Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 23

----

21/05/1446

----

3 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود: "من فارق الروح الجسد و هو بري من ثلاث دخل الجنة : من الکبر و الغلول والدين" (روايت ابن ماجة : 1956)
«کسي که روح از جسدش در حالي جدا شود که از سه چيز بري باشد، داخل بهشت مي‌شود : از کبر و خيانت در غنيمت و قرض».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>سیره نبوی>حفر چاه زمزم توسط عبدالمطلب جد پیامبر

شماره مقاله : 89              تعداد مشاهده : 399             تاریخ افزودن مقاله : 12/5/1388

شیخ ابراهیم علی در کتاب ارزشمند خود، صحیح السیرة النبویه، روایت صحیحی در مورد داستان حفر چاه زمزم توسط عبدالمطلب به نقل از علی بن ابی طالب بیان نموده است که از این قرار است: عبدالمطلب می‌گوید من در حجره خوابیده بودم که در 


خواب دیدم شخصی نزد من آمد و گفت طیبه را حفر کن، گفتم طیبه چیست؟ سپس آن مرد رفت.
عبدالمطلب می‌گوید: روز بعد به محل خوابم رفتم و خوابیدم، دوباره همان مرد به خوابم آمد و گفت: بره را حفر کن. گفتم بره چیست؟ چیزی نگفت و رفت. باز فردای آن روز به محل خوابم رفتم و خوابیدم، باز هم او را دیدم که آمد و گفت مضنونه (چیز گرانبها و ارزشمند) را حفر کن. عبدالمطلب می‌گوید: گفتم مضنونه چیست؟ جوابی نداد و رفت. باز فردای روز بعد به همان محل سابق رفتم، آن مرد به خوابم آمد و گفت: زمزم را حفر کن، گفتم زمزم چیست؟ گفت: نه آبش تمام می‌شود و نه به عمق آن کسی می‌رسد؛ به حاجیان آب می‌دهد و در حد فاصل محل اسبها و محل ذبح حیوانات و در جایی که کلاغ منقارش را می‌زند و جای تجمع مورچه‌ها، واقع شده است.
وقتی اهمیت آن را بیان کرد و جایش را نشان داد، عبدالمطلب دانست که او راست می‌گوید. کلنگی برداشت و به همراه فرزندش حارث بن عبدالمطلب که در آن روز فرزندی دیگر غیر از او نداشت، به آن جا رفت و شروع به حفر کردن نمود. هنگامی که چاه برای عبدالمطلب پدیدار شد تکبیر گفت. قریش دانستند که او به آنچه می‌خواست، رسیده است. به سوی او رفتند و گفتند: ای عبدالمطلب این چاه متعلق به پدرمان اسماعیل است و ما نیز در آن حقی داریم. پس ما را با خودت شریک کن. عبدالمطلب گفت: چنین نمی‌کنم، این چیزی است که تنها مال من است و به من بخشیده شده است. قریش گفتند باید با ما به داوری بنشینی؛ زیرا ما تا با تو در این مورد مجادله نکنیم، رهایت نمی‌کنیم. گفت: هر کس را که می‌خواهید معین کنید تا نزد او برای داوری برویم. سرانجام، زنی کاهن از قبیله بنو سعد بن هذیم که در شام زندگی می‌کرد، تعیین شد.
عبدالمطلب همراه با افرادی از قبیلة بنی امیه و قریش به قصد شام حرکت کردند تا اینکه در اثنای راه به کویری رسیدند. آبی که گروه عبدالمطلب همراه داشتند تمام شد. آنها شدیداً تشنه و درمانده شدند و یقین کردند که جز مرگ راه دیگری در پیش ندارند. قبایل دیگر نیز به علّت کمبود آب از دادن آب به آنها خودداری کردند. عبدالمطلب گفت: به نظر من هر یک اکنون که قدرت داریم، چاله‌ای برای خود بکنیم و چون مردیم، هر که زنده بود، او را در چاله‌ای که کنده است، بیندازد و خاک بریزد تا اینکه در آخر یک نفر باقی می‌ماند، بدین صورت جسد یک نفر روی زمین باقی می‌ماند که بهتر است از اینکه اجساد همه روی زمین بماند. آنها پذیرفتند و هر کس برای خود، چاله‌ای حفر کرد و به انتظار مرگ در کنار آن نشست. سپس عبدالمطلب به یارانش گفت: به خدا سوگند این گونه که ما خود را تحویل مرگ می‌دهیم و نه به سویی حرکت می‌کنیم و نه چاره‌ای می‌اندیشیم، بیانگر ناتوانی ما است. شاید خداوند در سرزمینی به ما آبی ارزانی نماید، حرکت کنیم. وقتی عبدالمطلب، شترش را حرکت داد، ناگهان از زیر سم شترش، چشمه‌ای شیرین جوشید. عبدالمطلب تکبیر گفت و همراهانش نیز تکبیر گفتند. سپس عبدالمطلب از شتر پایین آمد و آب نوشید و همراهانش نیز آب نوشیدند و با خود آب برداشتند تا اینکه ظرفهایشان پر از آب شد، سپس قبیله‌های قریش را که نظاره‌گر احوال اینها بودند، صدا کرد و گفت: بیایید، آب بردارید. آنها آب برداشتند، سپس گفتند : به خدا سوگند، خداوند به نفع تو قضاوت کرد و سوگند خوردند که هرگز در مورد زمزم با تو مخاصمه نخواهیم کرد. کسی که در این بیابان این آب را به تو داد، همان کسی است که زمزم را به تو داده است. پس پیروزمند و موفق به آب خود برگرد. عبدالمطلب برگشت و آنها نیز همراه اوبازگشتند. ابن اسحاق می‌گوید این چیزی است که از علی بن ابی طالب در مورد زمزم به من رسیده است.[1]
در مورد فضیلت آب زمزم، احادیث زیادی ذکر شده است که از آن جمله حدیثی است که مسلم در صحیح خود در داستان اسلام آوردن ابوذر بیان نموده که رسول الله صلي الله عليه و سلم  فرمود : «زمزم، خوراکی است که سیر می‌کند: و دار قطنی و حاکم، از ابن عباس  رضي الله عنه  از پیامبر روایت نموده‌اند که : «آب زمزم برای هر هدفی نوشیده شود برآورده می‌شود. اگر آن را بنوشی که تو را شفا دهد، خداوند تو را شفا می‌دهد و اگر بنوشی که تو را سیر کند، خداوند تو را سیر می‌نماید و اگر آن را برای رفع تشنگی بنوشی، تشنگی‌ات رفع می‌شود و زمزم ضربة جبرئیل و نوشیدنی اسماعیل است که خداوند به او داده است.»[2]
شیخ محمد ابوشهبه رحمه الله گفته است: حافظ دمیاطی، که از حفاظ متأخرین است، حدیث «ماء زمزم لما شرب له» را صحیح قرار داده و حافظ عراقی نظر او را درست دانسته است.[3]
 
