Untitled Document
 
 
 
  2024 Jul 27

----

20/01/1446

----

6 مرداد 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: 
" أنا وكافل اليتيم في الجنة هكذا. وأشار بالسبابة والوسطى وفرج بينهما شيئا " (صحيح بخاري)، يعنى: "من و كافل يتيم در بهشت مانند اين خواهيم بود"، سپس اشاره كرد به دو انگشت وسط و انگشت اشاره و بين آنها فاصله انداخت.

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>سیره نبوی>فاطمه زهرا رضی الله عنها > گریه نمودن فاطمه (رض) بر تغییر رنگ پیامبر (ص) در راه جهاد

شماره مقاله : 8835              تعداد مشاهده : 668             تاریخ افزودن مقاله : 21/12/1389

گریه نمودن فاطمه (رضى ‏اللَّه عنها) بر تغییر رنگ  پیامبر صلی الله علیه و سلم در راه جهاد به خاطر اسلام

طَبَرَانى و ابونُعَیم در الحِلْیه و حاكم از ابوثَعْلَبَه خُشَنِى روایت نموده‏اند كه گفت: پیامبر صلی الله علیه و سلم از غزوه‏اى بازمیگشت، داخل مسجد شده در آن دو ركعت نماز به جاى آورد، - و او این را مى‏پسندید كه چون از سفر برگردد داخل مسجد گردیده در آن دو ركعت نماز به جاى آورد، و سپس احوال فاطمه رضى ‏اللَّه عنها را جویا شده، بعد راهى احوال پرسى همسران خود شود - یك مرتبه وى از سفر خود برمى‏گشت، نزد حضرت فاطمه رضى ‏اللَّه عنها آمد، وقبل از این كه به خانه‏هاى همسران خود سرى بزند از وى شروع نمود، حضرت فاطمه از وى در آستانه خانه استقبال نموده، و شروع به بوسیدن روى مبارك - و در لفظى آمده دهنش - و چشم هایش نمود، و درین حالت گریه مى‏نمود، پیامبر صلی الله علیه و سلم به او گفت: «چه چیز تو را به گریه وا داشته است؟» گفت: اى پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم تو را مى‏بینم كه رنگت دگرگون شده، و لباس هایت كهنه و فرسوده گردیده است. پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم به وى گفت: «اى فاطمه گریه مكن، چون خداوند (جل جلاله) پدرت را به چنان كارى مبعوث نموده است كه در روى زمین خانه‏اى از گل، پشم و موى[1] باقى نخواهد ماند مگر این كه خداوند (جل جلاله) به واسطه اسلام در آن یا عزّت را وارد مى‏كند و یا ذلّت را، حتّى (این دین) به جایى خواهد رسید كه شب به آنجا مى ‏رسد».[2] این چنین در كنز العمال (77/1) آمده است. و هیثمى (262/8) مى‏گوید: این را طبرانى روایت نموده و در آن یزید بن سِنَان ابوفَرْوَه آمده كه وى با ضعف زیادى مقارب الحدیث مى ‏باشد. و حاكم (155/3) گفته: این حدیث از اسناد صحیح بر خوردار است، ولى بخارى و مسلم آن را روایت ننموده ‏اند. ذهبى این قول وى را تردید نموده مى ‏گوید: یزید بن سنان، همان رُهاوِى اى است، كه وى را احمد و غیر وى ضعیف دانسته ‏اند، و عُقْبَه (شیخ وى) شناخته نشده و غیر معروف است. عقبه در اللسان ذكر شده، و مولّف اللسان گفته: بخارى مى ‏گوید: در صحت وى نظر است، ولى ابن حبان وى را از جمله ثقه ‏ها ذكر كرده است.

زیرنویس:
[1] در حديث بيت مَدَر وَالاوَبَر استعمال شده، بيت مدر: خانه ايست كه از خاك و خشت ساخته شده باشد، و اين لفظ بر شهرها و قريه‏ها نيز اطلاق مى‏گردد، چون بنيان آنها غالباً از خاك و خشت مى‏باشد، و اهل المدر، عبارت است از اهل شهرها. امّا اهل الوبر، عبارت است از باديه نشينان و كوچى‏ها، به اين صورت اين كلمات حديث شامل اهل شهرها و قريه‏ها و اطراف به صورت مجموعى مى‏گردد.
[2] صحیح لغیره. حاکم (1/489)، (3.155)، در سند آن یزید بن سنان است که ضعیف است اما حدیث مقداد بن الاسود نزد امام احمد (6/4) شاهد آن است. همچنین طبرانی (601) ، حاکم (4/430) ، و بیهقی (9/181) ، و ابن منده (1084) و اسناد آن صحیح است.


از کتاب: حیات صحابه، مؤلّف علّامه شیخ محمّد یوسف كاندهلوى، مترجم: مجیب الرّحمن (رحیمى)، جلد اول، به همراه تحقیق احادیث کتاب توسط:محمد احمد عیسی (به همراه حکم بر احادیث بر اساس تخریجات علامه آلبانی)
 
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com


 
 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال يعقوب بن المسيب : دخل المطلب بن حنظب على سعيد بن المسيب في مرضه وهو مضطجع فسأله عن حديث، فقال: أقعدوني فأقعدوه، قال: «إني أكره أن أحدث حديث رسول الله صلى الله عليه وسلم وأنا مضطجع». الحلية الأولیاء؛ أبي نعيم اصفهانی. یعقوب پسر مسیب می گوید: مطلب بن حنظب به عیادت سعید بن مسیب رفت و دید که او بر پهلو خوابیده است، مطلب از وی درباره حدیثی پرسید، سعید گفت: مرا بنشانید، او را نشاندند، سپس فرمود: «من ناپسند می دانم که در حالت خوابیده حدیث رسول خدا صلی الله علیه وسلم را بازگو نمایم».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1787
دیروز : 8764
بازدید کل: 7742785

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010