Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

حديث: عن أبي مَالِكٍ الْحَارِثِ بْنِ عَاصِم الأشْعريِّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قال: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « الطُّهُورُ شَطْرُ الإِيمَان، وَالْحَمْدُ للَّه تَمْلأَ الْميزانَ وسُبْحَانَ الله والحَمْدُ للَّه تَمْلآنِ أَوْ تَمْلأ مَا بَيْنَ السَّموَات وَالأَرْضِ وَالصَّلاَةِ نور، والصَّدَقَةُ بُرْهَان، وَالصَّبْرُ ضِيَاء، والْقُرْآنُ حُجَّةُ لَكَ أَوْ عَلَيْك. كُلُّ النَّاس يَغْدُو، فَبِائِعٌ نَفْسَهُ فمُعْتِقُها، أَوْ مُوبِقُهَا »

(روایت مسلم). 

ترجمه: از ابو مالک حارث بن عاصم الاشعري رضي الله عنه روايت است که رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمود:
"پاکي نصف ايمان است، و الحمد لله ميزان را پر مي کند، و سبحان الله و الحمد لله هردو پر مي کنند و يا پر مي کند بين آسمانها و زمين را، و نماز نور و روشنائي است، و صدقه دليل است، و صبر روشني است، و قرآن دليل است بنفع يا به ضرر تو، هر انسان صبح ميکند، سپس خويشتن را مي فروشد، يکي نفسش را (از عذاب) آزاد مي کند و ديگري نفسش را هلاکش ميکند." 

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>تفسیر قرآن>سوره طلاق > تفسیر سوره طلاق از تفسیر راستین ترجمه تیسیر الکریم الرحمن

شماره مقاله : 9528              تعداد مشاهده : 340             تاریخ افزودن مقاله : 17/1/1390

تفسیر سوره طلاق


مدنی و 12 آیه دارد.
بسم الله الرحمن الرحیم
آیه ی 3-1:
یا أَیهَا النَّبِی إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُیوتِهِنَّ وَلَا یخْرُجْنَ إِلَّا أَن یأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَینَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن یتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِی لَعَلَّ اللَّهَ یحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا ای  پیامبر ، اگر زنان  را طلاق  می  دهید به  وقت  عده  طلاقشان  دهید  و  شمارعده ، را نگه  دارید  و از خدای  یکتا پروردگارتان  بترسید  و آنان  را  از خانه  هایشان  بیرون  مکنید  و از خانه  بیرون  نروند مگر آنکه  به  آشکارا  مرتکب  کاری  زشت  شوند اینها احکام  خداوند است  ، و هر که  از آن  تجاوز  کند به  خود ستم  کرده  است   تو چه  دانی  ، شاید خدا از این  پس  امری  تازه   پدیدآورد.
فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَی عَدْلٍ مِّنكُمْ وَأَقِیمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ یوعَظُ بِهِ مَن كَانَ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَمَن یتَّقِ اللَّهَ یجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا و چون  به  پایان  مدت  رسیدند ، یا به  وجهی  نیکو نگاهشان  دارید یا به   وجهی نیکو از آنها جدا شوید و دو تن  عادل  از خودتان  را به  شهادت  گیرید  و برای  خدا شهادت  را به  راستی  ادا کنید  هر که  را به  خدا و روز قیامت   ایمان  دارد ، اینچنین  اندرز می  دهند  و هر که  از خدا بترسد ، برای  او  راهی  برای  بیرون  شدن  قرار خواهد داد ،
وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لَا یحْتَسِبُ وَمَن یتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَیءٍ قَدْرً و از جایی  که  گمانش  را ندارد روزی  اش  می  دهد  و هر که  بر خدا توکل   کند ،، خدا او را کافی  است   خدا کار خود را به  اجرا می  رساند و هر چیز  رااندازه  ای  قرار داده  است.