به نقل از: الگوی هدایت (تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم)، جلد اول، مؤلف : علی محمّد صلّابی، مترجم : هیئت علمی انتشارات حرمین. 
 
 
زيرنويس‌ها:

[1]- السیرة النبویه، ابن هشام، ج 1، ص 142، 15 – السیر و المغازی، ابن اسحاق، ص 24، 25 تحقیق سهل زکار – الدلائل، بیهقی، ج1، ص 95 – 93. و صرح ابن اسحاق بالسماع فسنده صحیح و له شاهد مرسل من الزهری فالحدیث صحیح عن طریق البیهقی و ابن هشام.
[2]- السیرة النبویة الصحیحه، ج 1، ص 158.
[3]- مقدمه ابن الصلاح و شرحها، حافظ العراقی، ص 13.



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس : 447 ) : وبإسناد عن يونس بن عبد الأعلى قال : سمعت الشافعي يقول: «لو أن رجلاً تصوف أول النهار لا يأتي الظهر حتى يصير أحمق». وعنه أيضاً أنه قال : ما لزم أحد الصوفية أربعين يوماً فعاد عقله إليه أبداً». اهـ. امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" از امام شافعي رحمه الله نقل می کند که فرمود: « اگر كسي در اول روز صوفي شود هنوز ظهر آن روز نرسيده كه او احمق گشته است». و باز از او نقل کرده که فرمود: «هر كس چهل روز با صوفيان بنشيند هرگز عقلش به جا نمي ماند».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 2226
دیروز : 5831
بازدید کل: 8835540

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010