|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>تفسیر قرآن>سوره طارق > تفسیر سوره طارق از تفسیر راستین ترجمه تیسیر الکریم الرحمن
شماره مقاله : 9716 تعداد مشاهده : 316 تاریخ افزودن مقاله : 24/1/1390
|
تفسیر سوره طارق
مکی و 17 آیه است. بسم الله الرحمن الرحیم آیه ی 17-1: وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ سوگند به آسمان و به آنچه در شب آید وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ، و تو چه دانی که آنچه در شب آید چیست ? النَّجْمُ الثَّاقِبُ ستاره ای است درخشنده إِن كُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَیهَا حَافِظٌ هیچ کس نیست مگر آنکه بر او نگهبانی است فَلْینظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ پس آدمی بنگرد که از چه چیز آفریده شده است ، خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ از آبی جهنده آفریده شده است ، یخْرُجُ مِن بَینِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ که از میان پشت و سینه بیرون می آید إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ خدا به باز گردانیدن او تواناست ، یوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ روزی که رازها آشکار می شود ، فَمَا لَهُ مِن قُوَّةٍ وَلَا نَاصِرٍ او را نه نیرویی است و نه یاوری وَالسَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ قسم به آسمان باز بارنده ، وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ قسم به زمین رویان شکاف خورده ، إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ که این کتاب ، حق را از باطل جدا، کند ، وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ و سخن هزل نیست إِنَّهُمْ یكِیدُونَ كَیدًا آنان حیله ای می اندیشند ، وَأَكِیدُ كَیدًا و من هم حیله ای می اندیشم فَمَهِّلِ الْكَافِرِینَ أَمْهِلْهُمْ رُوَیدًا پس کافران را مهلت ده ، اندک مهلتشان ده خداوند به ستارگانی قسم می خورد که به هنگام شب می آیند و نور و درخشش آن ها تاریکی شب و آسمان ها را می شکافد و در زمین دیده می شوند. صحیح این است که « النَّجْمُ الثَّاقِبُ» همه ستارگان را شامل می گردد. و گفته شده که منظور « زحل» است که نورش آسمان های هفت گانه را می شکافد و از آن ها می گذرد و دیده می شود. و خداوند سوگند خورده که :« إِن كُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَیهَا حَافِظٌ» هرکس نگهبانی دارد که کارهای نیک و بدش را ثبت و ضبط می نماید و در برابر کارهایی که کرده و ثبت شده اند سزا و جزا خواهید دید. « فَلْینظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ» پس باید انسان در آفرینش خود و آغاز پیدایش خود بنگرد، او « خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ» از آبی جهنده و ناچیز که منی است آفریده شده است و این آب « یخْرُجُ مِن بَینِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ» از کمر مرد و از سینه زن بیرون می آید. و احتمال دارد که منظور منی مرد باشد که از میان کمر و سینه اش بر می آید. و شاید این معنی بهتر باشد چون آب را به جهنده بودن توصیف کرده است و این منی مرد است که جهنده می باشد. و کلمه «ترائب» برای مرد استعمال می شود، و « ترائب» از مردان به مثابه ی دو پستان زنان می باشد. پس اگر منظور زن باشد، می فرمود:« من بین الصلب و الثدیین» یعنی از میان کمر و دو پستان. والله اعلم. « إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ» خداوندی که انسان را از آبی جهنده آفریده است، آبی که از این جای سخت و دشوار بیرون می آید ، برای بازگرداندن انسان در آخرت و زنده کردن دوباره او برای جزا و سزا توانا است، و گفته شده که معنی آن چنین است: « همانا خداوند بر برگرداندن آن آب که از کمر جهیده شده است، تواناست.» البته هرچند که این معنی صحیح می باشد، اما این معنی از آیه مدّنظر نیست، به همین خاطر به دنبال آن فرمود:« یوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ» در روزی که خوبی ها و بدی هایی که در دل ها پنهان است بر چهره ها آشکار می گردد . همان طور که خداوند متعال می فرماید:« یَومَ تَبیَضُ وُجُوهُ وَتَسوَدُّ وُجُوهُ» روزی که چهره هایی سفید و چهره هایی سیاه می گردند. در دنیا بسیاری از چیزها پنهان و پوشیده می ماند و برای مردم آشکار نمی شود اما در روز قیامت نیکی نیکوکاران و بدیِ بدکاران آشکار می گردد و همه چیز علنی می شود. « فَمَا لَهُ مِن قُوَّةٍ وَلَا نَاصِرٍ» او توانی برای دفاع از خودش ندارد و نه کسی دارد که او را کمک نماید. در این جا به عاملان بدانگاه که عملی را انجام می دهند و به هنگامی که جزای آن را می بینند سوگند خورده است. سپس بار دوم بر صحت قرآن سوگند یاد کرد و فرمود:« وَالسَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ؛ وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ » سوگند به آسمان باران دار که هر سال از آن باران می بارد و زمین را می شکافد و گیاهان می رویند و به وسیله آن انسان ها و حیوانات زندگی می کنند و همیشه تقدیر و شئونات الهی درآسمان انجام می پذیرد، زمین روز قیامت می شکافد و مردگان از آن بیرون می آیند. « إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ» قرآن حق و راست و روشن و واضح است. « وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ» قرآن گزافه و شوخی نیست بلکه جدی است. سخنی است که میان احزاب و اندیشه ها داوری می نماید و مجادلات به وسیله ی آن حل وفصل میشود. « إِنَّهُمْ یكِیدُونَ كَیدًا» کسانی که قرآن و پیامبر را تکذیب می کنند سخت نیرنگ می ورزند تا با نیرنگ خودشان حق را شکست دهند و باطل را یاری کنند. خداوند می فرماید:« وَأَكِیدُ كَیدًا» من نیز برای اظهار حق و دور کردن باطلی که آورده اند تدبیر می نمایم. هرچند کافران این را ناپسند بدانند. و مشخص است که پیروز چه کسی است ، چرا که انسان بسی ناتوان تر و حقیرتر است از آن که خداوند توانمند و دانا را شکست دهد. « فَمَهِّلِ الْكَافِرِینَ أَمْهِلْهُمْ رُوَیدًا » مدت کمی به کافران مهلت بده که عذاب آن ها را فرا می گیرد. آنان سرانجام کارشان را خواهند دانست. پایان تفسیر سوره طارق
تفسیر راستین (ترجمه تیسیر الکریم الرحمن)، تألیف:علامه شیخ عبدالرحمن بن ناصر السعدی «رحمه الله» متوفای 1376 هجری قمری (1334هجری شمسی)، ترجمه: محمد گل گمشادزهی
مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی islamwebpedia.com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|