خداوند متعال خطاب به پیامبرش محمّد(ص) و مومنان می فرماید:« یا أَیهَا النَّبِی إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء» آنان را در وقت فرا رسیدن عده طلاق دهید به این صورت که شوهر، زن را در زمانی که پاک است و در این دوران ِ پاکی با او آمیزش کرده است طلاق دهد. پس این طلاقی است که عده در آن واضح و روشن است به خلاف این که اگر زن را در حالت بعضی که طلاق در آن انجام شده باشد طلاق دهد. چون در این حالت دوران حیض جزو عدّه ی زن حساب نمی شود. به همین خاطر این عده اش طولانی می گردد.
هم چنین اگر شوهر او را در حالت پاکی که در آن حالت با او آمیزش کرده است طلاق بدهد بیم آن می رود که زن حامله گردد، و مشخص نمی شود که کدام عدّه را بگذارد.« وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ» و عده را برشمارید. و بر شمردن عده با بر شمردن ایام حیض حاصل می شود. و اگر زن حیض نشود یا ماه حساب می گردد، و این زمانی است که حامله نباشد، و اگر حامله باشد عدّه ی او وضع حمل است. بر شمردن عدّه  ادای حقّ خدا و حقّ همسر و حق کسی است که بعد از آن با زن ازدواج می کند. نیز حقّ زن را در مورد نفقه و غیره روشن می نماید. پس وقتی عده زن بر شمرده شود حالت او مشخّص می گردد و حقوقی که به دنبال عدّه می آید مشخص می شود.
امر به برشمردن عده متوّجه شوهر و زن است ، و این در صورتی است که زن مکلف باشد، و اگر مکلف نباشد حقّ برشمردن آن بر ولّی زن است. « وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ» و در همه کارهایتان از خدا بترسید و در مورد حقّ زنان طلاق داده شده از خدا بترسید.
« لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُیوتِهِنَّ» در مدّت عدّه زنان را از خانه هایشان بیرون نکنید، بلکه زن باید در خانه ای بماند که شوهرش او را در آن طلاق داده است. « وَلَا یخْرُجْنَ» و نباید زنان بیرون بروند. یعنی بیرون رفتن از خانه برایشان جایز نیست. نهی از خارج کردن برای آن است که تهیه مسکن زن بر شهر واجب است تا عده که حقی از حقوق شوهر است در آن خانه تکمیل شود.
و این که زن نباید بیرون برود برای آن است که اگر زن بیرون برود حقّ شوهر ضایع می گردد. نهی از بیرون  کردن و بیرون رفتن از خانه تا تمام شدن عده  ادامه دارد. « إِلَّا أَن یأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَینَةٍ» مگر آن که کار زشتِ آشکاری مرتکب شوند. یعنی زنان کار زشتی بکنند که ایجاب نماید از خانه اخراج گردند. به این صورت که اگر او را بیرون نکنند اهل خانه زیانمند می شوند مانند این که آن ها را با سخنان و کارهای زشت اذیّت کند پس در این صورت آن ها می توانند او را از خانه بیرون کنند چون او خودش اسباب بیرون رفتن خود را فراهم کرده است، و اسکان دادن وی برای آن بوده که از او دلجویی گردد و این گونه با او مهربانی شود. و وقتی که خودش باعث شود تا او را بیرون کنند خودش زیان را متوّجه شود تا او را بیرون کنند خودش زیان را متّوجه خود ساخته است.
این درباره ی زنی است که در حال  گذراندن عده طلاق رجعی است. امّا زنی که طلاق بائن گرفته تهیه ی مسکن برای او واجب نیست چون تهیه ی مسکن برای زن تابع نفقه است و نفقه برای زنی که طلاق رجعی داده است واجب است نه برای زنی که طلاق بائن داده شده است. « وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ» و این حدود الهی است که برای بندگانش مقّرر و معین داشته است و به آن ها فرمان داده تا این مقّررات را اجرا کنند و پا را از آن فراتر نگذارند.
