|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>سیره نبوی>پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم > پیامبر صلی الله علیه و سلم و دعوت نمودن قومش هنگام وفات ابوطالب
شماره مقاله : 8829 تعداد مشاهده : 370 تاریخ افزودن مقاله : 20/12/1389
|
پیامبر صلی الله علیه و سلم و دعوت نمودن قومش هنگام وفات ابوطالب
ابن جریر از ابن عبّاس روایت نموده، كه گفت: چون ابوطالب مریض شد، گروهى از قریش كه ابوجهل نیز در میان ایشان بود، نزد وى وارد شده گفتند: برادر زاده ات خدایان ما را دشنام مىدهد، و این طور و آن طور نموده، و چنین و چنان مىگوید، اگر كسى را دنبال وى فرستاده و او را ازین عملش باز دارى (بهتر خواهد شد). ابوطالب كسى را دنبال پیامبر صلی الله علیه و سلم فرستاد و او تشریف آورده وارد خانه شد، در میان آنها و ابوطالب به اندازه نشستن یكتن جاى وجود داشت، راوى مىگوید: ابوجهل - لعنهاللَّه - ترسید كه اگر پیامبر صلی الله علیه و سلم در پهلوى ابوطالب بنشیند شاید او روش نرمترى را در مقابل محمّد صلی الله علیه و سلم علیه ابوجهل اتّخاذ نماید، به این خاطر از جاى خود بلند شد در آنجا نشست، و پیامبر صلی الله علیه و سلم جایى براى نشستن نزدیك عموى خود نیافت، و نزدیك دروازه نشست. ابوطالب آن گاه گفت: اى برادر زادهام، چرا قومت از تو شكایت مىكنند، و ادّعا مینمایند كه تو خدایان آنها را دشنام مىدهى، و چنین و چنان مىگویى؟ ابن عبّاس (رضىاللَّه عنهما) گوید: قومش درباره وى چیزهاى زیادى گفته (و زبان به شكوه گشودند)، پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت: «اى عمو! من از آنها گفتن یك كلمه رامى خواهم كه با گفتن و اقرار به آن همه عربها براى شان سر نهاده، و عجمها توسط آن كلمه به آنان جزیه مىپردازند». آنان ازین كلمه و گفتار پیامبر صلی الله علیه و سلم هراسان شده (و شگفت زده) پرسیدند: یك كلمه!! آرى، سوگند به پدرت كه ما به ده كلمه حاضر هستیم، و همه گفتند: آن كدام است؟ ابوطالب نیز گفت: اى برادر زادهام، آن كدام كلمه است؟ پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: (لا اله الا اللَّه) آنها هراسان برخاستند، و لباسهاى خود را تكان داده مىگفتند: (أجَعَلَ الْآلِهَه اِلهاً وَاحِداً اِنَّ هَذا لَشَىْء عُجاب). (ص: 5) ترجمه: «آیا او به جاى این همه خدایان، خداى واحدى قرار داده؟ این راستى چیز عجیبى است!». راوى مىگوید: در این ارتباط قرآن از همانجایى كه ذكر شد تا به این قول خداوند (جل جلاله): (بَلْ لَمَّا یذُوقُوا عَذَاب). «بلكه آنها هنوز عذاب الهى را نچشیدهاند». (ص:8) نازل گردید.[1] همچنین این را امام احمد ونسائى و ابن ابى حاتم و ابن جریر همه در تفاسیر خود روایت نمودهاند. این حدیث را ترمذى نیز روایت نموده، و مىگوید: حسن است. این چنین در تفسیر ابن كثیر (28/4) آمده، و آن را بیهقى نیز (188/9) روایت نموده، و حاكم این حدیث را در (432/2) به این معنى روایت نموده گفته است: حدیث از اسناد صحیح برخوردار مىباشد، ولى بخارى و مسلم آن را روایت ننمودهاند، ذهبى نیز مىگوید: این حدیث صحیح است.
[1] ضعیف. طبری در تفسیرش (23/125) ، و احمد (228) ، (1/362) ، و ترمذی (3232) ، و حاکم نیشابوری (2/432) ، حاکم آن را از طریق دیگری از ابن عباس صحیح دانسته و ذهبی نیز با او موافقت نموده و گفته: «حسن صحیح است». در سند آن یحیی بن عماره است که جز ابن حبان کسی وی را ثقه (مورد اطمینان در روایت) ندانسته است و ابن حبان در ثقه دانستن آسانگیر است. نگا: التهذیب (1/227) ، و تحفة الأحوذی (8/215) علامه آلبانی آن را ضعیف دانسته اما شیخ احمد شاکر آن را در مسند به شمارهی (2008) صحیح دانسته و گفته: «یحیی بن عمارة: ثقه است و ابن حبان وی را در ثقات ذکر نموده است». بخاری یحی بن عماره را در تاریخ الکبیر (4/2/296) معرفی و ترجمه نموده اما دربارهی وی هیچ جرحی (عیبی) ذکر نکرده.
از کتاب: حیات صحابه، مؤلّف علّامه شیخ محمّد یوسف كاندهلوى، مترجم: مجیب الرّحمن (رحیمى)، جلد اول، به همراه تحقیق احادیث کتاب توسط:محمد احمد عیسی (به همراه حکم بر احادیث بر اساس تخریجات علامه آلبانی) مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|