|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مسائل فقهی>ریش > حکم گذاشتن ریش، کم کردن، تراشیدن
شماره مقاله : 8999 تعداد مشاهده : 584 تاریخ افزودن مقاله : 28/12/1389
|
علماء در مورد حكم گذاشتن ريش و يا كم كردن و تراشيدن آن اختلافاتى دارند بشرح زير: 1- رأى جمهور و اكثريت علماء و رأى راجح بر اينست كه ريش را نبايد دست زد بلكه بحالت خودش بايد رها كرد زيرا پيامبر صلى الله عليه و سلم فرموده است كه: ""خالفوا المشركين، وفروا اللحى، وأحفوا الشوارب" يعنى: "با مشركين مخالفت ورزيد، ريش بگذاريد، و سبيلها را بچينيد" (صحيح بخارى) و ميگويند كه تيغ زدن ريش حرام ميباشد و فاعل آنرا گناهكار ميدانند، و بعضى از اين علماء فاعل آنرا فاسق ميدانند و اگر بطور مستمر ريش را بتراشد او را مرتكب گناه كبيره ميدانند. 2- رأى بعضى از علماء اينست كه به اندازه يك قبضه دست، چيدن ريش جائز است ولى بيشتر از آن جائز نيست زيرا از عبد الله ابن عمر وارد شده است كه پس از حج كردن ريش خود را قبضه ميكرد و اضافه و اطراف آنرا ميچيد (روايت صحيح از ابو داوود) 3- بعضى ديگر بر اين باورند كه كمتر از يك قبضه نيز ميتوان كوتاه كرد تا اندازه اى كه بتوان اسمش را ريش گذاشت ولى نه به اندازه اى كه مانند تيغ زدن و يا تراشيدن بنظر برسد. 4- بعضى ديگر مانند "عياض" تيغ زدن ريش را مكروه ميداند (كتاب "فتح البارى" نوشته ابن حجر عسقلانى) 5- بعضى از علماى معاصر نظرشان بر اينست كه ريش داشتن سنت است و كوتاه كردن و يا تراشيدن و تيغ زدن مباح ميباشد به حجت اينكه بايست رسم و رسوم و عادات اين زمان كه ريش تراشيدن نمونه پاكى و تميزى است را مراعات كرد و ميتوان آنرا تراشيد، كه البته اين رأى كاملا باطل است زيرا اولا دليلى از قرآن و سنت ندارند و ثانيا اسلام با گذشت زمان فرسوده نميشود و براى همه ملتها و همه زمانها ميباشد. ولى بطور خلاصه ريش داشتن از قديم الزمان رسم و رسوم مردم بوده، و در اديان آسمانى نيز ريش داشتن رواج بوده، مثلا خداوند در قرآن در قصه موسى عليه السلام ميفرمايد: " قال يبنؤم لا تأخذ بلحيتي ولا برأسي " يعنى: " (هارون به موسى) گفت اي پسر مادرم نه ريش مرا بگير و نه سرم را" (سوره طه ايه 94). پس اين نشان ميدهد كه هارون عليه السلام نيز داراى ريش بوده و در اديان گذشته مرسوم بوده است، و حتى احبار يهود و رهبان نصاراى اين زمان نيز ريش ميگذارند هر چند در مجتمعشان يكنوع عيب و نقص بشمار ميرود، ولى از آنجاييكه در اديانشان رواج بوده، علمايشان آنرا معمولا رعايت ميكنند. در واقع تا اواسط قرن 20 ميلادى ريش گذاشتن در همه مجتمعات شايع بوده، ولى كم كم غرب اين عادت را به حجت تميزى و ترتيب سر و صورت از بين برد و سپس اين عادات و تقاليد در كشوهاى اسلامى نفوذ پيدا كرد، در حاليكه در گذشته بعضى امراء هنگام تنبيه يك فرد، ريش او را ميتراشيدند و آن شخص شرم و حيا ميكرد كه جلوى مردم بى ريش ظاهر شود، ولى امروزه متاسفانه بيشتر مردم با دست خودشان ريششان را ميتراشند و در جلو مردم فخر نيز ميكنند و از اينكه خودشان را شبيه بانوان كرده اند شرم و حيا و پروايى ندارند ! پس در نتيجه از آنجايكه ريش در اسلام سنت پيامبر صلى الله عليه و سلم ميباشد و رأى جمهور علماء دست نزدن به ريش و ترك كردن و بلند كردن آن ميباشد يك شخص مسلمان نبايد بى ريش باشد تا اولا سنت پيامبر صلى الله عليه و سلم را بجاى آورده باشد، و ثانيا شبيه زنان نشود و ثالثا شبيه كفار نباشد، و در واقع ريش گذاشتن هيبت و زيبايى مرد را ميرساند، و از قديم گفته اند: هيبت مرد با ريش و شمشير است و زيبايى زن با گهواره و بچه. اما در مورد صحت نماز و يا امامت كسى كه ريش را ميتراشد، در واقع ميتوان گفت كه تراشيدن ريش هر چند حرام است ولى از مبطلات نماز نيست، و هر كسى كه نمازش براى خودش صحيح باشد و اركان و شروط نماز را صحيح بجاى بيآورد امامتش نيز براى ديگران صحيح ميباشد، ولى بعضى از طرفداران مذهب مالكى نماز پشت سر كسى كه ريشش را تراشيده باطل ميدانند ولى قول درست و راجح در مذهب مالكى اينست كه نماز باطل نميشود، و همچنين در مذاهب ديگر مانند حنفى و شافعى و حنبلي نماز پشت سر اين اشخاص صحيح ميباشد. اما در مورد سبيل، بزرگ كردن و ترك كردن سبيل را علماء جائز ندانسته اند ولى اختلاف آنها در اينست كه بعضى تيغ زدن و تراشيدن آنرا سنت ميدانند (مانند احناف) ولى بعضى ديگر فقط كوتاه كردن آنرا سنت ميدانند، و هر كسى يكى از اين دو رأى را بگيرد اشكالى ندارد.
وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت IslamPP.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|