« وَمَن یتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ» و هرکس از حدود الهی تجاوز کند، « فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ» به خودش ستم کرده است. یعنی حقّ خود را پایمال کرده و بهره اش را از پیروی کردن از حدود و مقّررات الهی که صلاح دنیا و آخرت است ضایع کرده است.
« لَا تَدْرِی لَعَلَّ اللَّهَ یحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا» تو نمی دانی، چه بسا خداوند بعد از آن امری دیگر در میان آورد. یعنی خداوند عدّه را مقّرر داشت و طلاق را به عّده مقّرر کرد به خاطر حکمت های بزرگی که در این امر نهفته است که برخی عبارتند از این که شاید خداوند در دل فردی که زنش را طلاق داده دوستی و مهربانی بیاورد و به زنش رجوع کند و زندگی را از سر بگیرد.
و شاید به خاطر چیزی وی را اطلاق داده و این علتّ در دوران عده از بین برود، آن گاه شوهر رجوع  کند، چون سبب طلاق منتفی شده است. و از جمله حکمت های عده این است که این زمان، زمان انتظار است و مشخص می گردد که آیا زن از شوهر خودش حامله است یا نه.
« فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ» پس وقتی که به پایان عدّه نزدیک شدند. چون اگر زنان از دوران عدّه بیرون روند و عده تمام شود، شوهر، دیگر اختیاری برای نگاه داشتن یا جدا شدن ندارد. « فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ» پس به طرز شایسته و نیک آن ها را نگاه دارید. یعنی با زندگی خوب و همراهیِ پسندیده زن را نگاه دارید نه به صورتی که زیانی به او وارد کنید و  اراده ی بد نسبت به وی داشته باشید، چون نگاه داشتن زن به این شیوه جایز نیست.
« أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ» یا به خوبی از آن ها جدا شوید؛ جدایی که در آن محدودیتی نباشد. و باید جدایی بدون ناسزاگویی و مجادله باشد و نباید شوهر، زن را مجبور کند که از مال خودش چیزی را بدهد.
« وَأَشْهِدُوا ذَوَی عَدْلٍ مِّنكُمْ» و دو مرد عادل از خودتان را بر طلاق و رجعت زن گواه بگیرید. یعنی دو مرد مسلمان عادل را گواه بگیرید، چون در این گواه گرفتن باب مجادله بسته می شود و هریک از دو گواه آن چه را که باید بگویند نمی توانند پنهان نمایند.
« وَأَقِیمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ» ای گواهان! گواهی را برای خدا ادا  کنید. یعنی به صورت واقعی و بدون کم و کاست گواهی را ارائه دهید و هدفتان از گواهی دادن رضایت خدا باشد و در امر گواهی دادن هیچ خویشاوندی را به خاطر خویشاوندی اش و دوستی را به خاطر محبّت او رعایت نکنید.
« ذَلِكُمْ یوعَظُ بِهِ مَن كَانَ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ» احکام و حدود و مقرّراتی که برایتان بیان کردیم، کسی که به خدا و روز قیامت  ایمان بیاورد بدان پند داده می شود، چون ایمان به خدا و روز قیامت باعث می شود تا فرد مومن از اندرزها و پندهای الهی پند پذیرد و برای آخرت خود کارهای شایسته ای ذخیره نماید. به خلاف کسی که ایمان از دل او رخت بربسته است، چنین کسی به کارهای بدش توجّه نمی نماید و از مواعظ الهی پند نمی پذیرد، چون در وجودش انگیزه ای برای این کار نیست.
