابن ماجه روايت نمودهاند. [10]- باع، برابر با (162) سانتيمتر است. [11]- روايت از مسلم و بخاري چنين مضموني را هم دارد. [12]- منذری, الترغیب و الترهیب4/125 و اسناد آن را صحیح گفته است. [13]- احمد با سند صحيح روايت نموده است. هيثمي آن را در مجمع الزوائد [10/196-197] و [10/202] بيان داشته و گفته كه رجال آن رجال صحيح است. [14]- روايت از بخاري و مسلم. [15]- روايت از مسلم. [16]- روايت از بزار و لفظ از طبراني است با سند قوي و محكم ـ هيثمي گفته (10/202)، راويان بزار راويان صحيح هستند غير از محمد بن هارون ابي نشيط، او موثق است.
توبه، تألیف: دكتر يوسف قرضاوي، ترجمه: دكتر احمد نعمتي
مصدر:
سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|