|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>آثار>الاتقان فی علوم القرآن
شماره مقاله : 8987 تعداد مشاهده : 378 تاریخ افزودن مقاله : 28/12/1389
|
کتاب الإتقان فی علوم القرآن
محمد ابوالفضل ابراهیم
این کتاب حلقة زرّینی است که در میان سلسله کتابهای قرآنی میدرخشد، و بلکه بهترین کتابها در این زمینه است و از نظر شمول و فراگیری مطالب، پرمحتویترین نوشتههاست. در این کتاب فوائد پراکنده و مسائل مختلف آنقدر زیاد است که در هیچ کتابی چنین نیست. باید توجه داشت که این بحثها در دورانهای اولیهی اسلامی وضع مستقل و کلاسهشدهای نداشت بلکه در روایات محدثین و گفتار دانشمندان و پیشگفتارهای کتب مفسرین ـ از قبیل طبری، زمخشری، الحوفی ابن عطیه، و القرطبی ـ این مطالب به طور پراکنده یافت میشد، و مقداری از این مباحث هم در کتابهای بلاغت و نقد ادبی مانند: دلائل الإعجاز، اسرار البلاغه، الصناعتین، نقد النثر، و مفتاح العلوم ـ بیان میشد. همچنین در کتابهای جدل و مناظره ـ مثل الإنتصار باقلانی و المغنی قاضی عبدالجبار ـ و کتابهای قرائت و رسمالخط قرآنی و احکام ـ که الکواشی و الکیاالهراسی و الجعبری و النووی و ابن الجزری در تصنیفاتشان تدوین کردهاند، به چشم میخورد. نخستین کتابی که به طور جداگانه در این فن نوشته شد کتاب البرهان فی علوم القرآن تألیف امام بدرالدین محمدبن عبدالله بن بهادر الزرکشی ـ از علمای شافعی مذهب قرن هشتم ـ بود، وی در این کتاب عصارة گفتههای متقدمین و چکیدة نظریات دانشمندان محقق را جمع کرد، و آن را در چهل و هفت باب تدوین نمود در اسباب نزول و ناسخ و منسوخ و انواع قراءات و رسمالخط قرآنی و دلایل اعجاز قرآن و مطالب دیگری را جمعآوری نمود. ... این کتاب مدتی از نظر علما حتی پیشینیان آنها دور ماند. پس از مدتی امام جلالالدین عبدالرحمن بن عمربن رسلان عسقلانی ـ از علمای حدیث در مصر که به سال 824 ه در همانجا وفات یافته ـ کتابی در این باره نگاشت که آن را مواقعالعلوم من مواقع النجوم نامید. که بخشهای محدودی از اسباب نزول، رجال سند، راههای اداء و الفاظ مربوط به آنها و معانی مربوط به احکام را متضمن بود. و بالآخره امام محیالدین کافیجی کتاب جالبی در این زمینه نوشت که قسمتهایی از تفسیر و تأویل و گوشهای از آداب عالم و متعلم را در آن جمع کرد، این دو کتاب اخیر را سیوطی دیده و دربارة آنها چنین گفته است: «آنچه در اینها آمده نه تشنهای را سیراب میکند و نه به مقصود راهنمایی مینماید». سپس جلالالدین سیوطی احساس کرد که انواعی از این فن هست که برای هیچ یک از علما بحث دربارة آنها میسّر نشده، و مطالب مهمی در این باب است که احدی به آنها راه نیافته، لذا به تألیف کتابی که ابواب و فصول این فن را جامع باشد همت گماشت و به هر نوع مسائل و فروع بسیاری افزود و آن را التحبیر فی علوم التفسیر نامید که برای آن بیش از صد باب قرار داد، سپس تصمیم گرفت که آن کتاب را تنقیح و تهذیب کند و قسمتی از ابواب و بخشهای آن را در هم ادغام نماید، و مطالب دیگری بر آنها بیفزاید و با نکاتی که بعد از تألیف آن بدست آورده بود، زینت بخشد، کتاب الإتقان فی علوم القرآن نتیجة این تصمیم است که آن را مقدمة تفسیرش که مجمعالبحرین و مطلع البدرین نام دارد، قرار داد و آن را هشتاد بخش نمود. البته قسمتی از مطالب را در هم ادغام کرد که اگر بنا بود انواع به طور جداگانه بیان میشد بخشهای کتاب به سیصد میرسید. در مقدمة کتاب از صدها تألیف نام میبرد که منابع اصلی کتاب هستند، همانطور که در مقدمة کتابهای دیگرش نیز همین کار را انجام داده مثلاً کتابهای حسن المحاضره، بغیة الوعاة و الجامع الصغیر. منابع کتاب الإتقان در تفسیر و حدیث و فقه و لغت و قراءات