و از آن جا که طلاق گاهی در میان ناراحتی و اندوه انجام می شود خداوند به پرهیز و  تقوی فرمان داد و به کسی که در امر طلاق و غیره تقوای الهی را رعایت کند وعده داده است که راه حلی برای مشکل او پیدا خواهد کرد. پس هرگاه کسی خواست زنش را طلاق دهد و طلاق را به صورت شرعی  انجام داد به این صورت که یک طلاق را در حالتی بدهد  که زن از عادت ماهانگی پاک شده و بدون  این که با او در این حالت آمیزش کرده باشد کار برای چنین کسی دشوار نخواهد بود بلکه خداوند برای او گشایشی قرار داده و می تواند دوباره به نکاح مراجعه  کند، اگر از طلاق دادن پشیمان شود. و سیاق این آیه گرچه در مورد طلاق و رجعت است امّا عموم کلمه  اعتبار دارد؛  و هرکس از خداوند بترسد و در همه حالات خود به خشنودی خدا پایبند باشد خداوند در دنیا و آخرت او را پاداش خواهد داد. و از جمله پاداشی که خداوند به فرد متّقی می دهد این است که برای او راهی برای رهایی از هر مشقّت و دشواری قرار می دهد.
همان طور که هرکس از خدا بترسد خداوند برایش راه رهایی قرار می دهد. و هرکس از خدا نترسد در میان زنجیرها و طوق ها گرفتار می شود؛ زنجیرهایی که نمی توانند از آن رهایی یابند و این را در مورد طلاق در نظر بگیرند. چون هرگاه بنده در طلاق دادن تقوای الهی را رعایت نکند بلکه به صورت حرام و ناجایز آن را انجام دهد مانند این که هر سه طلاق را یک جا بدهد و امثال آن قطعا پشیمان خواهد شد و آن گاه این پشمانی قابل جبران نیست.
« وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لَا یحْتَسِبُ» روزی را خداوند برای فرد پرهیزگار از جایی می آورد که فکرش را نمی کند. « وَمَن یتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» و هرکس در امر دین و دنیای خویش بر خداوند  توکل نماید به این صورت که در به دست آوردن آن چه به او سود و فایده می رساند و در دفع آن چه به او زیان می رساند بر خدا توکل کند.و در فراهم شدن آن به خدا اعتماد داشته باشد.
« فَهُوَ حَسْبُهُ» خداوند او را در کاری که بر او توکل نموده کفایت می کند . و هرگاه کار به عهده خداوندِ توانگر و نیرومند و مهربان باشد باید دانست که از هر چیزی به بنده نزدیکتر است، ولی بسا حکمت الهی اقتضا کند آن را تا وقت مناسب به تاخیر بیندازد. بنابراین فرمود:« إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ» قطعا تقدیر و قضای الهی نافذ خواهد شد، ولی « قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَیءٍ قَدْرًا» خداوند برای هر چیزی وقت و اندازه ای معیّن کرده که از آن فراتر نمی رود و از آن کمتر نخواهد بود.
آیه ی 5-4:
وَاللَّائِی یئِسْنَ مِنَ الْمَحِیضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِی لَمْ یحِضْنَ وَأُوْلَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن یضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَن یتَّقِ اللَّهَ یجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ یسْرًا اگر در تردید هستید ، از میان  زنانتان  آنهایی  که  از حیض  مایوس  شده   اندو آنهایی  که  هنوز حیض  نشده  اند عده  شان  سه  ماه  است   و عده  زنان  آبستن همان  وضع  حمل  است   و هر که  از خدا بترسد ، خدا کارش  را آسان   خواهد کرد.
ذَلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنزَلَهُ إِلَیكُمْ وَمَن یتَّقِ اللَّهَ یكَفِّرْ عَنْهُ سَیئَاتِهِ وَیعْظِمْ لَهُ أَجْرًا این  فرمان  خداست  که  بر شما نازل  کرده  است   و هر که  از خدا بترسد ، گناهانش  را از او می  زداید و او را پاداشی  بزرگ  می  دهد.
