|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>اشخاص>ایاس بن معاذ رضی الله عنه > اسلام وی
شماره مقاله : 9131 تعداد مشاهده : 320 تاریخ افزودن مقاله : 6/1/1390
|
ایاس بن معاذ
دعوته صلى الله عليه وسلم لأبي الحَيْسم وفتية من بني عبد الأشهل وأخرج أبو نُعيم عن محمود بن لبيد أخي بني الأشهل قال: لمَّا قدم أبو الحَيْسم أنس بن رافع مكة ــــ ومعه فتيةٌ من بني عبد الأشهل فيهم إياس بن مُعاذ يلتمسون الحلف من قريش على قومهم من الخزرج ــــ سمع رسول الله صلى الله عليه وسلم بهم، فأتاهم فجلس إليهم فقال لهم: «هل لكم إلى خير مما جئتم له؟» فقالوا: ما ذاك؟ قال: «أنا رسول الله بعثني الله إلى العباد أدعوهم إلى الله أن يعبدوا الله ولا يشركوا به شيئاً، ونزَّل عليَّ الكتاب». ثم ذكر الإِسلام، وتلا عليهم القرآن. فقال إياس بن معاذ ــــ وكان غلاماً حَدَثاً ــــ: أيْ قوم، هذا ــــ والله ــــ خير مما جئتم له. فأخذ أبو الحيسم أنس بن رافع حفنة من البطحاء وضرب بها وجه إياس بن معاذ، وقال: دعنا منك، فلعمري لقد جئنا لغير هذا، فصمت إياس وقام رسول الله صلى الله عليه وسلم وانصرفوا إلى المدينة، فكانت وقعة «بُعاث» بين الأوس والخزرج، ثم لم يبث إياس بن معاذ أنْ هَلَك. قال محمود بن لبيد: فأخبرني مَنْ حضره من قومي عند موته: أنَّهم لم يزالوا يسمعونه يهلِّل الله، ويكبِّره، ويسبِّحه، حتى مات، فما يشكُّون أنْ قد مات مسلماً، لقد كان استشعر الإِسلام في ذلك المجلس حين سمع من رسول الله صلى الله عليه وسلم ما سمع؛ كذا في كنز العمال . وأخرجه أيضاً أحمد والطبراني، ورجاله ثقات، كما قال الهيثمي . وأسنده أيضاً ابن إسحاق في المغازي عن محمود بن لبيد بنحوه، رواه جماعة عن ابن إسحاق وهو من صحيح حديثه كما قال في الإِصابة .
پیامبر صلی الله علیه و سلم و دعوت نمودن ابوالحیسم و جوانانى از بنى عبدالاشهل ابونعیم از محمود بن لبید كه از بنى عبدالاشهل است روایت نموده، كه گفت: چون ابوالحیسم انس بن رافع[1] به مكّه آمد - جوانانى از بنى عبدالاشهل كه در میان آنها ایاس ابن معاذ نیز بود او را همراهى مىكردند، تا از قریش بر ضد خزرجیان پیمانى به دست آورند - پیامبر صلی الله علیه و سلم از آمدن آنها اطلّاع یافت، نزدشان آمد و با آنها نشسته و به آنان فرمود: «آیا چیز بهترى از آنچه دنبال آن آمدهاید، نمىخواهید؟» آنها پرسیدند: آن چیست؟ پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم گفت: «من پیامبر خدا هستم، خداوند مرا براى بندگان فرستاده است، آنها را به سوى خداوند فرا مىخوانم، تا خداوند را عبادت نموده، و چیزى را برایش شریك نیاورند، و او برایم كتاب نازل نموده است». سپس اسلام را براى آنها بیان و قرآن را براى شان تلاوت نمود. آن گاه ایاس بن معاذ - كه نوجوانى بود - گفت: اى قوم، به خدا سوگند، این براىتان از چیزى كه دنبال آن آمدهاید، بهتر و نیكوتر است. ابوالحیسم انس بن رافع، مشتى از سنگریزههاى بطحاء را[2] گرفته و در روى ایاس بن معاذ زده گفت: این حرفها را كنار گذار، سوگند به جانم، براى چیزى غیر از این آمدهایم. ایاس ساكت شد، و پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم از میان شان برخاست، و آنها به مدینه برگشتند. طولى نكشید كه جنگ «بُعاث» میان اوس و خزرج اتفاق افتاد. بعد از آن ایاس بن معاذ جز اندكى درنگ ننموده بود كه وفات كرد. محمود بن لبید مىگوید: آن عده از قومم كه در وقت وفات وى نزدش حضور داشتند، به من گفتند: آنها از وى مىشنیدند كه لااله الااللَّه را با خود مكرّراً زمزمه مینمود، و تا لحظه وفاتش اللَّه اكبر، و سبحان اللَّه مىگفت، و در این تردیدى نداشتند كه وى مسلمان در گذشته است، چون اسلام را در همان مجلس هنگامى كه از پیامبر صلی الله علیه و سلم آن چیزها را شنید درك نموده بود.[3] این چنین در كنز العمال (11/7) آمده و این را احمد و طبرانى نیز روایت نمودهاند رجال آن، چنان كه هیثمى (36/6) مىگوید: ثقهاند. و این را همچنین ابن اسحاق در مغازى از محمود بن لبید همانند این روایت كرده، و گروهى آن را از ابن اسحاق روایت نمودهاند، و این حدیث چنان كه در الاصابه (91/1) آمده، از جمله احادیث صحیح وى مىباشد.
[1] در (المجمع) آمده: ابوالحيسر انس بن نافع، صحيح هم همين است و اين در اكثر مراجع آمده است. [2] سيل گاهى بزرگ و وسيع در مكه است. [3] صحیح. احمد (5/427) و طبرانی در «الکبیر» (805) و بیهقی در «الدلائل» (2/420-421) و حاکم (3/180-181) حاکم آن را به شرط مسلم صحیح دانسته است. ذهبی در ادامه درمورد این سخن حاکم میگوید: «بلکه مرسل است» وی همچنین میگوید: محمود بن لبید از صغار صحابه است؛ بر این اساس حدیث صحیح است.
از کتاب: حیات صحابه، مؤلّف علّامه شیخ محمّد یوسف كاندهلوى، مترجم: مجیب الرّحمن (رحیمى)، جلد اول، به همراه تحقیق احادیث کتاب توسط:محمد احمد عیسی (به همراه حکم بر احادیث بر اساس تخریجات علامه آلبانی)
مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|