و رسمالخط قرآنی و احکام و تاریخ، دایرة المعارف اسلامی را تشکیل میدهد. سیوطی کتابش را با بحث دربارة مکی و مدنی آغاز کرده سپس آیات حضَری و سفری را بیان داشته، آنگاه دربارة نزول آیات در شب و روز مطلب را دنبال میکند آنگاه ناسخ و منسوخ اسباب نزول، انواع قراءات، و آداب آموزش و حفظ قرآن را مورد بررسی قرار داده و بدین ترتیب موضوعات مختلف را مطرح کرده تا به نوع هشتادم با بیان طبقات مفسرین، کتاب را به پایان برده است. شیوة تصنیف او چنین است که ابتدا عنوان موضوعی را بیان میکند و مشهورترین کسانی را که دربارة آن موضوع کتاب تألیف کردهاند نام میبرد، آنگاه فایدة دانستن آن موضوع و اهمیت و نقش آن را در شناخت و تفسیر معانی قرآن بیان مینماید، سپس مسائل و فروع و نکاتش را بازگو میکند، در بیان تمام این مطالب به قرآن و حدیث یا اقوال دانشمندان فن استشهاد مینماید، و گاهی قسمتهایی از کتابهایی که دربارة آن موضوع هست به طور کامل یا خلاصه شده نقل میکند، و در موارد بسیاری در پایان فصل رأی خودش را نیز مینگارد بعد از آنکه در آغاز سخن کلمة (میگویم) را میآورد، مثلاً در نوع نهم در شناخت اسباب نزول چنین میگوید: «گروهی کتابهای جداگانهای در این باره نوشتهاند که پیشقدمترین آنها علی بن المدینی استاد امام بخاری است، و از مشهورترین کتابهای این موضوع کتاب واحدی است ـ با همه نواقصی که دارد ـ، جعبری آن کتاب را تلخیص نموده، سندهایش را حذف کرده ولی چیزی بر آن نیافزوده است، و شیخالاسلام ابوالفضل ابن حجر در این باره کتابی نگاشته اما هنوز تنقیح نشد که وفات یافت، و ما به طور کامل آن کتاب را ندیدیم، و من کتابی مختصر و خالی از زوائد که مثل آن در این نوع تألیف نشده است، در این باره تألیف کرده و آن را لباب النقول فی أسباب النزول نامیدم. سپس میگوید: «جعبری گفته است: قرآن بر دو قسم فرود آمد: یک قسم بیمقدمه و ابتدائاً نازل شده و قسم دیگر پس از پرسش یا رویدادی فرود میآمد». سپس به بیان فایدة این باب و ردّ کسانی که گمان بردهاند که نتیجهای در آن نیست به دلیل اینکه نظیر تاریخ است، میپردازد، سپس قسمتهایی از اسباب نزول را با ذکر آیات میآورد، و نظرات علما و مفسرین را نقل میکند و این باب را چنین به پایان میرساند: «در آنچه در این مسأله برایت یاد کردم دقت کن، و دست به آن بیاز، که من آن را از بررسی و استقراء دستاوردهای پیشوایان و رهبران علوم دینی و از سخنان پراکندهی آنها با فکر خود تحلیل و استخراج نمودم و کسی پیش از من این کار را نکرده است». این خط مشی و مانند آن را در ابواب مختلف دنبال میکند. و از بهترین امتیازات کتاب الإتقان این است که: سیوطی در آن بسیاری از نصوص و متون نوشتههایی را آورده است که اصل آنها به دست ما نرسیده؛ از کتابهای جعبری و باقلانی و الکیاالهراسی و الزملکانی و ابن الانباری و غیر اینها که در فصلها و ابواب مختلف کتابش آنها را پراکنده است. اعتراضی که بر سیوطی وارد میشود این است که او در کتاب خود بسیاری از روایتهای ضعیف و احادیثی که صحت آنها نزد محدثین ثابت نیست آورده است، ولی ناگفته نماند که این روایات را با سند ذکر کرده ـ که در نزد علما آوردن سند خود میتواند بین صحیح و ضعیف فرقی باشد. اجمالاً اینکه: کتاب الإتقان با آن همه معارف و فنونی که محتوی است، و با اخبار و اقوال فراوانی که جمع کرده، به حق یکی از گرانبهاترین ذخایر و نفیسترین کتابهای گرانمایه است.
(ترجمهی فارسی الإتقان فی علوم القرآن [جلد اول]، مؤلف: جلالالدین عبدالرحمن سیوطی، ترجمه: سیدمهدی حائری قزوینی)
مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی www.islamwebpedia.com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|