وقتی خداوند بیان داشت طلاقی که بدان امر شده باید در دوران عده داده شود، عده را بیان کرد و فرمود:« وَاللَّائِی یئِسْنَ مِنَ الْمَحِیضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ» و زنانی که از حیض ناامیدند به این صورت که عادت ماهیانه داشته اند سپس عادت ماهیانه آن ها به خاطر پیری و غیره مرتفع شده و  امیدی به بازگشت آن نیست. « فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ» پس عده آن ها سه ماه است.
هر ماه در مقابل یک حیض است. « وَاللَّائِی لَمْ یحِضْنَ» و زنانی که هنوز به عادت ماهیانه نرسیده اند، یا زنانی که به سن بلوغ رسیده اند و به کلی عادت ماهیانه ندارند، این  ها همانند زنانی که ا زحیض ناامید هستند عده شان سه ماه  است. و  امّا زنانی که  عادت ماهیانه و حیض آن ها می آید عده اشان در این آیه بیان شده است که :« وَالمُطَلَّقَتُ یَتَرَبَّصنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَثَةَ قُرُوءِ» و زنانی که طلاق داده شده اند سه قرء(طهر یا حیض) انتظار بکشند.
« وَأُوْلَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن یضَعْنَ حَمْلَهُنَّ» و عده زنان باردار این است که وضع حمل نمایند . یعنی آن چه را در شکم دارند خواه یک بچه باشد، یا دو وضع  نمایند. در این صورت ماه و غیره دیگر اعتباری ندارد و با وضع حمل عده پایان می یابد.
« وَمَن یتَّقِ اللَّهَ یجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ یسْرًا» و هرکس از خدا بترسد و پرهیزگاری نماید خداوند کارهایش را برای او آسان می گرداند و هرکار سختی را برایش آسان می گرداند .« ذَلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنزَلَهُ إِلَیكُمْ» حکمی که خداوند برای شما بیان کرد فرمانی است که برای شما فرستاده است تا در پرتور آن حرکت کنید و از آن پیروی نمائید و آن را بزرگ بدارید. « وَمَن یتَّقِ اللَّهَ یكَفِّرْ عَنْهُ سَیئَاتِهِ وَیعْظِمْ لَهُ أَجْرًا» و هرکس از خدا بترسد خداوند گناهانش را از او می زداید و به او پاداشی بزرگ خواهد داد؛ هر امر ناگواری از او دور می شود و هر امر مطلوب و پسندیده ای را به دست می آورد.
آیه ی 7-6:
أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَیثُ سَكَنتُم مِّن وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَیقُوا عَلَیهِنَّ وَإِن كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنفِقُوا عَلَیهِنَّ حَتَّى یضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَینَكُم بِمَعْرُوفٍ وَإِن تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى هر جا که  خود سکونت  گزینید آنها را نیز به  قدر توانایی  خود مسکن  دهید  و، تا بر آنها تنگ  گیرید میازاریدشان   و اگر آبستن  بودند ، نفقه  شان   رابدهید تا وضع  حمل  کنند  و اگر فرزندان  شما را شیر می  دهند ، مزدشان   رابدهید و به  وجهی  نیکو با یکدیگر توافق  کنید  و اگر به  توافق  نرسیدید  ، از زنی  دیگر بخواهید که  کودکان  را شیر دهد.
لِینفِقْ ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ وَمَن قُدِرَ عَلَیهِ رِزْقُهُ فَلْینفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ لَا یكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا سَیجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یسْرًا هر مالداری  از مال  خود نفقه  دهد ، و کسی  که  تنگدست  باشد ، از هر چه   خدا، به  او داده  است  نفقه  دهد  خدا هیچ  کسی  را مگر به  آن  اندازه  که  به   او داده  است  مکلف  نمی  سازد ، و زودا که  خدا پس  از سختی  آسانی  پیش   آورد.
پیش تر گذشت که خداوند از بیرون کردن زنان مطلقه از خانه ها نهی کرده است و در این جا فرمان داد تا آن ها را اسکان دهند و نحوه  اسکان آن ها را اسکان در مسکن خوب بیان کرد و آن مسکنی است که زوجین برحسب توان و عدم توان شوهر در آن زندگی می کنند.
« وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَیقُوا عَلَیهِنَّ» و به هنگام سکونت دادن ، زنان را با سخن و  عمل آزار ندهید تا در تنگنا قرار گیرند و خسته شوند و آن گاه از خانه ها بیرون روند قبل از آن که عدّه شان تمام شده باشد. پس در این صورت شما آن ها را بیرون کرده اید. خلاصه مطلب این است که خداوند از بیرون کردن زنان مطلّقه از خانه نهی کرده و نیز زنان را از بیرون رفتن نهی نموده و فرمان داده است تا آن ها طوری سکونت داده شوند که زیانی به آن ها نرسد و مشقّتی بر آن ها نیاید و این به عرف بر میگردد.
« وَإِن كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنفِقُوا عَلَیهِنَّ حَتَّى یضَعْنَ حَمْلَهُنَّ» و اگر زنان مطلّقه باردار بودند نفقه و مخارجشان را بپردازید تا زمانی که وضع حمل می کنند و این به خاطر بچهّ ای است که در شکم زن است. این در شرایطی است که زن طلاق بائن گرفته باشد. و اگر طلاق رجعی داده شده باشد مخارج به خاطر زن و فرزندی که در شکم دارد هر دو پرداخت می شود، و نفقه تا زمان وضع حمل باید داده شود. و هرگاه وضع حمل کردند آن گاه اختیار  دارند که فرزندانشان را شیر بدهند یا شیر ندهند.
« فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ» پس اگر به  فرزندان شما شیر دادند مزدشان را اگر تعین شده باشد به همان مقدار معین بدهید و اگر تعیین نشده باشد مزد ِ مثل و همانند آن را بدهید. « وَأْتَمِرُوا بَینَكُم بِمَعْرُوفٍ» و هریک از زن و شوهر باید دیگری را به کار خوب امر کند. کار خوب هر آن چیزی است که در دنیا و آخرت دارای سود و منفعت است، چون  غفلت از این کار زیان و شری به بار می آورد که جز خدا کسی آن را نمی داند.
و امر کردنِ یکدیگر به کار خوب در حقیقت همکاری کردن با یکدیگر برای انجام پرهیزگاری و نیکی است. و آن چه که مناسب است در این جا بیان شود این است که زن و شوهر به  هنگام جدایی و در زمان ِ عده به خصوص  اگر فرزندی برایشان متولّد شود در رابطه با مخارج به کشمکش و ستیزه جویی می پردازند و اغلب همراه با نفرت و کینه است و مخارج تا حد زیادی تحت تاثیر این جو قرار می گیرد.
پس هریک باید به کار خوب و زندگی نیکو و اختلاف نکردن امر شوند و نصیحت گردند. « وَإِن تَعَاسَرْتُمْ» و اگر به دشواری افتادید به این صورت که زن و شوهر در مورد این که زن به فززند شیر دهد توافق نکردند، « فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى» زنی دیگر شیر دادن کودک را به عهده بگیرد. « فَلَا جُنَاحَ عَلَیکُم إِذَا سَلَّمتُم مَّآ ءَاتَیتُم بِالمَعروفُ» گناهی بر شما نیست به شرط این که آنچه را که متعهد شده اید پرداخت کنید، به خوبی بپردازید و این در صورتی است که کودک پستان زنی دیگر غیر از مادرش را قبول  کند، و اگر جز پستان مادرش را قبول نکرد باید مادر به او شیر دهد.
و اگر  امتناع ورزد این کار به او تحمیل می شود و مزدی که به زن دایه داده می شود به او  داده می شود. و این زمانی است که زن و شوهر بر یک چیز مشخّص توافق نکنند و این از مفهوم آیه استنباط می گردد چون در دورانی که فرزند در شکم مادر است سرپرست فرزند باید نفقه ی مادر را بدهد. و وقتی که به دنیا آمد و  توانست از شیر مادرش و از شیر دیگر زن ها تغذیه نماید هر دو کار را خداوند جایز قرار داده است.
و اگر دارای حالتی بود که غیر از شیر مادرش از شیر زنی دیگر تغذیه نمی کرد این به منزله ی فرزندی است که در شکم مادرش می باشد و فقط از وجود مادر  تغذیه می نماید. بنابراین در این حالت باید حتما مادرش به او شیر دهد. سپس خداوند نفقه را برحسب توان شوهر مقّرر  کرد و فرمود:
« لِینفِقْ ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ» کسی که دارایی دارد از دارایی خود باید نفقه بدهد و نباید نفقه ای همانند نفقه ی فقرا بپردازد. « وَمَن قُدِرَ عَلَیهِ رِزْقُهُ» و کسی که تنگدست است، « فَلْینفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ» باید از آن چه خداوند به او داده است خرج کند. « لَا یكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا» خداوند هیچ کس را جز به اندازه ای که به او داده است مکلف نمی کند. و این با حکمت و رحمت الهی مناسب است که هرکس را به انداز توانش مکلف کرده و بار تنگدست را سبک کرده و او را فقط به اندازه ای مکلف می سازد که به وی روزی داده است. پس خداوند در مورد نفقه و غیره هیچ کس را بیش تر از توانش مکلّف نکرده است.
« سَیجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یسْرًا » خداوند بعد از تنگدستی آسایش خواهد آورد، و این مژده ایست برای تنگدستان که خداوند شدّت و سختی را از آن ها دور خواهد کرد، چون «  فَإِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرَا» به درستی که با سختی آسانی هست.
آیه ی  11-8:
وَكَأَین مِّن قَرْیةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهَا وَرُسُلِهِ فَحَاسَبْنَاهَا حِسَابًا شَدِیدًا وَعَذَّبْنَاهَا عَذَابًا نُّكْرًا چه  بسا مردم  قریه  ای  که  از فرمان  پروردگارشان  و پیامبرانش  سرباز زدند  آنگاه  ما سخت  از آنها حساب  کشیدیم  و به  عذابی  سهمناک  عذابشان  کردیم
فَذَاقَتْ وَبَالَ أَمْرِهَا وَكَانَ عَاقِبَةُ أَمْرِهَا خُسْرًا پس  عقوبت  عمل  خود را چشیدند  عاقبت  کارشان  زیانکاری  بود.
أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُوْلِی الْأَلْبَابِ الَّذِینَ آمَنُوا قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَیكُمْ ذِكْرًا خداوند برایشان  عذابی  سخت  آماده  کرد  پس  ای  خردمندانی  که  ایمان   آورده اید ، از خدا بترسید  خدا بر شما قرآن  را نازل  کرده  است.
رَّسُولًا یتْلُو عَلَیكُمْ آیاتِ اللَّهِ مُبَینَاتٍ لِّیخْرِجَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَن یؤْمِن بِاللَّهِ وَیعْمَلْ صَالِحًا یدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا و پیامبری  که  آیات  روشن  خدا را برایتان  می  خواند تا کسانی  را که ، ایمان آورده  اند و کارهای  شایسته  کرده  اند از تاریکی  به  روشنایی  آورد  و  هر که را به  خدا ایمان  آورد و کار شایسته  کند به  بهشتهایی  در آورد که  در  آن  نهرها جاری  است  ، همواره  در آنجا بمانند و خدا روزیشان  را کرامند  گرداند.
خداوند از هلاک کردن امّت های سرکش و ملّت هایی که پیامبران را تکذیب کردند خبر داده و بیان می دارد که تعداد زیاد آن ها و قدرتمند بودنشان وقتی حساب سخت و عذاب دردناک به سراغشان آمد چیزی از آنان را دور نساخت و خداوند عذابی به آن  ها چشاند که سبب آن کارهای بدشان بود.
خداوند با وجود عذاب دنیا در آخرت نیز برای آن ها عذاب سختی آماده  کرده است. « فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُوْلِی الْأَلْبَابِ» پس ای خردمندانی که آیات و نشانه های الهی را می فهمید! آن چه که امت های گذشته را هلاک کرد تکذیب پیامبران بود و کسانی که بعد از آن ها می آیند و راه آنان را می پیماند مانند آن ها هستند و سرنوشت آنان را دارند.
سپس خداوند بندگان  مومن را به آن چه از کتاب خود بر آن ها نازل فرمود یادآور شد؛ کتابی که بر پیامبرش محمّد(ص) نازل فرموده تا مردم را از تاریکی های جهالت و کفر و گناه به سوی نور علم و ایمان و اطاعت بیرون آورد، پس برخی به آن ایمان آوردند و برخی ایمان نیاوردند. « وَمَن یؤْمِن بِاللَّهِ وَیعْمَلْ صَالِحًا» و هرکس به خدا ایمان بیاورد و کار شایسته کند، یعنی واجبات و مستحبات را انجام دهد، « یدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» او را وارد باغ هایی می کند که از زیر آن رودها روان است و در آن باغ ها نعمت های پایداری است که هیچ چشمی نمونه ی آن را ندیده و هیچ گوشی نشنیده و تصوّر آن به دل هیچ انسانی خطور نکرده  است .
« خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا» آن ها در باغ های بهشت جاودانه اند و خداوند روزیشان را خوب و نیکو گردانده است. یعنی هرکس به خدا و پیغمبرش ایمان نیاورد پس ایشان دوزخیانند و در دوزخ جاودانه خواهند بود.
آیه ی 12:
اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَینَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَیءٍ عِلْمًا  خداست  آن  که  هفت  آسمان  و همانند آنها زمین  بیافرید  فرمان  او میان  آسمانها و زمین  جاری  است  تا بدانید که  خدا بر هر چیز قادر است  و به   علم  بر همه  چیز احاطه  دارد.
سپس خداوند متعال خبر داد که او آسمان ها و زمین و هر آن چه را در آن ها هست و زمین های هفت گانه و هر آن چه را در آن ها و در میانشان است آفریده است . و فرمان را نازل کرده است. فرمان، مقّررات و  احکام دینی است که آن را به پیامبرانش وحی نمود تا آن را به بندگان برسانند و آن ها را موعظه نمایند . هم چنین فرمان های تکوینی و تقدیری که با آن به تدبیر آفریده ها می پردازد.
همه این ها برای آن است که بندگان او را بشناسد و بدانند که توانایی او و آگاهی اش هرچیزی را احاطه کرده است. پس هرگاه با نام های نیک و اوصاف مقدّسش او را بشناسند و وی را پرستش کنند و دوستش بدارند و حقّ او را ادا نماید هدف از آفرینش و فرمان را محققّ ساخته اند و آن عبارت است از شناخت خداوند و پرستش خداوند . و بندگان صالح خدا به این کار خیر توفیق می یابند و ستمگران از آن روی گردان می شوند.
پایان تفسیر سوره طلاق

تفسیر راستین (ترجمه تیسیر الکریم الرحمن)، تألیف:علامه شیخ عبدالرحمن بن ناصر السعدی «رحمه الله» متوفای 1376 هجری قمری (1334هجری شمسی)، ترجمه: محمد گل گمشادزهی
 
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
islamwebpedia.com
                                               




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

حافظ ابن رجب رحمه الله می فرماید: یکی از علمای سلف (پیشینیان ما) گفته است: «پروردگارا! تعجب می کنم از آنکس که تو را می شناسد اما از غیر تو امید دارد! و تعجب می کنم از آنکس که تو را می شناسد اما از غیر تو یاری می طلبد!». "جامع العلوم والحكم "

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 7194
دیروز : 5614
بازدید کل: 8797353

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010